لوگوس انقلاب اسلامی
سالگرد انقلاب همواره با بزرگداشت برازندهای همراه بوده است، هر چه شرایط دشوارتر، برازندهتر؛ چرا که این ملت، در اوقات دشوار بیشتر متوجه تکلیف حفظ «اصل انقلاب» میشوند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سالگرد انقلاب همواره با بزرگداشت برازندهای همراه بوده است، هر چه شرایط دشوارتر، برازندهتر؛ چرا که این ملت، در اوقات دشوار بیشتر متوجه تکلیف حفظ «اصل انقلاب» میشوند. به هر تقدیر که بود و هست، امسال، سالگرد انقلاب، حال و هوای خاصی، پس از یک رقابت انتخاباتی نامناسب و یک اعتراض بحق و یک اغتشاش نابحق دارد. سالگرد انقلاب، بعد از یک مبارزه انتخاباتی برگزار میشود که به رغم اغلب مبارزات انتخاباتی در دوران پس از انقلاب، چهره کشور را سیاه و تیره نمایش میدهد، و با این اوصاف و با عملکردهای نه چندان منطقی دولت در قبال انتقادها و اعتراضها، و با مساعدت اغتشاشگران، «دو تیغه» فراهم آمدند تا خیلی چیزها را قیچی کنند، و تنها دست معجزه انقلاب است که ساقههای بریده را پیوند میدهد.
خلاصه،آقایان بر تارک جناحهای فرتوت سیاسی، شرایط خامی پدید آوردهاند که فعالان فرهنگی، برای جوانان باید حکایتهای ریشهای انقلاب را بازگو کنند: این را که اصلاً چرا انقلاب کردیم و برای پیشبرد انقلاب در کنار این نحو سستعنصریها چه باید کرد. پیام اصولی انقلاب این بود که تنها کسانی قادر به رقم زدن تحول اجتماعی معنادار خواهند بود که طرح روشنی برای آیندهای روشنتر داشته باشند. به اتکای چشم معادنگر الهی، طرح روشنی برای آیندهای روشنتر ... این، روح و ادب مؤدب انقلاب اسلامی است؛ این که سیاستمدار مسلمان، به اتکای بینش اسلامی، به جای مشوش و مفتون ساختن فضای تصمیمگیری مردم، خلق را به پیام صریح دین فرا بخواند. اگر اهل اجتهاد است، عماروار بگوید، و اگر اهل اجتهاد نیست، اهل تبعیت باشد، که این، مسیر نزدیکتر به تقواست. این، آن اتفاقی است که در انتخابات اخیر مغفول ماند و اعتراضها را از زمستان یورت آزادشهر تا زمستان نودوشش کش و قوس داد تا با برآوردن اغتشاش، نسخه بدل اعتراضها را بسازد تا خود را از تعهد خلاص کند.
باید به جوانان یادآوری کرد که در منطق و لوگوس انقلاب اسلامی، «نفاق» بد است و موجب شکل گرفتن «خانه پوشالی» برای سیاست میشود. نباید درون یک نظام بود و در حال یا گذشته مسئولیتی داشت، و در عین حال نقش اپوزیسیون بازی کرد. این قسمی از «نفاق» است. سیاست در تفکر انقلاب اسلامی از اصول اعتقادی آن سرچشمه میگیرد، و با «نفاق» ضروری فرض شده در سیاست مدرن سازگار نیست. نمیشود با اظهار نظرها و چشمکهای ظریفیا زمخت، خود را از این سمت سیاست به آن سمت سیاست سر داد و میان جناحهای سیاسی در نوسان بود، و خود را در چارچوب مکتبی انقلاب اسلامی تعریف کرد. یک روز اصولگرا، یک روز اصلاحطلب، یک روز ولایتگرا و یک روز فامیلگرا،یک روز اهل بیتی فاطمی بود و یک روز اهل بیتی ابوبکری؛ نه، این رنگ به رنگ شدنها بر وفق وزش باد سیاست، خلاف آداب مکتبی انقلاب اسلامی است، و در ترمینولوژی انقلابی، نحوی ”نفاق“ محسوب میشود.
- بااین اوصاف، سیاست، بیش از یک تکنیک مبارزه انتخاباتی، به عنوان یک «بینش» مطرح است. بر اساس این «بینش»، سیاستمدار، عضوی از اعضای نظام خلقت حق است، و باید همراه و هماهنگ با ضوابط و قوانین تکوینی آن حرکت کند، زیرا، کمال مجموعه تشکیلاتی که به وی سپرده شده، در جهت نظم کلی جهان و برای پیشبرد فعالیتهای بشری به منظور دستیابی به آرمانهاست. کمال سیاست مدار مسلمان در آن است که تشریع خود را در راستای تکوین الهی قرار دهد، و غیر این، «انحراف» است. و اگر از من بپرسید که چه باید کرد که به این «انحراف» دچار نشویم، پاسخ خواهم گفت که عبرت از حرکات و فعالیتهای هستی در تاریخ، تدبیری برای «مبادی آداب بودن» محسوب میشود.
ازبااهمیت ترین مبانی «آداب» انقلاب اسلامی، استواری بر یک دید بلند مدت به کمک پایبندی به اصول و آداب است، تا از این طریق، سیاستمدار بتواند هم دید آیندهنگرانه و بلند و مثبتی به مردم ببخشد، و هم آنها را برای اقدامات تاریخی آماده کند. یکی از دلایل فقدان نگاه مکتبی به سیاست، ابن الوقت بودن و مصلحتجو شدن مفرط نزد «گروه عقلا» است. بگذار این انتخابات را بگذرانیم؛ بعداً به راه بر میگردیم. اینها پس از سالها، به دید مثبت مردم به سیاست هم آسیب میزند؛ آیا کسانی که چنین «سیاستبازی» میکنند، براییک مقصد الهیمیکوشندیا زد و بند میکنند و به یکدیگر نان قرض میدهند.
برای ایجاد حیات درازمدت و ترسیم افق برنامهها، فعالیتها و منابع، لازم است تا اطمینان به اصول را در سرتاسر جامعه گسترده کنیم. باید، مدام، اصول تبیین شوند و بر مبنای آنها به آینده نور تابانده شود. از این رو، مدلسازی متکی بر اصول ضرورت مییابد تا گامهای آینده، با قلبی مشحون از دلگرمی، روشن و پیموده شوند. منطق و لوگوس اصولی ملهم از انقلاب اسلامی دنبال (1) تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت است، با (2) شناخت محیط آتی و (3) عوامل مؤثر بر آن و (4) یافتن موقعیتها و (5) فرصتها، (6) در کنار الزامات امکان تخصیص بهینه منابع و (7) بسط و بهرهبرداری از آنها. تولید این متاع منطقی برای جامعه، وظیفه و تکلیف سیاستمدار انقلابی و مکتبی است.
یادداشت رسالت/ دکتر حامد حاجی حیدری
انتهای پیام/