جنگ اشباح در صورت لغو برجام!

جنگ اشباح در صورت لغو برجام!

اراده کافی از سوی دولتی خاص برای راه اندازی جنگی مشخص و هدفمند وجود ندارد و این فرضیه بیشتر در راستای حفظ وضع موجود، امتیازگیری سیاسی و بازدارندگی از سوی مطرح کنندگان آن قابل توجیه است.

در هفته های گذشته بحث مربوط به خروج آمریکا از برجام از جمله مهمترین مسایل جهانی بوده و هست. اما در این بین اظهارات و هشدارهای مقامات مختلف سیاسی جهان از جمله صهیونیست ها در مورد احتمال وقوع جنگ در صورت لغو برجام از جمله نکات قابل ملاحظه است. چه جنگی؟ جنگ بین چه کسانی؟ جنگ با چه هدفی؟ اینها سوالات اساسی است که باید از مطرح کنندگان فرضیه جنگ در دوران پسالغو برجام پرسید. فرضیه بدست آمده حاکی از آن است که مطرح کنندگان وقوع جنگ پس از لغو برجام بیشتر با هدف حفظ وضعیت موجود بویژه در قبال برجام، امتیازگیری از دولت های دخیل در برجام و ایجاد بازدارندگی از وقوع جنگ بر علیه خود این مساله را پررنگ جلوه می دهند و برآورد علمی و تخصصی از عینت یابی جنگی شناسنامه دار ندارند.

 

مطرح کنندگان فرضیه جنگ پس از لغو برجام

رژیم صهیونیستی

بنیامین نتانیاهو بلافاصله بعد از سخنرانی جمعه شب دونالد ترامپ در مورد برجام اظهار داشت که سخنان ترامپ خیلی مهم بود و احتمالا منجر به جنگ شود. یسرائیل کاتس وزیر حمل و نقل و وزیر اطلاعات اسرائیل ساعاتی بعد اظهار داشت که تصور می کنم اظهارات ترامپ منجر به جنگ با ایران شود اما روز بعد این جمله از سوی سخنگوی کاتس اصلاح شد و وی مدعی شد که منظور کاتس این نبوده است که اظهارات ترامپ منجر به جنگ با ایران خواهد شد بلکه وی معتقد است که این اظهارات موجب تغییرات واقعی خواهد شد. موشه یعلون وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی نیز در این خصوص هشدار داد که لغو توافق هسته ای با ایران اشتباه بزرگی خواهد بود و تبعات بعدی خواهد داشت. گلعاد اردان وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی نیز اظهار داشت که سخنان ترامپ نشان داد توافق هسته ای در دوره اوباما ایران را خطرناک تر از قبل کرده است.

آمریکا

جیمس ماتیس وزیر دفاع آمریکا ساعاتی پس از سخنرانی ترامپ اظهار داشت که هرگونه فعالیت تحریک آمیز ایران پس از سخنان ترامپ را زیر نظر خواهیم داشت. جان کری وزیر امور خارجه سابق آمریکا نیز در این خصوص گفت که ترامپ باعث آغاز یک بحران بین المللی خواهد شد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا نیز ضمن انتقاد از نحوه تعامل ترامپ با ایران تاکید کرد که موضوع خروج از برجام موضوع بسیار خطرناکی است. شایان ذکر است که اندیشکده آمریکایی کاتو در مرداد 1396 در گزارشی نوشت: «یک رئیس‌جمهور متخاصم و انعطاف ناپذیر همچون ترامپ به همراه مشاوران ارشد امنیت ملی که برای خنثی کردن برجام فشار می‌آورند یک ترکیب خطرناک است که می‌تواند حاکی از پایان یک توافق دیپلماتیک موفقیت‌آمیز و حتی سرآغاز یک جنگ احتمالی باشد.»

آلمان

زیگمار گابریل وزیر امور خارجه آلمان چند روز پس از سخنرانی ترامپ در مورد برجام اظهار داشت که نتیجه چنین اقدامی می تواند خطر جنگ در فاصله (جغرافیایی) نسبتا نزدیک به اروپا باشد. گابریل خطاب به کنگره گفت که اجازه ندهید درگیر یک بازی سیاست داخلی شوید که در نهایت شما و شرایط امنیتی متحدانتان و همچنین امنیت خودتان را به خطر می اندازد.

روسیه

«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه روز دوشنبه گفت تحولات اخیر مربوط به توافق هسته‌ای ایران، باعث نگرانی‌های جدی مسکو شده است. لاوروف افزود، راهی که واشنگتن در پیش گرفته به تقابل نظامی ختم خواهد شد.

سناریوهای مطروحه درباره جنگ‌های  قریب الوقوع

تقابل ایران و آمریکا: در گزارش اندیشکده بروکینگز با عنوان «پایان بخشی به برجام؛دعوتنامه برای جنگ است» این مساله مطرح شده است که با لغو برجام ایران اقدام به گسترش فعالیت های هسته ای خود خواهد کرد و این مساله ریسک تقابل ایران و آمریکا را به طور چشمگیری افزایش خواهد داد.همچنین «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان روز دوشنبه هفته جاری هشدار داد که تهدیدات دونالد ترامپ به کناره گیری از برجام می تواند موجب بروز تقابل نظامی با ایران شود. وی افزود: «ما اروپایی ها نگرانیم که تصمیم رئیس جمهور آمریکا ما را به تقابل نظامی با ایران بازگرداند».

تقابل ایران و عربستان سعودی:یوشکا فیشر سیاستمدار آلمانی که در تاسیس حزب سبزهای آلمان نقش اساسی داشت در مقاله‌ای تحت عنوان «فصل خونین خاورمیانه در مرحله پساداعش» می نویسد: بعد از نابودی داعش خاورمیانه شاهد درگیری مستقیم عربستان سنی و ایران شیعه بر سر تسلط بر منطقه خواهد بود و این درگیری تا به امروز به صورت غیرمستقیم و نیابتی بود اما این دو قدرت جهانی که در منطقه بسیار فعال هستند این بار با حمایت آمریکا از عربستان و روسیه از ایران وارد جنگ مستقیم خواهند شد.

تقابل ایران و رژیم صهیونیستی: اندیشکده بروکینگز آمریکا در 11 اکتبر 2017 در گزارشی تحت عنوان «پایان بخشی به برجام؛ دعوتنامه برای جنگ است» احتمال وقوع سه جنگ در پی لغو برجام را محتمل می داند. یکی از این جنگ ها  بین ایران و رژیم صهیونیستی است. در این گزارش آمده است که اسرائیل ممکن است حتی بدون اجازه از آمریکا اقدام به حمله به تاسیسات هسته ای ایران کند؛ زیرا به زعم اسرائیلی ها ایران پس از لغو برجام به سمت تولید سلاح هسته ای خواهد رفت. ایهود باراک وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی نیز پیش­تر ادعا کرده بود که نتانیاهو قصد داشت در سال 2010 و 2011 به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند اما آمریکا مانع آن شده بود.

تقابل رژیم صهیونیستی و سوریه: دکتر جاناثان اسپایر، مدیر اندیشکده اسرائیلی رابین در سپتامبر 2017 در مقاله ای با عنوان «اسرائیل در پی جنگ با سوریه برای مقابله با ایران» می نویسد که پس از ناکامی های رئیس موساد و بنیامین نتانیاهو در قانع نمودن آمریکا و روسیه در مورد خطر حضور ایران در سوریه برای موجودیت رژیم صهیونیستی، این دولت تصمیم دارد تا خود وارد عمل شده و برای دفع خطر ایران با سوریه وارد جنگ شود. همچنین هفته گذشته آویگدور لیبرمن وزیر جنگ اسرئیل طی سخنرانی در جمع نظامیان این رژیم در مقر وزارت جنگ در تل‌آویو گفته بود که جنگ آینده ما با سوریه و لبنان خواهد بود. شایان ذکر است که در ماه های اخیر چندین رزمایش با هدف آمادگی برای جنگ از سوی ارتش صهیونیستی انجام گرفته است که البته اینگونه رزمایش ها همواره از سوی صهیونیست ها با هدف بازدارندگی انجام می گیرد و مساله تازه ای نیست.

تقابل رژیم صهیونیستی و لبنان (حزب الله): بعد از آن که مقامات رژیم صهیونیستی در شش ماه اخیر بارها اعلام کردند که احتمال جنگ بین رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان بیش از هر زمان دیگر محتمل است؛ آویگدور لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در اوایل اکتبر اظهار داشت که مطمئنا جنگ آتی دیگر جنگ با حزب الله نخواهد بود بلکه جنگ با همه لبنان خواهد بود. سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله نیز در پاسخ به اینگونه تهدیدها اظهار داشت که جنگ بعدی در لبنان نخواهد بود بلکه این جنگ در داخل اراضی اشغالی روی خواهد داد. نیکولاس نوئه مدیر آمریکایی خبرگزاری مستقر در لبنان با نام «میدیست وایر» در یادداشتی تحت عنوان «چرا اسرائیل و حزب الله به سمت جنگ جدید در خاورمیانه در حال حرکت هستند» می نویسد که در 13 سال گذشته هیچ گاه احتمال جنگ بین اسرائیل و حزب الله را تا این حد محتمل ندیده است. البته سید حسن نصرالله سال گذشته اظهار داشته بود که جنگ سال 2006 اسرائیل با حزب الله لبنان به درخواست آمریکا بوده و  در آینده نزدیک بعید است اسرائیل وارد جنگ شود.

تقابل آمریکا و کره شمالی: فرضیه ای وجود دارد مبنی بر اینکه اگر برجام با شکست مواجه شود آنگاه نمی توان امید داشت که کره شمالی پای میز مذاکره حاضر شود و این مساله باعث تحریک آمریکا علیه کره شمالی شده و نهایتا منجر به جنگ بین آنها خواهد شد. مساله ای که ترامپ آشکارا به آن اشاره کرده است. در همین رابطه، وزیر امور خارجه روسیه پس از سخنرانی اخیر ترامپ در مورد برجام اظهار داشت مسیری که آمریکا در قبال کره شمالی در پیش گرفته منجر به تقابل نظامی بین طرفین خواهد شد. چند ماه قبل نیز  ماریا زاخاروا سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفته بود که احتمال زیاد به کارگیری نیروی نظامی بین آمریکا و کره شمالی برای حل و فصل وضعیت موجود وجود دارد. اخیرا نیز «وانگ یی» وزیر خارجه چین گفته بود که اکنون این حس وجود دارد که هر لحظه ممکن است درگیری بین آمریکا و کره شمالی آغاز شود.»

تقابل آمریکا و روسیه: تعدادی از کارشناسان امور سیاسی و نظامی معتقد هستند که احتمال دارد آمریکا و روسیه به خاطر حضور داشتن در فضاهای امنیتی یکدیگر به طور اتفاقی و ناخواسته وارد تقابل نظامی با یکدیگر شوند. روزنامه«سان» چاپ انگلیس که دومین روزنامه پرفروش در سطح انگلیس است در 5 اکتبر 2017 در تحلیلی با عنوان «چرا وقوع جنگ جهانی سوم محتمل است» در این باره اشاره می کند که وضعیت موجود جهان حتی به مراتب خطرناک تر از دوران جنگ سرد شوروی سابق و آمریکا است. این روزنامه با اشاره به تهدیدات جدی روسیه و ایران در خصوص هرگونه دخالت مستقیم آمریکا در سوریه این احتمال را مطرح می کند که  انگیزه های بالای روسیه برای تقویت موقعیت خود در برابر آمریکا احتمال بروز جنگ بین طرفین را افزایش داده است.

اهداف احتمالی از مطرح نمودن فرضیه جنگ

بطور کلی همانطور که اشاره شد، مطرح کنندگان فرضیه جنگِ قریب الوقوع در منطقه و جهان بیشتر با تکیه بر استدلال های کلی و بدون سند به این مساله دامن می زنند. مطالبی که در بالا ذکر شد همگی گمانی زنی هایی بود که پایه علمی و منطقی ندارد و صرفا به عنوان هشدار مطرح می شود. در مجموع می توان اهداف مطرح کنندگان جنگ قریب الوقع را  به چند دسته تقسیم کرد:

در راستای جنگ روانی و مانور کلامی: دولت ها علاوه بر مانورهای نظامی که انجام می دهند، به صورت دوره ای به یک سری مانورهای کلامی نیز متوسل می شوند تا احتمال وقوع جنگ با دشمنانشان را کاهش دهند و به نوعی بازدارندگی ایجاد کنند. یکی از پیشگامان این تاکتیک، رژیم صهیونیستی است که همواره اقدام به ایجاد جنگ روانی و کلامی علیه گروه های مقاومت و ایران می کند تا آنها را از هرگونه اقدام احتمالی علیه خود دور سازد. این در حالیست که ایران و گروه های مقاومت همواره در مقام دفاع سخن به میان آورده اند. جنگ سرد آمریکا و شوروی از جمله مصداق های تاریخی این مساله است.

در راستای تحریک بازیگران ثانویه: در مواقعی دولت ها اقدام به هشدار و القاء در مورد احتمال وقوع جنگ بین طرف های ثانویه می کنند تا از این طریق باعث نگرانی و تحریک آنان نسبت به یکدیگر شوند. مصداق این مساله را می توان در مورد نگرش عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی در خصوص جمهوری اسلامی ایران ملاحظه نمود. در حالیکه ایران مواضع شفاف خود را نسبت به عدم تمایل به برخورد نظامی با کشورهای منطقه عنوان می دارد اما این کشورها با القائات صهیونیست ها و طرف های فرامنطقه ای، خود را از جانب ایران مورد تهدید می یابند و خود را ملزم می دانند تا اقدامی در این رابطه انجام دهند. یا مثلا در هفته گذشته جان کری وزیر امور خارجه سابق آمریکا اظهار داشت که ما با هر رئیس جمهور و رهبری که ملاقات می کردیم، از جمله حسنی مبارک رئیس جمهور مصر، ملک عبدالله پادشاه عربستان، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، همه آنها ما را ترغیب می‌کردند تا به ایران حمله کنیم. نمونه دیگر به افشاگری های هدفمند و مشکوک سایت ویکی لیکس در مورد کشورها باز می گردد که با هدف ترغیب کشورها بر علیه یکدیگر انجام می شود.

در راستای امتیاز گیری در میز مذاکره: در مواقعی دولت ها برای امتیاز گیری از دولت های هدف، اقدام به هشدار در مورد وقع جنگ می دهند تا طرف خود را مجبور به نشستن در میز مذاکره کنند و قدرت چانه زنی سیاسی خود را در دوران پیش از مذاکره افزایش دهند. مصداق اخیر این موضوع به تلاشهای دولت اوباما در قبال ایران پیش از نهایی شدن برجام و تلاشهای دولت ترامپ برای کشاندن کره شمالی به میز مذاکره باز می گردد.

در راستای حفظ نظم موجود: در برخی موارد دولت ها برای جلوگیری از تغییر نظم حاکم در منطقه و جهان اقدام به مطرح نمودن فرضیه جنگ می نمایند تا طرف های برهم زننده نظم موجود را قانع کنند تا از سیاست های تجدید نظر طلبانه دست بردارند. نمونه بارز آن به تلاش‌های اروپائیان و بسیاری دیگر از کشورهای جهان در مقابل سیاست های یکجانبه دولت ترامپ در قبال تفاهم نامه بین المللی برجام باز می گردد.

در راستای زمینه سازی برای جنگ: در مورادی نیز دولت ها با مطرح نمودن فرضیه جنگ به دنبال آماده سازی افکار عمومی داخلی و بین المللی برای آغاز جنگ هستند. از اینرو با تکرار تهدیدات به دنبال بسترسازی ذهنی در این راه هستند. حمله به افغانستان و عراق از سوی آمریکا  در سال2001 و 2003 از جمله مصداق های این مساله است.

 نتیجه گیری:

از مجموع فرضیه ها و اهداف احتمالی مطروحه در قبال جنگ قریب الوقوع پس از لغو برجام در منطقه و جهان بویژه در منطقه خاورمیانه می توان اینگونه استنباط کرد که اراده کافی از سوی دولتی خاص برای راه اندازی جنگی مشخص و هدفمند وجود ندارد و این فرضیه بیشتر در راستای حفظ وضع موجود، امتیازگیری سیاسی و بازدارندگی از سوی مطرح کنندگان آن قابل توجیه است. از اینرو به نظر می رسد که نمی توان به صورت قطعی از وقوع جنگ بین دو یا چند طرف مشخص صحبت به میان آورد و نهایتا جنگ اشباح را می توان از مجموع ادعاها احصاء نمود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران