گفتگوی اختصاصی با رئیس انجمن نساجی| ترکیه سال ۱۹۸۰ یک متر پارچه تولید نمیکرد، اما امروز در دنیا پنجم شده، چرا؟ + فیلم
رئیس انجمن صنایع نساجی ایران می گوید: ترکیه سال ۱۹۸۰ یک متر پارچه تولید نمیکرد، اما امروز پنجمین تولیدکننده بزرگ دنیا و دومین تامین کنندۀ اتحادیه اروپا است. واقعاً چرا اینها اینگونه شدند و ما در این وضعیت قرار داریم؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، صنعت نساجی کشور این روزها حال و روز خوشی ندارد و تولیدکنندکان این صنعت روزهای سختی را سپری می کنند. بر همین اساس بر آن شدیم تا با جمشید بصیری تهرانی رئیس انجمن صنایع نساجی ایران که از قدیمی های صنعت نساجی کشور است، گفتگو کنیم.
بخشی از گفتگوی تفصیلی بصیری با خبرنگار تسنیم که به وضعیت نساجی کشور در سالهای خیلی دور اختصاص داشت به شرح زیر است:
"سال 1300 بزرگترین کارخانۀ نساجی کشور به نام «وطن اصفهان» در اصفهان تأسیس شد اما به خاطر تاجگذاری رضاشاه در سال 1304 تابلوی سال تاسیس کارخانه را به سال 1304 تغییر داده بودند.در آن دوره تمام ارتشیها بچه های مدارس و کارمندان ادارات دولتی موظف بودند لباسِ کارخانۀ وطن را بپوشند و به همین دلیل به تولیدات این کارخانه میگفتند پارچه وطنی.
وقتی سال1354 شخصاً از طرف بانک صنعت و معدن برای بازسازی این کارخانه رفتم ماشینهای آن برای سالهای 1290 بود آنجا این سوال برایم به وجود آمد که ما میخواهیم چه چیزی را به چه چیزی تبدیل بکنیم؟ روزی که من وارد آن کارخانه شدم 26 سال از جوانترین کارگر کارخانه جوانتر بودم، کارگرهایی در آنجا کار می کردند که نه بیمه داشتند و نه رسیدگی به آنها میشد. یادم هست هر روز از پشت پنجره صدای لا اله الا الله می آمد و یک نفر که پای ماشین بافندگی، ریسندگی، رنگ رزی و دیگ بخار فوت کرده بود را بین پتوی وطن گذاشته به قبرستان میبردند.
به عبارتی کارگرهای آنجا مانند ماشینها فرسوده شده بودند اما همچنان لباس ارتش را تولید میکردند. امروز هیچ کدام از این جوانها و حتی خود بنده و هیچ کدام از انسانهایی که در ایران زندگی میکنند نمیتوانند آن لباس را بپوشند چون آن پارچۀ وطنی از الیافی که برای فرش دستباف بود تولید میشد، از این پارچه آن زمان کیسۀ حمام تولید میکردند و 90 درصد آدمها به دلیل استفاده از این پارچه اِگزما و بدنشان خارش داشت اما نمیدانستند به چه دلیل است.
در سال 57 به 8 هزار واحد نساجی رسیده بودیم بازار و قسمت فروش منسوجات بزرگ و بزرگتر شد اما هنوز صحبتی از قاچاق نبود. در سال 1980 ترکیه 1 متر پارچه هم تولید نمیکرد که ما از آن بترسیم، چین اصلاً در حدی نبود که جنسی به کشور وارد و در بازار بفروشد. البته جمعیت کشور هم کم بود و بخش زیادی از نیاز بازار توسط کارخانجات داخلی تأمین میشد. رقابت هم در بازار زیاد بود و هر واحد تولیدی سعی در تولید محصول باکیفیت برای جذب مشتری میکرد.
از 57 تا 62 حتی روند مدرنیزه کردن کارخانجات تولیدی هم با همکاری دانشگاهها انجام می شد و افراد متخصص و کاربلد با ماشینها کار میکردند. در این فاصلۀ زمانی اتفاقات عجیب و غریبی در دنیا رخ داد که سال 1980 بحبوحۀ این قضایا بود.
در سال 1980 که من معاون اتاق بازرگانی ایران بودم رئیس جمهور ترکیه به ایران سفری کرد و بعد یک سخنرانی در اتاق بازرگانی، از او پرسیدم شما راجع به صنعت چیزی نفرمودید! گفت میخواهم سه کار مهم در اقتصاد انجام دهم نخست فوراً صنعت گردشگری را به حد اعلاء حمایت خواهم کرد، دوم صنعت خودروسازیمان را به حد اعلاء خواهیم رساند و صنعت نساجی مان را هم دو چندان حمایت می کنیم با اجرایی شدن این کارها مابقی بخش ها خودش درست میشود، دقت کنید رئیس جمهور یک کشور با سه جمله سیاست کلی یک کشور را برای من توضیح داد.
در آن مقطع ترکیه اصلا در بخش نساجی حرفی برای گفتن نداشت اما امروز پنجمین تولیدکنندۀ بزرگ جهانی و دومین تامین کنندۀ اتحادیه اروپا است. واقعاً چرا اینها اینگونه شدند و ما در این وضعیت قرار داریم؟"
انتهای پیام/