گزارش: آیتالله بروجردی وممانعت از تشییع جنازه رضاشاه/لقبی که امام تنها برای مرحوم بروجردی بهکار برد
دهم فروردینماه مصادف با سالگرد رحلت آیتالله بروجردی مرجع عام شیعیان است. در این گزارش به بررسی مهمترین رویدادهای زمان مرجعیت این عالم بزرگ میپردازیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، دهم فروردین ماه مصادف با رحلت مرجع بزرگ جهان تشیع، آیتالله بروجردی است که حق بزرگی بر گردن حوزههای علمیه دارد.
مرحوم آیتالله العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی معروف به آیتالله بروجردی از مراجع عظام شیعه بود که قریب هفده سال زعامت حوزه علمیه قم را بهعهده داشت و پس از درگذشت آیتالله سیدحسین قمی مرجعیت عامه شیعیان را عهدهدار شد.
آیتالله بروجردی که با قریب سی نسب به حضرت امام حسن مجتبی(ع) میرسد، در سال 1254 در بروجرد متولد شد. پدرش سید علی طباطبایی، از علمای شهر بروجرد بود. وی پس از گذراندن دروس مقدماتی در سن هجدهسالگی به اصفهان رفت و از محضر علامه سید محمدباقر درچهای سطوح فقه و اصول و ادبیات عرب را آموخت و از حکیم قشقایی و حکیم کاشانی حکمت و فلسفه و کلام و منطق آموخت.
آیتالله بروجردی در جمع طلاب و اساتید حوزه علمیه
آیتالله بروجردی سپس عازم نجف شد و سالها در نجف از محضر آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی صاحب عروه و آقا شریعت اصفهانی در فقه و اصول بهره برد و به مرتبه اجتهاد دست یافت و در سیسالگی در ردیف استادان حوزه نجف به تدریس مشغول شد.
وی بعد از ده سال اقامت در عتبات در سال 1328 از عراق به بروجرد آمد و به تدریس و تألیف مشغول شد و چند سفر به حوزه قم داشت و پس از فوت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری رأس استادان بزرگ حوزه قم قرار گرفت.
** آیتالله بروجردی چگونه مرجع عامه شیعیان شد
بعد از وفات مؤسس حوزه علمیه قم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی و همچنین فوت میرزا محمدحسین نائینی از علمای نجف، در سال 1315، مرجعیت عامه شیعه تا سال 1325 بهعهده آسید ابوالحسن اصفهانی از مراجع مقیم نجف قرار گرفت. همچنین در آن سالها آیتالله سید حسین قمی در کربلا ساکن بود و مشغول تدریس برای طلاب حوزه کربلا بود.
آیتالله بروجردی در این ایام در بروجرد مشغول تدریس برای طلاب آن منطقه بود تا اینکه در سال 1324 برای مداوا به شهر تهران آمد. آیتالله بروجردی حدود دو ماه در بیمارستان فیروزآبادی تهران بستری بود و بسیاری از علما و شخصیتهای سیاسی به عیادت وی رفتند و حتی محمدرضا شاه که تازه به سلطنت رسیده بود به عیادت ایشان آمد.
محمدرضا پهلوی در دیدار آیتالله بروجردی. آیتالله فیروزآبادی مؤسس بیمارستان فیروزآبادی در تصویر دیده میشود
در این زمان بهدرخواست زیاد علما و مراجع وقت قم از جمله مراجع ثلاث (سید صدرالدین صدر، محمدتقی خوانساری و حجت کوهکمری) وی به قم آمد و پس از درگذشت آیات سید ابوالحسن اصفهانی و سید حسین قمی، آیتالله بروجردی مرجعیت عامه شیعیان را تا سال 1340 بهعهده داشت و شاگردان بسیاری در مدت زمان حضور وی در قم تربیت شدند که بعدها خودشان به مقام مرجعیت رسیدند.
از جمله بزرگترین شاگردان مرحوم بروجردی میتوان به آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی، مرعشی نجفی، اراکی، شریعتمداری، مرتضی حائری، فاضل لنکرانی، شهید مطهری و صافی گلپایگانی اشاره کرد. همچنین آیات شبیری زنجانی، فلسفی، خامنهای، مکارم، سبحانی، نوری همدانی، موسوی اردبیلی، علوی گرگانی و بسیاری دیگر از مراجع کنونی و اساتید بزرگ حوزه علمیه از شاگردان ایشان بودند.
آیتالله بروجردی پس از عمری تلاش علمی و مجاهدت روز دهم فروردین ماه 1340 پس از چندروز بستری بودن بر اثر بیماری قلبی دعوت حق را لبیک گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. خیل عظیم مردم در پی وفات ایشان به قم آمدند تا در تشییع ایشان شرکت کنند. نماز میت توسط فرزندش اقامه شد و همچنین تا چهلم وی دستههای عزاداری از شهرهای مختلف به قم میآمدند.
تشییع پیکر مطهر مرجع بزرگ شیعیان جهان آیتالله بروجردی
** آیتالله بروجردی، نهضت ملیشدن نفت و مسئله فدائیان اسلام
یکی از رخدادهای زمان حیات و مرجعیت آیتالله بروجردی، مسئله نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد و اعدام شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام بود.
خبرنگاران تسنیم از ماهها پیش در سلسله گفتوگوهایی در قالب پرونده "نهضت؛ نگاهینو" که همچنان ادامه دارد با شاگردان مرحوم آیتالله بروجردی و امام خمینی(ره)، کاوشی نو در نهضت بنیانگذار انقلاب اسلامی داشته و در این بین به بیان ناگفتهها و کمترگفتهشدههایی از تاریخ انقلاب اسلامی پرداختهاند.
در خلال این گفتوگوها، شاگردان برجسته آیتالله بروجردی و امام خمینی(ره) درباره شخصیت آیتالله بروجردی و اتفاقات آن دوران صحبت کردند که این بخشهای مصاحبه را در ذیل میخوانید.
همچنین برای دسترسی به متن کامل مصاحبههای پرونده «نهضت؛ نگاهی نو» میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی شاگرد مرحوم بروجردی و امام خمینی در گفتوگو با تسنیم، درباره نظر استادش پیرامون فعالیتهای آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام برای ملی شدن صنعت نفت، میگوید "یک مرتبه آیتالله کاشانی به قم تشریف آوردند و در منزل آسید محمدتقی خوانساری وارد شدند و حضرت آیتالله بروجردی با ایشان ملاقاتی کردند. ایشان منزل آیتالله بروجردی آمدند و آقای بروجردی خیلی احترام گزارد لیکن بحث سیاسی به آن معنا نبود بهدلیل آنکه مراجع قم نسبت به مصدق نگاه دیگری داشتند که یک جملهاش را عرض میکنم.
محضر مقدس آیتالله سید صدرالدین صدر پدر امام موسی صدر مشرف شدیم. دوران فعالیتهای مصدق برای نخست وزیری و ملی شدن نفت بود و آقای کاشانی هم از ایشان کاملاً حمایت میکرد چون ما تهران که میآمدیم منزل کاشانی میرفتیم و صحبت از مصدق و دیگران میشد. آیتالله صدر به ما طلبهها فرمودند که "حواستان جمع باشد! من به کاشانی گفتهام «پسر پیغمبر، دنبال امثال مصدقها نرو! اینها تا مادامی که شما آخوندها را برای فعالیت و موقعیت خودشان میخواهند دست شما را میبوسند، وی نهتنها دست شما را میبوسد، دست شاه و زنش را هم میبوسد. او بهدنبال کار خودش است»".
دیدار آیتالله کاشانی با آیتالله بروجردی در قم
در همین زمینه آیتالله سید جعفر شبیری زنجانی از اعضای فدائیان اسلام درباره ارتباط فدائیان با مرحوم بروجردی در گفتوگو با تسنیم چنین گفته بود "زمانی که نواب از زندان آزاد شد، همراه چندنفر رفتیم خدمت مرحوم سیدصدرالدین صدر، آقای صدر خیلی تحویل گرفتند. بعد پرسیدند «حال آقای نواب چطور است؟»، گفتم «از زمانی که از زندان آزاد شدند، ایشان ضعیف شدهاند، مرتب این طرف و آن طرف فعالیت داشتند و سخنرانی میکنند»، که آقای صدر فرمودند «به ایشان بگویید یک مقداری به سلامتیشان برسند.»، معلوم بود آقای صدر علاقه زیادی به نواب داشتند ولی آن زمان نامی از آقای صدر نبردند. همین ارتباط را با آقای بروجردی داشتند و کسی اطلاع نداشت. یکبار خود من واسطه بین آنها و آیتالله بروجردی بودم...".
با این حال آنچه شاید برخی از تاریخنویسان و اشخاص را درباره آیتالله بروجردی و ارتباطش با شهید نواب دچار شبهه کند، درگیری اعضای فدائیان اسلام با طلاب حامی آیتالله بروجردی در حوزه است، واقعهای که هرچند تمام شد اما اثرش باقی ماند. آیتالله سیدرضا بنیطبا از شاگردان مرحوم بروجردی و همرزم نواب صفوی در گفتوگو با تسنیم دراینباره چنین میگوید "یک «شیخ علی لر»نامی در بیت آقای بروجردی بود که من یک سال در مکه وی را دیدم و گفتم «خدا تو را نیامرزد» بهخاطر اینکه در حوزه با فدائیان درگیر شد. دستگاه حکومت میخواست آنها را اعدام کند. دروغ درست کردند که اینها حوزه را بههم میزنند و مورد تأیید بزرگان نیستند. آقای بروجردی بعد از اعدام آنها سخت گریه کردند و ناراحت بودند...".
در واقع میتوان گفت آنچه موجب شایعه کدورت بین مرحوم بروجردی و مجموعه فدائیان اسلام شده بود، وجود افرادی مغرض در بیت آیتالله بروجردی و عدهای بود که خود را منسوب به بیت ایشان میکردند و تصویر بیرونی که از آیتالله بروجردی ارائه میدادند تصویر درستی نبود. آیتالله شبیری در ادامه گفتوگو با تسنیم درباره این درگیری چنین میگوید "آنچه در بیرون شایع شده مربوط به جریانی است که در مدرسه فیضیه شهید واحدی را کتک زدند. آنهایی که کتک زدند از اصحاب آقای بروجردی نبودند. تعدادی از طلاب خرمآبادی بودند. طلبههای متدین و خوبی هم بودند و به آقای بروجردی ارادت داشتند اما از یاران ایشان نبودند.
علتش این بود آقای بروجردی پیغام داده بودند که اینها مرتب هر روز در مدرسه فیضیه سخنرانی میکنند، وضع حوزه داشت بههم میریخت، مصلحت نبود و حوزه باید محفوظ میماند. آقای بروجردی پیغام دادند «به اینها بگویید در فیضیه سخنرانی نکنند». طلبهها هم آمدند با آقای واحدی روبهرو شدند و وی را کتک زدند، منتها زمانی که آقای نواب از زندان آزاد شده بود و قم آمد، همه علما رفتند دیدن ایشان. آقای بروجردی هم چند نفر را برای بازدید فرستادند".
** چرا آیتالله بروجردی اقدامی برای انقلاب علیه پهلویها نکرد؟
هرچند آیتالله بروجردی حدود 15 سال در ایران مرجعیت عام داشت و اکثریت شیعیان از او تقلید میکردند اما وی اقدامی برای براندازی حکومت پهلوی نکرد، اما علت این مسئله موافقت او با حکومت پهلوی نبود بلکه دلایل دیگری داشت.
آیتالله علمالهدی در مصاحبه با تسنیم در اینباره میگفت "شاه دو مرتبه افرادی را برای ملاقات استاد بروجردی فرستاد؛ یک دفعه برای خاطر جنازه پدرش بود. شاهد عینی این ملاقات، آمیرزا ابوالحسن که همهکاره بیت آقای بروجردی بود برای ما نقل کرد که فرستادگان شاه گفتند "اعلیحضرت همایونی سلام رساندند و گفتند که «فردا جنازه پدرم از جزیره موریس میآید و شما بر او نماز بخوانید!»، آقا اول نشنیدند اما این 5، 6 نفر از طرف شاه دوباره این پیغام را دادند و بلندتر گفتند، آقا فرمودند «تشریف ببرید، من کارهای او را هیچ فراموش نکردم؛ میگویم بلند شوید و تشریف ببرید»، آنها عقب عقب رفتند و یکی از آنها که تولیت آستان حضرت معصومه را داشت، گفت: «حضرت آیتالله؛ ما به اعلیحضرت قول دادیم که شما نماز میخوانید». آقا فرمودند «من به شما گفتم تشریف ببرید، تشریف ببرید».
آیتالله بروجردی امر کردند روز تشییع جنازه رضاشاه حوزه و مدرسه تعطیل است، درهای مدرسه فیضیه را بستند و گفتند هیچ کس حق ندارد بیرون بیاید. ما جوانها رفتیم بالای پشتبام و دیدیم که چند نظامی و سرباز تابوتی را بردند حرم و زیارتی کردند و رفتند".
مرحوم آیتالله صابری همدانی عضو ارشد جامعه مدرسین و از شاگردان قدیمی امام و آیتالله بروجردی در گفتوگو با تسنیم میگوید "علتش وضع زمانه بود؛ از یک طرف تودهایها در کشور بودند و از طرفی هم بهاییها. مرحوم بروجردی هم ذاتاً انسان ملایمی بودند. این مماشات تقریباً نتیجه تحولات و اوضاع زمان بود و ایشان تلاش میکرد درسهای حوزه ادامه پیدا کند".
در همین باره آیتالله قافی یزدی شاگرد مرحوم بروجردی و امام خمینی در گفتوگوی با تسنیم چنین میگوید "اینکه بگوییم ایشان با دستگاه طاغوت مبارزه نداشت دروغ است. شاه یک بار آمد دیدار مرحوم بروجردی اما ایشان به پشتبام رفت تا شاه را نبیند و به آقا گفتند «شاه است»، اما ایشان گفت «من با پدرش هم همینطور بودم». در ذهن مرحوم بروجردی این بود که با بیرون کردن شاه، کمونیستها و اطرافیان مصدق جای وی را میگیرند... .
به مرحوم بروجردی گفته بودند «اگر شما شاه را بیرون کنید جایگزین ندارید». بیرون کردن شاه کاری نداشت چون نه میتوانست مرحوم بروجردی را تبعید کند و نه میتوانست بکشد. گفته بودند اگر شاه برود حکومت کمونیستی میشود. مرحوم بروجردی میگفت "زمانی مرجعیت شیعه به من رسید که نه دستم حس دارد و نه گوشم میشنود و نه قوت و حال دارم لذا تکلیف ندارم".
** ارادت کمنظیر امام خمینی به استادش آیتالله بروجردی
هرچند امام خمینی از شاگردان برجسته آیتالله بروجردی بود اما برخی معتقدند بعد از ماجرای فدائیان اسلام و عدم مداخله مرحوم بروجردی در جلوگیری از اعدام آنها، رابطه امام و استادشان سرد شد و امام دیگر به بیت آقای بروجردی رفتوآمد نمیکرد. هرچند آیتالله شبیری زنجانی معتقد است مرحوم بروجردی برای جلوگیری از اعدام فدائیان اقدام کرد، شاگردان امام خمینی هم روایت دیگری از ارتباط بین این دو شخصیت دارند، برای مثال آیتالله علمالهدی معتقد است "وجود اقدس و مقدس آقای بروجردی عنایت خاصی به همه مراجع یعنی آقایان سید محمد تقی خوانساری، حاج احمد خوانساری، آیت الله گلپایگانی، مرحوم حجت، مرحوم صدر و استاد خمینی داشتند. کمکهای مالیشان نسبت به این بزرگواران و اساتید بسیار زیاد بود و هر عیدی که ما محضر آیتالله بروجردی رفتیم وجود مقدس آقایان هم بهنوبت میآمدند و آیت الله خمینی را مکرر در آنجا دیدم".
آیتالله علوی گرگانی از مراجع شیعه و شاگرد امام راحل در گفتوگوی با تسنیم درباره احترام امام به استادش چنین میگوید "یادم هست که یکبار در درس، مرحوم امام با آوردن اسم آیتالله بروجردی لقب «سلام الله علیه» را بهکار بردند در حالی که رسم این است بعد از نام امام معصوم «سلام الله علیه» میگویند. یک عده طلبهها مختصری لبخند زدند که گویا امام اشتباه کرده است! امام تا متوجه لبخند آنها شدند شروع به تعظیم مقام آیتالله بروجردی کردند و چندبار لفظ سلام الله علیه را تکرار نمودند و گفت "شما مرحوم آیت الله بروجردی را نشناختید".
در مجموع آیتالله العظمی بروجردی در دوران حیات و مرجعیت عامه خود هرچند وارد مداخله مستقیم با حکومت پهلوی نشد، اما اقدامات وی در اتفاقات بعدی و شکلگیری نهضت اسلامی مؤثر بود.
رعب و وحشت دستگاه پهلوی از زعیم وقت حوزه علمیه تا آن حد بود که شاه در دوران حیات ایشان جرئت نمیکرد که بسیاری از کارهای در تعارض با شرع و قوانین اسلامی را انجام دهد. قوام بخشیدن به حوزه قم کنار حوزه نجف و تربیت دهها شاگرد طراز اول که بعدها جزو مراجع و اساتید بزرگ حوزه شدند و هرکدام در شکلدادن به نهضت امام خمینی(ره) مؤثر بودند، از جمله گامهای بزرگی بود که آیتالله بروجردی برداشت.
انتهای پیام/*