۵ عامل تشدیدکننده بیکاری در کشور/ واردات بی رویه ترمز اشتغالزایی را کشیده است
استاد اقتصاد دانشگاه گفت: صادرات مواد خام، واردات بی رویه، غفلت از پتانسیل اشتغالزایی صنعت توریسم، عدم توجه به شرکت های دانش بنیان، و عدم توجه به مشکلات مالیاتی و بیمه ای بنگاه های فعال به افزایش بیکاری در کشور دامن زده است.
آرمان حاجیانفرد، استاد اقتصاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، درباره وضعیت اشتغالزایی گفت:با توجه به سیاست های انقباضی دولت در حوزه های اقتصادی و همچنین واگرایی و هم سو نبودن سیاست های کارآفرینی و اشتغالزایی دولت ،علاوه براینکه نرخ بیکاری کاسته نمی شود بلکه بنگاه های فعال هم رو به خاموشی می روند و این روند خود موجب افزایش بیکاری خواهد شد.
وی با بیان اینکه در کشور بیکاری به مرز بحران رسیده است گفت:صادارات مواد خام ،واردات بی رویه وغیر منطقی، غفلت از پتانسیل اشتغالزایی صنعت توریسم عدم توجه به شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها،عدم توجه به مشکلات مالیاتی و بیمه ای بنگاه های فعال،نیز از جمله مسائلی است که در کشور به افزایش بیکاری کمک می کند. تا این موانع باشند بعید است که دولت موفق به ایجاد 900 هزار شغل در یک سال و کاهش نرخ بیکاری به 11.7 درصد شود.
حاجیان فرد با بیان اینکه مجموعه مرکز آمار زیر نظر دولت است گفت: با توجه به اینکه این مجموعه زیر نظر دولت اداره می شود باید مطلوب دولت را تأمین کند و می بایست به تعاریف اصطلاحات و اطلاعات منتشر شده آن مرکز با دقت نگریست تا آمار منتشره موجب گمراهی نشود .
وی افزود: میزان فعالیت افراد برای شاغل بودن مهم نیست بلکه تناسب حقوق دریافتی با هزینه معیشت می بایست ملاک تعریف شاغل به حساب آید. اگر در تعاریف بیان شده برای شاغل ، یک ساعت کار در هفته کفایت میکند، آیا واقعاً شغل حساب می شود؟ درآمد یک ساعت کار در هفته کفاف زندگی را می دهد؟
این استاد دانشگاه اظهار داشت:در آماری که از شاغلان مرکز آمار ارائه می کند، سرباز ها ، دانشجویان و خانه دارها هم شاغل محسوب می شوند که این موضوع با واقعیت جامعه یکسان نیست.
وی با اشاره به اینکه در اصول اقتصادی باید در زمان رکود نرخ رشد مالیاتی برای کمک به بنگاه ها کاهش یابد افزود:در کشورهای دیگر زمانی که نرخ رشد اقتصادی پایین است دریافت مالیات از افراد حقوقی را کاهش می دهند. اما در ایران چنین نیست. آمارها از این حکایت دارد طبق جدول ذیل، در شرایطی که در سال 95 نرخ رشد اقتصادی منفی 1 و 3 دهم درصد بوده است نرخ رشد مالیاتی روند صعودی داشته و به عدد10.4رسیده است و این موضوع با سیاست های ایجاد اشتغال از سوی دولت همخوانی ندارد.
وی به منحنی لافر در اقتصاد اشاره کرد و گفت: منحنی فرضی لافر نشان میدهد که وقتی نرخ مالیات صفر است، درآمد مالیاتی نیز صفر است و با افزایش نرخ مالیات، درآمد مالیاتی افزایش مییابد، تا زمانی که نرخ مالیات به سطح بالا برسد و تولید ناخالص ملی افزایش یابد.
حاجیان فرد بیان کرد:منحنی لافر حاکی این حقیقت است که با افزایش نرخ مالیاتی درآمد دولت از محل جمعآوری مالیات افزایش مییابد. هرچند این افزایش درآمد دارای محدودیتی است و چنانچه نرخهای مالیاتی از نقطه خاصی تجاوز کنند (در اینجا نقطه *T) درآمدهای مالیاتی تنزل خواهد نمود، چراکه با وجود نرخهای مالیاتی بالا مردم انگیزه کار کردن را از دست خواهند داد.
بررسی دو نقطه شروع و پایان منحنی برای روشنسازی مسئله کافی است. برای مثال در صورت افزایش نرخ مالیاتی به 100 درصد (منتهی الیه راست) و آگاهی از این حقیقت که فرد باید تمام درآمد خود را به اداره مالیات بپردازد، بدیهی است که وی دست از کار کشیده و درآمد مالیاتی دولت نیز از بین خواهد رفت.
وی با اشاره به واردات قاچاق کالا گفت:در دوسال اخیر با توجه به اینکه میزان صادرات کالا در کشور نسبت به میزان واردات بیشتر شده است به همین دلیل تراز تجاری کشور مثبت شده است، اما در حال حاضر حدود یک چهارم واردات کشور از طریق قاچاق کالا صورت می گیرد. این رقم بالایی است و جای کار دارد. باید واردات کاهش یابد و دولت باید وضعیت خود را در تجارت جهانی مشخص کند که می تواند به تجارت جهانی وصل شود یا خیر؟
حاجیان فرد با تأکید بر اینکه اشتغال متاثر از رشد اقتصادی کشور است گفت: اشتغال تابع رشد اقتصادی است.تا زمانی که نرخ رشد اقتصادی یک روند مثبت و صعودی را به خود نگیرد نباید انتظار اشتغالزایی داشت، هر چند سیاستهای افزایش اشتغال در دستور دولتها باشد.
این کارشناس اقتصادی کشوربا اشاره به بانک محور بودن اقتصاد کشور، سهام داران ارشد بانک های مختلف را سیاست گذاران اصلی اقتصاد کشور دانست و گفت:در سال 94 یکی از بانک ها به یکی از پروژه های سهام دار ارشد خود ، 10برابرسرمایه خود، تسهیلات پرداخت کرده است. این خیلی موضوع معنا داری است. رقابت بانک ها در جهت جذب سپرده و منابع مالی سپرده گذاران بیشتر بر سر بقا و ماندن درنظام پولی و مالی کشور است و سهامداران ارشد بانکها، بانک ها را مجبور به جذب منابع گران قیمت و افزایش هزینه تمام شده پول با هر نرخی میکنند که اخیرا بانک مرکزی اقدامات شایانی در خصوص ساماندهی بانکها انجام داده است.
وی بیان کرد:در سال 95درآمد حاصل از فروش نفت درکشور حدود 41میلیارد دلار بوده است، در صورتی که در همان سال درآمد ما از صنعت توریسم 8 میلیارد دلاردرآمد داشتیم.بنابر این بهتر است به جای فروش نفت به صنعت توریسم توجه کنیم که بسیار کارآفرین است. کشورهای حاشیه خلیج فارس با استفاده از صنعت توریسم بخش عظیمی از اقتصاد کشورشان را رونق می دهند. " دبی" بیشترین توریسم را در جهان دارد. این نشان دهنده توجه و سرمایه گذاری آنها در این قسمت است. اما در کشور ما گردشگری مغفول مانده است.
حاجیان فرد با بیان اینکه برای ایجاد اشتغال آینده نگری کنیم گفت:با توجه به اینکه قرن بیست و یکم را قرن اطلاعات می دانند می بایست در حال حاضر بسترهای تولید تکنولوژی و ارتقای صنعت IT را ایجاد کنیم.به طور مثال هند طی دهه 90میلادی با سرمایه گذاری دراین صنعت باعث تبدیل شدن اقتصاد هند جز اقتصاد های نو ظهور دنیا گردیده است و رشد اقتصادی آن بالاتر از رشد اقتصادی کشورهای دنیا است. و ضمن سوق دانشگاهها به سمت تولید علم و تکنولوژی ،باید بستر های لازم برای گسترش فعالیت شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها ،را ایجاد کرد که مطمئناً تاثیرات شگرفی بر اشتغال واقعی کشور خواهد داشت.
انتهای پیام/