خنثیسازی مقاومت با چاشنی اقتصاد
سه تن از شخصیت های امنیتی رژیم صهیونیستی طی این طرح با بهانه قراردادن اقتصاد و دلسوز نشاندادن خود، جنگ روانی تمامعیاری را برای مقاومت بهراه میاندازند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، آشتی ملی فلسطین در سال 2017 با دورههای پیشین تفاوت بسیاری دارد. مهمترین تفاوت این دوره، با گفتگوهای دورههای گذشته آشتی ملی فلسطین، تغییر مواضع مخالفان آشتی ملی فلسطین است. آمریکا بهشدت بهدنبال به فرجام رسیدن این گفتگوها است. صهیونیستها نیز با اینکه در ابتدا شروط عدیدهای برای آشتی ملی گذاشتند اما با گذشت مراحل مختلف، اکنون طرح جدیدی برای به سرانجام رسانیدن آشتی ملی و خاموشی مقاومت دارند.
طرحی از دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی
طی روزهای گذشته یوآف مردخای، هماهنگکننده اقدامات دولت رژیم صهیونیستی اقدام به ارائه طرحی کرده است که بنمایه این طرح اقتصادی است. این طرح را مردخای در قالب مقالهای در پایگاه اطلاعرسانی مرکز مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی منتشر کرد. این مقاله کار مشترکی بود که مردخای با همکاری سرهنگ مایکل میلشطاین، رئیس اداره امور فلسطینی و سرهنگ دوم، یوتام آمیتای، ارائه کرد.
محتوای طرح مردخای برای نوار غزه
درخواست اجرای طرح مارشال
در قدم نخست مردخای از جامعه بین الملل میخواهد تا با تزریق سرمایه و پول به نوار غزه وضعیت اقتصادی این منطقه را بهبود بخشند، چرا که رابطه مشترکی بین وضع اقتصادی و وضعیت امنیتی نوار غزه وجود دارد و ادامه نابسامانی موجب بالا رفتن خطر درگیری نظامی خواهد شد. مردخای توصیه میکند که رژیم صهیونیستی از فرآیندی گسترده ــ که موجب تغییر اوضاع و بهبود شرایط معیشت در غزه شود ــ حمایت کند. او با یک اصطلاح تاریخی اذهان را به مفهومی که مد نظر دارد نزدیک میکند و خواستار اجرای طرح مارشال در نوار غزه میشود.
طرح مارشال چیست؟
پس از پایان جنگ جهانی دوم، بهدلیل آنکه کشورهای اروپایی در وضعیت اقتصادی بسیار نابسامانی قرار داشتند، در سال 1947 جورج مارشال وزیر امور خارجه وقت آمریکایی طرحی را ارائه داد که براساس آن آمریکا باید برای شکوفا شدن اقتصاد کشورهای اروپایی و از بین رفتن فقر و بیکاری در کشورهای اروپایی به آنها طی یک دوره 4ساله از 1948 تا 1952 کمکهای اقتصادی بلاعوض و وامهای بلندمدت بدهد.
این اقدام با هدف جلوگیری از گسترش کمونیزم صورت گرفت و 17 کشور اروپایی غرب اروپا در آن شرکت کردند. اتحاد جماهیر شوروی در این طرح شرکت نکرد و مانع حضور کشورهای اروپای شرقی در آن شد.
براساس طرح مارشال همکاری اقتصادی نزدیکی بین کشورهای اروپایی و آمریکا به وجود آمد و در حقیقت کشورهای اروپایی زیر سایه آمریکا قرار گرفتند.
دستاندازی به نسل جدید مقاومت
مردخای در این طرح به نسل جدید جوانان فلسطینی ساکن غزه اشاره میکند و می گوید این نسل جدید که بین 15 تا 30 سال سن دارند در ناامیدی زندگی میگذرانند و بهدلیل مشکلات اقتصادی، یافتن کار بسیار سخت است. این مسئله آنقدر جدی است که موجب پدیده جدیدی در نوار غزه شده است. بسیاری از جوانان فلسطینی که کمتر از 20 سال سن دارند تلاش میکنند از نوار غزه مخفیانه وارد فلسطین اشغالی شده، تعمداً دستگیر شوند تا خانوادههایشان از جانب تشکیلات خودگردان و حماس کمکی مالی دریافت کنند.
تلاش برای تلقین علیه حماس
او در این طرح، نسبت به پیامدهای استمرار وضعیت کنونی نوار غزه هشدار میدهد و میگوید، نسل جدید نسبت به اسلاف خود، افراطیتر و ناامیدترند لذا ممکن است این وضعیت به سقوط و از هم پاشیدگی حماس و تفوق آنها بر حاکمیت شود آن هم از جانب عناصری که بهتعبیر مردخای، رادیکالتر و افراطیترند.
القاء دوم؛ انقلاب نرم علیه حماس
او در بخش دیگری از این مقاله میگوید نسل جدید منابع حاکمیت کنونی را به چالش خواهند کشید و احتمالاً موضع اپوزیسیون افراطی مقابل ایدئولوژی سنتی خواهند داشت. او کلامی را هم در دهان حماس میگذارد و میگوید حماس میداند که آغاز موجی از تظاهرات علیه حماس، همچون بیداری اسلامی امری قطعی است و فقط زمان آن ممکن است به تعویق بیفتد.
حمایت از حاکمیت حماس!!
مردخای در این طرح میگوید اگر وضعیت ناامیدانه کنونی در غزه ادامه یابد موجب این خواهد شد کسانی روی کار بیایند که بسیار افراطیتر از حماس هستند، لذا بدون در نظر گرفتن منافع رژیم صهیونیستی، صرف اینکه کسانی روی کار بیایند که ممکن است از حماس افراطیتر باشند میطلبد که وضعیت کنونی تغییر یابد.
دعوت به ایجاد طرحهای اقتصادی در نوار غزه
وی با بیان دلایل فوق خواستار ایجاد مناطق صنعتی و گردشگری و بازسازی زیرساختهای غزه میشود تا نیازهای نوار غزه تأمین شود. او در ادامه میگوید چنین کاری نیاز به بودجههای کلان دارد و باید با اجرای «طرح مارشال» از طریق یک برنامه کمک اقتصادی فوری این کار را صورت داد.
سلاح مقاومت؛ جان کلام مردخای
او در پایان میگوید برای این مقاصد لازم است ترتیباتی امنیتی در نوار غزه اجرا شود که موجب محدود کردن توان نظامی حماس و حل مشکل اسیران اسرائیلی در دست مقاومت غزه شود. بهبیان مردخای ممکن است آشتی ملی در این امر سهیم شود و تحقق چنین امری محال نیست.
جمعبندی
طرح مردخای در حقیقت یک جنگ روانی تمامعیار علیه مقاومت و بهطور خاص حماس است. مردخای در طرحی که با کمک دو مشاور و همکار خود ارائه میکند مسائل وجودی حماس را هدف گرفته است.
اول؛ هدف گرفتن نسل جدید مقاومت است. او با این کار تلاش میکند این نسل را با القاء نوعی تفکر ضدمقاومتی به دامن رژیم صهیونیستی ببرد و خود را دلسوز آنها نشان دهد.
دوم؛ القاء نوعی تمرد اجتماعی علیه مقاومت و بهطور خاص علیه حماس است. او با بیان اینکه ادامه این وضعیت اعتراض مدنی علیه حماس را بههمراه خواهد داشت و این نکته که حماس خودش هم این را میداند تلاش میکند به مردم غزه القاء کند باید برای نابسامانیهای اقتصادی علیه حماس دست به اعتراض بزنند.
سوم؛ مردخای تلاش میکند با اعلام اینکه اگر حماس برود ممکن است عدهای افراطیتر از حماس روی کار بیایند، بهنوعی از حاکمیت حماس حمایت میکند و تلویحاً میخواهد بگوید حماس بین بد و بدتر، همان گزینه بد است که برای صهیونیستها ترجیح دارد. او با این کار میخواهد آتش فتنه را داخل حماس روشن کند و برخی عناصر سستعنصر را به خود امیدوار کند.
چهارم؛ تلاش برای حذف سلاح مقاومت است. او در پایان کلام خود به محدود کردن قدرت نظامی حماس اشاره میکند و این همان هدفی است که از ابتدا برایش اینهمه مقدمهچینی کرده است، و تلاش برای آزادی اسیران اسرائیلی در دست مقاومت که در حال تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی در جامعه یهودیان فلسطین اشغالی است.
مردخای با وجود جنگ روانی و حملهای که در این مقاله ترتیب داده، یک مسئله را بهخوبی ثابت میکند و آن اینکه مردم فلسطین، غزه و حامیان مقاومت را بهخوبی نمیشناسد. ملت فلسطین با دست خالی در کرانه باختری که از حیث محاصره کمی از غزه ندارد بیش از 2 سال است که با صهیونیستها مبارزه میکنند. مردم غیور غزه در جنگ 51روزه با وجود فشار شدید اقتصادی باز هم پای مقاومت ایستادند و هنوز هم در هر اعتراض و اعتصاب علیه صهیونیستها پابهپای مردم کرانه حرکت کردهاند، و اینکه مقاومت در محاصرهای 10ساله که هر سال تنگتر شده، هنوز در حال توسعه توان نظامی خود برای محو رژیم صهیونیستی است.
انتهای پیام/*