حرفهای کربلاییلو درباره «جمجمهات را قرض بده برادر»
نشست نقد و بررسی کتاب «جمجمهات را قرض بده برادر» برگزار شد. کربلاییلو ضمن بیان چرایی نگارش این اثر گفت: نگاه من برای نوشتن این رمان یک منظر رندانه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نشست نقد و بررسی کتاب «جمجمهات را قرض بده برادر»، نوشته مرتضی کربلاییلو روز گذشته 29 آبانماه، با حضور محمدرضا سنگری استاد دانشگاه و مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگان فرهنگ و اندیشه اسلامی، محمود بشیری پژوهشگر، حجتالاسلام و المسلمین مهدی جهان کارشناس و جمعی از اهال قلم در پژوهشگان فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
سنگری در ابتدای این نشست با بیان اینکه عنوان کتاب حاضر از خطبه یازدهم نهجالبلاغه وام گرفته شده است، گفت: امام علی(ع) در این خطبه بعد از سپردن پرچم به دست فرزند خویش محمد حنفیه میفرمایند که جمجمهات را به خدای خویش عاریه بده. فضای این داستان در عملیات کربلای هشت و در ساحل اورند است.
وی در ادامه به سابقه کاری کربلاییلو اشاره کرد و با بیان اینکه او در زمینه نوشتن، تجربیات خوبی دارد، ادامه داد: انگار او در سالهای اخیر کاری جز نوشتن نداشته است. تاکنون 15 عنوان کتاب و 16 عنوان مقاله علمی پژوهشی از او به چاپ رسیده است.
کربلاییلو دیگر سخنران این نشست بود. وی به علت نگارش رمان «جمجمهات را قرض بده برادر» اشاره کرد و گفت: این کتاب برای نخستینبار در سال 91 منتشر و برای بار دوم در سال 95 با تغییراتی در طرح جلد بازچاپ شد. از جمله حاضران در این عملیات مدتی میهمان من بود. گفتههای او از این عملیات در من برای نگارش این اثر علاقه ایجاد کرد. هرچند پیش از این دیدار هم درصدد نگارش اثری در این خصوص بودم و تحقیقاتی نیز در این رابطه انجام داده بود، اما صحبتهای این دوست من را به نگارش این کتاب مصمم و راغبتر کرد.
بشیری، منتقد حاضر در این جلسه نیز در ادامه نگارش کربلاییلو در این اثر را موفق ارزیابی کرد و افزود: من در این عملیات که مقدمه فتح فاو بود، شرکت داشتم اما هیچگاه نمیتوانم به خوبی این اثر، درباره آن عملیات صحبت کنم. از جمله سختیهای عملیات کربلای هشت، گذشتن از اروند بود. نویسنده «جمجمهات را قرض بده برادر» به خوبی توانسته از پس توصیف این لحظات دشوار برآید. از دیگر وجوه مثبت این اثر، شخصیتپردازی خوب نویسنده است. او با مهارت تمام، مخاطب را با شخصیتهای داستان آشنا میکند.
به گفته این منتقد؛ نثر کربلاییلو از دیگر وجوه مثبت اثر حاضر است. او نثر نویسنده را قوی و درست توصیف کرد و گفت: از نظر ساختاری نیز رمان قوی است و پیوندهای داستانی در آن به خوبی به کار گرفته شده است. بخشهایی از کتاب شبیه به داستانک شده و داستانی در دل داستان اصلی وجود دارد و حتی بخشی از داستان هم شکل فرا داستان دارد؛ یعنی یک شخصیت در داستان، در مورد خود داستان صحبت میکند که به نظرم این بخش نیز زیبا و قابل تامل است. هرچند در بخشهایی از داستانها نیز بخشهای نامفهوم دیده میشود.
حجتالاسلام و المسلمین مهدی جهان نیز در ادامه این بحث با بیان اینکه در اثر حاضر هفت شخصیت مطرح میشود که بیانگر تأثیرپذیری از الهیات اسلامی دارد، گفت: هرچند در میان شخصیتهای داستان اختلاف نظر دیده میشود، اما افراد حاضر به یک برادری خاصی رسیدهاند. این داستان شناخت امر شکوهمند است که با تطبیقی بین شخصیتهای اصلی داستان و الهیات اسلامی، میتوان جهان واقعی از خدا تا بنده خدا را در همین شخصیتها پیدا کرد.
کربلاییلو در بخش دوم صحبتهای خود با توجه به ازدیاد تناقضات درون داستان گفت: نگاه من برای نوشتن این رمان یک منظر رندانه است و به همین خاطر باید از تناقض زیادی استفاده میکردم. با صحبتهای آقای جهان همدل و همسو نیستم و اعتقادی به بحث معرفتشناسی در این داستان ندارم. رویکرد ایشان به سمت واقعیت و معرفتشناسی میرود که بنده اصلا به این موضوع معتقد نبوده و این داستان را با توجه به چیزهایی که متوجه شدم و از طریق همصحبتی با شخص حاضر در آن عملیات و بدون حضور فیزیکی در آن منطقه نگارش کرده و به عنوان یک تماشاچی این فرصت را به خود دادهام.
احمد شاکری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه نیز در این جلسه گفت: بنده سه سال پیش این کتاب را همراه با مراتبی از لذت مطالعه کردم و نقدی هشتاد و چند صفحهای در این خصوص نوشتم و و دکتر کربلاییلو را نیز نویسندهای توانمند میشناسم. امتیاز ویژهای که برای نویسنده این کتاب ــ چه با ایشان هم رای باشم و چه نباشم ــ قایل هستم این است که دکتر کربلاییلو براساس پس زمینهای ذهنی و فلسفی مینویسند و این مساله بسیار مهم و مقتنم است.
حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، با بیان اینکه اصلیترین نکته در نوشتن داستان این است که چگونه بنویسیم تا همان چیزی که قرار است منتقل کنیم تا مخاطب بتواند مفاهیم را دریافت کند، گفت: من این اثر را مطالعه کردهام، در ابتدا بخشهایی از آن وجود دارد که اصلاً در حد رزمندگان و انسانهای آن دوره نیست، به نظر میرسد که بحثهای مطرح شده در شأن رزمندگان نیست، اما وقتی کتاب را ادامه میدهیم به این تردید میرسیم که شاید نویسنده خواسته تا افرادی را که برداشتهای سطحی نسبت به اتفاقات آن دوره دارند، با خود همراه کند.
وی با توجه به تعریف جنگ از نظر نویسنده کتاب اضافه کرد: بعضی از افراد جنگ را کاملاً رد و برخی دیگر جنگ را مطلقاً خوب میدانند. اما تعریفی که نویسنده کتاب از جنگ در این خصوص گفته آن است که جنگ برای پایان یافتن جنگ و برقراری یک جامعه دینی و با آرامش است. همانگونه که امام فرمودند: ما اهل جنگ نیستیم و در جای دیگر فرمودند ما مرد جنگ هستیم. کربلاییلو برای نشان دادن هسته اصلی قصه بسیار موفق بود و تماماً لایههای مختلف داستان را به خوبی چیده و به پایانی جالب رسیده است؛ البته شاید چند سال دیگر خود ایشان به این رمان خود نقدی چند ده صفحهای نوشته و بخشهایی از کتاب خود را تصحیح و یا تشریح کند.
انتهای پیام/