مسکو، تهران و آنکارا چه دیدگاهی درباره حضور آمریکا در سوریه دارند؟
اگرچه کشورهای ایران، روسیه و ترکیه به یک همگرایی بسیار خوبی برای حل بحران سوریه و ایجاد صلح در این کشور رسیدهاند، اما حضور آمریکا چالشی است که فرایند حل مسئله یا حداقل پیش بینی آن را پیچیده میکند.
به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، رؤسای جمهور روسیه و آمریکا تقریباً 10 روز پیش دیداری کوتاه و غیر رسمی در حاشیه نشست سران عضو همکاریهای آسیا و اقیانوسیه در شهر دانانگ ویتنام داشتند و طی آن بیانیه مشترکی در مورد مسائل سوریه را مورد موافقت قرار دادند.
در ادامه کرملین اعلام کرد که این بیانیه با گفتوگوی کارشناسان روسیه و آمریکا تنظیم شده و پیش از آن مورد تایید وزرای امور خارجه دو کشور قرار گرفته و با همکاری آنها آماده شده است. آنچه تاکنون تحت عنوان محتوای بیانیه "دانانگ" منتشر شده، بیانگر این است که مسکو و واشنگتن بر ادامه و گسترش حل مسائل داخلی سوریه از طریق راههای سیاسی، همچنین اجرای قطعنامه 2254 شورای امنیت که در آن انجام اصلاحات قانون اساسی و انتخابات آزاد و عادلانه در سوریه زیر نظر سازمان ملل اشاره شده، تاکید کردهاند.
بیانیه مشترک روسیه و آمریکا شاید از دیدگاه مسکو موجب برگزاری سودمند نشست رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در شهر بندری سوچی و ادامه جلسات در خصوص حل مسائل سوریه است؛ یا از دیدگاه دیگری، فرصتی را در اختیار روسیه قرار میدهد تا سازوکارهای مورد نظر خود در مورد سوریه را بدون مانع گذاری واشنگتن تنظیم و اجرا کند. اما این دیدارها و سایر نشستهای احتمالی در حالی صورت میگیرد که ادامه حضور آمریکا در سوریه چند مسئله مهم را به وجود آورده و رابطه مستقیمی با محتوای نشست سوچی و موارد مشابه آن دارد.
*مسئله اول: روسیه و آمریکا
روسیه طی تقریباً 6 سال اخیر برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه تلاشها و هزینههای زیادی داشته است. به خصوص پس از سال 2015 که مسکو بر سر مسائل اوکراین با اروپا و مجموعه غرب به اختلافات زیادی برخورد، روسیه در راستای رقابت ژئوپلیتیک با غرب تلاش کرد که حوزه نفوذ خود در خاورمیانه را گسترش دهد.
در این میان بحران سوریه موجب شد که مسکو ضمن مبارزه با گروههای تروریستی، مواضعی را در برابر غرب مطرح کند تا به یک ظرفیت مهم دیپلماتیک دست یابد.
این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که قابلیت بازی در چند جبهه را در اختیار روسیه قرار داد. به ویژه آنکه پس از چالشهای به وجود آمده در ایالات متحده آمریکا، اعتماد برخی کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی به سیاستهای واشنگتن کاهش پیدا کرد و این مسئله موجب شد که کشورهای مذکور به اعتبار توان روسیه، اجرای پروژههای شکست خورده خود در منطقه را با کنترل کشورهایی مانند ایران دنبال کنند.
این موارد نشان میدهد که روسیه تقریباً به اهداف مورد نظر خود رسیده است. در عین حال مسکو تلاش میکند که حضور آمریکاییها در منطقه را کاهش دهد و کشورهای خاورمیانه را به سمت خود جذب کند، اما تناقضی در این مورد وجود دارد. روسیه برای حل مسائل خاورمیانه و گسترش نفوذ، حداقل در این مقطع زمانی نیاز به همکاری واشنگتن دارد، چون مخالفت یا عدم همراهی کاخ سفید، موانع متعددی را در برابر سیاستهای خاورمیانهای مسکو ایجاد میکند. در واقع بیانیهای که در دانانگ به تصویب سران دو طرف رسید، به دلیل اهمیت همین موضوع است.
در هر صورت ادامه حضور آمریکا در سوریه و دخالت در مسائل داخلی این کشور ضررهای بیشتری برای روسیه دارد، آنچه مسکو در این خصوص دنبال میکند تنها همراهی واشنگتن است که هزینههای روسیه در مواقع بحران را کاهش دهد.
روسیه رابطه مجزا و دوجانبه خوبی با رژیم صهیونیستی دارد که در این چارچوب میتواند متحد استراتژیک واشنگتن در منطقه را نسبت به مسائلی متقاعد کند، البته وقوع صحیح آن در شرایط و وضعیت معاملهای موجود با تردید همراه است.
*مسئله دوم: ترکیه و آمریکا
یکی از نتایج کودتای نافرجام ترکیه در ژوئیه 2016، سردی روابط آنکارا -واشنگتن بود که مسائل بر سر عدم استرداد فتح الله گولن توسط واشنگتن در این موضوع بسیار تاثیرگذار بوده است.
اما آنچه در این مقطع زمانی و در رابطه با نشست سوچی قابل طرح است، همکاری ایالات متحده آمریکا با کردهای سوریه در قالب حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و مدافع خلق (YPG) است. مسئله اینجاست که ترکیه گروههای مذکور را شاخه سوری تشکیلات تروریستی حزب کارگران کردستان (PPK) میداند و آنکارا در این مورد اگر رویکرد ایجابی در مورد اخوانیون را کنار بگذارد، اما نگاه سلبی به کردهای سوریه را نمیتواند نادیده بگیرد.
در واقع لزوم استقلال و خودمختاری مناطقی که تحت کنترل کامل نیروهای اسد نیستند و کمک به اقتصاد و امنیت آنها از جمله موضوعاتی است که در محافل سیاسی و اندیشکدههای آمریکا به عنوان سیاست حفظ نفوذ واشنگتن در نظر گرفته میشود. بدین ترتیب آمریکا احزاب کردی سوریه را به عنوان نیروهای سیاسی مجزا در نظر میگیرد و در این مورد اختلاف نظر زیادی با ترکیه دارد.
روسیه نیز در مورد کردهای سوریه از نظر ماهیت آنها، نظری مشابه واشنگتن دارد، اما از جنبه استفاده ابزاری و کاربرد آنها موافق نظر کاخ سفید نیست. این موضوعات خود چالشی است که در ادامه راه برای صلح سوریه و به دنبال آن بر نشست سوچی، حتی طرح کنگره گفتوگوهای ملی سوریه تاثیر گذار است. در واقع ترکیه میخواهد بداند که وضعیت حمایت و حضور آمریکا در ادامه چگونه است و مسکو تا چه حد در همراهی یا مقابل آن قرار میگیرد؟
*مسئله سوم: ایران و آمریکا
درباره روابط تهران و واشنگتن وضعیت مشهود و توصیف شده است و نیازی به توضیح نیست، اما آنچه در این رابطه وجود دارد، تاکید جمهوری اسلامی ایران بر حل مسائل خاورمیانه توسط خود کشورهای منطقه است. بنابر این حضور و دخالت آمریکا در مسائل منطقه توسط تهران غیر قابل پذیرش میباشد و حتی ادامه آن در قالب هر معاملهای، خلاف منافع و مواضع ایران است.
هنوز اسناد منتشر نشدهای وجود دارد که قضاوت در این مسئله را با مشکل مواجه میکند، اما باید دید که چه چیز به عنوان بهترین و مسالمتآمیزترین راه در نظر گرفته میشود که بتواند ضامن حفظ صلح و آرامش در سوریه و مواردی مانند تمامیت ارضی این کشور باشد.
در نتیجه، نشست رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در سوچی و سایر نشستها و جلساتی که در مورد حل مسائل سوریه برگزار شده و میشود، تنها سازوگاری برای حل بحران سوریه نیست، بلکه رسیدن کشورها و گروهها به یک نقطه نظر مشترک و همگرایی در این زمینه از جمله اهداف مهم آن است.
در این رابطه وضعیت حضور آمریکا و ادامه آن چالشها و اختلاف نظرهایی به وجود میآورد که همفکری و همگرایی ایران، روسیه و ترکیه بسیار سرنوشت ساز خواهد بود.
انتهای پیام/