در شبکه مستند مطرح شد؛ چرا طرح پزشک خانواده اجرایی نمی شود؟
نشست نقد و بررسی مستند «ویزیت» در برنامه به اضافه مستند برگزار شد و در آن مباحث مختلف نظام بهداشت و درمان از جمله افزایش تعرفه پزشکی، طرح پزشک خانواده و ... مورد بحث قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پنجاه و نهمین قسمت برنامه به اضافه مستند با پخش مستند «ویزیت» همراه بود و پس از آن نشست نقد و بررسی با حضور محمدحسن طریقت منفرد، وزیر سابق بهداشت و محمدحسین جبلی جوان کارگردان این مستند برگزار شد.
در ابتدای جلسه، محمدحسن طریقت منفرد دربارهی مستند ویزیت گفت: این مستند بسیار خوب بود. باید بگویم که این حوزه آن قدر پیچیده است که در حد مستندی کوتاه نمیگنجد. در این برنامه میخواهم در مورد سوالاتی که در مستند مطرح شد و ممکن است برای بینندگان نیز مطرح شده باشد، صحبت کنم.
جبلی جوان، کارگردان مستند ویزیت دربارهی سوژه این مستند گفت: در طی چند سال گذشته به دلیل کارهایی که در حوزه پزشکی انجام میدادم، با موضوعات مختلفی آشنا شدم و احساس کردم که یک سری مشکلات هست. این مشکلات نه از اشخاص بلکه از ساختاری است که موجب شده است که یک سری مشکلات ایجاد شود. در این فیلم، خیلی سطحی از موضوعات قصور پزشکی و اتفاقات شبیه به آن گذشتم چرا که خود آن یک موضوع حقوقی جداگانه دارد و کار فراوان میخواهد. میخواستم تا با ساخت این مستند، یک سری مسائل را مطرح کنم. مسائلی که احساس میکردم مشکلات مردم است و با آن دست به گریبان هستند و دوست دارند که رفع بشود تا به یک سیستم درست سلامت برسیم.
طریقت منفرد در مورد این که آیا ساختار پزشکی کشور، ساختار سالمی است یا خیر، گفت: احتمالا جرم من این است که در سالهای طولانی قبل از انقلاب، در کشوری زندگی کردم که عدالت در سلامت و برخورداری عادلانه آحاد مردم از آن بسیار مطلوب بود. از سال 58 که به ایران برگشتم با مسائلی مواجه شدم که به هیچ وجه در شان مردم ایران نیست. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند که مهمترین وظیفه حاکمیتها، تامین امنیت و سلامت است. این که سلامت در حد امنیت تعریف شده است، نشان از جایگاه بسیار مهم آن است. ما در بخش امنیت زحمت زیادی میکشیم و هزینه زیادی انجام میدهیم. در بخش سلامت که یکی از دو رکن استقلال کشور است، علیرغم دستاوردهای بسیار خوب پس از انقلاب در این حوزه، هنوز مردم شهد شیرین این دستاوردها را نچشیدند و در این بخش، جامعه به یک بازنگری جدی نیاز دارد. باید تاکید کنم که در فرهنگ خودمان برای پزشک و پزشکی، جایگاه بسیار بینظیری را قائل هستیم. در قرآن کریم نیز آیاتی در این موضوع وجود دارد. پزشکان این توفیق را دارند که در عمر کاریشان جان مردم را نجات دهند و بنابراین جایگاه بسیار بالایی دارند و هیچ شغلی را نمیتوان با این شغل مقایسه نمود. کسی که چنین جایگاهی دارد باید با بقیه مردم فرق داشته باشد. مستند ویزیت یک سری از واقعیتها را نشان داد. من وقتی به ایران برگشتم و فرمایشات امام را شنیدم دیدم که ایشان میفرمودند که استعمار همه چیز استکباری دارد و به طب استعماری و فرهنگ استعماری تکیه کرده بودند. برایم ثقیل بود که مگر طب هم میتواند متفاوت باشد. به مرور دیدم که آن چیزی که در غرب به عنوان طب مدرن ارائه میشود، الزاماتی دارد که اگر رعایت نشود، میتواند مصداق حرف امام باشد. بنابراین در این جا باید به ساختارمان دقت بیشتری کنیم.
وی اضافه کرد: دقت کنید که وقتی از 40-50 سال پیش به علت گرانی تجهیزات، درمان گران شد، این علم همزمان تجاری هم شد. اگر این حرفه مقدس با تجارت و تعارض مالی همراه بشود، دودمان جامعه را به باد میدهد. من در زمان کار خود، رزومه 44 وزیر کشورهای دنیا را درآوردم. از این تعداد، 41 وزیر غیر پزشک بودند و آن 3 نفر باقیمانده نیز هیچگاه فعالیت انتفاعی را نداشتند. در حقیقت، برای حفظ منافع مردم، معتمد دولت بودند. در این جا ساختار بسیار مهم است. باید دقت داشت که مدیریت بهداشت و درمان بسیار پیچیده و متنوع است. امروزه، مدیریت سلامت دغدغه مهم کشورهای ثروتمند است. در مستندی، آقای مایکل مور ثابت کرد که آمریکا با بیشترین سرانه درمان، عدالت در سلامت بدتری نسبت به کوبا که کشور فقیری است دارد. در حقیقت، در آمریکا، عرصه سلامت تبدیل به عرصه رقابت بین دو گروه رقیب شده است.
طریقت منفرد گفت: ما دستاوردهای بسیار مطلوبی در حوزه پزشکی داشتیم. بعضا نیروی انسانی را بیش از حد نیاز داریم و فضا و امکانات را در اقص نقاط کشور توزیع کردیم و پیشرفت گستردهای داشتیم. اما باید دقت کنید که چه اتفاقی رخ میدهد. مستعدترین جوانان ما، پزشکی را انتخاب میکنند. ما چه بلایی سر اینان میآوریم. پزشکی بسیار سخت و گران است. خانواده هزینه را تامین میکند و پس از این که 7 سال درس خواندند، بدون هیچ حمایتی فارغ التحصیل میشود و به او ماموریت خارج از مرکز داده میشود. در زمان جنگ، این ماموریت خارج از مرکز تناسب داشت اما اکنون چه؟ حال چنین فردی را به دور از مرکز سکونتش میفرستیم و بعد از انجام این مدت برمیگردد و میخواهد طبابت کند. متاسفانه محور طب که طب عمومی است را مزمحل کردیم. در جامعه ما، طبیب عمومی آن جایگاه والا را ندارد در حالی که در دنیا این گونه نیست. به دلیل این که طب عمومی را مزمحل کردیم، این دانشجویان به فکر طب تخصصی میافتند و به دنبال امتحانات بسیار سختی میروند. پس از قبولی در امتحانات، او یک رزیدنت میشود و 4-5 سال او را استثمار میکنیم و اصلا به فکر اقتصاد او نیستیم. او در این چند سال به این دلیل که مزد زحمتش را نمیدهیم، گویی اسیر میشود و دوباره بعد از پایان تحصیل او را به بیرون میفرستیم. اخر تا کی باید به بیرون برود؟ بعد از تخصص نوبت به فوق تخصص میرسد و به او میگوییم که برای دریافت یک سری امتیازات باید فوق تخصص بگیری و در همین دوره نیز به مدت 2 سال او را از حق و حقوقش محروم میکنیم. حال بعد از 30 و اندی سال با انبوهی از مطالبات اجتماعی وارد بازار میشود. مجبور است که برود برای تامین هزینه مطب و ... وام بگیرد. اولین مریض پیش او میآید در حالی که دکتر به دنبال پرداخت قسطهای میلیونی آخر ماهش است. فکر میکنید که او چه کار باید بکند و چه کار میکند؟ این ها واقعیتهایی است که سیستم ما را به صورت ساختاری درگیر کرده است.
جبلی در مورد هدفگذاری خود از ساخت این مستند گفت: مخاطب ما مردم هستند که با دریافت آگاهی حقوق خود را مطالبه کنند. در بخشی دیگر هم میخواستم تا قانونگذار آن را ببیند تا متوجه شرایط بشود و پیگیر شرایط یک پزشک باشد. در بخش دیگر نیز میخواستم که مردم بدانند که چه بخشی مربوط به خودشان است. خود ما هم بد عادت شدهایم. بدین معنی که با احساس اولین درد در بدن خودمان به دنبال تخصص و فوق تخصص آن میرویم. وضعیت پزشک خانواده علیرغم این که از سال 84 کلید خورد، هنوز نامعلوم است.
طریقت منفرد در مورد این موضوع گفت: دولت در سال 74 به وزارت بهداشت تکلیف کرد که پزشک خانواده را پیگیری کند. مردم باید بدانند که پزشک خانواده چه معنایی دارد. پزشکی حرفه شبه اجتهادی است و با دستورالعمل نمیتوان آن را اداره نمود. باید بگویم که پزشک خانواده 4 ویژگی دارد. اول این که پزشک خانواده 100 درصد در اختیار بیمار است چرا که آن بیمار معیشت او را تامین میکند. در خارج از ایران، هر 3 ماه یکبار به بیمار کار درمان داده میشود تا برود و پزشک خود را پیدا کند. فرق نمیکند که بیمار فقیر است یا غنی. در حقیقت برای پزشک، فقط آن کارت درمان مهم است. بنابراین تمام هم و غم پزشک این است که آن بیمار دفعه بعد هم بیاید و افراد دیگری را نیز با خود بیاورد. حال تصور کنید که پزشک برای بیمار خود چه کارها نمیکند. آن پزشک مسئول است که سلامت آن خانواده را تامین کند و در مقابل نباید بیش از مبلغی خرج نکند. پزشک بیمارش را دقیق میشناسد و وضعیت او را به صورت کامل میشناسد. پزشک خانواده از جایگاه بسیار بهتری برخوردار است و درآمد بیشتری هم نسبت به یک متخصص دارد. حال ممکن است گویند که پزشک خانواده، دیرتر بیمارش را به متخصص معرفی میکند. اما پزشک خانواده حواسش هست که بیمارش را به متخصصی معرفی کند که در همان ابتدا درد او را بفهمد و از هزینه اضافی جلوگیری کند. مساله آخر هم چتر بیمه است. بیمه هم از بیمار و هم از پزشک حمایت میکند.
محمد حسن طریقت منفرد در مورد چرایی عدم اجرای طرح پزشک خانواده در کشور گفت: از سال 74 این تکلیف بر دوش وزارت بهداشت گذاشته شده است. در قانون برنامه چهارم توسعه، تکلیف شده بود که پزشک خانواده تا پایان طرح مستقر بشود. در برنامه پنجم، در هر بندی عبارت پزشک خانواده وجود داشت اما در طرح ششم به صورت کامل آن را حذف کردند. با اجرای این طرح، همه چیز قانونمند میشود و یک متخصص به راحتی نمیتواند با سلامت مردم بازی کند. گفته میشود که اگر یک جراح عمومی دست جا بیندازد، فلان و بهمان میشود. این موضوع به معنای محرومیت 40 درصد مردم از خدمات پزشکی است. برای مثال اگر شما یک جراح عمومی را به داخل یک روستای محروم بفرستید، بخش اعظمی از مشکلات آنان حل میشود اما آمده اید و این جراح را تبدیل به 20 تخصص کرده ای و گفتهای که هر کس باید کار خودش را انجام بدهد. شما این تعداد پزشک برای ارسال به روستاها ندارید و در مقابل یک متخصص، این تعداد بیمار ندارد. اسم این کار خدمت است؟ تخصصها لازم است اما در جایی که امکانات و جمعیت اجازه بدهد. با این کار تعداد زیادی از مردم جامعه را از خدمات پزشکی محروم کردهایم. به نظر شما آیا لازم است که برای هر جای کوچک و بزرگی، حتما یک رادیولوژیست متخصص بفرستیم؟ اکنون پزشک عمومی ما عملا اجازه ندارد که هیچ کاری را بکند و همه کار را باید متخصصین انجام بدهند. خب این به چه معناست؟ چرا باید ساختارمان را به دست افرادی بسپاریم که به لحاظ تعارض منافع، مهمترین مساله کشور را این گونه به چالش بکشند در حالی که دنیا به ما نشان داده است که چه کاری را در کجا باید انجام بدهیم.
جبلی جوان در مورد مخاطب اصلی این مستند گفت: ما در فیلم اشاراتی به کوتاه شدن زمان معاینه داشتیم. این پژوهش قبلا انجام شده بود. میانگین زمانی که یک پزشک برای درمان بیمار میگذارد حدود 2 تا 4 دقیقه است. به این دلیل که ساختار درسی نداریم، تلاش کردیم که به مردم اعلام کنیم که اگر شما پیش یک پزشک عمومی میروید، دستورالعمل وزارت بهداشت را بخواهید. بدین معنی که بیمار میتواند تقاضا کند که 15 دقیقه تحت معاینه قرار گیرد. این معاینه شامل همه چیز میشود.
طریقت منفرد بیان داشت: متاسفانه نحوه توزیع پزشک در کشور ناعادلانه است. برای مثال در یک خیابان تهران به تعداد کل چند شهر پزشک دارید. خب این عادلانه نیست. میبینید که دانشجویی که در یک شهر و با هزینه مردم آن درس خوانده است، به تهران برگشته و به مردم شهرش خدمت نمیکند. آیا این درست است؟ این کار باعث شده است که در یک بخش تورم پزشک باشد و در بخش بزرگی از کشور، به دلیل بی انضباطی، مردم سرگردان باشند.
کارگردان مستند ویزیت در مورد نمایش این مستند برای مسئولین گفت: این مستند را تاکنون برای مسئولین به نمایش نگذاشتیم. فیلم تهیهکننده دارد و باید مراحلی بگذراند. این اولین پخش این مستند در تلویزیون است.
دکتر محمدحسن طریقت منفرد در مورد اعتماد مردم به پزشکان و ایجاد اختلال در آن گفت: هفته گذشته یکی از دوستان از من خواست که پزشک مجربی را به آنان معرفی کنم. انان در همان ابتدا 20 میلیون زیرمیزی دادند. پدرشان عمل شد اما شب خونریزی میکند و در وضعیت مشکلداری قرار میگیرد که پزشک مجبور میشود که او را مجددا عمل کند. بعدا معلوم میشود پس از عمل اول، به هر دلیلی ضربهای به طحال بیمار میخورد و آن طحال شب هنگام خونریزی میکند. حال جالب است که آن پزشک برای آن اشتباه خود، دوباره 20 میلیون دیگر میگیرد. در طرح تحول از پزشکان خواستیم که کار خصوصی خود را رها کنند، وارد بیمارستانهای دولتی شوند و ما هم با تعرفههای بیشتر آنان را تامین کنیم. آن پزشک این کار را کرده است و اکنون حقش است که تامین شود اما 10-12 ماه است که حقوق گرفته است. آیا فکر میکنید که آن پزشک انگیزه ادامه دارد؟ آقای نوبخت میگوید که تنها 15 درصد از هزینهها صرف نیروی انسانی شده است و 85 درصد صرف واردات شده است. این موضوع در حالی است که در دنیا گفته میشود که 60 درصد از هزینهها باید به پرسنل داده شود. مرکز دیده بان شفافیت و عدالت در گزارشی به ریز هزینهها حوزه دارو اشاره کرده بود که در نهایت منجر به شکایت شد چرا که بخشی از پولها ناپدید شده بود. سوال این جا است که چرا سیستم غلط ساختاری باعث شده است که قشر فرهیخته را در معرض مشکلاتی بگذاریم که این چنین از مسیر اصلی منحرف شوند؟
وی اضافه کرد: ما از خدایمان بود که گرایشی تحت عنوان حقوق پزشکی راهاندازی شود که به بررسی درگیری ها و داوریهای پزشکی بپردازد اما متاسفانه نشد.
انتهای پیام/