تروریستهای حاضر در غوطه شرقی به کدام کشورها وابسته اند؟
این قعطنامه یا بهعبارت بهتر توافقنامه آتشبس توانست در حوزه بینالملل برخی از مسائل مهم را به نفع دولت سوریه تثبیت کند و راه را بر رفتارهای خارج از قاعده و چارچوب کشورهای حامی تروریستها ببندد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،تصویب قطعنامهای جدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد آتشبس در سوریه، هر چند به باور برخی یک شکست برای محور مقاومت و نیروهای متحد به شمار میرود، اما وقتی وارد عمق ماجرا شوید متوجه خواهید شد آنچه در نهایت این قطعنامه را در بر گرفت، هر چند پیروزی نبود اما یک شکست هم نبود.
این قعطنامه یا بهعبارت بهتر توافقنامه آتشبس توانست در حوزه بینالملل برخی از مسائل مهم را به نفع دولت سوریه تثبیت کند و راه را بر رفتارهای خارج از قاعده و چارچوب کشورهای حامی تروریستها ببندد.
چند هفته پیش بود که نیروهای ارتش سوریه در یکی از بیسابقهترین ستونکشیهای خود از استان ادلب به سمت پایتخت روانه شدند تا با هزاران تروریست حاضر در این منطقه وارد نبردی سرنوشتساز شوند. در مورد اهمیت غوطه شرقی باید نکات متعددی را مدنظر قرار داد: نخست آنکه تهران و مسکو میخواهند به دمشق کمک کنند تا به هر قیمتی که شده، حریم خود را در مرکز کشور از وجود تروریستهای کاملا وابسته به کشورهای خارجی امن کند. گروهکهایی که در طول روزهای گذشته بیش از هزار گلوله توپ و خمپاره به سمت مرکز کشور شلیک کرده و همچنان نیز در حال ادامه دادن هستند. بهعنوان موضوع دوم، غیرقابل توجیه بودن حضور دهها هزار تروریست تکفیری در منطقهای به وسعت کمتر از یکصد کیلومتر مربع است، منطقهای که چند سالی است محاصره است و اگر کمکهای بینالمللی نبود تروریستها و خانوادههایشان در طول این سالها از بین می رفتند.
سومین نکته اما به اهمیت این منطقه برای کشورهای غربی باز میگردد. این گروهکها صرفا توسط کشورهای خارجی برای بقا در اطراف دمشق تشویق میشوند وگرنه بارها برای رفتن به ادلب و رهایی از محاصره مرگبار خود مذاکراتی داشتهاند. کشورهای عربی و غربی به اهرم فشاری در بیخ گوش کاخ الروضه جهت یادآوری مداوم به سران سوریه نیاز دارند تا هر از چندگاهی، در این مورد حرکتی کرده و بهانهای برای مذاکره داشته باشند.
از اینرو باید گفت که غربیها به شدت نگران از کار افتادن و از دسترس خارج شدن این اهرم فشار هستند تا به هر جهتی بتوانند در آن بخشی که پیش از این گفته شد، در آینده حضور داشته باشند. من اطلاع دقیقی از برنامه سازمانهای غربی در سوریه ندارم، اما چرا آنها که فکر ابزار نظامی در دمشق نیستند، از حمله نظامی ارتش و متحدین واهمه دارند؟ به باور بنده، بیشترین و اصلیترین موضوع بر میگردد به مساله نفوذ مدنی.
در واقع یک واقعیتِ تجربی به ما میگوید در صورت حمله سنگین، مداوم و همهجانبه ارتش و متحدین به مواضع تروریستها و شهرهایی که در اختیارشان است، آنها ناچار به ترک منطقه مانند غوطه غربی خواهند شد. اگر این پتانسیل عمده از این منطقه خارج شوند، عمده ابزاری که کشورهای غربی برای اعمال سیاستهای خود باید به آن متمسک میشدند، از دستشان خارج خواهد شد. اگر تروریستها و خانوادههایشان سوار بر اتوبوسهای سبزرگ شوند، کارکرد سازمانهای خیریه، سازمانهای حقوقبشری، نهادهای مردمی کمکرسان، پزشکان بدون مرز، خبرنگاران پوششی و... در این منطقه از دست خواهد رفت. بنابراین باید این تروریستها بمانند تا اینکه بتوان از آنها بهرهبرداری لازم را کرد.
اما بدون شک دولت مرکزی سوریه هم موافق این مساله نخواهد بود کسانی که تا دیروز سلاح بر مردم کشیده و علیه کشور بدترین توطئهها را کردهاند در این منطقه بمانند. پس راهکار کشورهای غربی برای بقای آنها چیست. در این مورد هم پاسخ خیلی ساده است. آنها میخواهد همراستا با مذاکرات آستانه، مذاکرات ژنو را هم پیش ببرند. مراکز فکری و تصمیمگیری آنها که ارتباط بسیار نزدیکی با دیمیستورا فرستاده سازمان ملل در مساله سوریه دارد، چند روزی است که پیشنهاد آتشبس و مذاکره برای توافق را مطرح کرده است....
آنچه در قالب موضوع آتشبس در شورای امنیت مطرح شد، به یک فرصت برای تروریستها شباهت دارد تا بتوانند خود را جمع و جور کرده و از وجود حمایتهای بینالمللی مطمئن شوند.
تروریستهای حاضر در غوطه شرقی تقریبا چهار گروه هستند، جیش الاسلام که بزرگترین گروه به لحاظ تعداد است و ارتباط بسیار نزدیکی با عربستان و مصر دارد، جبهه النصره و فیلق الرحمن ارتباط محکمی با قطر و ترکیه دارند و در نهایت نیز احرار الشام است که بیشتر با برخی از شیوخ حوزه خلیج فارس و حتی قطر مرتبط است.
منبع:الف
انتهای پیام/