استعفای نجفی از شهرداری و ۲ واحد سفسطه: چطور به شیوه «زیباکلام» تحلیل کنیم؟
در شیوه تحلیل به روش صادق زیباکلام کافیست دو پدیده که همزمان رخ دادند را به دلیل همزمانی بهم ربط دهند و نیازی به مشخص کردن نسبت بین آن دو پدیده نیست.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- مونا رحیمبصیری: قائل بودن به «علت و معلول» و اصل علیّت(Causation) جزو اولین و بنیادیترین باورهای مردم است و غیر از عموم مردم تقریباً قریب به اتفاق دانشمندان و صاحبنظران هم به آن معتقدند. طبق این باور اصل علیّت در هستی برقرار است و برخی امور، امور دیگری را موجب میشوند و پدید میآورند. مثلاً علّت تمایل انسان به خوردن آب، تشنگی است یا مثلاً آتش، سوزاندن و سوختن را موجب میشود و مسائلی از این دست. این اصل به قدری برای مردم بدیهی است که اندیشمندان متعددی آن را به عنوان یک «اصل موضوعه» پایهای برای یکی از مجموعه استدلالهای ممکن در اثبات وجود خداوند هم در نظر گرفتهاند. البته در میان اندیشمندان استثناءهای بسیار محدودی هم وجود دارد؛ «دیوید هیوم» فیلسوف مشهور انگلیسی از آن جمله است که اساساً علیت را انکار میکند و معتقد است که باور مردم به این اصل از «پیوستگى ثابت» (Constant conjunction) ناشی میشود. یعنی مثلاً از آنجا که مردم همواره شاهد بودهاند بعد از خاموش کردن آتش با آب، دود بلند میشود انتظار دارند که این مسئله همواره اتفاق بیفتد. در حالی که این پدیدهها ارتباط علّی با هم ندارند بلکه فقط قاعده متابعت و پیوستگی زمانی میان آنها برقرار است!
اما به نظر میرسد سالهاست فردی در عالم سیاست ایران ظهور کرده که نه تنها تن و بدن هیوم را در قبر میلرزاند بلکه به چیزی فراتر از اصل علیّت معتقد است، به این نحو که اساساً هرچیزی میتواند علّت هرچیز دیگری باشد و بین هر دو پدیده یا مسئلهای که بخواهیم میتوانیم ارتباط برقرار کنیم و نیازی به توجیه این ارتباط و تناسب وجود ندارد. دکتر صادق زیباکلام نماد چنین پدیدهای در سیاست ایران است.
در حالی که محمدعلی نجفی در اواخر سال گذشته استعفا داده و موکّداً عامل بیماری را نیز علت این استعفا عنوان کرده بود و حتی در جلسه امروز شورای شهر نیز کتباً و شفاهاً بر این نکته تاکید کرده است، آقای دکتر صادق زیباکلام طی مطلبی در شماره امروز روزنامه آرمان اصرار کرده است که علت اصلی استعفای آقای نجفی بدهیهای شهرداری تهران در دوره شهردار پیشین، آقای محمدباقر قالیباف، است.
البته از آنجا که در سازمان تئوریک آقای زیباکلام نیازی به هیچگونه استناد برای توجیه ارتباط این دو پدیده به یکدیگر وجود ندارد، طبیعتاً در مکتوب ایشان مستندی هم در این زمینه ارائه نشده است.
اینکه شهرداری تهران مانند بسیاری از نهادهای دیگر و مانند دولتها در کنار درآمدها و خدماتی که کردهاند احتمالاً بدهیهایی هم مثلاً به پیمانکاران یا بخشهای مختلف داشته، طبیعی است، هرچند میزان بدهیای که برخی اصلاحطلبان عنوان میکنند از طرف مسئولان سابق شهرداری کاملاً رد شده است. امّا حتی اگر پدیدهای به نام بدهی شهرداری وجود داشته باشد و پدیده استعفای شهردار هم اتفاق بیفتد، قاعدتاً نمیتوان بدون ارائه هیچکدوم توجیه و دلیل قانعکنندهای این دو موضوعی که همزمان وجود دارند را به هم ارتباط داد.
ممکن است سازمان نظری آقای زیباکلام برای خود ایشان بسیار هم جذاب باشد، بویژه از این نظر که هیچ نیازی به استدلال هم در آن وجود ندارد و فقط کافی است دو پدیده همزمان را انتخاب کنیم و یکی را علت دیگری معرفی کنیم. اما مهمترین ضعف این تئوری آن است که اگر طرف مقابل هم بخواهد همینگونه آن را به کار بگیرد سنگ روی سنگ بند نمیشود. مثلاً فرض کنید دیروز یک گروه از اصلاحطلبان جلسه داشتهاند، از آن سمت در همان ساعات اتفاق جنایتکارانه شهر مونستر آلمان که به کشته شدن سه نفر هم منجر شد هم اتفاق افتاد؛ حال به روش آقای زیباکلام میتوان گفت اصلاحطلبان جلسه داشتند تا در مونستر با کامیون کشتار کنند؟
یا مثلاً جلسه امروز صبح شورای شهر تهران برای بررسی استعفای نجفی در همان زمانی برگزار شد که قیمت دلار هم رکورد زد و طبق برخی گزارشها به بالای 5400 تومان رسید! آیا میتوان طبق متد آقای زیباکلام استدلال کرد که جلسه شورای شهر تهران قیمت دلار را بالا برد؟
اما مطلب امروز آقای زیباکلام غیر از ایراد منطقی، نتیجهگیریهایی هم دارد که قطعاً اگر آن را پیش روی ایشان بگذاریم احتمالاً از گفته خود چندان راضی نخواهند بود. اگر استعفای آقای نجفی از شهرداری تهران به دلیل بدهیهای شهرداری بوده، این سوال پیش میآید که آیا این آقایان از پیش نسبت به وضعیت شهرداری مطلع بودهاند یا خیر؟ گزارشهای موجود در نشریات اصلاحطلب نشان میدهد که این جناح نه تنها معتقد بوده شهرداری بدهی دارد بلکه این بدهی را نجومی هم عنوان میکردند در حالی که مسئولان سابق شهرداری قویاً آن را تکذیب میکردند. اما در همین حال بر سر شهردار شدن در تهران میان اصلاح طلبان دعوا بود و هر فردی سعی میکرد از نزدیکان و همگروهیهای خود شهردار را انتخاب کند. حال چگونه است که بعد از 7 ماه سر کار گذاشتن شهر و شهروندان تهران به این نتیجه رسیدهاند که نمیشود شهر را اداره کرد؟
ضمن اینکه با این استدلال آقای زیباکلام، طبیعتاً شورای شهر هم باید بپذیرد که راهی برای اداره مناسب شهر با وضعیت فعلی وجود ندارد لذا آنها هم باید متعاقباً استعفا دهند و شورای شهر جدیدی تشکیل شود.
انتهای پیام/