میرابیان در میزگرد تسنیم: این‌گونه که بن‌سلمان در حال حرکت است، غربی‌ها هم از او می‌ترسند

میرابیان در میزگرد تسنیم: اینگونه که بن‌سلمان در حال حرکت است، غربی‌ها هم از او می‌ترسند

طرح ۲۰۳۰ که توسط بن‌سلمان مطرح شده است، ظاهر اقتصادی دارد اما باطنش حذف رقیبان و فروش بخشی از سهام آرامکو است.

گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، با نزدیک شدن روزهای پایانی سال 1396 به بررسی وضعیت یکسال گذشته منطقه غرب آسیا پرداخت. در همین راستا در میزگردی با حضور کارشناسان متخصص عربستان، تحولات این کشور را در سال 1396 بررسی کرد. در این میزگرد تخصصی آقای دکتر رضا میرابیان کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا و آقای حسن درویش وند، کارشناس مسائل عربستان به بررسی تحولات کشور عربستان در سال 1396 پرداختند. در بخش دوم، سخنان دکتر رضا میرابیان تقدیم علاقمندان می شود.

دکتر رضا میرابیان در سخنان خود با نگاهی به طرح 2030 این طرح در ظاهر یک طرح اقتصادی اما آن را دارای پوسته ای زیرین توصیف کرد که اهداف مختلفی از جمله تسویه حساب داخلی را دنبال می کند. وی در ادامه به دلایل دشمنی بن سلمان با جمهوری اسلامی، ساختار حاکمیت عربستان و وضعیت سعودی در یمن که به تضاد منافع این کشور با همپیمانان عرب و غربی اش منجر شده اشاره کرد.

طرح افق 2030 عربستان طرح غالب در عربستان

ظاهر طرح 2030

شاید بتوان گفت طرح 2030 و حواشی آن طرح قالب در عربستان سعودی بوده است. وقتی این طرح در عربستان مطرح شد، تحت عنوان اینکه عربستان تا 2030 از وابستگی به نفت خلاص شود ارائه شد. و اینکه عربستان از این حیف و میل و ریخت و پاش موجود جدا شود. نیروی کار خارجی را اخراج کنند، که این کار را آغاز کرده اند، براساس آخرین آماری که ارائه کرده اند، وزارت کار عربستان، اقامت 2 میلیون خارجی را باطل کرده است. زیرا حدود 40% جمعیت عربستان غیر سعودی و خارجی هستند. اصطلاحا به این اقدام «سَعوَدة» می گویند یعنی سعودی سازی نیروی کار. اساس طرح 2030 و محور 2030 بر پایه خصوصی سازی شرکت سرمایه گذاری آرامکو است. اگر خصوصی سازی آرامکو را از طرح 2030 بگیریم، چیزی از طرح 2030 باقی نمی ماند.

براساس آخرین آماری که دکتر فالح، وزیر انرژی عربستان سعودی ارائه کرده، هنوز مقامات سعودی در خصوص فروش آرامکو به جمع بندی نرسیده اند. قرار بود در 2017 و پس از آن 2018 آرامکو را خصوصی کنند. دکتر فالح آخرین اظهار نظری که داشته اعلام کرده قرار است سال 2019، آرامکو به فروش رود. ترامپ اعلام کرد از مقامات عربستان می خواهد که بخشی از سهام آرامکو را در بازار بورس نیویورک عرضه کنند. اما شاهد این هستیم که وقتی محمد بن سلمان در همین اسفند ماه 96 وارد لندن شد اعلام کرد متأسفانه به دلیل قوانین- که مقصودش قانون جاستا بود ولی از آن نام نبرد- ما نگرانیم که این سهام را در بازار بورس نیویورک ارائه کنیم و با این قانون آن را بلوکه کرده، مصادره کنند. وی در لندن اعلام کرد، به نظر ما بازار بورس لندن اطمینان بیشتری برای سرمایه های عربستان دارد. اما هنوز خودشان به جمع بندی برای ارائه آن نرسیده اند. انگلیسی ها اظهار تمایل کرده اند که این سهام در بازار بورس لندن ارائه شود.

خود سعودی ها در عرضه سهام آرامکو هنوز دچار تردید اند. بنابر این اگر بگوییم محور طرح 2030 فروش بخشی از سهام آرامکو است باید بگوییم که به دلیل همین تردید مقامات سعودی هنوز به مرحله جمع بندی نرسیده است.  

پوسته زیرین طرح 2030

اقدامات اجتماعی

وقتی پوسته زیرین طرح 2030 را نگاه می کنیم، می بینیم گام های اجتماعی و فرهنگی خیلی شتابزده، سریع تر و سریع تر از طرح اقتصادی در حال اجرا هستند و قدم هایی که عربستان طی امسال در این زمینه برداشته قطعا در طول تاریخ 80 سال حکومت آل سعود سابقه نداشته است. آخرین اقدام در این زمینه مسابقات دو ماراتن در جده بود که به مناسبت روز زن با حضور خانم ها برگزار شد. سفر محمد بن سلمان به لندن هم، همزمان با روز زن صورت گرفت برای اینکه این پیام را به رسانه ها بدهد که عربستان در مسیر اصلاحات و آزادی زنان گام بر می دارد. پلاکاردهایی که در لندن به نمایش درآمد حاوی همین موضوع بود که محمد بن سلمان در حال وارد کردن عربستان به دنیای جدید امروزی است.

حذف رقیبان بن سلمان

در طرح 2030 بحث مبارزه با فساد را در این طرح گنجاندند. ظاهر این امر مبارزه با فساد است اما لایه زیرین این طرح حذف رقیبان محمد بن سلمان است. اخیرا ملک سلمان دستوری را صادر کرده که اداراتی با عنوان اداره کل مبارزه با فساد- که در دادستانی ها مستقر است- تشکیل دهند. نکته جالب این است که اکثر پول هایی که بن سلمان قصد کرده از این شخصیت ها بگیرد یا در سوئیس بوده اند یا آمریکا. آمریکایی ها با بن سلمان شرط کرده اند ما در صورتی از مبارزه با فساد حمایت می کنیم که یک دلار از این پول ها در بانک های آمریکا جابه جا نشود. و اجازه جابه جایی نداده اند. با وجود جابه جایی پول ها اما هیچ پولی به عربستان نیامده است. سوئیس و مغرب هم پول ها را بلوکه کرده اند و اجازه خروج پول ها را نداده اند. در مغرب املاک و مستغلات سعودی فراوان است. آنها با این کار در حقیقت رقیبان جدی را از صحنه خارج کردند.

شتاب بن سلمان برای اصلاحات و نگرانی غرب

من مطمئنم که غرب با این دست فرمان و شتاب، چراغ سبزی به بن سلمان نداده است. نظر غرب روی طرح اقتصادی بوده است. جسارت، بلند پروازی و اعتماد به نفس شدید محمد بن سلمان این اقدامات را رقم می زند. خود غرب نگران است. کسینجر و دنیس راس، خلیل زاد و مراکز مطالعاتی از عواقب اقدام شتابزده بن سلمان ابراز نگرانی کرده اند.

دلیل دشمنی بن سلمان با جمهوری اسلامی ایران

لب کلام محمد بن سلمان این است که جمهوری اسلامی ایران، فرهنگ و شرایط جدید را برای عربستان به وجود آورد. او می گوید اولین پیامد جمهوری اسلامی ایران برای عربستان، جُهَیمان است.[او کسی بود که سال 1979 مسجدالحرام را تصرف کرد]. حضرت امام (رحمة الله علیه) اقدام جهیمان را محکوم کرد. جهیمان براساس اسلام سیاسی دست به این اقدام زد. در دهه هفتاد شمسی نخبگان، روشنفکران، اخوان المسلمین در عربستان به ملک فهد نامه نوشتند که چرا در جمهوری اسلامی ایران باید ولی فقیه حاکم باشد ولی حاکم عربستان باید پادشاه باشد؟

بن سلمان اشاره می کند پیش از پیروزی انقلاب اسلامی زنان در عربستان و یمن برقع نداشتند، صورتشان باز بود. زنان در بازارها کار می کردند، خرید و فروش می کردند. محدودیت هایی که بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمد، فهد دست جریان های سلفی، مذهبی و افراطی را باز گذاشت و مقدرات حکومت را به دست آنها داد. کار به جایی رسید که مأموران امر به معروف تلفن همراه مردم را کنترل می کنند. یا اینکه دختر حق ندارد سوار اتومبیل شود. حق ندارد مسافرت تنهایی رود.

فلسفه ای که محمد بن سلمان می گوید این است که ما دچار یک پدیده افراطی، تکفیریِ اسلام سیاسی شدیم که مسیر عربستان را کج کرده است. من این مسیر را می خواهم درست کنم.

اما یک مشکل وجود دارد. آیا باز تولید آنچه در سطح جامعه عربستان با این شتاب و دست فرمان صورت می گیرد آیا به نفع محمد بن سلمان است؟ به نظر اینگونه نیست و این به نفع محمد بن سلمان نیست.

براساس یک نظرسنجی که آمریکایی ها در عربستان از طریق فضای مجازی در سال 1394 و در زمان اوج قدرت داعش انجام دادند، این سؤال پرسیده شد که نظرتان در خصوص احکامی که داعش صادر می کند چیست؟ اغلب جوانان سعودی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند گفتند چیزی که داعش بگوید عین اسلام است و خلاف اسلام نیست. در کتاب های ابتدایی، راهنمایی، کتاب های دانشگاهی و حتی در کتاب های مدرسه عالی قضایی عربستان احکامی که برای مجرمان صادر می شود احکام شدیدی است و به شدت از احکام مذهب حنبلی نشأت گرفته است. یعنی حکم تکفیر و ... بسیار شدید اند. احکام شداد و غلاظی که ما در احکام قضایی مان اصلا مثل آنها را نداریم. یعنی احکام داعشی در مفاد درسی شان هست.

از جمله اینکه مسیحیان، یهودیان و شیعیان را به عنوان کافر و محارب معرفی می کنند. البته بین اهل کتاب و شیعه تفاوت قائل می شوند و شیعه را کافر نمی دانند.

محمد بن سلمان می گوید پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد عربستان به این سمت و سوی افراطی و تکفیری برود و او می خواهد این مسیر را تغییر دهد.

شتاب محمد بن سلمان باعث بازتولید جریان های افراطی می شود

شتاب و دست فرمان محمد بن سلمان باعث باز تولید جریان های افراطی در بستر جامعه خواهد شد. شاید الآن محسوس نباشد و کدی برای این مسئله نداشته باشیم. در جامعه عربستان هویت فرد، اشخاص و خانواده ها به قبیله بستگی دارد. در این جامعه، انسان هایی که رنگین پوست و دو رگه اند هنوز به عنوان برده تلقی می شوند. لذا قانونی در عربستان تصویب شده که گفتن عبارت « عبید » یعنی بنده سیاه پوست، به یک نفر جرم محسوب می شود. به بندر بن سلطان به دلیل آنکه مادرش اتیوپیایی بوده و دو رگه است اجازه ندادند در هرم قدرت بالا بیاید. لذا در جامعه ای که جوانان آن هنوز با افکار سلفی و تکفیری تغذیه می شود به دلیل آنکه مدارس و منابع هنوز از بین نرفته است به نفع بن سلمان نیست. با اینکه گفته اند کتاب ها و مدارس را اصلاح کردیم و یا این کار را می کنیم ولی تا اصلاحات کامل خیلی به طول می انجامد.

حدس می زنم با این شتابزدگی و دست فرمانی که بن سلمان در حال حرکت است، باز تولید خشنونت، افکار سلفی و تکفیری شدیدتری علیه او شکل بگیرند.

سیاست غیر محافظه کارانه تهاجمی بن سلمان

از زمانی که بن سلمان قدرت را در دست گرفت، برخلاف سیاست محافظه کارانه، مدارا و همسایگی با همسایگان که از عربستان می شناختیم، سیاست تهاجمی شدید را آغاز کرد. شاید دلیل اینکه سعود الفیصل را برکنار کرد و عادل الجبیر بی هویت و خارج از خاندان را به جای وی گذاشت، همین بود که هرچه به او بگوید نه نگوید و اطاعت کند. زیرا قصد داشت به سمت سیاست تهاجمی برود.  

دلایلی بر آغاز سیاست تهاجمی بن سلمان

سیاست شدید تهاجمی نسبت به ایران

تعابیری که وزارت امور خارجه عربستان و تعابیری که محمد بن سلمان در نخستین مصاحبه اش با نیویورک تایمز به کار بردند، در تاریخ عربستان سابقه نداشته است. فحاشی ها، توطئه ها و تعابیر بی سابقه اند. قبلا این کارها را انجام می دادند اما تلاش می کردند در ظاهر ادبیات دیپلماتیک را سعی می کردند رعایت کنند.

حمله به یمن، اقدام تهاجمی پیشگیرانه

به خاطر اینکه احساس می کردند هژمونی منطقه نباید به دست جمهوری اسلامی ایران بیفتد و اگر این اتفاق بیفتد، عربستان در منطقه زمین گیر می شود دست به یک اقدام  پیشگیرانه به نام حمله به یمن زدند. در واقع اقدام علیه یمن یک اقدام پیشگیرانه بود برای اینکه هژمونی را در منطقه از دست ندهند. آنها دیدند لبنان، سوریه و عراق را از دست داده اند. اما یمن شبیه هیچ یک از این 3 کشور نیست. یمن پاشنه آشیل، هویت، حیاط خلوت و همه چیز عربستان است. لذا براساس محاسباتی غلط، دست به یک اقدام پیشگیرانه زدند که نهایتا کار به اینجا منجر شده که پرونده یمن را در اختیار انگلستان قرار داده اند تا آن را به جایی برسانند.

حرکت به سمت رژیم صهیونیستی

سعودی ها قبلا سابقه ارتباط اینگونه با صهیونیست ها نداشته اند. ترکی الفیصل قبلا در برخی سمینارها شرکت می کرد اما چند اتفاق افتاده که در تاریخ عربستان سابقه نداشته است.

حضور ترکی الفیصل در کِنِسِت رژیم صهیونیستی در پاریس و بعد می گوید افتخار می کنم که من برای اولین بار در کنست اسرائیل در پاریس حضور پیدا می کنم.

سایت ایلاف عربستان با رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی مصاحبه می کند. و بدتر اینکه سایت «السَبَق» با یکی از حاخام های بزرگ سرزمین های اشغالی مصاحبه می کند و او می گوید که صلح عربی اسرائیلی در راه است. تا کنون سابقه نداشته یک سایت عربستان آن هم در داخل ریاض، با یک حاخام یهودی مصاحبه کند. درست است که این اقدام سیاست نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی است اما در حقیقت سیاست تهاجمی نسبت به جمهوری اسلامی تلقی می شود.

حرکت عربستان به سمت عراق

این اقدام عربستان بسیار قابل توجه است. هفته گذشته دو مطلب مهم مشاهده کردم. یکی از آنها در روزنامه الوطن عربستان بود که در یک مقاله عراق را تهدید کرده بود و گفته بود ما به وظایف مان عمل کردیم و الآن توپ در زمین آقای حیدرالعبادی، نخست وزیر عراق است و شما باید از این به بعد قدم های بعدی را بردارید.

دومین آنها در روزنامه گاردین بود مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران به شدت نسبت به حضور فعال عربستان در عراق به شدت احساس ناراحتی می کند و آمریکایی ها این سیاست را تشویق می کنند. بعد اشاره می کند برای اینکه جمهوری اسلامی ایران مانع این سیاست تهاجمی عربستان شود، عراقی ها را از تهاجم وهابیت به سمت تشیع و احتمال تهدید تشیع در عراق بر حذر می دارد. و اینکه جمهوری اسلامی با برجسته کردن تهدید شیعه در عراق توسط عربستان و تحریک قبایل بصره در جنوب عراق سعی می کند در صحنه عراق کارشکنی کند.

اقدامات سعودی برای  ورود عرصه عراق

سعودی ها در این راستا چند قدم در این مدت برداشته اند. کنسولگری شان را- که در سال 1390 در بصره تعطیل شده بود- بازگشایی کردند. مطلب دوم این است که جسارت بزرگی به خرج دادند و درخواست بازگشایی یک کنسولگری در نجف کردند. عراقی ها هنوز موافقت نکرده اند. اقدام دیگری که انجام دادند بازگشایی دفتر شرکت سابک را - که یکی از شرکت های وابسته به آرامکو است- در بصره افتتاح کردند. از همه بدتر اینکه تمام تمرکزشان را روی استان الانبار گذاشته اند. ظاهرا استان الانبار عراق مثل سرزمین اردن سرشار از «فسفات» است. علاوه بر اینها می خواهند بازسازی مناطق اهل سنت را بر عهده بگیرند. اخیرا مطبوعات عربستان شروع به بدگویی به قطر کرده اند با این لحن که چرا قطر مانع حضور عربستان در بازسازی عراق می شود؟ قطر در حال دنبال کردن اهداف سیاست های ایران در عراق است. به قطری ها به شدت تاختند که چرا قطر در مناطق اهل سنت سرمایه گذاری می کند و مانع حضور عربستان می شود.

در 4 شاخصی که گفته شد سعودی ها سیاست های تهاجمی و شدیدی را دنبال کردند. در آخرین اظهارات بن سلمان در منزل سفیر عربستان در قاهره اظهاراتی داشته که عجیب است. او گفته است جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و جریان های سلفی- تکفیری ، سه شاخه از محور شرارت منطقه اند که باید با آنها مبارزه کرد. گرچه سفارت عربستان در آنکارا این سخنان را تکذیب کرد اما به نظر می رسد درست باشد. در واقع تأیید کرده اند اما آن را تفسیر کردند. با این تفسیر که منظور از ترکیه در سخنان بن سلمان، گروه های افراطی است نه دولت ترکیه. این در حالی بود که آقای یلدریم، نخست وزیر ترکیه، در ریاض گفته بود بن سلمان به زودی به ترکیه می رود. هر چند این سفر لغو شد و به قاهره و لندن رفت. اما ترکیه نرفت.

مجموع این سیاست های تهاجمی این شده که سعودی ها می خواهند به آمریکایی ها بفهمانند که بالاخره عربستان می تواند هژمونی منطقه باشیم. توانمندی مدیریت منطقه را داریم. می توانیم یک کشور قابل اعتماد برای شما باشیم. همین موجب شد که رهبری پس از اقدامات عربستان اظهاراتی داشته باشند و بگویند ما با کشورهایی که مایل بودند امنیت شان حفظ شود گفتگوهای موفقیت آمیزی داشته ایم. این سخنی است که ما از ابتدای انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی اعلام می کردیم. اینکه امنیت و ترتیبات امنیتی منطقه برعهده خود کشورهای منطقه است و دلیلی وجود ندارد که دیگران هم در این ماجرا سهیم باشند.

بحران قطر و حکومت سعودی

اوج اشتباه سعودی ها از قطر آغاز شد. شورای همکاری خلیج فارس قبل از جنگ تحمیلی با هدف ایجاد یک سازمان نظامی امنیتی در خلیج فارس برای رویارویی با انقلاب اسلامی، تأسیس شد. هیچ نیرویی جز عربستان این شورا را متلاشی نکرد. آقای محمد بن سلمان به دلیل لجاجت با خاندان «آل ثانی» و شخص امیر قطر و پدرش این کار را کرد. او به گونه ای رفتار کرد که عملا شورای همکاری خلیج فارس فروپاشید. وقتی شخصی چون امیر کویت که همچون پدر بن سلمان تلقی می شود اقدام به وساطت کرد با او اینگونه سخن گفتند که چرا کویت باید میانجیگری کند. کویت باید در کنار عربستان قرار بگیرد.

از دور نمای رفتاری که با قطر کردند کاملا مشخص بود که رفتاری که با بحرین انجام دادند را قصد داشتند با قطر و پس از آن با کویت انجام دهند. به یک معنا قرار بود قطر توسط سعودی ها اشغال شود. امیر کویت در کنفرانس مطبوعاتی که با ترامپ داشت صریحا اعلام کرد که قرار بود اقدام نظامی انجام شود اما میانجیگری ما مانع آن است. قطری ها بارها به این نکته اشاره کردند. اوج خطای عربستان در سیاست خارجی در خلیج فارس متبلور شد.

اقدام علیه سعد حریری

رفتار عربستان در لبنان، قلدرمأبانه بود. یک نخست وزیر را به کشور خود دعوت می کنند. بعد وی را بازداشت می کنند. اجازه بازگشت به کشورش را نمی دهند و با وساطت فرانسوی ها و آمریکایی ها وی را آزاد می کنند. این در کجای عرف دنیا اتفاق افتاده است. خود آمریکا و سیاستمداران آن از جمله تیلرسون به سعودی ها گفته اند که این سیاست عربستان موجب شکاف در منطقه شده است.

اوج شکست سیاست خارجی سعودی در یکسال گذشته

سعودی ها تصور کردند اگر با قطر همانند بحرین رفتار شود و بعد کویت را هم زیر مهمیز خود بکشند، به عنوان قدرت برتر منطقه مطرح خواهند شد. آن هم قدرت برتری که می تواند رو در روی جمهوری اسلامی ایران  بایستد  و با جمهوری اسلامی ایران از موضع بالا وارد گفتگو شود. آنان معتقد بودند که قطر و کویت مانع این گفتگو و برتری عربستان هستند. این دو کشور را مزاحم عربستان می دانستند. اوج شکست سیاست خارجی عربستان به نظرم در شورای همکاری خلیج فارس و موضوع قطر تحقق پیدا کرد.

شکست دیگر سیاست خارجی سعودی

شکست بعدی سعودی در سیاست خارجی در یمن بود. هدف و انگیزه عربستان این بود که ظرف 3 هفته یمن را اشغال کند و حاکمیت را از انصار الله بگیرد. عملا انصار الله سعودی ها را وارد باتلقای کرده که بعد از 3 سال نمی تواند از آن خارج شود. سعودی در لبنان یک شکست حیثیتی خورد و پرستیژ خود را از دست داد. اما در یمن و شورای همکاری هم شکست حیثیتی، هم شکست امنیتی و هم شکست نظامی خورد.

قطعا دیگر کویت و قطر آن کشورهای گذشته نیستند که همانند قبل با سعودی ها تعامل کنند. آنها به این باور رسیده اند که عربستان بدون آنکه آنها را زیر مهمیز خود بکشد و تحت سلطه خود قرار دهد، هدف دیگری ندارد. به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران باب گفتگو را با این کشورها باز کرده است. مقام معظم رهبری هم اخیرا اشاره ای به این موضوع کرد که اگر قرار باشد امنیت در منطقه برقرار باشد، بین عربستان و آمریکا نخواهد بود، بلکه بخش عظیمی از امنیت و محور آن جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. با کشورهایی که خواهان استقلال و گفتگوی با همسایگان هستند ما می خواهیم امنیت را برقرار کنیم. امری که جمهوری اسلامی ایران 40 سال دنبال می کند.

خود شیفتگی و ناپختگی های بن سلمان

تعادلش را از دست دهد. اظهارات اخیر وی در قاهره با مطبوعات مصر داشته است. این اظهارات، گفته های یک جوان خود شیفته است. یک سیاستمدار این سخنان را نمی گوید. او می گوید: من خود را درگیر بحران قطر نمی کنم. این پرونده را بر عهده فردی که کمتر از وزیر است گذاشته ام. (این سخنان یک سیاستمدار نیست این حرف ها بچه گانه است) شخصی در وزارت خارجه عربستان در رتبه دوازدهم سازمان اداری وزارت خارجه قرار داد. (یک رئیس اداره را تعیین کرده است که به بحران قطر رسیدگی کند.) که افزون بر مسئولیت خود، مسئول پرونده قطر است. (این سخنان را یک ولی عهد بیان می کند.)

پاسخ وزیر امور خارجه قطر را گوش کنید: برخی کشورهای بزرگ اند، ولی عقل و قلب آنها کوچک است. این سخنان مصداق کامل بن سلمان را تعریف کرده است.

بن سلمان از دوران 20 سالگی مسئول دفتر پدرش بود زمانی که سلمان، امیر ریاض بود. ملک عبدالله به دلیل اقدامات این چنینی و خود شیفتگی های بن سلمان، وی را توبیخ کرده بود و دستور داده بود وی را در دربار راه ندهند.

این شخصیت فرمانده کل قوا شده است. فرمانده گارد ملی، فرمانده ارتش، فرمانده وزارت کشور، چون وزیر کشور الآن در عربستان کاره ای نیست. زمانی، محمد بن نایف وزیر کشور بود اما الآن بن سلمان یک کارمند را در این جایگاه قرار داده است. در حقیقت سیاست نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور در اختیار وی است. وزیر خارجه هست، سیاست کلان اقتصادی را در دست دارد، خاندان را در زندان برده است. یعنی کل خاندان آل سعود در وجود این فرد خلاصه شده است. مگر وی چه کفایتی دارد که بتواند این کشور یا بحران منطقه را اداره کند؟ یا اینکه بتواند منطقه را هدایت کند؟

مشکل اینجا است که بن سلمان به آلت دستی در دست ترامپ تبدیل شده است. آلت دست صهیونیست ها و انگلیسی ها است. بن سلمان به لندن رفته است. در لندن یک شورای راهبردی ساخته اند و در قالب این شورای راهبردی تعریف هایی کرده اند، 99 میلیارد دلار بن سلمان را دوشیده اند. حال که انگلستان دارد از اتحادیه اروپا خارج می شود، نیاز به پول دارند و بابت غرامت باید پولی به اتحادیه اروپا بدهد ، این پول را باید عربستان تأمین کند. در مقابل وی را به کانتربری برده است و یک اسقف، یک جلد قرآن را- که می گویند در زمان پیامبر نوشته شده است- به وی هدیه داده اند. جالب تر اینکه خانم ترزا می، نخست وزیر انگلستان، یک شجره نامه به بن سلمان هدیه داده است که گفته می شود این شجره نامه را کنسول انگلستان در سال 1880 در جده نوشته است- که والله اعلم که این شجره نامه چیست- این شجره نامه اشاره می کند خاندان آل سعود از پادشاهان شبه جزیره اند. با این دو هدیه بن سلمان شاد شده است. این در حالی است که برخی از مورخان معاصر معتقدند آل سعود یهودی تبار اند. با چنین انسانی روبرو هستیم. این فرد نمی تواند مقدرات خلیج فارس و غرب آسیا را در اختیار داشته باشد. او ابزار دست بیگانه است.

بی اعتمادی صهیونیست ها به بن سلمان

نتانیاهو در سفر اخیرش به واشنگتن صریحا از ترامپ می خواهد نیروگاه هسته ای برای عربستان نسازد. بعد می گوید اگر این کار را انجام می دهید اجازه ندهید غنی سازی انجام دهند. عربستان این همه امتیاز، تاوان و باج به رژیم صهیونیستی دادند اما صهیونیست ها صریحا علیه آنها اقدام می کنند. این نیروگاه در راستای دوشیدن عربستان انجام می شود اما با وجود این باز بی اعتمادی نسبت به سعودی و بن سلمان موج می زند. بن سلمان تمام تخم مرغ هایش را در سبد ترامپ قرار داده اند باز نتانیاهو این درخواست را ارائه می کند. این یعنی اینکه قطعا به بن سلمان اعتماد ندارند. قبلا هم صهیونیست ها تصریح کرده بودند که آمریکایی ها حق ندارند تسلیحات پیشرفته به سعودی ها بدهند. البته آمریکایی ها هم بهانه کرده اند که اگر ما این کار را نکنیم، چینی ها و روس ها این کار را خواهند کرد. اما صهیونیست ها در ادامه خواستار این شدند که اگر نیروگاه را آمریکایی ها برای سعودی ساختند، اجازه غنی سازی به آنها ندهند.

ماحصل و خلاصه عملکرد بن سلمان این است: بحران یمن، بحران خلیج فارس، بحران لبنان و بحران داخلی است. اموالی که از شاهزادگان و امیران خاندان خودش مصادره کرده را آمریکا، سوئیس و مغرب به بن سلمان نمی دهند. معلوم می شود دنیا و غرب به وی اعتماد ندارد و از وی به عنوان یک ابزار استفاده می کنند. ابزاری که قابل دوشیدن است. همان سخنی که ترامپ از ابتدا گفت. گفت عربستان گاو شیردهی است که تا زمانی که شیر دهد ما آن را خواهیم دوشید. پایان این شیردهی و دوشیدن، طرح 2030 است. اگر آمریکایی ها موفق شوند سهام آرامکو را از سعودی ها بدوشند دیگر سعودی محلی از اعراب نخواهند داشت.

تضاد منافع سعودی و غرب در پایان دادن به جنگ یمن

اواخر دوران دولت اوباما، 2 ماه مانده به پایان دولت او بود که جان کری فهمید وضعیت جنگ به کدام سو می رود و طرحی را خلاف قطعنامه 2216 پیشنهاد کرد. برای نخستین بار در آن طرح انصار الله به عنوان بخشی از ساختار یمن به رسمیت شناخته شده بود. علت امر را جان کری مطرح کرد. او گفت ما نگرانیم که یمن به دپو و مخزن موشکی تبدیل شود. امروز این اتفاق افتاده است. امروز منافع آمریکا و غرب در تداوم وضع فعلی نیست. چون انصار الله دیگر بخشی از حاکمیت نیست بلکه کل حاکمیت یمن است. یک گروه مسلح کوهستانی نیست. بلکه به یک گروه دارای سازمان لجستیک و موشک های بالستیک به ریاض تبدیل شده است. بنابر این انصار الله به قواره ی بالاتر و برتر و به عنوان بزرگترین قدرت در شبه جزیره عربستان تبدیل شده است.

روزی را شاهد خواهیم بود که نه تنها پای میز مذاکره با انصارالله می نشینند بلکه موظف خواهند بود در بازسازی یمن به عنوان غرامت مشارکت کنند.

آنچه که غرب را نگران کرده و موجب شده در اتئلاف ضد یمن پرونده را در اختیار انگلستان قرار دهند این است که نمی توانند جلوی قدرتمند شدن انصارالله را بگیرند. انصار الله، هم در دریا و هم به قدرت موشکی تبدیل شده است. به اذعان خودشان 5 شناور جنگی سعودی را داخل دریای سرخ، هدف قرار داده اند. طائف و ریاض در برد موشک های انصار الله قرار گرفته اند. سعودی ها هرچه در این زمان تأخیر کنند قطعا بازنده خواهند بود و زیان بیشتری خواهند داد و دلیل اینکه پرونده به انگلستان واگذار شده نیز همین است.

چند وقت پیش آقای شمخانی به این مسئله اشاره کرد که بارها مقامات اروپایی اعلام کرده اند که می خواهند راه حلی برای یمن پیدا کنند و از ما درخواست کمک کرده اند. وی می گفت اما اروپایی ها اعلام کرده اند که ما با یک جوان جاه طلب روبرو هستیم. که فکر می کند با پافشاری روی حرف های خودش می تواند بحران یمن را حل کند.

چرا دربار سعودی به فروپاشی نزدیک نشد؟

ساختار عربستان یک ساختار به شدت سنتی، محافظه کارانه است و بویی از فعل و انفعال سیاسی، آزادی سیاسی، گفتمان و اظهار نظر سیاسی وجود ندارد. وزیر خودش اعلام می کند وزیر شدنش را از رادیو شنیده است. پادشاه وقتی می خواهد کسی را به وزارت انتخاب کند، با خود او مشورت نمی کند. از طریق رادیو اعلام می کند و بر او در حقیقت منت می گذارد. چیزی به نام اعتراض، تظاهرات، واکنش و ... معنا ندارد. این جامعه خیلی مانده که به این نقطه برسد. اما این به آن معنا نیست که بازتولید خشونت آمیز نداشته باشد. چون این فضا کاملا بسته است. طی 6 ماه گذشته با به اصطلاح اصلاحات بن سلمان بخش عظیمی از روشنفکران دینی، اسلامی، روشنفکران سکولار دستگیر شده اند. از آن آقای عایض القَرَنی گرفته تا دیگر چهره های روشنفکر سکولار دستگیر شده اند. حتی آقای عدنان خاشوقچی را که روزنامه نگار طرفدار خود رژیم بود را تحمل نکردند و به او گفتند یا سکوت کند یا اینکه از عربستان برود. وی طی یک تبعید خود خواسته به آمریکا رفت.

اما در درون خاندان سعودی ممکن است اتفاقاتی بیفتد از بیرون اتفاقی نمی افتد. در جهت انتقام جویی و تلافی جویی ممکن است. در سابق اتفاق افتاده است. سعود برکنار شد، خالد را برکنار کردند یا ملک فیصل را کشتند. در داخل خاندان سعودی این فعل و انفعالات هست و احتمال وقوع آن دور از انتظار نیست.

پادشاه در عربستان حکم اولی الأمر را دارد. دو نوع تصمیم وجود دارد. یک نوع تصمیم که هیئت دولت به ریاست ملک سلمان اتخاذ می کند. این تصمیم می تواند از جانب برخی قابل نقد باشد. و حتی هیئت علما برخی ایراد به آن بگیرند. اما اگر فرمانی از سوی ملک سلمان به عنوان اولی الأمر صادر شود هیچ کس حق اعتراض ندارد و شدیدا سرکوب می شود. و ماشین صدور فتوا که هیئت کبار علما است در کنار این اولی الأمر قرار گرفته است. به گونه ای که حماس و حزب الله تروریست خوانده می شوند. حاخام یهودی صهیونیست از هیئت کبار علما تعریف می کنند. تظاهرات و اعتراض کفر و بدعت تلقی می شوند. لذا در این ساختار تصوری وجود ندارد که به فعلیت برسد.

فروپاشی عربستان به مصلحت است یا نه؟

اینکه آیا فروپاشی عربستان به مصلحت هست یا نه، باید گفت فروپاشی سعودی همانا و باز تولید تکفیر همانا. گزینه دیگری وجود ندارد.

اختلاف به کجا خواهد رسید؟

درکلیت قضیه و ظاهر امر منافع عربستان، مصر و امارات در یمن و سوریه یکی می نماید اما اینگونه نیست. در کلان ممکن است منافع شان یکی باشد اما وقتی وارد ریز قضایا می شویم می بینیم مصری ها راهشان را در یمن و سوریه جدا می کنند. از این بالاتر، نزدیک ترین متحد عربستان در یمن امارات متحده عربی است. اماراتی ها در عدن و استان های جنوبی یمن با عربستان اختلاف پیدا کردند. اختلاف منافع در آنجا وجود دارد. قطعا خود منافع و مصالح تضاد به وجود می آورند. این اختلاف بین عربستان و مصر بیشتر است. مصر اینگونه نیست که چون محتاج پول عربستان است، لذا پیرو عربستان خواهد بود. مصری ها همیشه از سعودی ها اخاذی و باجگیری کرده اند. در سفر بن سلمان مصری ها چیزی به عربستان ندادند. همین جزایر تیران و صنافیر وضعیتشان مبهم است. هر زمان ممکن است مصری ها آن را برگردانند.

انتهای پیام/

میزگرد بررسی تحولات عربستان در سال
رضا میرابیان کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در میزگرد بررسی تحولات عربستان در سال96
حسن درویش‌وند کارشناس خاورمیانه و خلیج فارس در میزگرد بررسی تحولات عربستان در سال
رضا میرابیان کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در میزگرد بررسی تحولات عربستان در سال96
حسن درویش‌وند کارشناس خاورمیانه و خلیج فارس در میزگرد بررسی تحولات عربستان در سال
حسن درویش‌وند کارشناس خاورمیانه و خلیج فارس در میزگرد بررسی تحولات عربستان در سال
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon