آثار منفی جداسازی دانشآموزان در جامعه
یک استاد دانشگاه گفت: جداسازی آموزشی برای کودک تیزهوش، کودک یک خانواده ثروتمند و حتی کودک عادی محرومیت است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، علی اصغر جویباری در برنامه تلویزیونی پرسشگر با موضوع « چالشهای تلفیق دانشآموزان با نیازهای ویژه» اظهارکرد: شما نمیتوانید دو فرد کاملا یکسان را در نیازهای فردی و قابلیتهای رشد و تکامل پیدا کنید.در دنیای امروز موضوع آموزش فراگیر مطرح است، در این طرح انحصارا کودکان تیزهوش و کودکان استثنایی مورد هدف نیستند بلکه بحث این است که معلم، مدرسه و نظام تعلیم و تربیت هر کودک را یک موجود انحصاری ببیند و معتقد باشد هر کودک در مسیر انحصاری خودش میتواند رشد کند.
وی افزود: در این نگاه نباید افراد را جدا از همدیگر آموزش بدهیم، به هیچ دلیل نباید هیچ دانشآموزی را از دانشآموز دیگر جدا کنیم. مجاز نیستیم یک کودک را به دلیل هوش بالاتر یا هوش پایینتر یا خوب نشنیدن و خوب ندیدن، یا یک کودک را به دلیل ثروت پدر و دیگری را به دلیل ایثارگر بودن پدر و دیگری را به دلیل اینکه والدینش ذی نفوذ اجتماعی هستند از همدیگر جدا کنیم و به مدارس خاص ببریم.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در این نگاه قرار نیست کودکی را از حق همزیستی با کودک همسایهاش محروم و به مدرسه دورتری اعزام کنیم، گفت: هر نوع جداسازی مستلزم محرومیت است، این جداسازی میتواند برای مدارس تیزهوشان یا مدارس غیردولتی باشد. این محرومیت هم برای کودکی است که نمیتواند با یک کودک تیزهوش دیگر ارتباط برقرار کند و هم برای کودک باهوشی است که از همزیستی و دوست شدن با همسال عادی خودش دور است.
وی ادامه داد: زمانی که با توجه به هر تفاوتی افراد را از یکدیگر جدا میکنیم، غیر مستقیم این را به یک نسل طی 12 سال آموزش میدهیم که افرادی که به تو نزدیکتر هستند را تحمل کنید و غیر مستقیم قدرت تحمل انسان را در برابر تفاوتها تغییر میدهیم و نگرش ها را تبعیضآلود میکنیم و مهارت ها را برای همبازی و هم گروه شدن کاهش میدهیم. زمانی که این مهارتها و نگرشها با فاصله ایجاد شود، چه واقعیتی رخ خواهد داد؟ در این حالت باید منتظر خشونتهای اجتماعی و افزایش طلاق در جامعه باشیم.
جویباری بیان کرد: حرکتی که در وزرات آموزش و پرورش در مورد تیزهوشان آغاز شده انتخاب مناسبی است اما باید با ادبیات متعالیتری وارد میشد و به صراحت اعلام میکرد که قصدشان جلوگیری از جدا سازیها بود و باید آموزش معلمان نیز متناسب با جداسازیها صورت میگرفت.دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی باید این فهم را متفاوت کنند یعنی زمانی که معلم تربیت میشود فکر نکند که او می خواهد یاد دهد بلکه این فکر را داشته باشد که او زمینهسازی میکند و این کودک است که باید یاد بگیرد.
وی درباره آسیبهای جداسازی دانشآموزان گفت: آنچه در جامعه میان والدین و مسئولان کشور دیده میشود این است که در فصل ثبتنام خانوادهها مشوش هستند و نمیدانند فرزندشان باید به کدام مدرسه برود که موفق شود. خانوادهها یا به دنبال آن هستند که فرزندشان به مدارس برتر تیزهوشان راه یابد یا به مدارس خاصی چون شاهد برود یا با ثروت و حتی قرض فرزندشان را در مدرسه غیردولتی ثبتنام کنند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: اتفاقی که میافتد بسیار خوفناک است و خانوادهها تمایل ندارند فرزندشان را در نزدیکترین مدرسه دولتی نزدیک به محل سکونتشان ثبت نام کنند مگر آنها که از ثروت و نفوذ بی بهرهاند و در آزمونها موفق نشده و ناامید میشوند. فضای روانی به وجود آمده است که میخواهند اثبات کنند فرزندشان تیزهوش است. در کشورهای دیگر تیزهوشی را معلم و کارشناسان و روانشناسان تشخیص میدهند اما در ایران فضایی بوجود آمده است که والدین میخواهند به زور اثبات کنند فرزندشان تیزهوش است. معتقدم در موج افزایش جمعیت دانشآموزی در کشور ما از سالهای 65 تا 83 خطایی رخ داده و برای آنکه همه را تحت پوشش قرار دهیم انواع مدارس را اعم از غیردولتی و شاهد ایجاد کردیم، در حالی که میشد طور دیگری هم عمل کرد.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب دو سال گذشته دستور دادند به دانش آموزان افاغنه رسیدگی شود، از استان ها اطلاعات دریافت کردم مبنی بر اینکه مدرسه اتباع دایر شده است. هر اتفاقی میافتد یک مدرسه راه میاندازیم اکنون وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفته یکی دو نوع از این مدارس را کاهش دهد پیشنهاد بنده این است که آموزش و پرورش از منظر کاهش عطش به انواع مدارس و جلوگیری از جداسازیها برای اقناع مخاطبان عمومی وارد شود.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه اکنون جدیت برای جلوگیری از این جداسازیها وجود ندارد، گفت: روسای شورای آموزش و پرورش استانها رغبتی برای این کار ندارند زیرا اغلب فرزندان خودشان با نفوذی که دارند مشمول مدارس خاص میشوند. بررسی شود فرزندان مقامات به کدام مدرسه میروند؟ تا زمانی که فرزندان مقامات در این مدارس درس میخوانند رغبتی برای اینکار وجود ندارد و حالا که آموزشو پرورش میخواهد مدارس نمونه و سمپاد را تعطیل کند همینها از مخالفان هستند چرا که کیفیت برتر آموزش فرزند خودشان آسیب میبیند.
جویباری ادامه داد: جداسازی آموزشی برای کودک تیزهوش، کودک یک خانواده ثروتمند و حتی کودک عادی محرومیت است. این جداسازی به قدری خوفناک است که باید با صراحت پرسید چرا مقامات امنیتی وارد این موضوع نمیشوند؟ چرا مقامات انتظامی برای پیشگیری از وقوع جرم در آینده به این موضوع متعرض نمیشوند؟ چون آینده نظم جامعه، مهار طلاق، خشونتهای خیابانی به این امر باز میگردد. تربیت نسل آینده یعنی تربیت مدارایی. این نوع تربیت در مدرسه اتفاق نمیافتد و دانش آموزان آموزش نمیبینند چه طور با همسالانشان دوست شده و ارتباط برقرار کنند. در یک مدرسه که چهار کلاس دارد دانش آموزان را به لحاظ هوشی جدا میکنند زیرا منطق مسلط ما جداسازی است اما باید این منطق تغییر کند.
انتهای پیام/