مربی باید قابلیتهای فطری کودک را شکوفا کند
کارشناس مسائل تربیتی معتقد است مربی باید قابلیتهای فطری کودک را شکوفا کند. بنابراین در تربیت معنوی کودکان باید زمینههایی فراهم شود تا فطرت پاک و روح متصل به عالم معنویت وی از بدو تولد به تباهی نرود و راه رشد او مسدود نشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا فضای خانواده از جهات مختلف حائز اهمیت است؛ از یک سو خداوند آن را فرصتی برای رشد و ارتقای صفات انسانها قرار داده است و از دیگر سو بخش عمده اصلاح جامعه نیز بستگی به تربیتهای خانوادگی دارد. بنابراین فرهنگ، اقتصاد و سیاست جامعه زمانی شکل صحیح به خود میگیرد که افراد آن جامعه از قبل یعنی در دوران کودکی در خانواده با تربیتهای صحیح آشنا شده باشند. از این جهت باید به دنبال بهترین الگو برای ارتقای سطح معنوی خانواده به خصوص کودکان و نوجوانان بود.
به این بهانه با سرکار خانم مریم داورنیا، عضو انجمن علمی عرفان اسلامی و از دبیران آموزش و پرورش گفتوگویی ترتیب دادیم تا از نظرات ایشان درباره ضرورت و راهکارهای تربیت معنوی کودک استفاده کنیم. وی اخیراً رسالهای با عنوان معنویت برای کودکان با تکیه بر آرای امام خمینی(ره) ارائه داده است.
* چه انگیزهای موجب شد درباره دوران کودکی تحقیقاتی داشته باشید؟
با توجه به اینکه کودکی مهمترین دوران در تشکیل باورها، منشها و رفتارهای فردی و اجتماعی یک فرد در طول زندگیاش است، آنچه بیشتر نظر اندیشمندان و جامعه شناسان و متولیان امر تعلیم و تربیت را به خود معطوف داشته است، چگونگی حفظ سلامت روحی و معنوی کودکان است که بیشتر از زمانهای قبل در معرض آسیب قرار دارند. کودکان با وجود روح پاک و طبع لطیف ارادهای نحیف و قدرت تشخیص و تمییز ضعیف در معرض خطرات جبرانناپذیر دنیای مدرن هستند.
فضاهای پرمخاطره مجازیِ بازیهای جذاب رایانهای، تصاویر اینترنتی که امروزه به سادگی و سهولت در اختیار آنان قرار میگیرد، لطمات جبرانناپذیری بر روح آنان برجا میگذارد و سلامت روحی و معنویشان را تهدید خواهد کرد. از این رو بحران معنویت و اخلاق در کودکان که بیشتر از همه در معرض مخاطرات این وضعیت هستند و سلامت روانیشان سلامت جامعه را تضمین میکند، بیشتر نمود پیدا میکند. اگر بنا باشد کودکان فرزندان حقیقی دوران خود بوده و در عین حال از سلامت روانی برخوردار باشند باید به گونهای پرورش یابند که هم در ابعاد جسمانی رشد کرده و تقویت شوند و هم مهارتهای لازم برای برقراری با خود و دنیای پیرامونشان را آموزش ببینند.
از دیگر سو از منظر حکیمان و عارفان اسلامی، انسان با فطرت پاک متوجه به عالم روحانیت و مقام و جایگاه اصلی خود است و همان طور که انسان ظاهری دارد و باطنی، جسمی دارد و روحی این جهان نیز همین گونه است، ظاهری دارد و باطنی، ملکی دارد و ملکوتی؛ انسان با باطن خودش با عالم ملکوت اتصال پیدا میکند و از این طریق است که نیازهای روحانی و معنویاش مرتفع میشود. فراهم کردن بستر مناسب جهت پاک ماندن روح در جهان معاصر که عصر تکنولوژی و ارتباطات پیچیده است و انسان را از ارتباط حقیقی با خودش بازداشته و سلامت روح و روان او را تهدید کرده بسیار دشوار و سخت است؛ لذا از آنجایی که دوران کودکی حساسترین مقطع تربیتی انسان است، بهترین فرصت برای نهادینه کردن معنویات در اوست تا در آینده بتواند در مقابل چالشها و تهدیدات از خود محافظت کن.
مربی باید قابلیتهای فطری کودک را شکوفا کند
بنابراین، آنچه مدنظر است، به نوعی ابعاد ضروری معنویت به مثابه گوهری است که کودک از بدو تولد آنها را دارد و اینگونه نیست که بخواهیم چیزی برای او ایجاد و انشا و بر کودک حمل کنیم. به عنوان مثال، فطرت از ذاتیات و ارکان انسان از بدو تولد است که فی حد ذاته واجد قابلیتهایی است که در صورت بروز صحیح میتواند منشاء اثر شده و برکات بسیاری برای کودک در مسیر تربیت معنوی و بعدها در مسیر کمال طلبی به ارمغان آورد. استعدادها و قابلیتهای این فطرت را باید مربی و راهبری که خود به حدی از کمال و رازآشنایی و فرزانگی رسیده شکوفا کند. در عین حال، بحث خودشناسی، در فضای معنویتِ مبتنی بر توحید، از مقدمات خداشناسی است، چنانچه فرمودند: «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه؛ کسی که خود را بشناسد، تحقیقاً پروردگارش را می شناسد».
با توجه به این موضوع، آنچه هدف ما از مهمترین اهداف برنامههای معنویت برای کودکان شامل
1. افزایش خودآگاهی
2. تأثیرگذاری بر اهداف در زندگی
3. گرفتن تصمیمهای خردمندانه و فهمیدن تأثیر انتخابهایشان
4. انعطاف پذیری در مواجهه با چالشها (تهدیدها) و بسانِ فرصت دیدن آن
5. یادگیری مهارتهای رفتاری و پیادهسازی آن در زندگی
6. بهرهگیری از سرمایههای درونی
7. تقویت اراده برای ایجاد تغییر در جهان پیرامون
به شرایط زمان و تغییر نسلها در تربیت فرزند توجه شود
* از نظر شما در عصری که تهدیدات زیادی خانوادهها به خصوص کودکان و نوجوانان را تهدید میکند، ملزومات تربیت فرزندان را در چه مواردی یافتید؟
در جامعه غربی انسان معنوی معادل با داشتن جامعهای سالم و آرام خواهد بود، اما این که معنویت برای انسان و به ویژه برای کودکان چیست و آیا میتوان معنویتی که امروزه در جهان معاصر مطرح شده را از ما بعدی آموزههای دینی و عرفانی و دیدگاههای عرفانی معاصر استخراج کرد، رویکردی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود.
آگاهی به شرایط عصر حاضر و ملزومات زندگی در چنین دورانی ضرورت تجهیز کودکان را به سلاح معنویت بیشازپیش ضروری و مهم میکند. به همین سبب در احادیث توجه به شرایط زمان و تغییر نسلها تأکید شده است. «فرزندانتان را به انجام آداب خودتان واندارید. زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما آفریدهشدهاند؛ لا تقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم.» (شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج20، ص253)
در عصر حاضر باید به دنبال شیوهای نوین در امر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بود تا آنها را مجهز به ابزارهای لازم جهت ورود به زندگی مدرن و آمیخته به آلودگیهای فکری و روانی کرد. امروزه در عصر تکنولوژی و ارتباطات، آسیبهای جدی روحی و روانی و تعارضات اخلاقی و رفتاری، کودکان و نوجوانان را تهدید میکند.
کودکان باید با استفاده از قدرت استدلال ارزشها را تشخیص دهند
امروزه محققان پس از پژوهشهای بسیار به این باور قطعی رسیدهاند که بهتر است قبل از اینکه کودکان ما به سن هویتیابی برسند، با استفاده از قدرت تفکر و استدلال خود ارزشها را از ضد ارزشها تمییز دهند و بر پایه گفتگو و مباحثه مدلل و انتقادی به خودباوری برسند و قدرت تحمل آرای مخالف را در خود ایجاد کنند. در غیر این صورت همگام با بحرانهای فیزیولوژیک دوران نوجوانی، دچار خود سرزنشگری و سرگشتگی هویت میشوند که حاصل آن گوشهگیری و انزوا و یا سرسپردگی به گروه همسالان و در هر دو صورت عدم برقراری ارتباطات سالم میان فردی نیست.
از اینرو، در تربیت معنوی بر نگاه معنادار و عمیق تأکید شده است تا هنگامی که کودک به سن بلوغ میرسد، دچار بحران هویت نشده و بتواند به سؤالهای وجودی خویش پاسخی مناسب بدهد. تلفیق برنامه معنویت برای کودکان با بهکارگیری روش فکر پروری؛ ویژگیهای شخصی همانند نیاز به گوش دادن و شنیده شدن، احترام گذاشتن و محترم بودن، اعتمادبهنفس برای صحبت در مورد عقاید تعامل مؤثر با دیگران، اصلاح خود و دیگران را پرورش داده و از سوی دیگر کودکان میآموزند این امور را با استدلال بپذیرند. زیرا با تفکر منطقی مراقبت و همدلی ممکن میشود.
* در تحقیقاتی که انجام دادید، نظر اندیشمندان درباره چالشهای پیش روی کودکان و نوجوانان را چگونه ارزیابی کردید؟
مصاحبه ژرف با متولیان امر تعلیم و تربیت صورت پذیرفت. آنها بر این عقیده بودند که صرف اجرای احکام و دستورات دینی و به عبارتی تأکید بر حداقلها سلامت روان بچهها و کیفیت زندگی و میزان رضایتشان از زندگی را تأمین نکرده است. به همین سبب در مراحل نوجوانی شاهد بروز و ظهور افسردگیها، پوچی و انزوای آنها، بیبندوباریهای رفتاری و اخلاقی و سایر موارد مشابه هستیم. آنها با اِشراف به اصل مشکل و حتی شناخت روش متفاوت در تربیت و ضرورت پرداختن به تربیت معنوی هرکدام تصورات متفاوتی از تربیت معنوی و بهخصوص تعریفهای متفاوتی از معنویت ارائه میکردند.
* از آنجایی که شما درباره اصول و مبانی تربیت و معنویت کودک با تکیه بر آرای امام خمینی(ره) تحقیق انجام دادهاید، در صورت کلی کودک در مکتب عرفانی ایشان چه جایگاهی دارد؟ و آیا نظریاتی در این باره ارائه فرمودند؟
معنویت برای کودکان در نگاه امام دارای مبانی انسان شناختی، هستی شناختی و معرفت شناختی عرفانی است که هریک دارای زیرشاخههایی است. همچنین مسائلی نظیر اراده، تفکر، فطرت، اعتدال و توجه به عالم معنا، که در آرای امام خمینی(ره) ذکر شده است، میتوان مبنای تعریف و ویژگیهای معنویت قرار داد.
کودک در مکتب عرفانی امام با اصطلاحاتی همانند کودک فطری و آیینه مصفی و نورانی یاد میشود. امام خمینی(ره) نفس کودک را به صفحه کاغذ سفید تشبیه میکنند و در جای دیگر تعبیر عرفانی لطیفی برای نفس انسان میآورند و آن را به آیینهای مصفی و پاک و خالی از زنگار توصیف کرده که در ابتدای تولد عاری از هرگونه کدورت و تیرگی است و مستعد آن است که با عالم انوار متصل شده و انوار الهی را منعکس کند. این تشبیه از آن جهت اهمیت دارد که هر نقش و نگاری که روی آن بیفتد تا ابد باقی خواهد ماند، به تعبیری، هر آنچه در کودکی میآموزیم، تا کهنسالی فراموش نخواهد شد. تعبیر جوان که امام به کار میبرند، تقریباً معادل همین دوران کودکی است، دورانی که هنوز نور فطرت مقهور نشده و اخلاق فاسده و صفات ناهنجار در نفس انسان رسوخ نکرده است
در مکتب عرفانی امام خمینی نام این لوح سفید، نفس است. لذا میتوان مفهوم کودک از منظر ایشان به کودک فطری که یکی از دستهبندیهای مرسوم در جامعهشناسی و روانشناسی نیز هست، ارجاع داد، چنانچه امام خمینی (ره) میفرمایند: «انسان از اول این طور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد از اول با فطرت خوب به دنیا آمده، با فطرت الهی به دنیا آمده کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ که همان فطر انسانیت، فطرت صراط مستقیم، فطرت توحید است . این تربیتهاست که یا همین فطرت را شکوفا میکنند و یا جلوی شکوفایی فطرت را میگیرند» ( صحیفه امام، ج 8 : 88-89).
ازاینرو، در تربیت معنوی کودکان اصالت دارد که زمینههایی فراهم شود تا فطرت پاک و روح متصل به عالم معنویت از بدو ولادت به تباهی نرود و راه رشد او مسدود نشود.
اما مستندات، بیانگر آن است که امام خمینی(ره) به طور مجزا اشاره مستقیم به مسأله معنویت برای کودک نداشتند، اما میتوان تعریفی را مبتنی بر اصولی که از نظریات این بزرگوار استخراج شده است به این صورت ارائه کرد: «توجه ارادی به عالم معنا دارای مراتب و مراحل، از طریق به فعلیت رساندن ابعاد فطری و معنوی وجود انسان با هدف نیل به مقام انسان کامل(تجلیگاه اوصاف و اسماء الهی)».
* آیا هماکنون مؤسسهای است که با رویکرد معنوی و اتکا به آموزههای عرفان اسلامی به تربیت معنوی کودکان نگاه کند؟
هماکنون انجمن علمی عرفان اسلامی که زیر نظر وزارت علوم است، با تکیه بر آموزههای دینی و عرفان اسلامی، مؤلفههایی را تعریف کرده است؛ خودشناسی، خودآگاهی، خویشتنداری، همدلی، مهربانی، انصاف، صداقت، احترام، میانهروی، مدارا، بخشش و گذشت، عزت نفس، و فروتنی و تواضع از جمله این مؤلفهها هستند. این مبانی در برخی مدارس غیرانتفاعی، دبستان و راهنمایی نهادینه میشود.
انتهایپیام/