بازی کثیف پدرخواندههای «مافیا» با ساکنان مناطق محروم + فیلم
در برخی از روستاهای محروم و دورافتاده ایلام شواهدی وجود دارد که نشان میدهد پدرخواندههای «مافیا»ی مواد مخدر با سوءاستفاده از محرومیت اهالی این دیار، بر عضوگیری از ساکنان این مناطق متمرکز شدهاند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، زهرا 13ساله و برادر 8سالهاش هم از همینها هستند؛ از همان دهها بچهای که پشت سر پدر و مادرشان حرف زیاد است؛ بچههایی که هیچکدام از اهالی حاضر نیستند چیزی راجع به آنها بگویند؛ انگار نه آنها را میشناسند و نه میبینندشان؛ دختربچه و پسربچههایی که پدر، مادر یا هر دو نفرشان در تلهای که سالها است از روستاهای آن مناطق قربانی گرفته گرفتار شدند...
داستان تکراری تلههای مافیای مواد مخدر برای اهالی روستاهای دورافتاده و محروم هلیلان استان ایلام که جزو مناطق محروم کشور با بالاترین ضریب محرومیت این مناطق شناخته میشوند خیلی آشنا است؛ آنقدر که در هر روستایی موضوع را مطرح میکنیم، یکی دو نمونه مشابه را یا بهچشم دیدهاند یا ماجرا را از برند؛ مردها و زنهایی که تنها بهخاطر چند صد هزار تومان حاضر شدهاند بهعنوان راننده یا حامل، محمولههای چندکیلویی مواد مخدر را جابهجا کنند و دست آخر هم کار همگی به پلیس و قوه قضائیه و زندان و حتی چوبه اعدام ختم شده است.
خودشان میگویند خیلیها از زور «بیکاری و فقر» روستا را رها کردند و بهامید شغل و بهتر شدن اوضاع، راهی تهران و شهرهای بزرگ شدند. روستاییانی که یا از فرط سادگی، یا از سر نداری، در دام قاچاقچیان مواد مخدر افتادند و نهتنها آینده و آزادی که حتی زندگی و جانشان را بهازای چند صد هزار تومان تاخت زدند.
اهالی روستا سیر تا پیاز داستان زهرا و برادرش را میدانند؛ درست مثل خیلیهای دیگر؛ هر کس چیزی میگوید و روایتی از ماجرای پدر و مادر زهرا دارد؛ یکی آب و تابش میدهد و یکی رک و راست اصل ماجرا را میگوید؛ بیکم و زیاد؛ خلاصه همه میدانند که از سر نداری، بار و بنه را جمع کردند و آمدند تهران؛ دست آخر هم در تله مافیای قاچاق مواد مخدر گرفتار شدند و بهجرم حمل مواد مخدر به 11 سال زندان محکوم شدند.
یکی از اعضای شورای روستای شاران با تأیید این موضوع میگوید: ما تا 100 نفر اینطور داریم که از سر نداری به شهر مهاجرت کردند و نهایتاً در دام باندهای مواد مخدر بهازای مبالغ ناچیزی؛ بهازای 100 هزار تومان، 500 هزار تومان و ... مواد مخدر را جابهجا کردند.
حتی من خودم شاهد بودم یکی از اهالی بچه معلولی هم داشت که تحت پوشش بهزیستی بود؛ از سر نداری رفت کرمانشاه؛ بهخاطر 100 هزار تومان، جنس جابهجا کرد و دستگیر شد و آخر سر اعدام شد؛ بهخون امام حسین برای 100 هزار تومان؛ ما هم صورتجلسه کردیم ولی اعدام شد؛ من خودم در مراسم فاتحهخوانیاش رفتم...
حکایت زندگی سخت زهرا 13ساله و برادر 8سالهاش اولین داستان قربانی شدن فقرا و روستائیان محروم و دورافتاده در برابر باندهای مافیایی مواد مخدر نیست و آخرین آن هم نخواهد بود؛ باندهایی که بیکاری و فقر اهالی این مناطق بهترین دستآویز آنها برای محفوظ ماندنشان از حاشیه تجارت افیونیشان است، حکایتی که یک سر آن به فقر و نداری گره خورده و سر دیگر ماجرایش قطعاً ریشه در طمع و ضعف فرهنگی این افراد دارد که این دستاویز را به باندهای مافیای مواد مخدر داده است.
انتهای پیام/*