آقای وزیر! بهجای حل مشکلات درمانی مردم، وارد سیاسیزدگی نشوید
آقای وزیر بهداشت! عوامفریبی این است که نمک امنیت حاصل از تلاش عدهای را بخوریم و بعد از راحت شدن خیالمان از در امان ماندن زن وبچه، نمکدان بشکنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، چند روز پیش سید حسن هاشمی وزیر بهداشت در اظهاراتی با اشاره به برخی سهمیههای جدیدی که برای گروههای خاص در دانشگاهها قرار میدهند، گفت: در شورای عالی انقلاب هم گفتهام که ما باید دانشگاههای تهران را از سهمیه رها کنیم. با شهامت میگویم سهمیههای خاص زیادی در کلاسها ایجاد کردهاند. تکریم از خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران باید به گونهای دیگر باشد. البته جانبازان و ایثارگران بالای سر ما جا دارند و مردم باید بدانند که آنها بدون سهمیه هم رتبههای بالایی در دانشگاهها به خود اختصاص میدهند. اما گاهی در مجلس کارهایی انجام میدهند که فکر میکنند عوامفریبی است، اما بعد هم جسارت ندارند که بگویند اشتباه کردیم. وزارت بهداشت با سهمیه جدیدی که برای دانشگاهها گذاشتهاند، موافق نیست و مطمئنم مسئولان عالی نظام از جمله سران قوا نیز با آن موافق نیستند. نمیشود رتبه 3000 و 80 هزار در کلاس داروسازی دانشگاه تهران در کنار هم بنشینند. دانشگاههای برتر کشور جای رقابت هستند و باید بهترین نخبگان کشور در این مراکز درس بخوانند.
جانباز نخاعی دوران دفاع مقدس، «سجاد قنبری» درباره اظهارات وزیر بهداشت که آنها را مطالب تاسف برانگیز نامیده است، یاداداشتی نوشته که در ادامه میآید:
در سخنان چند روز پیش جناب وزیر بهداشت، درباره حضور ایثارگران در رشتههای دانشگاهی، الفاظی به کار برده شده که به نظرم باید توضیح و تعریف شود. ایشان از لفظ عوامفریبی برای این حضور استفاده نمودند، البته اگر ایشان میدانستند که برای اولین بار بحث ورود دانشجویان شاهد وایثارگر به دانشگاه، به دستور پیر فرزانه، امام خمینی(ره) صورت گرفت، شاید از لفظ مناسبتری -حداقل برای حفظ ظاهر- بهره میبردند. ولی ای کاش ایشان و هم کیشانشان به جای استفاده صرف از نام امام(ره)، کمی هم با افکار بلند و پیشرفته ایشان هم آشنا میشدند.
اینکه حضرت امام(ره)، خواهان حضور این قشر در دانشگاه بود، نه به خاطر دادن اجر و ثواب ایثارگری به این قشر بود و نه میخواست در قبال ایثار آنها، با این لطف جبران کند، قطعا اندیشه امام بالاتر از اینها را میدید، قصد ایشان از اینکار، اسلامی کردن دانشگاهها، به معنی واقعی بود، چه اینکه به تایید همه کارشناسان، دانشگاهها با دستور، اسلامی نمیشوند. حالا چه به مذاق بعضی خوش بیاید و چه نیاید، در مقطعی از دوران جنگ، دانشگاهها از دانشجویان انقلابی خالی شد، آنها که اهل انقلاب بودند و اولویت جنگ را میفهمیدند، یا اصلاً به سمت دانشگاه نرفتند و یا بهخاطر حضور در جبهه، از تحصیل انصراف دادند.
حضرت امام(ره) این نکته را بهخوبی فهمیده بود که ثبات انقلاب و نظام، وابسته به تحصیلکردههای انقلابی دارد. در زمانی که عزیزان این کشور در حال دفاع از اصل و کیان نظام بودند، عدهای فارغ از این مسائل در دانشگاههای ایران و خارج مشغول طی مراحل علمی بودند. جنگ تمام شد. امنیت مرزها تامین شد. حال وقت آبادانی بود. عزیزانی با تن مجروح و فرزندانی بدون پشتوانه پدر ماندند یکسو، و یکسو عزیزکردههایی با مدارک علمی از داخل و خارج که به سرعت کرسیهای علمی دانشگاهها و سیاست را پرکردند. دو دوست که زمانی هم رشته در دانشگاه بودند، فاصله گرفتند. یکی که اولویت جنگ را درک کرد با تنی مجروح در آسایشگاه و دیگری که اولویت را در تحصیل دیده بود، در سایه امنیتی که دوستش فراهم کرد در کرسی هیئت علمی و پست بالای مدیریتی جای گرفت. به همین راحتی جنگ، بین این افراد خط کشید.
و این خط عریضتر و عریضتر شد تا آنروز که وزیر محترم بهداشت اینگونه با جرأت و شجاعت بر این قشر بتازد. اما آقای وزیر، بنظرم در معنی لفظ عوامفریبی دچار اشتباه شدهاید. عوامفریبی این است که بهجای حل مشکلات درمانی مردم، وارد سیاسیزدگی شویم. عوامفریبی این است که بهجای پاسخ به جامعه پزشکی در خصوص اعتراضات صنفی، برای فرار از پاسخ، به طرح مباحث حاشیهای اینچنینی بپردازیم. عوامفریبی اینست که سهمیههایی شبیه سهمیه شاهد و ایثارگر برای فرزندان اعضای هیئت علمی و مسئولان هست که درموردش هیچ اظهار نظری نمیشود ولی برای سهمیه شاهد همه کارشناس میشوند.
عوامفریبی این است که فلان هیئت علمی دانشگاه به پاس خدماتش و فلان مسئول مملکت بهخاطر مسائل امنیتی بتواند فرزندش را از هر رشتهای به رشته پزشکی دانشگاه تهران انتقال دهد و صدای وزیر عدالت طلب درنیاید ولی خدمات شهید به انقلاب درحدی دیده نشود که فرزندش برطبق قانون بتواند از سهمیه ورودی به دانشگاه استفاده کند و مورد مواخذه وزیر قرار بگیرد. عوامفریبی این است که نمک امنیت حاصل از تلاش عدهای را بخوریم و بعد از راحت شدن خیالمان از در امان ماندن زن وبچه، نمکدان بشکنیم. عوامفریبی این است که کسی برای عضو هیئت علمی شدن، مدارک حضور در جبهه ارائه دهد و بعدها که پست وزارت گرفت از اختلاف سطح تحصیلی جبهه رفتهها و نرفتهها بگوید. عوامفریبی این است که کسی با سوء استفاده از درمان مسئولین، از رانت ارتباط با ایشان استفاده کند و مجوزهایی بگیرد و ثروتی افسانهای بههم بزند. عوامفریبی این است که درمان بیماری مسئولین و مدیران رده بالای کشور، وسیلهای بشود برای طی مراحل ترقی در سیاست و اقتصاد.
و اما فرمودید دانشگاههای تهران جای نخبگان است. اما نگفتید نخبه کیست؟ نخبه آن کسی نیست که زیر سایه پدر و مادر در آرامش خاطر بدون اینکه دوری پدر فکرش را آزار دهد، شبها تاصبح درس خوندانده است. نخبه آن کسی است که شبها دور از چشم مادر از غم پدر گریست، دست پدرها را در دستان دوستانش دید و حسرت آغوش پدر را در سینه حبس کرد و با تمام اینها درس خواند. نخبه آن نیست که زیر کولر و آرامش درس خواند و بعد شد هیئت علمی. نخبه آن کسی است که رفت جنگید برای حفظ وطن و بعد با تن مجروح برگشت. شاید مثل بعضیها بهخاطر درد، شب تا صبح نتوانست درس بخواند، ولی هر وقت دردش فرو کش کرد خواند. خیلی از اوقاتش به مشکلات مجروحیتش تلف شد ولی هروقت زمان پیدا میکرد میخواند.
آقای وزیر، مرد آن کسی است که هر چیزی را در جای خودش ببیند، عادل کسی است که به تناسب هر چیز به آن مطلب نگاه کند و حکم کند، عالم آن کسی است که از روی آگاهی حرف بزند و حرفهایش را با سیاست زدگی قاطی کند. اگر شما ملاک نخبگی در کشور را زدن چند تست بیشتر میدانید، وای به حال نخبگان کشور. آقای وزیر، کنکور به روشی که در ایران اجرا میشود در چند کشور پیشرفته دنیا اجرا میشود؟ کدام کشور ملاک سنجش نخبگانش را به ساعت فلان، فلان روز، موکول کند و اگر بر فرض در آن ساعت فردی که یک سال زحمت کشیده در راه آمدن، حادثهای برایش پیش بیاید که نتواند سر جلسه حاضر شود، از آمار نخبگان حذف شود. آقای وزیر! کدام کشور ملاک سنجش نخبگانش را به آزمونهایی موکول میکند که بارها تقلب در آن افشا شده است؟
اگر بفرمایید طبق قانون برای ورود به دانشگاه این روش وضع شده و ما چارهای جز اجرای قانون نداریم نیز بنده عرض میکنم همان قانونی که ورود به دانشگاه را به شیوه کنونی وضع کرده بنا به مصالحی که شاید درکش برای بعضیها سخت باشد، تصمیم گرفته که برای ورود شاهد و ایثارگر سهمیه بگذارد. آقای وزیر؛ صرفاً جهت اطلاع عرض میکنم کاش قبل از اینگونه اظهار نظرها، از خدمات و بورسهای تحصیلی کشورهای اروپایی و آمریکا به سربازان و آسیبدیدگان جنگیشان اطلاعی کسب میکردید تا بدانید این امر منحصر به ایران نیست.
در دیدگاه امام(ره) دانشگاه از بحث حضور ایثارگران بیشتر منتفع میشود تا خود ایثارگر. در نگاه امام(ره) کسانی که برای منافع کشور حاضر شدهاند از عزیزترین قسمت زندگیشان یعنی سلامتی خود بگذرند هرگز به این نطام خیانت نخواهند کرد، پس شایسته است در کنار این خصیصه برای خدمت هرچه بیشتر به نظام به سلاح دانش هم مجهز شوند. در دیدگاه امام(ره) ایثارگر یعنی خادم به تمام معنا و هر چه خادم به لوازم خدمت مجهزتر باشد، بهتر خدمت میکند. فرق خادم با آن کسی که دنبال دنیاست این است که خادم اگر به سلاح علم مجهز شد، آن سلاح را برای خدمت بیشتر به مردمش خرج میکند.
انتهای پیام/