وقتی ارکسترها آهنگ جامجهانی را میسازند|موسیقی پاپ در جام جهانی زیره به کرمان بردن است
اثری که برای تیم ملی فوتبال اجرا میشود، باید هیجان لازم و ریتمی مناسب با حال و هوای ورزشی داشته باشد و در عین حال اصالتهای فرهنگی و هنری ایران، در آن هویدا باشد.
خبرگزاری تسنیم – یاسر شیخی یگانه
بسیاری از علاقهمندان به فوتبال، جامهای جهانی را با موسیقی خاصِ هر دوره به یاد میآورند. مثلا جام جهانیِ 2010 در افریقای جنوبی، با آهنگ معروفی از «شکیرا» عجین شده است؛ اثری که با حضور فوتبالیستهایی مانند مسی، پیکه، دنی آلوز و مارکز ساخته شد. شاید حتی خورههای فوتبال به یاد نیاورند که در مرحلهی گروهیِ فلان دوره از جام جهانی چه اتفاقی افتاده و چه تیمهایی حذف شدهاند، اما به قطع به یاد میآورند که آهنگ جام جهانی در فلان دوره را چه کسی خوانده است.
در جام جهانی 2014 برزیل حاشیههای آهنگ جام جهانی گاهی خودِ جام جهانی را هم تحت تاثیر گذاشت. اجرای فلان خواننده در فلان دورهی جام جهانی آنچنان در ذهنِ مخاطبان جهانی نقش بسته که شاید جامهای جهانی فوتبال با همین اجراها در خاطرهها ماندهاند.
مسئولان فیفا برای مراسمهای افتتاحیهی جامهای جهانی در دورههای مختلف، از میان چهرههای جهانی، بهترین خوانندهها را برای اجرای قطعهی جام جهانی انتخاب میکنند. همهی اینها نشان میدهد که موسیقی در کنار فوتبال و یا هر ورزش دیگری تا چه حد میتواند اهمیت داشته باشد.
در این میان هر کدام از تیمهای حاضر در جام جهانی هم برای خود قطعهی موسیقی میسازند. هر کشوری به فراخور فرهنگش سعی میکند اثری تهیه کند که معرفِ فرهنگ و هنرش باشد. این قطعهها در مدت زمان حضور کشورها در جام جهانی در شهرها و مراسمهای مختلف اجرا میشود تا مخاطبانی که از سراسر جهان به دیدن جام جهانی میآیند، شاهد این اجراها باشند. ما هم در سالهای گذشته که به جام جهانی رفتهایم، برای هر دوره اثری را ساختهایم. اما آیا این آثار درخورِ فرهنگ و هنر ایران زمین بودهاند؟
ویژگیهای قطعهی جام جهانی چیست؟
اثری که برای تیم ملی فوتبال اجرا میشود، باید هیجان لازم و ریتم مناسبی با حال و هوای ورزشی داشته باشد. در عین حال باید ریشههای اصالت فرهنگی و هنری ایران، در آن هویدا باشد.
در دروههای پیشین که برای تیم ملی قطعهای موسیقی ساخته شده، مسئولان وقت با نگاهی سادهانگارانه به سراغ خوانندگان موسیقی پاپ رفتهاند. اعتقاد آنها این بوده که موسیقی پاپ میتواند مخاطبانِ داخلی و خارجی را جذب کند.
این فرضیه دربارهی مخاطبان خارجی که به طور کلی غلط است. چرا که در خارج از ایران به خاطر فضاهای فرهنگیِ بازی که موجود است، بهترین خوانندگان پاپ با بیشترین جذابیتهای بصری مشغول فعالیتند و مقایسهی خوانندگان پاپ در داخل کشور با آنها، کاری سادهلوحانه است. مثلا مخاطبِ خارجی ترجیحش دیدنِ اجرای فلان خوانندهی مشهورِ زن در جام جهانی است، نه اینکه بیاید قطعهی تیم ملی ایران با صدای یک خوانندهی پاپ ایرانی را بشنود.
از طرف دیگر مخاطبان داخلی هم استقبال چندانی از آهنگهای پیشینِ تیم ملی در جامهای جهانی نداشتهاند. از همه مهمتر اینکه ما تا کنون نتوانستهایم اثری تولید کنیم که ضمن داشتنِ جذابیتهای ریتمیک و حماسی، ریشه در فرهنگ و هنر ایران زمین هم داشته باشد.
با توجه به آنچه در بالا گفته شد، بهترین دیدگاه این است که معرفیِ بخشی از فرهنگ و هنر ایران را در دستور کار قرار دهیم. یعنی اثری تولید کنیم که بتواند برای مخاطبان خارجی معرفِ بخشی از فرهنگ و هنر ایران زمین باشد. به طور حتم ما نمیتوانیم و نباید به سمتِ جذابیتهای بصری برویم. پس باید مخاطب شناسی کنیم و ببینیم چه چیزی برای مخاطب داخلی و البته مخاطبِ خارجی اهمیت دارد.
«دروازه های دنیا» دروازههای دنیا را به روی ما نگشود
سرود تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی 2014 برزیل، 21 اردیبهشت 1393 در دومین همایش همبستگی و حمایت از تیم ملی رونمایی شد. در آن برنامه احسان خواجه امیری برای نخستین بار قطعهی «دروازههای دنیا» را اجرا کرد.
در این مراسم مهدی محمدنبی دبیر کل فدراسیون فوتبال، کارلوس کیروش و تابش نماینده مجلس از خواجه امیری تقدیر کردند. «دروازههای دنیا» با صدای احسان خواجهامیری، آهنگساز بهروز صفاریان و با شعری از روزبه بمانی تهیه شد.
قرار بود آهنگ تیم ملی در جام جهانی معرف فرهنگ و هنر ایران زمین باشد!
بیشتر بخوانید: با «دروازههای دنیا» کسی از ما اسطوره نمیسازد
مسئولان فرهنگی فدراسیون فوتبال اعلام کرده بودند که تمام تلاش خود را میکنند تا سرود تیم ملی در جام جهانی 2014، نمادی از فرهنگ و هنر ایران باشد. در آن زمان مسئولان فرهنگی فدارسیون فوتبال نشان دادند که هیچ شناختی از فرهنگ و هنرِ ایرانی ندارند. چرا که احسان خواجهامیری و ژانر خواندنش کمترین ارتباط را با فرهنگ و هنرِ اصیل ایرانی دارد.
سازهای الکترونیک و پرکاشن هیچ نزدیکی با فرهنگ ایران ندارد. نواهای «اُ اِ اُ» هم که به صورت اتفاقی(کاملا اتفاقی!!!) به صدای شادی تماشاگران در کشورهای اروپایی شبیه است.
پدید آورندگان آهنگ «دروازه های دنیا»، تمام تلاش خود را به کار بسته بودند تا آهنگی شاد با ریتمی رقصان را اجرا کنند. آهنگساز این قطعه نگاهی عمیق به فرهنگ و هنر ایران نداشته است یا این که در تخصص او نبوده که چنین کاری بکند.
آنها هرگز به این نکته فکر نکرده اند که این آهنگ قرار است معرف فرهنگ و هنر ایران باشد. آنها هرگز به این نکته توجه نکردهاند که اگر کسی در آن سوی دنیا آهنگ «دروازه های دنیا» را گوش کند، آیا با گوشهای از فرهنگ و هنر ایران آشنا میشود؟!
بیشتر بخوانید: آیا خواجهامیری برای خواندن سرود تیم ملی مناسب است؟
البته این آهنگ برای مراسم رقص و طرب بسیار مناسب بود و شاید به عنوان آهنگی یک بار مصرف مورد توجه علاقه مندان قرار گرفت، اما اکنون و پس از گذشت حدود چهار سال، دیگر کسی آن آهنگ را به یاد ندارد. فاجعه زمانی عمیق تر مینمود که آهنگ «دروازه های دنیا» در سالی رونمایی شد که به نام «فرهنگ» نامگذاری شده بود.
البته تنظیمکنندهی «دروازه های دنیا» برای خالی نبودن، در اجرای این قطعه از سازهای تار و سه تار هم استفاده کرده بود. توصیه میشود این آهنگ را یک بار دیگر بشنوید تا شاید در میان سروصدای سازهای الکتریک و پرکاشن و... بتوانید صدای تار و سه تار را هم کشف کنید!
بهتر است چند پرسش را با هم مرور کنیم؛ آیا «دروازههای دنیا» در ذهنها ماند؟! آیا توانستین سرمان را بال بگیریم و بگوییم: این آهنگ نماد فرهنگ و هنر ایران است؟! آیا پخش این آهنگ در روزهای برگزاری جام جهانی 2014 توجه غیر ایرانیها را به خود جلب کرد؟
به طور حتم پاسخ به همهی این پرسشها منفی است. «دروازههای دنیا» نه تنها دروازهای از دنیا را برای ما باز نکرد، که حتی مخاطبان داخلی هم خیلی زود آن را فراموش کردند.
آن زمان جای خالی مسئولان فرهنگی و هنری کشور در ساخت قطعهی تیم ملی در جام جهانی مشهود بود. شاید جا داشت که این مسئولان وارد میدان شوند و از ظرفیت های هنری در عرصه موسیقی به شکل بهتری بهره ببرند.
ارکسترها و انتخابی درست برای تیم ملی / چه کسی خواننده است؟
جام جهانی 2018 روسیه تا چند ماه دیگر آغاز میشود و در اقدامی ارزشمند ارکسترسمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران مامور ساخت قطعهی جام جهانی شدهاند. چندی پیش بود که میان فدراسیون فوتبال ایران و بنیاد رودکی تفاهمنامهای امضا شد تا براساس آن ساخت قطعهی جام جهانی به ارکسترها سپرده شود.
این تصمیم از سوی فدارسیون فوتبال و بنیاد رودکی، نشان داد که مسئولان ورزشی و فرهنگی کشور از گذشته درس گرفتهاند. هم مسئولان فدراسیون فوتبال فهمیدهاند که موسیقی پاپ بُردن به جام جهانی چندان برای مخاطب خارجی جذاب نیست و هم اینکه مسئولان فرهنگی کشور به خوبی درک کردهاند که اگر در این مورد بیاهمیت باشند، وجاهت فرهنگی و هنری کشور خدشهدار میشود.
بیشتر بخوانید: آهنگ تیم ملی در جام جهانی روسیه را ارکستر سمفونیک میسازد
قرار است یکی از خوانندگان مطرح موسیقی ایران هم این قطعه را بخواند. اما کدام خواننده؟
گزینههای موجود برای خواندن اثر تیم ملی در جام جهانی که وجاهتی جهانی داشته باشد و هنر و فرهنگ اصیل ایرانی را هم حفظ کند، خیلی زیاد نیستند.
شهرام ناظری، همایون شجریان، سالار عقیلی، علیرضا قربانی و محمد معتمدی چهرههایی هستند که میتوانند در کنار ارکستر بخوانند. حضور هر کدام از این خوانندگان در کنار ارکستر میتواند اثری درخور برای تیم ملی رقم بزند.
البته در این میان همایون شجریان حضورش در کنار ارکستر را رد کرده و با انتشار مطلبی گفته که تا کنون هیچ صحبتی در این باره با او نشده است. اما در میان گزینههای یاد شده، شهرام ناظری میتواند بهترین انتخاب باشد.
ناظری از معدود موزیسینهای ایرانی است که جنبههای بینالمللی دارد و برای برخی از علاقهمندان به موسیقی در دنیا، شناخته شده است. از طرفی صدای حماسی او میتواند اثری ویژه پدید آورد. در عین حال حضور سالار عقیلی، علیرضا قربانی و محمد معتمدی و یا خوانندگان دیگری در این سطح هم میتواند اثری موفق را برای تیم ملی رقم بزند.
کلام آخر
در نهایت با توجه به شرایط فرهنگی کشورمان، بیشتر از هر چیزی باید به فکر ارائهی اصالتهای فرهنگیمان باشیم تا اینکه به جذابیتهای موسیقایی فکر کنیم. رفتن به سمت موسیقی پاپ برای رویدادی جهانی، چیزی شبیه به زیره به کرمان بردن است. موسیقی پاپ از آن ما نیست و بهترین نمونههایش خارج از ایران و در کشورهای اروپایی و امریکایی وجود دارد. پس بهتر است به داشتههای خودمان بپردازیم و در اندیشهی ارائهی موسیقیِ اصیلی در جام جهانی باشیم.
انتهای پیام/