خاطرات مستند سید هادی خسروشاهی درباره جلال آشتیانی
علامه سید جلالالدین آشتیانی پرچمدار حکمت صدرایی و شارح بزرگ فلسفه اشراق و عرفان اصیل اسلامی، یکی از شخصیتهای استثنایی تاریخ و فرهنگ معاصر ایران زمین بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کتاب «خاطرات مستند استاد سید هادی خسروشاهی درباره فیلسوف معاصر، استاد سید جلالالدین آشتیانی(ره) و نهضت مقاومت ملی و جمعیت متاع» به عنوان جلد بیست و یکم از مجموعه حدیث روزگار توسط انتشارات کلبه شروق قم منتشر شد.
این کتاب از یک مقدمه و 9 بخش تشکیل شده است: 1. جمال فلسفه و عرفان، 2. نگاهی به زندگی و آثار، 3. بُعد سیاسی زندگی علامه آشتیانی، 4. استاد آشتیانی در «نهضت مقاومت ملی» و جمعیت «متاع»، 5. دیدگاههای سیاسی استاد آشتیانی 6. چند نامه تاریخی ـ سیاسی، 7. درباره استاد جلال آشتیانی و 8. نامهها و دستخطها.
سید هادی خسروشاهی در مقدمه کتاب مینویسد: «نکتهای که در این رساله مورد توجه قرار گرفته، فعالیتهای سیاسی و غیرعلمی ـ غیرفلسفی استاد جلالالدین در دوران زندگی ایشان است. در واقع استاد جلال آشتیانی در آن برهه از زمان، همزمان با ارتباط مقبول و موقعیت خاص در بیت مرجعیت ـ آیتالله بروجردی ـ و تحصیل و تدریس در حوزه و بحث و تلاش در دایره علوم اسلامی، به ویژه عرفان و فلسفه، در مسائل سیاسی روز هم به نحوی دخالت و نقش داشته است که البته این موضوع و این مرحله از زندگی ایشان، مورد توجه اغلب سیره نویسان که درباره استاد جلال، مقاله یا کتابی نوشتهاند، قرار نگرفته است.»
سید هادی خسروشاهی در بخشی از کتاب درباره آشتیانی مینویسد: «علامه سید جلالالدین آشتیانی پرچمدار حکمت صدرایی در دوران معاصر و شارح بزرگ مکتب فلسفه اشراق و عرفان اصیل اسلامی، بیگمان یکی از شخصیتهای استثنایی تاریخ و فرهنگ معاصر ایران زمین بود. نکتهای که درباره وی مورد اتفاق همگان است این که علامه آشتیانی، انسانی متعالی و فیلسوفی والا مقام و به قول هانری کربن در حد ملاصدرای زمان بود. زندگی او، زندگی فیلسوفی زبده و دانشمندی پُرمایه است که فقط با عشق به علم و فلسفه و عرفان، سپری شد و او هرگز از این عشق خود نیاسود و هیچیک از تحولات کوچک و بزرگ روزگار، سبب نشد که او راه و روشی را که برای خود برگزید، ترک کند!»(ص33)
خسروشاهی با انتقاد از غفلت و بیتوجهی به بُعد سیاسی زندگی و فعالیتهای آشتیانی مینویسد:«در مورد استاد جلالالدین آشتیانی، متأسفانه اساتید و دوستان، به بُعد سیاسی زندگی وی توجهی نکرده و یا حتی اشارهای هم به آن نکردهاند؛ یعنی امروزه کمتر کسی حتی دوستان و شاگردان استاد آشتیانی به درستی میدانند که وی از سالها پیش از انقلاب اسلامی عملاً یک شخص فعال سیاسی – اجتماعی بوده و در حد توان خود، در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و حوادث بعد از آن، نقشی به عهده داشته است. در واقع آشتیانی با توجه به موضعگیری مثبت مرحوم آیتالله بروجردی در نخستین مراحل امر ملی شدن صنعت نفت از روش جمعی نهضت پشتیبانی و با آن همکاری میکرد و این موضعگیری حتی پس از کودتای ضد ملی 28 مرداد سال 1332 و شکست ظاهری نهضت، ادامه یافت و آشتیانی، رابط مورد اعتماد این امر بود و در تحویل نامه رهبران مسلمان نهضت مقاومت ملی به آیتالله بروجردی و ابلاغ دیدگاههای آیتالله بروجردی در قبال رژیم کودتا، به رهبری نهضت مقاومت، نقش اصلی را به عهده داشت.»(ص 62)
در یکی از نامههای آشتیانی به هادی خسروشاهی در این کتاب آمده است: «بنده دوست صمیمی در قم ندارم، الّا آقای شیخ محمدرضای [مهدوی] کنی و آقای مهدی [باقر] کنی که میتوانم آنها را دوست صمیمی به حمل شایع بدانم... بنده تاکنون غیبت کسی را از آنها نشنیدهام. خیلی مردمان متدین و صمیمی هستند، در بین طلاب آن مدرسه [مدرسه حجتیه] از حیث علم و عمل عدیمالنظیر یا کمنظیر...»(ص142)
این کتاب در 188 صفحه، قطع رقعی و تیراژ 1000 نسخه و قیمت 8000 تومان منتشر شده است.
انتهای پیام/