شام غریبان در میان مهاجرین افغانستانی/اشک به آن چشمهای مشرقی امان نمیداد+ تصاویر
شام غریبان کمکم تمام شد، شعلههای شمعها کمفروغتر میشود، کوچهها تاریکتر اما همچنان اشک به آن چشمهای مشرقی امان نمیداد ... .
خبرنگار حوزه مهاجرین، خبرگزاری تسنیم: غروب عاشورا که میرسد، تازه قصه پرغصه مصیبت عظمای زینب(س) آغاز میشود و بیخود نیست که شام غریبان، کسی آرام و قرار ندارد، هر کس به دنبال ماوایی برای چند لحظه اشک ریختن و حتی ثانیهای غم شریکی با عمه سادات(س)...
کوچهها تاریک، چشمها بارانی و لبهایی که در این شبها خنده را بر خود حرام میدانند، شمعها را روشن کردهاند و پا به پای اسرای کربلا تا شام از همین کوچه پسکوچههای تاریک و باریک شهر میروند، آرام و غریبانه در شام غریبان.
بیان یک روایتهایی تلخ است، چشم کار خودش را میکند، همین که راه میکشد و آه میکشد و اشک میریزد یعنی کتیبه غصه اسرای شام را تا آخر با پوست و گوشت و خونش درک کرده، از دخترکان کوچک تا مردانی مسن که عمر خود را پای این عزاداریها گذاشتهاند، اشک به چشمهای مشرقیشان امان نمیدهد.
یکی میگوید فدای خاندان ابی عبدالله(ع) شوم، ما تا بعد 13 محرم رخت عزای خود را درنمیآوریم، مصیبتها تازه از امشب آغاز شده، میگوید مردم افغانستان تا سیزدهم محرم سیاه میپوشند و مراسم عزاداری شان پابرجاست، بر سر و سینه میزنند، مرثیهسرایی میکنند، گاهی پای گهواره علی اصغر(ع) میروند، گاهی پای علم عباس(ع)، گاهی گوشهای با خود از روایتهای ویرانههای شام میخوانند و گاهی هم که تاب تمام میشود های های به قصهای که بر سر رسید گریه میکنند.
مهاجرین افغانستانی امسال هم در عزاداری دهه اول محرم سنگ تمام گذاشتند، از همان روز اول که کوچهها رنگ ماتم گرفت تا ایستگاههای صلواتی و دستههای عزاداری و حالا شمعهای روشن در غروب عاشورا... به وضوح میشود فهمید داغ این لحظات برای جوانان رشید اینجا بیش از همه سخت و سنگین است، روایت جسارت به عمه سادات را این جوانان تحمل نمیتوانند، این را به چشم دیدم، کنارشان شمع روشن بود، لباس عزا خاکی شده بود و با حالتی مستاصل به دیوار تکیه داده بودند و حجم عظیم غم را در زانوان خود جمع کرده و آن را با مظلومیتی عجیب در آغوش گرفته بودند.
سایه غربت بر تمام شهر سنگینی میکند اما جنس این بیقراری کمی فرق دارد، مهاجرین افغانستانی «پنجتن» و «گلشهر» خانوادگی به کوچهها آمدهاند، سینههایشان پر از نگفتنیهاست، خودشان میدانند و آقا اباعبدالله(ع).
شام غریبان کم کم تمام میشود، شعلههای شمعها کم فروغتر میشود، کوچهها تاریکتر اما همچنان اشک به آن چشمهای مشرقی امان نمیدهد.
عکس: جواد ایمانی
انتهای پیام/.