اختصاصی/ قصیده منتشر نشده در رثای آیتالله کاشانی؛ رهبر ملی شدن نفت ایران که بود؟
۲۳ اسفندماه مصادف با سالروز درگذشت آیتالله کاشانی رهبر ملی شدن صنعت نفت بود. تسنیم قصیدهای از محمود شروین از مبارزان ملی شدن نفت را برای اولین بار در سوگ آیتالله کاشانی منتشر میکند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، 23 اسفندماه مصادف با سالروز درگذشت رهبر ملی شدن صنعت نفت ایران، آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی است.
آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی در 1264 در تهران به دنیا آمد. وی فرزند سید مصطفی حسینی کاشانی، عالم دینی بود که در سن 15 سالگی ایران را به قصد تحصیل در نجف ترک گفت و پس از طی دروس مقدماتی، از محضر اساتیدی چون آخوند خراسانی، میرزا محمدتقی شیرازی، شریعت اصفهانی، آقاضیا عراقی، آسید ابوالحسن اصفهانی کسب فیض و اجازه اجتهاد دریافت کرد.
هرچند آیتالله کاشانی را بیشتر به چهره سیاسیاش میشناسند اما وی از مقام علمی بالایی نیز برخوردار بود. برای مثال آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی زعیم وقت حوزه نجف در بخشی از نوشته خود درباره مرحوم تأکید میکند: "لازم شد تصدیع شود آن وجود مسعود شریف از هر جهت شایسته و به صفات حمیده آراسته و در دیانت و درستکاری قلیل النظیر هستند. احکام شرعیه ایشان نافذ و مطاع و تسلیم حقوق شرعیه و سهم امام علیهالسلام خدمتشان محتاج به استیذان نیست و تأیید دین مبین و تقویت شریعت حضرت سیدالمرسلین صلی اله و علیه و آله الطاهرین میباشد."
اولین حضور آیتالله کاشانی در میدان سیاست، در جریان جنگ جهانی اول و اشغال شهرهای عراق توسط نیروهای انگلیس بود. زمانی که راههای مسالمتآمیز برای استقلال عراق به نتیجه نرسید با شروع نبرد بین انقلابیون و نیروهای انگلیسی، کاشانی از آیتالله شیرازی فتوای جهاد گرفت و به این ترتیب قیام در سرتاسر مناطق اشغالی فراگیر شد. شیخ الشریعه اصفهانی به سیدابوالقاسم کاشانی مأموریت داد تا به کاظمین رفته و «جمعیت اسلامی» برای جهاد تشکیل دهد.
پس از اشغال عراق، حاکم انگلیسی عراق برای دستگیری آیتالله کاشانی جایزه تعیین کرد لذا وی متواری شده و به سوی ایران حرکت کرد. با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، انگلیسیها با شایع کردن همکاری آیتالله کاشانی با آلمانیها، تصمیم به دستگیری او گرفتند. کاشانی پس از پنج ماه در 27 خرداد 1323 دستگیر شد. زمانی که آیتالله کاشانی تحت تعقیب نیروهای انگلیسی بود و مخفی شده بود، انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی توسط دولت سهیلی برگزار شد و مردم تهران وی را به عنوان نماینده انتخاب کردند اما نیروهای متفقین با اعتبارنامه وی مخالفت و اجازه ندادند به مجلس راه یابد.
جنگ جهانی دوم به پایان رسید و آیتالله کاشانی در 24 مرداد 1324 آزاد و در 31 شهریور ماه در میان انبوه جمعیت وارد تهران شد.
آیتالله کاشانی در دیدار مرحوم آیتالله العظمی بروجردی
در آن دوران سپهبد رزمآرا به منظور تمدید و توسعه امتیاز نفت جنوب (قرارداد گس- گلشائیان) در پنجم تیر 1329 به مقام نخست وزیری رسید. به دنبال مخالفت کاشانی با رزمآرا، بازار تهران به حال تعطیل درآمد و هزاران نفر در میدان بهارستان اجتماع کردند تا از ورودش به مجلس جلوگیری کنند. آیتالله کاشانی برای جلوگیری از تصویب قرارداد نفت در مجلس، اعلامیهای خطاب به ملت ایران صادر کرد اما رزمآرا با بیاعتنایی به نظر علما و نمایندگان مجلس و مردم، همچنان بر تصویب قرارداد الحاقی نفت جنوب پافشاری کرد تا سرانجام توسط خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام در 16 اسفند 29 اعدام انقلابی شد.
آیتالله کاشانی توانست ملی شدن نفت را به سطح تودههای مردم بکشاند و آن را به یک نهضت عمومی تبدیل کند. وی با یک اعلامیه، مردم را دعوت کرد تا برای ملی شدن صنعت نفت در اول دی ماه 1329 در مسجد شاه اجتماع کنند. در این اجتماع که به وسیله مجمع مسلمانان مجاهد سازماندهی شد آیتالله کاشانی اعلام کرد "برای استرداد نفت از دشمنان دیانت و مملکت و ملی نمودن نفت، سه بعد از ظهر جمعه، 1 دی در مسجد شاه شرکت کنید".
کاشانی مردم را مجددا برای اجتماع روز هشتم دی ماه در میدان بهارستان دعوت کرد. تلاشهای کاشانی در راه ملی شدن صنعت نفت موثر بود و دکتر مصدق در تلگرافی به او میگوید "تأییدات و اقدامات شجاعانه حضرت عالی، همیشه اساس موفقیت ملت ایران دراین مبارزه تاریخی بوده است."
مصدق در 25 تیر نسبت به اختیار گرفتن وزارت جنگ که در دست شاه بود، با شاه اختلاف پیدا کرد و به دنبال آن استعفا داد. شاه نیز احمد قوام را به عنوان نخست وزیر معرفی کرد. آیتالله کاشانی در اعلامیهای اعلام کرد "تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است..." با حرکت ملی آیتالله کاشانی مصدق دوباره به نخستوزیری رسید.
هرچند سیام تیر ماه 1331 نقطه اوج قدرت و وحدت نهضت ملی ایران بود اما اختلافاتی که بین سران نهضت بروز کرد به ضعف و شکست آن انجامید. با وجود اختلافات موجود، زمانی که آیتالله کاشانی نسبت به دولت مصدق احساس خطر کرد، در روز 27 مرداد 1332 نامهای به دکتر مصدق نوشت و او را از وقوع یک کودتا به دست فضلالله زاهدی آگاه کرد اما مصدق در پاسخ نوشت: "مرقومه حضرت آقا به وسیله آقا حسن آقاسالمی زیارت شد. این جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم."
در روز 28 مرداد آمریکا موفق به انجام کودتا در داخل کشور شد و نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران بهدلیل اختلاف افتادن میان رهبران نهضت و دخالت عوامل داخلی شکست خورد.
بعد از وقوع کودتای 28 مرداد، آیتالله کاشانی از سیاست کنارهگیری کرد ولی همواره نسبت به دیکتاتوری و خودسری محمدرضا شاه تذکر میداد. وی پس از یک دوره بیماری در 23 اسفند 1340، درگذشت و پیکر وی را پس از تشییع در حرم عبدالعظیم(ع) به خاک سپردند.
متن زیر قصیدهای است که توسط محمود شروین از مبارزان دوران نهضت ملی ایران سروده شده است که برای اولین بار توسط خبرگزاری تسنیم منتشر میشود. محمود شروین از یاران آیتالله کاشانی بود که پس از اشغال ایران درشهریور 1320، همانند آیتالله کاشانی از سوی نیروهای نظامی انگلستان بازداشت و در اراک زندانی شد. متن این قصیده توسط محمود کاشانی فرزند آیتالله کاشانی در اختیار تسنیم قرار گرفت:
جهان علم و عمل زیــر خاک پنــهان شد، دل رسول خــدا زیــن اَلَم پریشــــان شد
زتند باد اجل شـد چــراغ دیــن خامــوش، به سان شـام سیــه ، روز اهــل ایمــان شد
بــزرگ آیــت پــروردگــــار کاشانــــی، که زنــده ابــدی نــام او بــــه دوران شد
زخـودستائی و سالـوس وکِبـر نَخــوَت دور، بهعلم، تالی لقمــان به زُهــد سلمـان شد
به راه بت شکنــی آن چنــان مبــارزه کرد، که تــازه بـاز، حدیث خلیـل رحمــان شد
شکست نَخــوَت فرعــونیان چنـان درهــم، که شُهره بیش به دوران ز پورعمران شد
نداشت کینه به دل جز زخصم دین و وطن، عجین درآب و گِلش مِهرخاک ایران شد
به راه میهن و دین هرچه داشت داد ازکف ، در ایــن طـریق وِرانورِ دیـده قربــان شد
بَــرِ حـــوادث و آلام، کـــوه پـــولادیـــن، به پیش ناله مظــلوم، جسم بـــی جان شـد
چـــو بـــود عاشـــق آزادی و رفــاه بشــر، نصیب وی همــه تبعیــد و زَجرُ زندان شد
دریـــغ و درد کـــه این مظهــر صفا و وفا، زجور دهر دل افســـرده گشت و نالان شد
شگــفت نیست اگــر قــدر وی نــدانستند، کــه ایـــن معاملـــه با جـــدّ او فراوان شد
اگـــر کـــه بـــود روال زمانــه غیر از این، جهان چگــونه به کــام و مــرام دونان شد
برای مـــرد مجاهــــد به راه حق کافیست، فضیلتـــی که عنـــایت به حکم قـرآن شد
جفـــا کشیـــد فراوان ولیک در دم مرگ، برای خلـــق خـــدا در مقـــام غُفــران شد
دلا بسوز که این شمس معنــوی را عمـــر، به سال سیصــدو چهــل بعد اَلف پایان شد