مدارس استعدادهای درخشان؛ حذف یا ادامه حیات؟
یک کارشناس آموزشی گفت: کلاسهای آمادهسازی دانشآموزان برای آزمون مدارس سمپاد منجر شده است برخی دانشآموزان از طریق صرف هزینه سنگین و برخی با دوپینگ آموزشی به مدارس استعدادهای درخشان وارد شوند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در سالهای اخیر مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد) با رشد قابل توجهی مواجه شد و به اذعان مسئولان آموزشوپرورش فقط دانشآموزان نخبه وارد این مدارس نمیشوند بلکه با این روش گزینش دانشآموزان سختکوش با برچسب تیزهوشی به مدارس سمپاد راه مییابند و با غلبه این نگرش هدف اصلی در این مدارس به کسب مدال در المپیادها و رتبههای برتر در کنکور تبدیل شده است و برای دستیابی به این هدف دانشآموزان استرس بسیاری را تحمل میکنند.
کارشناسان بسیاری معتقدند، با روند فعلی مدارس استعدادهای درخشان به نسخه شبهدولتی مدارس غیردولتی تبدیل میشوند و برای سبقت از رقبای خود در بحث المپیاد و کنکور تلاش میکنند و حاصل این کشاکش به حاشیه رفتن تعلیم و تربیت چندوجهی استعدادهای برتر خواهد بود.
امیر بادپا، پژوهشگر حوزه سیاستگذاری آموزشی در رابطه با وضعیت مدارس سمپاد نظراتی دارد که مشروح این گفتوگو بدین شرح است:
چه ضرورتی برای برگزاری آزمونهای ورودی مدارس استعدادهای درخشان در کشور وجود دارد؟ آیا امکان حذف این آزمونها وجود ندارد؟
* بادپا: قبل از پاسخ به این سوال باید به این نکته اشاره کنم که فقط مدارس استعداد درخشان آزمون ورودی ندارند. مدارس نمونهدولتی و برخی مدارس غیردولتی هم آزمون ورودی دارند. همین الان مدارس غیر دولتی در تهران و برخی دیگر از شهرها وجود دارند که برای اولیاء قبول شدن در این مدارس مهمتر از قبول شدن در مدارس استعدادهای درخشان است پس باید این آزمونها را در کنار یکدیگر دید.
اما در مورد امکان حذف آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان و دیگر مدارس خاص باید دید منظور، حذف این مدارس است یا صرفاً حذف آزمون آنها است.
* با حذف مدارس استعدادهای درخشان چه اتفاقی میافتد؟
در رابطه با امکان حذف مدارس استعدادهای درخشان، باید از افرادی که به حذف این مدارس اعتقاد دارند یک سوال جدّی پرسید. فرض کنیم شما موفق شدید مدارس استعدادهای درخشان را حذف کنید. در ادامه چه اتفاقی رخ میدهد؟ بخشی از خانوادههای دانشآموزان تیزهوش میتوانند شهریه سنگین مدارس غیردولتی خاص را تهیه کنند که در این صورت مجدد دانشآموزان برای وارد به این مدارس باید در آزمون شرکت کنند. برخی دیگر از خانوادهها هم نمیتوانند شهریه مدارس خاص را تامین کنند که در این صورت دانشآموزانشان باید وارد مدارس عادی دولتی شوند.
در این وضعیت دو سوال اساسی مطرح میشود؛ سوال اول اینکه مدارس عادی تا چه حد از نیروی انسانی و امکانات مورد نیاز برای پرورش دانشآموزان تیزهوش و پرورش استعدادهای این افراد برخوردارند که پاسخش نیز بسیار واضح است. سوال دومی هم که مطرح میشود در خصوص عدالت آموزشی است؛ چرا برای دانشآموز تیزهوش خانواده برخوردار امکان بهرهمندی از آموزش با کیفیت در مدارس غیردولتی فراهم باشد اما برای دانش آموزان تیزهوش خانوادههای غیربرخوردار این امکان سلب شود. با این توضیحات به نظر میرسد بقای مدارس استعدادهای درخشان حداقل برای تحقق عدالت آموزشی لازم است.
* برای تحقق عدالت آموزشی به مدارس سمپاد نیاز است
علاوه بر توضیحات مطرح شده، میتوانیم به سراغ اسناد بالادستی برویم و ببینیم نظر این اسناد در مورد حذف یا ابقاء مدارس استعداد درخشان چیست. در«مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» ذیل بحث عدالت تربیتی به صراحت به این موضوع اشاره شده که گاهی گروههایی مانند متربیان با استعدادهای ویژه یا متربیان دارای ناتوانیهای ذهنی و جسمی را میتوان دستهبندی کرد و خدمات تربیتی ویژه و کیفیتری به آنها ارائه کرد. اگر با دکتر الستی، رئیس ستاد اجراییسازیسند راهبردی کشور در امور نخبگان هم صحبت کنید، سخن او آن است که رویکرد سند نخبگان، حذف مدارس سمپاد نیست. آخرین سند بالادستی در این زمینه هم «کلیات نظام تربیت استعدادهای برتر» است که در شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسیده و در آن مصوبه هم به صراحت وجود مدارس استعدادهای درخشان (ولی به تعداد بسیار کم) کاملاً به رسمیت شناخته شده است.
بنابراین هم از نظر عدالت آموزشی و هم با توجه به اسناد بالادستی، با توجه به شرایط موجود باید مدارس استعدادهای درخشان در کشور وجود داشته باشند.
* وضعیت مدارس استعدادهای درخشان در سایر کشورها
یک حرف غلطی هم هر از چندگاهی از سمت مخالفان مدارس استعدادهای درخشان مطرح میشود، اینکه در هیچ کشوری جز ایران، مدارس ویژه استعدادهای درخشان وجود ندارد. در صورتی که طبق بررسیهای ما حداقل در کشور انگلستان مدارسی با عنوان مدارس گرامر وجود دارد که برای استعدادهای درخشان است و از طریق آزمونی با عنوان 11+ دانشآموزان را گزینش میکند. همچنین در استرالیا و آمریکا هم مدارسی مختص استعداد درخشان وجود دارد. البته به استناد این سه کشور نمیتوان ادعا کرد که در تمام کشورهای جهان این مدارس وجود دارند ولی حداقل میتوان گفت این ادعا که در هیچ کشوری جز ایران، مدارس استعدادهای درخشان وجود ندارد ادعای باطلی است. البته حواسمان هم هست که از وضعیت این سه کشور هم نمی توان نتیجهگیری کرد که چون در این کشورها اینگونه مدارس وجود دارد، پس در کشور ما هم باید وجود داشته باشد.
حال اگر وجود مدارس استعدادهای درخشان پذیرفته شود، لاجرم باید شناسایی و گزینش استعدادهای درخشان نیز مورد پذیرش قرار گیرد. در خصوص آزمون هم، قطعا در مقام نظر، تنها ابزار شناسایی، آزمون کتبی نیست ولی با توجه به حجم وسیع مخاطب و لزوم کاهش احتمال تقلب، در حال حاضر ابزار دیگری برای شناسایی دقیق تر و منصفانهتر در ذهن متولّیان امر وجود ندارد و قطعا اگر روش کاراتری پیشنهاد شود استقبال خواد شد. مثلا ممکن است طرح شهاب در صورت انجام برخی اصلاحات و با در نظر گرفتن برخی ملاحظات، بتواند به شناسایی استعدادهای برتر برای ورود به مدارس تیزهوشان کمک کند.
آیا ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی در تضاد با آزمون سمپاد نیست؟
* بادپا: به نظر من این حرف یک مغالطه است. بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش معلمان مقاطع ابتدایی موظف شدند که ارزشیابی را به صورت کیفی و توصیفی انجام دهند تا اهدافی که در آیین نامه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی دوره ابتدایی مطرح شده است محقق شود. مثلاً یکی از اهداف این است که اولیا و دانشآموزان به صورت دقیقتر از وضعیت دانشآموزان مطلع شوند و در نتیجه مشارکت موثرتری در بهبود عملکرد دانشآموزان داشته باشند.
حالا فرض کنید معلمان به درستی به این آییننامه عمل کنند، در صورت صحیح بودن این آیین نامه به صورت منطقی باید به اهداف تعیین شده در آن نیز دست یابند و با توجه به توضیحات گفته شده ارتباطی بین ارزشیابی توصیفی دانشآموزان توسط معلمان ابتدایی و آزمون مدارس سمپاد وجود ندارد. حتی شرط شرکت در آزمون سمپاد کسب وضعیت خیلی خوب در همه دروس پایه پنجم است (یا حداکثر وضعیت خوب در یک درس) و این یعنی که گویی آزمون سمپاد یک آزمون چند مرحلهای است که مرحله اول آن کاملا توصیفی است و وضعیت پایه پنجم ملاک عمل است این یعنی این آزمون به نوعی تقویت کننده ارزش ارزشیابی توصیفی نیز هست.
بنابراین اگر ادعایی وجود دارد که این آزمون در تضاد با ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی است، باید چگونگی این تضاد دقیقتر بیان شود.
* دوپینگ دانشآموزان برای ورود به مدارس سمپاد
تبعات برگزاری کلاسهای آمادهسازی برای آزمونهای سمپاد در موسسات آموزشی چیست؟
* یادپا: تبعات اقداماتی که این موسسات انجام میدهند دقیقا مشابه تبعات موسسات کنکوری است. این موسسات ممکن است موجب دو اتفاق بد بشوند، نخست تقویت برخی دانشآموزان از طریق پرداخت هزینه که با عدالت آموزشی در تعارض است و دوم عدم تقویت واقعی این دانشآموزان و به اصلاح دوپینگ آنان از طریق آموزش تکنیکهای خاص تست زنی.
برای حل مشکل اول به نظرم باید برای تمام واجدین شرایط شرکت در آزمون، بستههای آموزشی با کیفیت و حتی کلاسهای حضوری یا غیر حضوری با کیفیت برگزار شود و از خانوادههایی که توان پرداخت هزینهها را ندارند هزینهای دریافت نشود تا تعارض با عدالت آموزشی حل شود. برای حل مشکل دوم هم باید اولا در طراحی سوالات تنوع بخشید و آن را تقویت کرد و ثانیا باید با موسسات و محصولات آموزشی فریبنده که به دنبال تقویت واقعی دانشآموزان نیستند، برخورد قانونی صورت پذیرد.
شاید این موضوع مطرح شود که ما باید مدارس غیردولتی پذیرنده استعدادهای درخشان را نیز حذف کنیم. در پاسخ به این موضوع با این سوال مواجه میشویم که آیا حذف مدارس با کیفیتتر به معنای توزیع فقر برای حرکت به سمت عدالت نیست؟ البته ممکن است با عوض شدن شرایط در بلند مدت موفق به حذف این مدارس شویم هرچند ادعا نمیکنم که روش فعلی دقیقا منصفانه است.
انتهای پیام/