جای خالی مکتب کردستان در موسیقی ردیف دستگاهی

جای خالی مکتب کردستان در موسیقی ردیف دستگاهی

همایون پشتدار از جوانانِ قدیمیِ گروه «مولانا» معتقد است که جای خالی مکتب کردستان در موسیقی ردیف دستگاهی ایران خالی است.

خبرگزاری تسنیم - گروه مولانا را دوستداران مو سپید کرده موسیقی ایرانی به خوبی می‌شناسند؛ گروهی به سرپرستی و آهنگسازی محمد جلیل عندلیبی، نوازنده و موسیقی‌دان کهنه کار خطه کردستان که همکاری با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری را در کارنامه دارد. او که پس از سال‌ها سکوت به عرصه موسیقی بازگشته، دوباره گروه مولانا را دور هم جمع کرده تا خاطرات خوش گذشته را زنده کند. در این بین همایون پشتدار را می توان جوانِ قدیمی گروه دانست که نزدیک به دو دهه است با محمد جلیل عندلیبی و گروهش همکاری می‌کند. این نوازنده کمانچه که در خانواده‌ای موسیقی‌دان به دنیا آمده، با جنس موسیقی کُردی به خوبی آشناست و از سوی دیگر عندلیبی و سازش را با تمام وجود درک می‌کند. گفت و گوی ما با او از کنسرت پیش روی گروه مولانا آغاز شد اما همایون پشتدار در پایان از وضعیت نابسامان موسیقی اصیل ایرانی گفت که از دیدگاه او در خطر است. حاصل این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید:

تسنیم: گروه «مولانا» در اجرای پیش رو یادمانی از سیدعلی‌اصغر کردستانی خواهد داشت. نکته‌ای درباره‌ی سیدعلی‌اصغر کردستانی وجود دارد؛ به نظر می‌رسد که بخش‌هایی از مکتب کردستان را در موسیقی ردیف دستگاهی پیاده کرده، چون ایشان آن زمان در رادیو هم فعالیت داشت.

استاد عندلیبی قبلا هم گفته‌اند که در تقسیم بندیها، جای مکتب کردستان در موسیقی ردیف دستگاهی خالی است. با این که این نوع موسیقی، آبشخور وسیعی برای موسیقی ردیفی است و خوراک زیادی به موسیقی ردیف دستگاهی ایران داده است.

تسنیم: دقیقا بحث جدی موسیقی بیشتر مد نظر ماست. آقای عندلیبی روی کارهای سید علی اصغر کردستانی، پژوهش‌های زیادی انجام داده‌اند. هر چند دیگران هم قبلا به نام ایشان کارهایی کرده‌اند. لطفا راجع به نوع نگاه سیدعلی‌اصغر کردستانی در موسیقی و نگاه ویژه آقای عندلیبی برایمان بگویید.

استاد(عندلیبی) بر اساس اشراف زیادی که بر موسیقی ایرانی و سنتی و همچنین به واسطه تجربه‌ای که در این نوع از موسیقی دارند، به خوبی و درستی از آن استفاده کرده‌اند. در موسیقی کُردی هم به شکل خیلی رندانه‌ای از این موسیقی بهره می‌برند که این کار از هوش بالای ایشان خبر می‌دهد. البته به نظرم موسیقی سید علی اصغر کردستانی و کارهای‌شان کمی کلاسیک‌تر است. یعنی بین خواننده‌های کردستان، ردیفی‌تر محسوب می شده‌اند و ملودی‌های‌شان حتی نزدیک‌تر به موسیقی اصیل ایرانی بوده است. به همین خاطر است که فکر این دو استاد و سبک‌شان به نظر من به همدیگر خیلی نزدیک است.
فکر من هم با این نوع موسیقی پرورش پیدا کرده است و من هم همین سبک را دوست دارم.

تسینم: شما از نوازندگان و آهنگسازان جوان موسیقی ایرانی هستید. برخی از اساتید موسیقی ایرانی معتقدند که ما در حال حاضر در وانفسایی قرار گرفته‌ایم که اوضاع چندان خوبی برای موسیقی رقم نزده است. شما چه نظری در این باره دارید؟

صحبت استادان به خاطر پیشرفت تکنولوژی و مسائل دیگر است. آنها معتقدند ما از بخش‌های مفید استفاده کرده‌ایم اما قسمت‌های مضر هم به ما آسیب زده است. نظر دیگری نیز هست که می‌گوید موسیقی می‌تواند رو به جلو حرکت کند و در همین راستا به اسم ابداع، نوآوری و تجربه کردن فضاهای جدید، دوستان کارهایی انجام داده و می‌دهند. در این میان ما از استاد عندلیبی نکاتی را می‌بینیم؛ مثل این که «ریتم را تندتر کن» یا «الان باید فلان کار را انجام داد.» به نظر من ایشان به موسیقی نگاهی بسته ندارند، ولی از طرف دیگر یک پایبندی به اصل هم دارند. این که به کار سرعت داده شود یا چه نوع کارهایی به مخاطب امروز بدهیم، برای‌شان دغدغه است.

تسنیم: اگر بخواهید به عنوان کسی که در یک خانواده فرهنگی و موسیقایی به معنای کلاسیک ایرانی بزرگ شده، با مردم یا مخاطبان موسیقی و کسانی که می‌خواهند شنونده جدی باشند، صحبت کنید، چه می‌گویید؟ همچنین اگر بخواهید چراغ راهی برای همفکران خودتان ارائه دهید، فکر می‌کنید اساسا موسیقی ایرانی باید به کجا برود و با مسیری که در پیش گرفته به کجا خواهد رفت؟

من جوان تر از آن هستم که در این باره صحبت کنم. البته در خیلی از سریال‌ها و کارها با آهنگسازان به زعم برخی مدرن هم کار کرده‌ام. برخی از این کارها دلی بوده و بعضی دیگر هم این گونه نبوده است. گاهی اوقات موزیسین در شرایط سختی قرار می‌گیرد که مجبور به انتخاب‌هایی مغایر با اصول‌ش است. متأسفانه جوانان ما کمی به سبک یا به قول خودشان تکنیک متکی هستند که البته از نظر من تکنیک نیست و یک چیز من درآوردی به شمار می‌رود. تکنیک از حس آدم به وجود می‌آید. موسیقی‌ای که جوانان بعضا به دنبال آن هستند با سرعت و تکنیک متفاوت است.

تسنیم: وقتی جوانان ما تاکید زیادی روی تکنیک داشته باشند و حس را کنار بگذارند، آن وقت با یک هنرمند طرف هستیم یا با یک تکنسین یا یک برنامه‌نویس؟

به نظرم، شما با یک برنامه نویس بیشتر می‌توانید همراه شوید. جوانان باید به کارهای قدیمی و آثاری که بزرگان ساخته‌اند گوش دهند؛ مثل آقای عندلیبی، مثل آقای مشکاتیان، ساز آقای جلیل شهناز، علی اصغر بهاری و ... به نظر من، منبع و مرجع در موسیقی ایرانی این افراد هستند.

تسنیم: اگر کسی بگوید دوره و تاریخ مصرف کسانی مانند شهناز و بهاری گذشته، چه باید گفت؟

به نظر من تاریخ مصرف این افراد هیچ وقت تمام نمی‌شود و سبک آنها درست بوده است. خودم هنوز که هنوز است از سبک‌های این افراد و این بزرگان تقلید می‌کنم.

تسنیم: فکر می‌کنید این مسیری که آغاز شده، ما را به کجا می‌برد؟ در مورد موسیقی خودمان صحبت می‌کنیم که هویت ماست...

موسیقی یک روز راه درست خودش را پیدا می‌کند و همه می‌فهمند که راه درست چیست و سبک نوازندگی، سبک آهنگسازی باید چگونه باشد. به نظر من همه این سبک‌ها می‌آیند و می‌روند. نمی‌دانم چند سال و چه قدر طول می‌کشد ولی مطمئن هستم موسیقی ایرانی، راه خودش را پیدا خواهد کرد.

تسنیم: اگر بخواهید درباره استادان صحبت کنید، فکر می‌کنید این آهنگسازها و این بزرگان چه باید بکنند که به مردم نزدیک شوند؟ چه طور باید بتوانند با رندی و بینشی که از یک هنرمند توقع می‌رود، خود را به عامه مردم نزدیک کنند؟

متأسفانه ما امروزه چیزی به نام تبلیغ در موسیقی نداریم. متأسفانه آهنگسازان ما نمی‌توانند تعلیم و تعلم به وجود بیاورند چون مردم به وسیله رادیو و تلویزیون می‌توانند آگاه شوند و یاد بگیرند ولی متأسفانه ما در حال حاضر این بستر را نداریم.

تسنیم: اما جریان‌هایی با خرج کردن پول این کار را انجام می‌دهند. یعنی همان تکنسین‌ها با خرج کردن پول و تبلیغات مجازی این کار را می‌کنند و از آب گل آلود، ماهی می‌گیرند. به عنوان یک جوان چه پیشنهادی برای آهنگسازان بزرگ دارید؟

باید راهی باشد که آنها بتوانند کار خود را ارائه دهند و به وسیله رسانه‌های مان صحبت کنند تا بیشتر دیده شوند. مردم باید آنها را ببینند. جوان‌هایی که کار می‌کنند نیز باید حرف‌های بزرگان را بشنوند. به نظر من این کارها مؤثر است. به طور مثال چندی پیش یک استاد موسیقی، کنسرتی برگزار کرد و خواننده‌ای هم در آن حضور داشت. تبلیغ کنسرت این بود که کنسرت متعلق به فلانی(خواننده) است؛ در حالی که باید بگویند کنسرت فلان به خوانندگی فلان. مهندس اصلی کار، آهنگساز است، بعد نوازنده‌ها هستند و خواننده هم حنجره‌ای دارد که آن هم یک ساز محسوب می‌شود. به نظر من این یک سرطان است که کل دنیا را فرا گرفته است و در ایران کمی شدت بیشتری دارد. متأسفانه خواننده سالاری به شدت در ایران رو به جلو می‌رود.

تسنیم: البته در خارج از کشور هم به نظر می‌رسد در ژانر پاپ این گونه است ولی در موسیقی کلاسیک، ساز و کاری وجود دارد و نظم و انضباطی هست.

بله ولی بحث حمایت هم مطرح میشود. ما در رسانه‌ها و حتی در تلویزیون که معمولا خواننده‌های پاپی را می‌بینیم که بدون استفاده از این ابزارها نیز فروش خوبی در کنسرت‌هایشان دارند؛ چرا که خوانندگان پاپ برای جامعه خیلی وسیعی کار می‌کنند ولی مثلا ارکستر هانوفر، بودجه‌ای از شهرداری برای بقای موسیقی اصیل خود که همان موسیقی کلاسیک است، می‌گیرد. یا مثلا ارکسترهای فیلارمونیک که دوستداران هنر هستند در کشورهای دیگر پایگاه‌هایی دارند که بودجه‌ای را بدون چشمداشت و حتی بدون نام بردن از خودشان برای تبلیغ و بقای این موسیقی هزینه می‌کنند و اسمی هم از آنها نیست. ما در ایران این فضا را نداریم و بیشتر نگاه اقتصادی و بیزینسی وجود دارد. به نظر من موسیقی کلاسیک یا سنتی در کل دنیا رو به افول است. طرفداران خود را کم کم از دست می‌هد و حتی از دست داده است. این اتفاق در همه جای دنیا فراگیر شده و نان خوانندگان پاپ و کسانی که متال، راک و ... کار می‌کنند در حال حاضر در روغن است. نمی‌دانم علتش چیست ولی به نظر من باید آسیب شناسی صورت بگیرد و بحث شود تا ببینند چه دلیلی دارد.

تسنیم: یکی از نوازندگان ایرانی که همراه با ارکستری خارجی ساز زده بود، می‌گفت ما پانزده شب در یک سالن سی هزار نفری بدون یک صندلی خالی کنسرت اجرا کردیم و اتفاقا موسیقی کلاسیک هم به روی صحنه بردیم.

آمارها آن جا خیلی خوب است ولی ماجرای موسیقی سنتی به معنای واقعی در ایران خیلی اسفبار است. موسیقی سنتی ما در حال نابودی است. با این سبک و سیاقی هم که جوانها دارند کار می‌کنند، مدام رو به وضعیت بدتری می‌رود. باید فرهنگسازی شود، نمی‌دانم چه نوع فرهنگسازی باید صورت بگیرد اما همان طور که گفتم باید آسیب شناسی شود ولی متأسفانه بستر برای انجام این کار فراهم نیست.

تسنیم: چه ابزار و بستری نیاز است؟

رادیو و تلویزیون باید همکاری داشته باشند. البته ابتدا باید احساس وظیفه اتفاق بیفتد. رسانه ملی حرف اول را برای تبلیغ موسیقی اصیل و سنتی و ایرانی در این قضیه می زند تا شاید بتوانیم این موسیقی را واقعا نجات بدهیم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران