قلم عفیف "مقدسی" به دقت مراقب آرامش مخاطبان بود
ذهن و قلم عفیف رضا به دقت و همواره مراقب آرامش مخاطبان بود؛ از او خبر "جنجالی" در نمیآمد؛ گویی از میان ارزشهای خبری، بیش از برخورد و دربرگیری و شهرت، با وجه انسانی اخبار مأنوس بود.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ محمود احمدی افزادی رئیس دانشکده خبر به مناسبت درگذشت رضا مقدسی یادداشت و دلنوشتهای در رثای این فعال رسانهای سفر کرده منتشر کرد.
در متن کامل این دلنوشته آمده است: بیشتر دوستان مشترکی که از فراق رضا مقدسی مینویسند، بیست سال گذشته را کم و بیش شبیه به خود من میشناختندش: پردغدغه، کمحرف، صبور، دقیق و بسیار رازدار.
اینها صفاتی نیست که به کمکشان بشود روزنامه نگار "تراز" را در فضای رسانهای پرهیاهو و غبارآلود امروز از انبوه دیگران شناخت. مقدسی را کم می شناختند اما از این جهت بر خود او ظلمی نرفته است چرا که طالب شناخته شدن و دیده شدن نبود.
بر مردمی هم که برکات حضور او را در رسانههای کشورمان درک کردند واجب نبود شخص او را بشناسند؛ منتها اثر وجودیاش بر افکار عمومی، هرچند نرم و لطیف، احساس میشد؛ ذهن و قلم عفیف رضا به دقت و همواره مراقب آرامش مخاطبان بود؛ از او خبر "جنجالی" در نمیآمد. گویی از میان ارزشهای خبری، بیش از برخورد و دربرگیری و شهرت، با وجه انسانی اخبار مأنوس بود.
دورۀ مدیریت جان بخش او بر خبرگزاری مهر شاهد این مدعاست؛ خبرنگاران او آموخته بودند که با روح و روان مردم بازی نکنند. اگر مهر را به آرامش و سلم میشناسیم بخشی از آن مدیون این وجود بی کینه و سلیم است. شاید هم به همین سبب بود که در مناصب مدیریتی دوام نمیآورد.
اصولا روزنامه نگاری را شغل نمیدانست؛ دست کم برای او شغل به حساب نمیآمد. ذهنیت او نسبت به رسانه آیینۀ این جملۀ رهبر معظم انقلاب است: کار مطبوعات به خاطر همین تأثیری که بر روی ذهن و به تبع آن عمل و رفتار یک مجموعهای از مردم دارد، نمیتواند به عنوان یک شغل محض و شغل کاسبکارانه مطرح شود.
نبودن مقدسی از این جهت حس میشود که با رفتنش، نسلی از روزنامهنگاران در حال انقراض است؛ نسلی که با انقلاب ظهور کرد، دوران جنگ را در عنفوان جوانی و با تمام وجود درک کرد، در وانفسای پس از جنگ دست به قلم شد و از دل امواج متلاطم سیاست در تمام این سالها به سلامت گذشت. لاقید مطلق نسبت به دنیا. مقدسی به سکان داری میمانست که موظف بود مسافران روزنامهها و خبرگزاریهایش را به ساحل امن برساند و او بیش از بیست و پنج سال چنین کرد.
مردم ناخدایان بیجنجال را کمتر میبینند؛ جای ناخدایان واقعی و هشیار دور از چشم مسافران است. به تصاویر دو ماه آخر مقدسی روی تخت بیمارستان خوب نگاه کنید: ضعف و زوال در جسم خستهاش موج میزند اما چشمان هشیارش مانند دیدهبانی قدرتمند و امین همه چیز از جمله مهمانان پای تختش را رصد میکند. روزنامه نگاری به کنار، این سطح از هشیاری از عهدۀ انسانهای بی دغدغه و کم دغدغه خارج است.
امیرالمونین علی (ع) میفرمایند: بر مرگ پیشى گیرید زیرا که اگر بگریزید شما را دریابد و اگر برجا بمانید، شما را مىگیرد و اگر فراموشش کنید شما را به یاد آورد. پیشی گرفتن از مرگ صفت روزنامهنگاران "تراز" است، از میرزا جهانگیرخان شیرازی تا عطا افشاری، عبدالحسین فرهودی و رضا مقدسی. روزنامهنگارانی که سنگینی دغدغههایشان جانشان را زود به لب آورد؛ وصف حالشان، شعر رهی ست:
آشکارا همچو شمعی جان او آرام سوخت
کس چو او هرگز بدینسان درد پنهانی نداشت
انتهای پیام/