ایرانی که لقب «مستر کامپیوتر» گرفت + فیلم تشییع پیکر
در یکی از حلقههای قرآنیشان، وقتی استاد آنها مفهوم یک آیه را قرائت میکرد، من به سرعت، خود آیه را برایشان تلاوت میکردم که این امر باعث شگفتی آنها شده بود؛ پس از آن مردم آفریقای جنوبی مرا «مستر کامپیوتر» دادند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سال 93 نشریه خبری تحلیلی شورای عالی قرآن (نباء) مصاحبهای را با مرحوم استاد سیدمهدی فاطمیان منتشر کرده است که در این گزارش به مناسبت درگذشت ایشان از نظر شما میگذرد.
استاد فاطمیان روز پنجشنبه 25 آبانماه 1396 دارفانی را وداع گفت.
بیشتر بخوانید:
فاطمیان به واسطه کدام ویژگیها شایسته عنوان استادالاساتیدی حفظ قرآن است؟
حفظ قرآن را صرفاً برای خدا انجام دهید
پای صحبتها و خاطرات زنده یاد استاد سیدمهدی فاطمیان، حافظ آیههای زندگی
اگر شنونده رادیو قرآن بوده باشید، حتماً برنامهی آیههای زندگی را به یاد دارید. برنامهای که به حفظ آیات موضوعی قرآن کریم اختصاص داشت. یک کارشناس هم که همیشه با عبارت «الحمدلله و سلام علی عباده الذین اصطفی» باب سخن میگشود، پای ثابت این برنامه بود. او مرحوم استاد سیدمهدی فاطمیان، از حفاظ پیشکسوت قرآن کریم بود.
استادسیدمهدی فاطمیان متولد نیمه شعبان 1323 در کرمانشاه، فارق التحصیل کارشناسی ارشد زبان و دارای 5 فرزند(1دختر و 4 پسرکه همگی از حافظان قرآن کریم میباشند) است.
شروع فعالیتهای قرآنی شما از چه زمانی بود؟
نوجوان که بودم، منزل ما در محلهی چهارصد دستگاه یا همان پیروزی تهران بود. در آن زمان جلسهی قرآنی در منزل یکی از اهالی محل برگزار میشد که آقای میرهاشمی، امام جماعت مسجد محمد(ص) هدایت این جلسه را بر عهده داشت. من از روی علاقهای که داشتم، تا مدتها در آن جلسه شرکت میکردم و باب آشنایی من با این عرصهی نورانی بود.
چه شد که به سمت حفظ قرآن رفتید؟
من از همان دوران برای شرکت در نماز جماعت به مسجد یاسین میرفتم. سال 1346 بود که یک شب از آیت الله نجفی، امام جماعت مسجد، شرح حال طلبهای را شنیدم که قرآن را حفظ کرده بود. تحت تأثیر قرار گرفتم و در واقع آن شب یک نقطه عطف در زندگی من بود. علاقه عجیبی در من ایجاد شده بود و برای حفظ قرآن دیگر شب و روز نداشتم. دقیقاً به یاد دارم که از 12 تیر 1346 شروع کردم و به لطف خدا در 19 مرداد 1347 حفظ کلّ قرآن را به پایان رساندم.
البته که این امر جز با لطف خداوند متعال به ثمر نرسید. چرا که خداوند متعال در آیه 100 سوره مبارکه یونس میفرماید: «و ما کان لنفس أن تؤمن إلا بإذن الله» یعنی هیچ کسی ایمان نمیآورد جز به خواست و اجازه خدا.
قبل از حفظ قرآن، برخی از مقدمات عربی را خوانده بودم که این موضوع، کار حفظ را برایم آسانتر میکرد. همچنین از ترجمه مرحوم استاد معزّی برای آشنایی با مفردات و مفاهیم استفاده میکردم. در زمان حفظم با جلسه مرحوم استاد سید محمدحسن سیف، پدر استاد سیدمهدی سیف آشنا شدم. ایشان هر شب در مسجد امام و هر صبح در مسجد آقا سیدعزیزالله، جلسه قرآن داشتند که معروف بود به جلسه «علم القرآن محمدی». این جلسات بسیار مفید بود و در پیشرفت من تأثیر زیادی داشت.
جناب استاد تحصیلات آکادمیک خود را تا چه مقطعی ادامه دادید؟
بنده در سال 1351 در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و موفق به اخذ مدرک لیسانس شدم. همزمان با تحصیل، در بخش صنعت هم مشغول به کار شدم. پس از اتمام تحصیلاتم، به پیشنهاد یکی از اقوام برای ادامه کار به کشور آمریکا مسافرت کردم و مدتی را در شهر کالیفرنیا زندگی کردم.
در آمریکا علاوه بر کار، با توجه به اطلاعات دینی که داشتم، در مسجد مسلمانان سیاهپوست هم به سخنرانیهای دینی و مذهبی میپرداختم که بسیار مورد توجّه واقع میشد.
علیرغم اینکه بنده و خانواده به انگیزهی اقامت دائم به آمریکا رفته بودیم و به تدریج فعالیتهای تبلیغی ما هم داشت شکل منسجمتری به خود میگرفت، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، شوق بازگشت به وطن در وجودمان ایجاد شد و در اوایل سال 1359 به کشور بازگشتیم. در همان دوران بود که عراق جنگ تحمیلی را علیه کشور ما آغاز کرده بود. یادم هست که در نماز جمعه تهران نسبت به سقوط خرمشهر به مردم هشدار دادند و مردم را به جبهه فراخواندند. من هم طبق وظیفهی شرعی و داروطلبانه عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شدم. به یاد دارم هنگامی که به اهواز رسیدیم، در پادگان گلف ما را سازماندهی کردند، اما به من اسلحه نرسید و علیرغم اصرار فراوان به خط مقدم اعزام نشدم. البته توفیق داشتم تا مدتی در پشت جبهه حضور داشته باشم.
اولین باری که به عنوان شرکتکننده یا داور در مسابقات شرکت کردید را به یاد دارید؟
در زمان رژیم پهلوی به دلیل مخالفت با حکومت آن زمان، در هیچ مسابقهای شرکت نمیکردم. بعد از پیروزی انقلاب برای اولین بار در مسابقات سراسری دانشآموزان در سال 1360 در شهر تبریز داوری کردم. در سال 1362 هم به عنوان نماینده کشورمان برای شرکت در مسابقات بینالمللی ایران در رشتهی حفظ یک چهارم قرآن انتخاب شدم که رتبهی سوم را کسب کردم. یک سال بعد هم در رشته حفظ کل در مسابقات بینالمللی ایران شرکت کردم که در آن مسابقه هم رتبه سوم را کسب کردم. باز یک سال بعد به مسابقات بینالمللی کشور عربستان معرفی شدم. از آن به بعد تا همین چند سال قبل، در ادوار مختلف مسابقات سراسری و بینالمللی ایران، اندونزی، لبنان و سوریه در بخش حسن حفظ داوری داشتهام.
برای تبلیغ به چه کشورهایی اعزام شدهاید؟
به غیر از سفر معنوی و نورانی حج تمتع و زیارت عتبات، برای تبلیغ به کشورهای انگلستان،اسکاتلند، آفریقای جنوبی، کنیا، نیجریه، مراکش، امارات، قطر، هند، پاکستان و چند مرتبه هم به آمریکا سفر کردهام.
مایلیم خاطراتی از حضور شما در این سفرها بشنویم.
همانطور که میدانید مردم آفریقای جنوبی به زبان انگلیسی صبحت میکنند. به همین دلیل در سفری که به همراه استاد محمدجواد پناهی به آنجا داشتیم، با آنها ارتباط خوبی برقرار کردم. در یکی از حلقههای قرآنیشان، وقتی استاد آنها مفهوم یک آیه را قرائت میکرد، من به سرعت، خود آیه را برایشان تلاوت میکردم که این امر باعث شگفتی آنها شده بود؛ پس از آن مردم آفریقای جنوبی مرا «مستر کامپیوتر؛ آقای رایانه» و همچنین آقای پناهی را که همراه بنده بود و با تلاوتهای زیبایش باعث شگفتی مردم شده بود را با عنوان «گلدن وُیس؛ صدا طلایی» خطاب میکردند.
سابقه جلسه قرآنی صبح جمعههای شما به چه سالی باز میگردد؟
از سال 1361 که در پیچشمیران مستقر شدیم، مکانی را در داخل منزل اختصاص دادیم برای تشکیل جلسات قرآن. ما تا همین چند سال پیش نیز در آنجا جلسه قرآن تشکیل میدادیم تا این که مجبور شدیم خانه را بازسازی کنیم. از آن به بعد، جلسه به سازمان دارالقرآن الکریم در خیابان خواجه نصیرالدین طوسی انتقال پیدا کرده که صبح روزهای جمعه از ساعت 10 تا 12 در خدمت حافظان قرآن کریم هستم.
درباره برنامه آیههای زندگی رادیو قرآن بفرمایید.
سعی این برنامه، آوردن مفاهیم قرآنی به متن زندگی افراد جامعه بود. فکر خوبی که ده سال اجرا شد و خروجیهای قابل توجهی داشت. در هر سال موضوعی انتخاب میشد و در تابستان، آیات و قطعات مرتبط با آن موضوع بیان میشد و مردم حفظ میکردند. من توفیق داشتم همراه همیشگی این برنامه از سال 79 تا 89 باشم.
برای تحقق تربیت 10 میلیون حافظ قرآن که حضرت آقا دو سال پیش بیان داشتند، چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
رهبر معظم انقلاب یک عاِلم ربّانی هستند که مملکت را براساس دستورات اسلام به خوبی راهبری میکنند. هرکدام از ما که داعیهی پیروی از ایشان را داریم و در خود توانایی حفظ قرآن را میبینیم، باید به نوبهی خود به فرمایش ایشان لبیک بگوییم و کار حفظ را شروع کنیم. به موازات آن، مسئولان فرهنگی جامعه هم باید تسهیلات بیشتری را جهت تشویق افراد به حفظ قرآن مقرر کنند. بنده یکبار به یکی از مسئولان فرهنگی گفتم شما 500 میلیون تومان به بنده بدهید، بنده 500 حافظ قرآن به شما تحویل میدهم.
با کدام آیه یا سوره قرآن انس بیشتری دارید؟
همهی آیات قرآن «من عند ربنا» هستند. لذا همهی آنها جایگاه خاص خود را دارند. وقتی ما صفات خدا را میخوانیم، باید اینطور باشد که آن صفات را به طور مطلق برای خدا بدانیم و درصدی از آن صفات را به خودمان انتساب ندهیم. وقتی میگوییم یا احد و یا صمد یعنی او یگانه و بینیاز مطلق است و ما در مقابل او هیچ نداریم. باید در مقابل تمام آیات قرآن خاضع و خاشع باشیم تا تمام آیات قرآن بر ایمان بیفزاید، چرا که «إنما المؤمنون الذین إذا ذکرالله وجلت قلوبهم و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا و علی ربهم یتوکلون»
چه توصیهای به حافظان قرآن دارید؟
به عزیزان حافظ توصیه میکنم که این کار را صرفاً برای خدا انجام دهند. همیشه به این فکر میکنم که اگر خدای تبارک و تعالی مرا به نمازهایی که خواندهام و قرآنی که تلاوت کردهام، به جهنم کیفر دهد، عین عدالت است. زیرا هیچ یک شایستهی عرضه به پیشگاه حضرت حق نیست! خدایی که همه چیز تسبیحگوی اوست و عظیم و بی نیاز است.
تنها امیدم به فضل و کرم او و عنایات اهل بیت (علیهمالسلام) است و نشانههای این فضل و عنایت است که پیوسته به من آرامش میدهد. لذا به عزیزانم توصیه میکنم که کار حفظ را به دور از ریا و خالصاً لوجه الله انجام دهند.
آرزوی قرآنی شما چیست؟
اللهم إنی أسئلک صبر الشاکرین لک، و عمل الخائفین منک، و یقین العابدین لک، أنت العلی العظیم و أنا عبدک البائس الفقیر، أنت الغنی الحمید و أنا عبدک الذلیل. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد. واغنن بغناک علی فقری و بحلمک علی جهلی و بقوتک علی ضعفی. یا قوی یا عزیز. (بحار الانوار ج 95 ص 389 ح 1 دعای مسجد صعصعه در هر روز ماه رجب)
انتهای پیام/