مهرداد فرید: فیلمها بهسلیقه سالنداران تولید میشوند و سلیقه آنها تولیدات طنزِ سخیف است/ حکایت روابط پشتپرده سینما و تأثیرات آن بر اکران
مهرداد فرید، دبیر سابق شورایعالی تهیهکنندگان که فیلم «دعوتنامه» را روی پرده اکران دارد از مشکلات اکران و دلایل بهوجود آمدن این مشکلات میگوید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مشکلات اکران موجب اعتراض بسیاری از تهیهکنندگان و فیلمسازان شدهاست که هر کدام موضوعی را درباره این مشکلات مطرح میکنند اما نقطه مشترک این مشکلات به ناکارآمدی تصمیمسازیها در زمینه اکران بازمیگردد و نقش ارتباطات افراد و شرکتها برای اکران. با مهرداد فرید دبیر سابق شورای عالی تهیهکنندگان که فیلم «دعوتنامه» را روی پرده اکران دارد گفتوگو کردیم که میخوانید:
ــ مدتی است با توجه به گفتوگوهای تهیهکنندهها و فیلمسازان شاهد گلایهها و اعتراضات فراوانی نسبت به وضعیت اکران فیلمهایشان میشویم. این نارضایتی از جانب هرکسی بهشکلی بروز میکند. با توجه به اینکه شما در شورای عالی تهیهکنندگان حضور دارید بفرمایید که چرا این نارضایتیها پیش آمده است.
عدهای قائل به حضور مافیا در سینما هستند اما بنده با بهکارگیری واژه مافیا مخالفم، مافیا به زدوبندهای پنهانی اطلاق میشود که معمولاً در ملأ عام رخ نمیدهد، در حالی که همه چیز در بخش اکران واضح و روشن است. همین وضوح اشتباه بودن روند فعلی را فریاد میزند، بنابراین هر فردی که در این صنف فعالیت میکند بعد از مدت کمی متوجه مناسبات غلط آن خواهد شد.
میتوان گفت همان رویهای که در سینمای قبل از انقلاب (اواخر دوره پهلوی) رخ داد، مجدداً در حال رخ دادن است. در آن زمان سیاستهای کلی تولید فیلم توسط سالندارها تعیین میشد و آنها بودند که سفارش میدادند که چه فیلمهایی تولید و پخش شود و حتی آنها تعیین میکردند که به کدام یک از فیلمهای تولیدشده توجه نشود. هماکنون نیز همین اتفاق رخ داده است. چنین تجربهای صرفاً مختص به ایران نیست. تمامی کشورهای صاحب سینما مانند هالیوود، زمانی این تجربه را داشتهاند.
در کشور آمریکا که مهمترین و قویترین سینما را بهلحاظ تعداد تولید و همچنین کیفیت تولید به خود اختصاص داده و بازار فیلم دنیا را تصاحب کرده است، در حدود 50 سال پیش قوانین ضدتراست وضع کردند مبنی بر اینکه شرکتهایی که هم فیلم تولید میکنند، هم سالندار هستند و هم پخشکننده هستند، وادار به انتخاب یکی از سه شاخه برای فعالیت شوند و دو شاخه دیگر را به شرکتهای نوپا واگذار کنند.
برخی شرکتهای بزرگ فیلمسازی در آن زمان شاخه پخش و توزیع را انتخاب کردند و سالنداری و همچنین تولید را رها کردند و به این ترتیب شرکتهای کوچک و ضعیف توانستند جان بگیرند و وضعیت مونوپل از دست چند شرکت خاص خارج شد. هماکنون در سینمای ایران با چنین مشکلی مواجه هستیم. ما در سینمای ایران، شرکتها و اشخاص حقیقی و حقوقی بهتعداد محدود داریم، که هر سه شاخه را به خود اختصاص دادهاند. گلیمی که در سینمای ایران پهن شده است بهنسبت تعداد پرسنل و اعضای فعال، بسیار کوچک است و در واقع میتوان گفت که جا کم است، هنگامی که جا کم باشد افراد شروع به هل دادن یکدیگر میکنند تا بتوانند قطعهای را که در آن ایستادند از آن خود کنند.
فیلمها بهسلیقه سالنداران تولید میشوند و سلیقه آنها تولیدات طنزِ سخیف است
هماکنون چند شرکت هستند که تمام فضای این گلیم را پر کردهاند و اجازه ظهور و بروز به اشخاص حقیقی و حقوقی کوچکتری را که فقط در یکی از این عرصهها فعال هستند نمیدهند، برای مثال در شورای عالی تهیه کنندگان، افرادی حضور پیدا میکنند در حالی که هم توزیع کننده هستند هم سالندار و مصوبات را بهسمتوسویی میکشند که وجه سالنداری و یا وجه توزیع کنندگی خودشان را تقویت کنند نه وجه تولید کنندگی را، زیرا منافع آنها در آنجا بهتر تأمین میشود. در صنف توزیع کنندهها نیز کسانی حضور پیدا میکنند که هم زمان هم تهیه کننده هستند و هم سالندار و در آنجا نیز قوانین و ضوابط را بهسمتی میکشانند که بهنفع سالندارها باشد و در نهایت ما به سینمایی میرسیم که تحت حاکمیت سالندارها است و حرف اول و آخر را سالندارها میزنند. در نتیجه، فیلمسازان بهمرور بهسمتی میروند که ذائقه سالندارها را تأمین کنند بهجای اینکه بهدنبال تأمین ذائقه مردم باشند. گاهی حتی ذائقه خودشان را نیز زیر پا میگذارند و سعی میکنند فیلمهایی تولید کنند که مورد رضایت سالندار باشد. در سینمای ایران سالندارها بهدنبال فیلمهای طنزِ بیمغز و سخیف هستند که دارای وجه تجاری باشند و در آن تعدادی بازیگر خاص بازی کنند.
دولت و مجلس قوانین ضدتراست را برقرار کنند
بهعقیده من اگر بخواهیم از این معضل خارج شویم نیاز به همکاری مجلس و دولت داریم تا ضوابط و قوانینی را وضع کنند که اشخاص حقیقی و حقوقی در سینما وادار شوند تا فقط در یکی از این سه شاخه فعالیت کنند. اگر کسی عرصه سالنداری را انتخاب کرد دیگر وارد عرصه تولید و توزیع نشود، و به همین ترتیب عرصههای دیگر. شرکتی داریم که در حدود بیست فیلمِ بفروش با درصدهای مختلف شریک است و چون سالندار هم هست از حالا سالنها را برای کل سال برای این بیست فیلم رزرو کرده است و امثال من که صرفاً تهیه کننده هستیم و فقط میخواهیم کارگردانی کنیم از اکران جا میمانیم. آنها ما را سوار کشتی اکران نمیکنند زیرا خودشان بهاندازه کافی تولید داشتهاند. به این مسئله مافیا نمیگویند زیرا عملکرد آنها کاملاً روشن و واضح است و پنهانکاری نمیکنند، در واقع آنها از ضعف قوانین بهرهبرداری میکنند. دو الی سه شرکت هستند که مشغول به این کار هستند، ما با توجه به تعداد سالنهای موجود طی سال حدود 60 فیلم میتوانیم اکران کنیم که این 60 فیلم از میان 100 فیلم انتخاب شدهاند و تکلیف آنها از همان بدو تولید مشخص بوده است. آن فیلمهایی که در این سلسله قرار نگرفتهاند، فیلمسازهای آنها، فیلمسازهای تکساحتی هستند و دستی در توزیع و نمایش و سالنداری ندارند، بنابراین فیلمهایشان به فصل مرده سال منتقل میشوند.
ــ یعنی از ابتدای سال تکلیف اکران سینما تا آخر سال مشخص شده است.
بله، همین طور است. تعدادی از این فیلمها حتی وارد جشنواره هم نمیشوند، زیرا فکر میکنند بهتر است دردسر جشنواره را تجربه نکنند زیرا صرفاً بهدنبال پول درآوردن هستند و نمیخواهند انتقادها را گوش کنند شاید این انتقادها برای آنها مشکل ایجاد کند.
ــ در واقع این یک دور باطل ایجاد میکند، آقای فریدی که در ژانری بهخصوص فیلم میسازد و میداند که در زمان اکران درآمد لازمه را ندارد، دوباره برمیگردد به ساخت فیلم لوده، برخی ژانر اکشن را انتخاب میکنند و میبینند درآمد ندارند و باز مجبور میشوند تا فیلم لوده بسازند، یعنی ساخت این نوع فیلم به همه القا میشود و چارهای هم ندارند.
بازیگران نیز با این چند شرکت هماهنگ شدهاند و با آنها کار میکنند و اگر کسی خارج از این دایره بهسراغ آنها برود حتی فیلمنامهاش را نمیخوانند زیرا فقط بهفکر بازار خود هستند.
ساختار بوروکراتیک شورایعالی تهیهکنندگان مانع از پویایی آن شده است
ــ این موضوعی نبوده است که یکساله رخ دهد، چند سال است که این اتفاق میفتد، یکی از جاهایی که میتوانست برای این مسئله بایستد و حرف بزند و دولت و مجلس را برای وضع و تصویب قانون مرتبط مجاب کند، همین شورای عالی تهیه کنندگان است. شورای عالی تا کنون در این زمینه چهکارهایی انجام داده است؟
اتفاقات در شورای عالی تهیه کنندگان بهخاطر ساختاری که دارد بسیار آرام رخ میدهد، زیرا این شورا متشکل از چهار صنف تهیهکنندگی است که هر کدام بهصورت مجزا در وزارت کار ثبت شدهاند و یکی از آنها نیز در وزارت کشور ثبت شده است. اینها افرادی هستند که قبلاً نتوانستهاند کنار هم کار کنند، آنهایی که منافع و سلایق مشترک داشتهاند در یک گروه قرار گرفتند و به همین صورت به چهار گروه تقسیم شدهاند. کار شورای عالی تهیه کنندگان جمع کردن این چهار گروه کنار یکدیگر است، تا جلسه تشکیل دهند و بحث کنند و گاهی به نتیجه میرسند گاهی هم نمیرسند. بوروکراسی در آنجا بهقدری سنگین است که روند مصوبات و تحولات و اتفاقات کند است و گاهی به موانع برخورد میکند، برای مثال اگر سه تشکل بخواهند کاری را مصوب کنند اگر صرفاً یکی از آنها مخالفت کند کار جلو نمیرود. همه معتقدند که مصوباتی که از شورای عالی بیرون میآید باید همه روی آن اتفاق نظر داشته باشند. ساختار بوروکراتیک شورا بهگونهای است که پویایی کافی در آن وجود ندارد.
ــ فکر نمیکنید این ارتباطی که برخی اعضا در شورای عالی تهیهکنندگان با سالنداران و توزیعکنندگان دارند نمیگذارد این شورا علیه جریانی که گفتید اقدامی انجام دهد؟
بهعنوان مثال شخصی که از پیشکسوتان تهیهکنندگی است از سهامداران فیلمیران است. فیلمیران، شرکتی است که تعداد زیادی سالن تحت مالکیت خودش دارد و هم توزیعکننده است و هم سرمایهگذاری بهروی تولید میکند.
ــ فیلمیران برای اکران نوروزی 6 نماینده دارد در حالی که 12 فیلم برای اکران نوروزی پیشنهاد شده است.
سالنداران همیشه قدرتمند بودند، زیرا بازار اصلی ما همیشه دست سالندار است به این علت که عرضه کارهای ما فقط در سالن بوده است اما اتفاقات تکنولوژیکی که در کشور رخ داده بهمرور سالنها را تضعیف خواهد کرد. پدیده جدید vod در کشورهای دیگر جدید نیست، اما در کشور ما خیلی جدید است، در کشورهای دیگر برای مثال در حوزه آمریکای شمالی شرکتی مانند نت فیلیکس که در کار عرضه سریال و فیلم است و حتی تولید هم میکند و در شبکه vod است شعار هر لحظه هرجا سر میدهند، یعنی "تماشاگر ما در هرلحظه و هرکجا که بخواهد میتواند فیلمهای ما را ببیند". سال گذشته سالندارهای فرانسوی به نت فیلیکس طی تجمعی اعتراض کردند زیرا جشنواره کن سال گذشته 2 یا 3 فیلم در بخش مسابقه داشت که از تولیدات نت فیلیکس بود. نت فیلیکس میخواست که بلافاصله بعد از جشنواره، آنها را وارد vod کند، برای همین سالندارهای فرانسوی به این مسئله اعتراض کردند. اگر vod در ایران جا بیفتد، انتشار dvd به حداقل میرسد، و مردم میتوانند با تلویزیونهای بزرگ که در منزل دارند، هر فیلمی را که میخواهند ببینند. این پدیده در نهایت حاکمیت سالن را تضعیف میکند. اگر سالندارها فیلم ما را اکران نکنند بهسراغ vod میرویم، کافی است در vod هر فیلم را یک میلیون نفر ببینند، در این صورت آنقدر درآمد خواهیم داشت که دیگر به سالن سینما نیاز نخواهیم داشت. vod یک اژدهایی است که دهان باز خواهد کرد و هرچقدر که داخل آن بریزید باز هم سیر نخواهدشد.
ــ با جا افتادن VODها روند اکران و سینماداری تغییر میکند و شاید راهی برای نجات سینما از شرایط فعلی باشد. اما ممکن است کار سالنهای سینما هم با مشکلاتی مواجه شود.
منظور من این نیست که کار سالنداران تعطیل میشود، سالنداری، بهمرور میتواند به یک آئین یا مراسم تبدیل شود، خود ما هم گاهی بیحوصله هستیم و تصمیم میگیریم یک فیلم را در سالن ببینیم حتی ممکن است همان فیلم در منزل در vod قابل دسترس باشد ترجیح میدهیم که یک تجربه جمعی داشته باشیم. مسئله اینجاست که فیلم پرفروش ما که میگویم 2میلیون نفر تماشاگر داشته است در مقایسه با 80 میلیون نفر بسیار ناچیز است، vod میتواند پاسخگوی این 80 میلیون نفر باشد. اگر در vod فیلم من 20 میلیون بازدید داشته باشد و بهازای هر نفر 1000 تومان به من بدهد میشود معادل 20میلیارد تومان که بهصرفهتر از اکران در سینما است، با این حساب اقتصاد سینما جابهجا خواهد شد، وقتی برای یک فیلم 2میلیارد هزینه کنم و بهازای آن 4میلیارد درآمد داشته باشم فیلم بعدی را نیز بهراحتی خواهم ساخت و دیگر بهدنبال اکران در سینما نخواهم بود مگر اینکه سالندار بهسراغ من بیاید و درخواست اکران فیلم من را داشته باشد.
ــ آیا ممکن است پدیدهای بهنام vod سینماگران ما را بهسمتوسوی ساخت فیلم با مناسبات و مدیوم تلویزیون ببرد؟
ــ خیر، مفهوم تلویزیونی و یا سینمایی قدری با هم درآمیختهاند، و نمیتوان این دو را از هم تفکیک کرد، امکان این جداسازی در گذشته وجود داشت بهدلیل کیفیت پایین تصویر تلویزیون، در گذشته اگر قصد داشتیم برای تلویزیون برنامه بسازیم سعی میکردیم تا بهصورت کلوزآپ و یا مدیومشات تصویربرداری کنیم زیرا با آن وضوح پایین تلویزیون تصاویر لانگشات بهخوبی دیده نمیشد، اما حالا قاب تلویزیونهای منازل عریض شده و دارای کیفیت صدا و تصویر بالایی هستند.
اگر از بازگشت مبلغی که هزینه کردیم اطمینان داشته باشیم فیلمهای بهتر و بیشتری خواهیم ساخت، مانند نت فیلیکس، و همچنین با وجود چنین اطمینانی میتوانیم بهتر هزینه کنیم و با وسواس بیشتری فیلم را تولید کنیم، اما هماکنون با وجود ترس از بازگشت هزینه بهدنبال هزینه کمتری هستیم و میگوییم حتی اگر فیلمبرداری یک روز هم کمتر باشد هزینه نیز کمتر میشود، در نتیجه بازگشت سرمایه سادهتر است.
================================
مصاحبه از امیرحسین مکاریانی و امید سهرابی
================================
انتهای پیام/*