باید در ایران «وزارت زنان و خانواده» تشکیل شود/ برای ترویج ازدواج باید برنامه ریزی داشته باشیم
در حال حاضر میگویند که اگر برای ازدواج مشاوره اجباری قرار دهیم آمار ازدواج کاهش پیدا میکند. اما باید گفت که آسیب مجردها بیشر است یا مطلقهها؟ پس آسیبهای ازدواج باید شناسایی شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، این روزها سلامت خانوادهها در وضعیت خوشایندی نیست. بسیاری از خانوادهها با مشکلات متعدد فرهنگی، معنوی و اخلاقی درگیر هستند اما راه مقابله با آنها را نمیدانند. این سردرگمی گاه موجب میشود که با مراجعه به افراد غیرمتخصص بر بار معضلات خود بیفزایند. این مسائل موجب شد که روز پزشک امسال که مصادف با سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) شده است را بهانهای قرار دهیم تا با چند تن از پزشکان حاذق و باتجربه طی میزگردی به گفتوگو بنشینیم و ریشه این معضلات و راهکارهای حل آنها را بررسی کنیم. در این میزگرد به مشکلات موجود در این زمینه از ازدواج و طلاق تا اخلاق پزشکی پرداخته شد که مطالعه این مطالب خالی از لطف نیست.
تسنیم: امروز بحث سلامت خانواده مهمترین معضل جامعه ایرانی است. البته بحث ما کاملاً فرهنگی و خانوادگی است نه صنفی. برخی معتقدند که بعضی از پزشکان با بدنه جامعه منقطع میشوند.
صابری زفرقندی: من نگاه دیگری به این مسئله دارم. اتفاقاً پزشکان به دلیل این که مستقیماً با مردم و مشکلات مردم ارتباط دارند؛ در درون جامعه هستند؛ اما ممکن است که برخی پزشکان پس از رسیدن به جایگاه رفیع اجتماعی و اقتصادی ممکن است زندگیشان متفاوت با سایر مردم شود. پزشکان حداقل چند سالی را باید در نقاط محروم خدمت کنند و حتی پزشکان متخصص در بیمارستانهای دولتی و عمومی خدمت میکنند که محل ارجاع افراد متفاوت از استانهای مختلف و عموماً از سطوح پایین اقتصادی است ؛ بنابراین پزشکان به مسائل مردم آگاه هستند. شاید منظور شما این است که در خانواده پزشکان هم مثل سایر افراد مشکلات خانوادگی وجود دارد؟ که باید گفت جامعه پزشکی هم بخشی از جامعه است و مشکلاتی که در زندگی افراد عادی وجود دارد؛ در زندگی پزشکان هم ساری و جاری است؛ البته نوع این مشکلات متفاوت از مشکلات عموم جامعه است به خصوص اگر زوجین هر دو پزشک باشند و یا هر دو جراح باشند. این ها به دلیل دارا بودن مسائل و مشکلات خاص مثل کشیک و آنکال بودن و استرس حاصل از عملهای جراحی طبیعتاً نوع مشکلاتشان از افراد عادی متفاوت خواهد بود. متاسفانه چندی است که این مسئله تبلیغ میشود که پزشکان افرادی خارج از جامعه هستند. من اصلاً منکر تخلفات عدهای از پزشکان که جامعه پزشکی را زیر سوال میبرد نیستم؛ اما حرمت و جایگاه جامعه پزشکی باید حفظ شود. زیرا در حال حاضر مردم به دو قشر علما و پزشکان اعتماد دارند و باید این اعتماد را تقویت کرد. علما باید خودشان مواظب خودشان باشند؛ اما مراقبت از پزشکان باید توسط جامعه، مطبوعات و اهالی فرهنگ انجام شود؛ چون بیشتر هجمهها علیه جامعه پزشکان به طور ناخواسته و یا نادانسته توسط مدیران فرهنگی اعمال میشود.
حجتالاسلام امام: استحکام خانواده و رسالت پزشکان موضوع بسیار خوبی است. امیرالمومنین میفرمایند: «پیغمبر پزشکی بود که خودش به سراغ بیماران میرفت» البته پیغمبر به معنای امروزی پزشک نبودند و این به تعریف ما از پزشک بستگی دارد. هر کسی در کار خودش تخصصی دارد و پزشک کاری به منِ روحانی ندارد و روحانی کاری به مهندس ندارد؛ اما در نهایت تمامی این تخصصها در خدمت تعالی و به کمال رسیدن انسان است. ما میخواهیم خانواده به تعالی و کمال برسد. پزشک فقط دارو تجویز میکند و به درمان جسم میپردازد. البته پزشکان بسیاری وجود دارند که در پی نتیجهگیری معنوی در کنار پزشکی هستند؛ اما نسبت آنها به کل پزشکان ایران و جهان بسیار کم است. درست است که مسئله پزشکی به یک امر تخصصی تبدیل شده اما به هر حال بیارتباط با مسائل معنوی و فرهنگی نیست. خود پزشک ابتدائاً باید این احساس مسئولیت و هنر را داشته باشد و بتواند مراجعین خود را در مسیر صحیح قرار دهد. با این روش بسیاری از مشکلات میتواند توسط پزشکان حل شود نه روحانیون.
تسنیم: زمانی که نام سلامت شنیده میشود فقط سلامت جسمی به نظر میآید؛ اما شما شاخصهای سلامت را فراتر از سلامت جسمی مد نظر قرار میدهید.
اکثر مردم به شغل خود به عنوان منبع درآمد نگاه میکنند و در کنار این شغل به خانواده هم توجه دارند. اما برای پزشکان این قضیه بر عکس است. پزشکی یک توفیق است نه یک شغل. لطفی است که خدا شامل بندگانش کرده تا بتوانند عزیزترین انسانها را جهت درمان در اختیار بگیرند. عملکرد پزشکان حتی از عملکرد علما هم والاتر است چون علما فقط روح را درمان میکنند اما پزشکان هم روح را درمان میکند و هم جسم را؛ اگر یک پزشک درمانگر روح هم باشد روحانی است.
وقتی یک مریض به پزشک مراجعه میکند باید ابتدا درد دلش را بگوید و سپس درد جسمش را اما الان این روند برعکس است. پزشک میخواهد بیمار سریعاً دردش را بگوید و برود تا مریض بعدی بیاید.
پزشکی اول اخلاق و معنویت است بعد تخصص. پزشک در برابر همه افراد جامعه مسئولیت دارد. رسالت پزشک فقط تجویز دارو نیست بلکه باید نسبت به مسائل و معضلات جامعه واکنش نشان دهد. ما نباید به پزشک صرفاً به عنوان درمانگر جسم نگاه کنیم زیرا درمان روح مهمتر است. پزشک باید به شخصی که مریضی صعبالعلاجی دارد روحیه بدهد و این از درمان جسم او مهمتر است. ما پزشکان باید به درد بیمار گوش دهیم که شاید فقط درد جسم نباشد و درد دل باشد. نباید بگوییم که این کارِ ما نیست و کارِ روانشناس است. ممکن است گاهی پزشکان بگویند که ما فرصت این کار را نداریم. اما باید بدانیم که انجام چند کار به طور کامل بهتر از انجام همه کارها به طور ناقص است.
حجتالاسلام امام: تنظیم چارچوب خانواده وظیفه روحانی است؛ اما تکمیل فرآیند درمان با پزشک است. زیرا مردم حرف پزشک را بهتر میپذیرند چون حرف روحانی را نصیحت تلقی میکنند اما حرف پزشک را به عنوان یک راهکار میپذیرند و به آن عمل میکنند.
صابری زفرقندی: پزشکان امروز مثل حکیمان و طبیبان قدیم نیستند. در زمان قدیم برخی از پزشکان، حکیم نیز بودند. اما امروزه به دلیل بروز عوامل نوظهور و بیماریهای جسمی و معنوی فراوان، پزشکی باید به سمت تخصصهای ویژه برود و با وسایل مخصوص به درمان بیماران بپردازد.
پزشک باید متخلق به اخلاق حرفهای باشد یعین در کنار درمان بیمار به مشکلات اقتصادی، روانی و معنوی او توجه کند؛ اما متاسفانه به دلیل تخصصگرایی و حجم زیاد بیماران کمتر به این مسائل توجه میشود. نسبت بیمار به پزشک زیاد شده و پزشکی که در روز باید پنج بیمار را ویزیت کند؛ اکنون باید 80 بیمار ببیند. اما در کل پزشک وظیفه ندارد که ناهنجاریها و ولنگاریهای موجود در جامعه را برطرف کند و یا خودش را به جای کمیته امداد و بهزیستی بگذارد. چون بعضی وقتها فکر میکنند که پزشک، روحانی هم هست ویا برعکس روحانیون فکر میکنند که میتوانند در پزشکی دخالت کنند. یکی از مشکلات ما در بحث سلامت خانواده این است که افراد غیرمتخصص اعم از پزشک و غیرپزشک در مسائل تخصصی پزشکی دخالت میکنند که امروز به طور جدی باید به این معضل پرداخته شود.
فروتن: امروزه پزشکان در مسائل سیاسی مثل انتخابات به اظهار نظر میپردازند. ما پزشکان نباید خودمان را جدای از جامعه بدانیم. در مسائل خانواده، مردم پزشک را مأمن و نقطه امید خود میدانند. بسیاری از مسائل خانواده تخصصی نیست که فقط در حیطه مسئولیت روانشناس باشد و پزشک میتواند در مسائلی مثل اختلافات زناشویی راهنمایی کند و مفید واقع شود.
حجتالاسلام امام: روحانی هیچ وقت در کار پزشک دخالتی ندارد و پزشک هم در کار روحانی دخالت نمیکند. اما گاهی میبینیم که برخی از روحانیون وارد عرصه پزشکی میشوند و بعضی پزشکان نیز نظرات دینی میدهند. البته این مختص پزشکان و روحانیون نیست و افراد بسیاری در مسائل دینی و پزشکی نظر میدهند و این به تقوای شخص بستگی دارد که بداند نباید دخالت کند. متولیان امر پزشکی وظیفه و مسئولیت سنگینی دارند. متاسفانه برخی پزشکان به مسائلی از مشکلات خانواده ورود میکنند که باعث فروپاشی خانواده میشوند. به عنوان مثال زن و شوهری به پزشک مراجعه کردند و از اختلافاتشان گفتند. پزشک به آنها گفته بود که خانم چند ماه آزادانه در یک خانه به تنهایی زندگی کند تا مشکلشان رفع شود. شما ببینید که این راهکار چقدر به خانواده ضربه میزند؟ متولیان امر بهداشت خانواده باید با متولیان امور دینی یعنی علما تعامل داشته باشند و مسائل خانوادهها را مطرح کرده و پاسخ شرعی را از علما استفتا کنند و به پزشکان این مسائل را آموزش دهند تا در درمانشان اینها را رعایت کنند. وقتی پزشک اطلاعات دینی نداشته باشد ممکن است که راهنمایی اشتباه کند. درست است که روحانی و پزشک نباید در کار یکدیگر دخالت کنن اما باید از نظرات یکدیگر استفاده کنند. همان طور که وقتی یک عالم دینی از یک مبحث پزشکی اطلاع ندارد از پزشک میپرسد.
صابری زفرقندی: پزشک باید متخلق به اخلاق حرفهای باشد؛ در تخصص خودش به تمام ابعاد زندگی بیمارهمچون مسائل معنوی و فرهنگی توجه کند؛ در تجویز دارو بسیار مراقب باشد.
مسئله تخصصگرایی در تمام دنیا حلشده است. زمانی که مشکل بیمار در حیطه تخصص یک پزشک نیست باید او را به متخصص دیگری ارجاع دهد؛ رد مسائل روانی هم باید به روانشناس ارجاع دهد. پزشک هیچگاه نباید احساس کند که علمش جامعالاطراف است. چون برای تخصصهای مختلف رشتههای متفاوت دانشگاهی بنا شده است و هر رشتهای متخصص خاص خودش را دارد.
مسئله سلامت خانواده به میزان بسیار زیادی نیاز به کار دارد. متاسفانه افراد غیرمتخصص به این مسئله ورود کردند و حرفهای نادرستی زدند و افراد متخصص به این مباحث ورود نمیکنند. تا کنون به بسیاری از زوایای پنهان خانواده پرداخته نشده است. وقتی که خانواده پاسخ مسائلش را از یک روحانی نگیرد ممکن است به جاهای دیگر رجوع کند و اطلاعات غلط بگیرد. باید به شکل جامعالاطراف و در قالبهای علمی به این مشکل پرداخته شود تا به طور کامل رفع شود. باید یک واحد مستقل مسئولیت سلامت خانواده را به عهده بگیرد و تمامی افراد ذیصلاح را جذب کند تا باعث منفعت مردم شود. ذات مردم ما مذهبی و فرهنگی است یعنی دوست دارند که اطلاعات را از افراد ذیصلاح اخذ کنند. اما اگر اکنون مردم به مراجع ذیصلاح مراجعه نمیکنند به این دلیل است که ما نتوانستهایم این مسائل را برایشان جا بیندازیم.
تسنیم: باید برای مردم جا بیفتد که پزشک خانواده چه خدماتی را میتواند به مراجعانش ارائه دهد؟ هر پزشکی علاوه بر تخصص خود میتواند با یک نگاه آرمانی به مراجعانش کمکهای معنوی کند. اما اکنون در نظر مردم از لفظ پزشک خانواده مفهوم روانشناس مستفاد میشود.
فروتن: الان مردم فکر میکنند که پزشک خانواده باید رسالت درمان یک خانواده را بر عهده بگیرد. ما وقتی که در جامعه افراد فرهیختهای همچون پزشکان داریم پس چرا باید آنها را در حیطه خود محدود کنیم؟ آنها باید دارای مهارتهایی باشند که بتوانند در جامعه خود صاحبنظر و مفید باشند. در حال حاضر از هر سه ازدواج یکی به طلاق میانجامد و در تهران این آمار به یکدوم میرسد. هیچکدام از این افراد در زمان ازدواج تصور این را هم نمیکردند که روزی طلتق بگیرند و همگی به قصد زندگی دائمی ازدواج کردهاند؛ اما چه شده که زندگی آنها به طلاق انجامیده است؟ اکثر طلاقها به خاطر انجام ازدواج غلط است. زیرا اطلاعات و آموزشهای لازم در زمان ازدواج وجود نداشته و یا بسیار کمرنگ بوده است. کسی که میخواهد گواهینامه رانندگی بگیرد برایش چند جلسه آموزش کتبی میگذارند اما برای ازدواج چنین آموزشهایی وجود ندارد. یعنی اهمیت رانندگی از ازدواج بیشتر است؟! آیا ضرر آسیبهای ازدواج که مفاسد اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد از حوادث رانندگی کمتر است؟
تسنیم: آموزشهای قبل از ازدواج فقط درباره مسائل جنسی است.
فروتن: ازدواجهای ما غلط است. پیش از ازدواج راجع به تعداد مهریه و متراژ خانه صحبت میشود. اما درباره این که زوجین چقدر عقلِ همسرداری و اخلاقِ ازدواج دارد هیچ صحبتی نمیشود. برای بعد از ازدواج هم هیچ برنامهای نداریم. برای درمان جسم ما بیمههای اصلی و تکمیلی وجود دارد اما برای مسئله ازدواج هیچ بیمهای وجود ندارد. یعنی سلامت جسم از سلامت روح مهمتر است؟ الان مشاوره طلاق اجباری شده اما برای ازدواج مشاورهای وجود ندارد. وقتی برای زن و شوهر عشق به تنفر تبدیل شود دیگر مشاوره چه جایگاهی دارد؟ فقط میتوان به زوجین گفت که به خاطر فرزندان مدتی را در کنار یکدیگر تحمل کنند. ما برای جل.گیری از طلاق چقدر برنامهریزی و صرف بودجه داشتهایم؟ من معتقدم که برای حل این مسئله باید مسیر را عوض کنیم. ما باید وزارت زنان و خانواده تشکیل دهیم.
تسنیم: به نظر شما با این روش مسائل خانواده در وادی بوروکراسی نمیافتد؟
فروتن: در بیش از 40 کشور دنیا وزارت زنان و خانواده وجود دارد. پس ما چه زمانی میخواهیم خانواده را مدیریت کنیم؟ ورزش مهمتر است یا خانواده؟ به نظر من باید وزرات زنان و خانواده ایجاد میکردیم و ورزش به همان سازمان تربیت بدنی بازمیگشت. ما باید درباره مسائل خانواده، زنان و مادران به سیاستهای واحد برسیم؛ این سیاستها باید به وسیله یک وزارتخانه اجرا شود و عملکرد آن توسط مجلس مورد سوال قرار بگیرد.
در حال حاضر نیمی از زوجینی که طلاق میگیرند دارای حداقل یک فرزند هستند. این فرزندان اعتماد به نفسشان پایین میآید؛ سرخورده میشوند و به راحتی درگیر مفاسد اجتماعی میشوند و ما در حال حاضر برای آنها هیچ برنامهای نداریم. در کشورهای پیشرفته قبل از طلاق یک دوره آموزش سهماهه اجباری وجود دارد که فقط برای رفتار با فرزندان در زمان بعد از طلاق آموزش داده میشود تا زوج پس از طلاق برای فرزندشان پدر و مادر باشند هرچند که خودشان دیگر زن و شوهر نباشند.
در حال حاضر میگویند که اگر برای ازدواج مشاوره اجباری قرار دهیم آمار ازدواج کاهش پیدا میکند. اما باید گفت که آسیب مجردها بیشر است یا مطلقهها؟ پس آسیبهای ازدواج باید شناسایی شود؛ برای ازدواج باید برنامه داشته باشیم؛ باید برای زوجین مشاوره رایگان قرار بدهیم چون هزینههای مشاوره باعث عدم مراجعه آنها به مشاور میشود. ما مسائل ازدواج و طلاق را با آمارهای غلط تحلیل میکنیم. اکنون شایعه شده است که یکی از مهمترین عوامل طلاق دخالات خانواده زوجین است که به نظر من اصلاً این طور نیست.
تسنیم: دلیل شما چیست؟
فروتن: والدینی که 20 سال فرزندشان را بزرگ کردهاند و در این مدت در تمام ابعاد زندگی او دخالت کردهاند؛ چگونه میتوانند پس از ازدواج او را رها کنند؟ پس دخالت والدین موجب طلاق نمیشود بلکه زوجین مدیریت این دخالت را بلد نیستند. یا این که میگویند مهمترین عامل طلاق مشکلات اقتصادی است که این هم کذب است. شما یک زوج را به من نشان دهید که به خاطر مشکلات اقتصادی از هم جداش شده باشند. ما باید بگوییم که مشکلات اقتصادی موجب ایجاد بحران در خانواده میشود که باید بتوانیم این بحران را مدیریت کنیم. پس ظاهراً اطلاعات و آمار ما درست است اما روش تحلیل ما غلط است. من به عنوان یک پزشک معتقد هستم که برای ساماندهی وضعیت طلاق چند کار باید صورت بگیرد. اول مشاوره اجباری قبل از ازدواج و شناسایی ازدواجهای پرخطر همراه با برنامه تشویق به ازدواج. دوم رسیدگی به وضعیت زوجهای پرخطر. سوم ایجاد وزارت زنان و خانواده. چهارم آموزشهای طلاق و آموزشهای ویژه طلاق برای زوجین دارای فرزند. پنجم ایجاد رشته «خانواده و سلامت جنسی» که اکنون با حمایت مقام معظم رهبری توسط وزارت علوم در مقطع دکترا ایجاد شده است.
تسنیم: نقش پزشکان در استحکام خانواده چیست؟ این قشر چه کمکهای مفیدی را برای جلوگیری از افزایش میزان طلاقها میتواند ارائه دهد؟
صابری زفرقندی: بحث ما سلامت خانواده و سلامت جنسی است که ربطی به این مسئله ندارد. ما نیاز به متخصصانی داریم که در حوزه مشکلات و سلامت خانواده اقدام ودرمان کنند که این مسئله نیازمند ایجاد یک رشته دانشگاهی خاص بود که ایجاد شد. همچنین ما در این زمینه نیازمند ایجاد ساختار هستیم؛ هرچند که در کشور ما همیشه ساختارها برخلاف سیاستها پیش رفته و ستادها دچار روزمرگی میشوند. تشکیل وزارتخانه نباید به این سمت برود. مشکل ما در عدم تربیت متخصصان ذیصلاح برای مشاورههای قبل، حین و بعد از ازدواج است که متاسفانه تعداد چنین افرادی بسیار کم است و چون نیاز به این مشاورهها وجود دارد مردم به مراکز مشاوره که بسیاری از آنها تخصص این کار را ندارند مراجعه میکنند و نتیجه مطلوبی نمیگیرند. هر مسئلهای را که بخواهیم اجباری کنیم باید ابتدا بسترهای لازم آن را فراهم کنیم.
ما باید کاهش طلاق را از نظام سلامت توقع داشته باشیم نه از پزشکان. در ضمن ازدواجهایی هم انجام میشود که از همان ابتدا به قصد طلاق بوده است. مثل ازدواج برای مهاجرت خانمها و یا ازدواج برای گرفتن مهریه.
تسنیم: البته این موراد شاذ هستند و قانون برای عموم مردم نوشته میشود.
صابری زفرقندی: درست است اما قانون باید بازنگری شود تا امکان سوءاستفاده از بین برود. وضعیت فعلی قابل دفاع نیست. با بسترهای موجود اجباریشدن مشاوره ازدواج موجب بروز فاجعه میشود.
حجتالاسلام امام: ما در ریاستجمهوری نهاد خانواده و امور زنان داریم که من در جلساتشان هم شرکت داشتهام. آنها به مسائل خانواده رسیدگی میکنند اما باید دید که موانع این مسیر چیست که باعث ایجاد وضعیت فعلی شده است؟
من سر کلاس به دانشجوهایم میگویم که در زندگی مشترک برخی لغات را نباید به کار گرفت. مثلاً زوجین در زمان مشاجره نباید اسمی از طلاق به زبان بیاورند زیرا باعث ایجاد ذهنیت سوء در طرف مقابل میشود. من یک زوج متدین سراغ دارم که اختلافشان بر سر این بود که خانم بدون اجازه شوهر از منزل خارج میشد و این مسئله موجب اعتراض شوهر شده بود و خانم میگفت که او چه حقی دارد که برای بیرونرفتن از منزل من را محدود کند؟ یعنی یک زن متدین حکم شرعی این مسئله را نمیدانست. پس ما باید این آموزشها را تحکیم دهیم.
فروتن: وقتی که علی(ع) و فاطمه(س) در کنار یکدیگر قرار گرفتند پیغمبر گفت: «علی جان تو غلام زهرا باش تا او کنیز تو شود؛ زهرا جان تو کنیز علی باش تا او غلام تو شود» اما متاسفانه این روند در خانوادههای ما برعکس اجرا میشود. یعنی زن میخواهد مرد را غلام خود کند و مرد میخواهد زن را کنیز خود کند. میگویند: «تو خودت را عوض کن تا طرف مقابل عوض شود» اما ما میخواهیم طرف مقابل را عوض کنیم.
اگر خبرگزاری تسنیم میخواهد در بحث خانواده رسالتی را به عهده بگیرد؛ برای تشکیل وزارت زنان و خانواده زمینهسازی کند. در جامعه ما آنقدر مسائل سیاسی به دغدغه ذهنی مردم تبدیل شده که دیگر جایی برای پرداختن به این مسائل باقی نمانده است. اگر یک وزارتخانه بد داشته باشیم بهتر از این است که اصلاً وزارتخانه نداشته باشیم چون میتوانیم آن وزارت را اصلاح کنیم.
انتهای پیام/