الطاف مشترکی که خدا برای حضرت زهرا و حضرت مریم در نظر گرفت
حجتالاسلام خلج ضمن بیان ویژگیهای مشترک حضرت زهرا(س) و مریم(س)، نزول ارزاق بهشتی به این دو بانوی بزرگوار را یکی از الطاف مشترک خداوند بر ایشان معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا برخی آیات قرآن و روایات معصومین(ع) بیانگر وجه شباهتهایی بین برخی صفات و ویژگیهای حضرت فاطمه(س) و مریم(س) هستند. از دیگر سو، برخی روایات حاکی از آن است که این شباهتها محدود به صفاتِ مشترک این دو بانوی آسمانی نمیشود بلکه گاهی برخی مراحل زندگانی ایشان را در بر میگیرد.
برای بررسی دقیقترِ چنین شباهتهایی بین حضرت زهرا(س) و حضرت مریم(س) به گفتوگو با حجتالاسلام ناصر خلج نشستیم. مشروح آن را در ادامه میخوانید.
فاطمه(س) و مریم(س) سرور زنان عالم
*یکی از معارفی که در منابع دینیمان وجود دارد، وجه شباهت صفات و جریان حضرت زهراء (سلامالله علیها) و حضرت مریم(س) است. لطفاً در این باره توضیح بدهید.
ابتدا در مقدمه عرض کنم ما انسانها همه مشتاق بهشت هستیم، اما انسان میتواند به جایگاهی برسد که بهشت و بهشتیان مشتاق او شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بهشت مشتاق چهار بانوی بزرگوار است: حضرت مریم، خدیجه(س)، آسیه، همسر فرعون و فاطمه(س). در بین این بزرگواران حضرت مریم و حضرت فاطمه زهرا(س) دارای شباهتهایی در صفات و ویژگیهای رفتاری هستند. این ویژگیها به قدری با هم شباهت دارند که هر دو بزرگوار سرور زنان جهانیان شناخته میشوند، اما حضرت زهراء سلامالله علیها به دلیل آنکه شأن بالاتری دارند، سرور زنان عالم در گذشته و آینده هستند، در حالی که حضرت مریم(س) تنها در عصر خود دارای چنین ویژگیای بودند. بنابراین ویژگی مشترک اول مربوط به برتریِ این بانوان بزرگوار نسبت به زنان عالم است منتها این خصلت در مریم(س) بسیار محدودتر است.
علاقه فراوان به نماز و محراب عبادت
ویژگی مشترک دوم که موضوع محوری بحثمان است، مربوط به آیه37 سوره آلعمران است. خداوند در این آیه درباره برخی ویژگیهای مربوط به مریم(س) صحبت میکند که در واقع میتوان گفت از ویژگیهای اصلی حضرت زهراء سلامالله علیها است. میفرماید: «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ «پس پروردگارش وى [=مریم] را با حُسنِ قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد، و زکریا را سرپرست وى قرار داد. زکریا هر بار که در محراب بر او وارد مىشد، نزد او [نوعى] خوراکى مىیافت. [مى]گفت: «اى مریم، این از کجا براى تو [آمده است؟ او در پاسخ مى]گفت: «این از جانب خداست، که خدا به هر کس بخواهد، بىشمار روزى مىدهد.» بر اساس این آیه میتوان گفت مریم(س) علاقه زیادی به عبادت در محراب داشتند. عجیب است که در آیه آمده است زکریا ـ که خود به عنوان پیامبر(ص) شناخته میشود و به مقام رسالت نیز رسیده است و بر مریم(س) ولایت دارد ـ هر زمان بر مریم(س) وارد میشد، نزد او غذاها و رزقهایی میدید. ایشان از این حالت تعجب میکرد.
حضرت زهراء سلامالله علیها نیز علاقه زیادی به عبادت در محراب داشتند. امام حسن مجتبی(ع) در وصف عبادت مادر بزرگوارشان فرمود: «در دنیا کسى عابدتر از مادرم فاطمه زهرا (س) نبود؛ آن قدر به عبادت مىایستاد تا پاهایش ورم مىکرد.» همچنین در روایات وارد شده است هر بار ایشان به نماز میایستاد، نوری از محرابشان به آسمان میرفت؛ نوری که رزق الهی بر ایشان بود و مطمئناً این بانوی مکرم اسلام آن را بر مردم به خصوص شیعیان خویش انفاق میکرد و آنها از این نور بهره میبردند. پس موضوع محراب، عبادت و رزق و روزی در این حالت معنوی، از مقولات مشترک هر دو بزرگوار بود، منتها در ماجرای حضرت زهراء سلامالله علیها به صورت عجیبتری جلوهگر میشد.
محراب مکانی برای حرب با تمایلات و افکار منفی
ما نیز باید اینگونه درس عبادت و بندگی خدا را از حضرت زهرا(س) بیاموزیم و در نماز خود مراقبت داشته باشیم. در روایت وارد شده است: «الصّلوة قربان کلّ تقى» نماز وسیله تقرب و نزدیکی هر شخص باتقوایی است. تقوا نیز با مبارزه با نفس و عدم پیروی از مسیر شیطان حاصل میشود. شخص در نماز سعی میکند امیال و افکار منفی را از خود پس بزند و توجهش به خداوند باشد؛ از این جهت به مکان نماز «محراب» یعنی «محل حرب» گفته میشود. بنابراین در وهله اول برای بهرهمندی از خاصیت نماز باید با مسائل منفی محاربه و مبارزه کرد. حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه نیز یکی از اسرار نماز را دوری از کبر معرفی کردند.
زهرا(س) و مریم(س) عین عمل خیر و عین صفات بودند
از این رو چند نوع عبادت انجام میدهیم: عبادتی که صرفاً برای ادای تکلیف و بدون حضور قلب باشد. دوم، نمازی است که خداوند هم اعمال را قبول میکند و هم عامل آن مورد مقبول درگاه الهی واقع میشود. اگر عبادت قبول شود، عابد هم مقبول واقع خواهد شد. لذا تمامی بندگی صدیقه طاهره(س) و مریم(س) مقبول درگاه الهی قرار گرفت و خود نیز مورد رضایت و مقبولیت خدا قرار گرفتند که میتوان از آن به عنوان سومین ویژگی مشترک ایشان یاد کرد. از این جهت خداوند در این آیه میفرماید «پس پروردگارش وى [=مریم] را با حُسنِ قبول پذیرا شد». بنابراین یک زمان صفتی را به کسی اطلاق میکنیم و زمانی هم میگوییم فلانی خود آن صفت است. یک بار میگوییم فلان شخص عادل است، اما بار دیگر میگوییم فلانی خود عدل است. در بُعد منفی هم این قضیه را داریم. خداوند درباره فرزند نوح علیهالسلام میفرماید: «إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِح» او را به اسم معرفی نمیکند بلکه میگوید فرزند تو «عمل غیر صالح» است. درباره حضرت زهراء سلامالله علیها نیز روایت داریم: «لَوْ کَانَ الْحُسْنُ (هَیْئَةً لَکَانَتْ) فَاطِمَة» یعنی اگر حُسن و نیکی بخواهد به خود چهره بگیرد، فاطمه میشود.
ارزاق بهشتی در محراب فاطمه(س) و مریم(س)
در وجه دیگر مشابهت ماجرای فاطمه(س) با مریم(س) این روایت که ذیل همان آیه37 آلعمران بیان شده، جالب توجه است.
جابر بن عبد اللَّه مىگوید: چند روز گذشت و پیامبر اکرم چیزى براى خوردن نیافت تا اینکه این مسأله براى او بسیار پر مشقّت شد. پس به خانه زنان خود رفت و در آنجا هم چیزى نیافت. سپس به خانه فاطمه- سلام اللَّه علیها- آمد و گفت: دخترم آیا نزد تو غذایى یافت مىشود؟ من گرسنه هستم. فاطمه- سلام اللَّه علیها- گفت: نه، به خدا سوگند، جانم و مادرم به فدایت، وقتى رسول خدا از نزد فاطمه خارج شد. کنیزى با دو قرص نان جو و مقدارى گوشت، نزد فاطمه- سلام اللَّه علیها- فرستاد. فاطمه- سلام اللَّه علیها- آن را گرفت و در کاسهاى بزرگ گذاشت و روى آن را با پارچهاى پوشاند. فاطمه- سلام اللَّه علیها- پارچه را از روى آن برداشت و دید که پر از نان و گوشت است و حیران ماند. سپس فهمید که آن از طرف خداوند است. حمد و ثناى خدا را به جا آورد و به پیامبرش درود فرستاد و غذا را نزد پیامبر گذاشت. رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- هم وقتى که غذا را دید. حمد خدا را به جاى آورد و پرسید: این از کجاست؟ فاطمه- سلام اللَّه علیها- گفت: هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ؛ یعنى: این (غذا) از جانب خداوند است و پروردگار به هر کس که بخواهد، بدون حساب روزى مىدهد».
* اینکه فرمودید مردم به خصوص شیعیان از انوار فاطمه(س) ارتزاق میشوند، ظاهراً در کوثریت فاطمه(س) نهفته باشد. درست است؟
یک نکته درباره کوثریت فاطمه(س) عرض کنم. در روایات مصداق کوثر را فاطمه(س) معرفی نکردهاند بلکه فرمودهاند نهری در بهشت است، اما از آنجایی که این سوره در شأن ایشان نازل شده است، یکی از صفات فاطمه(س) نیز محسوب میشود.
خداوند در ابتدای آیه میفرماید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر؛ ما به تو کوثر عطا کردیم» اعطا یعنی چیزی که میدهند دیگر پس نمیگیرند. علامه طباطبایی در جلد بیستم المیزان برای کوثر 26 معنا ذکر میکند. یکی از معانی کوثر خیر کثیر است. خداوند در قرآن حکمت را از مصادیق خیر کثیر معرفی میکند و میفرماید: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً؛ به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیرى فراوان داده شده است». صدیقه طاهره(س) مصداق کوثر و خیر کثیر هستند که تمام علوم و حکمتها از چشمه کوثریت ایشان جریان مییابد و خوبان بشر را ارتزاق میکند. بنابراین قدر و قیمت فاطمه(س) بسیار فراتر از آن است که ما فکرش را کنیم.
تابش انوار الهی از محراب فاطمه(س) و ارتزاق مردم
*یکی از نکاتی که تا الان به آن دست یافتیم، ارتباط بین نماز و رزق و انفاق بود. یعنی هر اندازه حق نماز ادا شود، انسان میتواند ثمرات و ارزاق آن را برداشت کند و یا در مرحله بعد به دیگران انفاق کند.
در آیه دوم سوره بقره تأیید برداشت شماست. خداوند در این آیه درباره ویژگیهای درجهای از متقین میفرماید «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون؛ آنان که به غیب ایمان میآورد، و نماز را بر پا مىدارند، و از آنچه به ایشان روزى دادهایم انفاق مىکنند». یعنی در حالی که نماز میخوانند، به قدری وفور نعمت است که انفاق هم میکنند.
درباره حضرت زهراء سلامالله علیها نیز قبلاً یادآور شدیم هنگامی که نماز میخواندند، نوری از محراب ایشان به آسمانها بالا میرفت و مدینه را در بر میگرفت. شیخ صدوق در علل الشرایع از ابان بن تغلب نقل میکند که وى مىگوید: محضر امام صادق علیهالسلام عرضه داشتم: «اى فرزند رسول خدا براى چه نام فاطمه زهراء(س) را زهراء نامیدند؟ امام علیهالسلام فرمود: زیرا زهراء سلام اللَّه علیها در روز سه مرتبه با سه نور مختلف براى امیرالمؤمنین علیهالسّلام مىدرخشید: اول، هنگام نماز صبح که مردم در بسترشان بودند نور صورت آن حضرت مىدرخشید و سفیدى آن نور به اطاقهاى آنها در مدینه مىتابید و دیوار اطاق و منازل ایشان منوّر به نور سفید مىشد، آنها تعجّب مىکردند و محضر رسول خدا(ص) میرفتند و درباره آنچه دیده بودند از حضرت سؤال مىکردند. پیامبر(ص) آنها را به منزل فاطمه(ص) مىفرستادند، ایشان آنجا رفته مىدیدند حضرتش در محراب نماز نشسته و نور از محراب و صورت آن بانو ساطع است. پس مىفهمیدند نورى که دیده بودند از نور حضرت فاطمه است.
دوم، در نیم روز یعنى ظهر که مىشد و خانم خود را براى خواندن نماز ظهر ترتیب مىدادند نورى زرد رنگ از صورت آن حضرت مىدرخشید و زردى نور در حجرات و منازل مردم مىافتاد و بدین ترتیب لباسها و رنگشان زرد مىشد.»
سوم، هنگامى که روز به آخر مىرسید و خورشید غروب مىکرد، نور صورت آن حضرت به سرخى مىگرایید پس صورتش با رنگ سرخ مىدرخشید و این علامت فرح و نشانه شکرگزارى آن حضرت در مقابل خداوند عزّ و جلّ بود، سرخى نور آن حضرت داخل منازل مردم مىشد و دیوارهاى حجرات آنها را سرخ مىکرد.» مردم در هر سه وقت به پیامبر(ص) رجوع کردند و حضرت آنها را راهی خانه فاطمه(س) میکرد و مشاهده میکردند انوار مربوطه از محراب این بانوی مکرم اسلام تابش میکند. این انوار به طور قطع وجود دارد و در هر بار فطرت بسیاری از مردم را بیدار میکند و به سمت ارزشها سوق میدهد.
بنابراین تمام عالم ریزهخوار حضرت زهرا(س) هستند و از نور وجود او استفاده میکنند. یک معنا از خیر کثیر که به ایشان اطلاق میشود، همین معنا بود که عرض کردم. پس هر کسی به هر مقامی که میرسد، از وجود پر برکت ایشان به آن مقامات میرسد.
انتهایپیام/