حکایت غربت خبرنگار شهیدی که "آوینیگونه" در "ایام روز خبرنگار" آسمانی شد
شهید نهرمیانی، شهید شاخص بسیج رسانه سال ۹۶ شهیدی است که در اوج غربت در ایام روز خبرنگار و ۲۰ مرداد همچون سیدشهیدان اهل قلم در برخورد با مین به درجه شهادت نائل آمد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، هر ساله سازمان بسیج مستضعفین اقدام به معرفی شهدای شاخص هر سال در سطح کشور میکند که امسال نیز همچون روال گذشته شهدای شاخص کشور معرفی شدند و براساس اعلام سازمان بسیج رسانه کشور "شهید علیرضا نهرمیانی" شهید حوزه رسانه استان مرکزی به عنوان شهید شاخص رسانه کشور معرفی شد.
شهید علیرضا نهرمیانی فرزند محمد حسن متولد 8 اردیبهشت 1333 در اراک مجرد و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشتههای اقتصاد و روابط بینالملل از دانشگاه کالیفرنیا آمریکا، مسلط به زبان انگلیسی و سرپرست اداره خبرنگاران خارجی وزرات ارشاد بود.
این شهید بزرگوار به سبب تربیت در خانوادهای متدین که افتخار خادمی قرآن و اهل بیت(ع) را دارند، از ابتدا با محافل قرآنی و هیئتی مانوس شد.
مرحوم محمد حسن نهرمیانی پدر گرانقدر ایشان حافظ قرآن کریم و استاد اغلب چهرههای برجسته قرآنی استان مرکزی بود به طوری که تقریبا تمام اساتید و برجستگان این حوزه در اراک یا به طور مستقیم شاگرد ایشان بودهاند و یا در حضور شاگردان مرحوم نهرمیانی شاگردی کردهاند.
مسجد اکبر و هیئت محمدی واقع در کوچه راستین خیابان امام خمینی(ره) اراک مرکز فعالیتهای قرآنی مرحوم محمد حسن نهرمیانی بود و به طور طبیعی فرزند رشیدش علیرضا هم با شرکت فعال در برنامهها از همین جلسات نور معرفت و ایمان را فرا گرفت.
استاد محمد حسن نهرمیانی تا پایان عمر با برکت 96 ساله خود محافل روزانه قرآنی ویژه آقایان و خانمها را برپا میداشت و دو دوره به عنوان شخصیت قرآنی کشوری معرفی شد و در زمان حیات ایشان دو ویژه برنامه و پس از فوتشان (از سال 1384 تاکنون) 3 ویژه برنامه برای نکوداشت و تجلیل از مقام این استاد قرآن و پدر شهید برپا شد.
مرحوم نهرمیانی به سبب این جایگاه مذهبی، فرهنگی و اجتماعی در استان یک بار در آبانماه 1379 در دیدار نخبگان استان در مصلی بیتالمقدس اراک مورد تفقد مقام معظم رهبری قرار گرفته و دو بار نیز در تهران با ایشان دیدار داشتهاند.
مادر بزرگوار شهید علیرضا نهرمیانی، مرحوم خانم کبری اجتهادی که از خانوادههای اصیل اراکی بودهاند هم در کسوت معلم قرآن جلساتی را برای خانمها داشتهاند.
از نکات مهم در زندگی مشترک مرحوم حاج محمد حسن نهرمیانی و همسر گرانقدر وی علاوه بر ایمان، مردمداری و تلاش برای برطرف کردن مشکلات مردم (از جمله تهیه جهیزیه و برطرف شدن موانع ازدواج) بود، به طوری که نقل شده که این خانواده علاوه بر اهمیت بسیار به صله رحم، همواره درب خانه خود را به روی آشنا و غریبه باز گذاشته، سفره پذیراییشان گسترده و منزلشان محل رجوع مردم بوده است.
بنابراین علیرضا هم در سایه این خانواده قرآنی، خوش برخورد و مهربان تربیت شد، به گونهای که خوش خلقیاش از برجستهترین خاطراتی است که اطرافیانش نقل میکنند.
علیرضا با دریافت مدرک دیپلم در شهر اراک، در سن 18 سالگی برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شده و تا 28 سالگی در آنجا زندگی کرد، در آمریکا با تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا، عضو انجمن اسلامی دانشجویان بود و از جمله کارهای مهم وی و دوستانش انتشار نشریه «ندای حق» بود.
این نشریه (ماهنامه یا هفته نامه) که با امکانات کم و در یک خانه تولید و منتشر میشد، برای دانشجویان سایر کشورها ارسال میشود، به طوری که برادرش که در فیلیپین مشغول به تحصیل بوده نیز این نشریه را دریافت میکرده است.
اما علیرضا نهرمیانی پس از 10 سال با دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای اقتصاد و روابط بین الملل، دوباره به کشور بازگشت تا در سنگری مهم به ادای تکلیف بپردازد، شاید 6 ماه زمان کمی باشد اما انسانهای بزرگ از فرصتهای کوتاه هم بهرههای بسیار میبرند تا خود و جامعه را در راهی که باید حرکت دهند، با توجه به فعالیتهای فرهنگی و رسانهای و تسلطی که علیرضا به زبان انگلیسی داشت این سنگر برای او اداره خبرنگاران خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، جایی که او میتوانست صدای انقلاب و ندای رزمندگان شجاع و مظلوم را به دنیا برساند، این همان نقطهای بود که شهید نهرمیانی پس از 29 سال زندگی با آن عطف به آسمان میشد.
موقعیتی در استان ایلام شهرستان مهران و در تاریخ 20 مرداد 1362 آن گاه که با جمعی از خبرنگاران داخلی و خارجی برای تهیه گزارش از دلاور مردان لشکر اسلام در منطقه عملیاتی والفجر3 حاضر شدند یک مین در نقطه عطف زندگی او را آسمانی کرد تا کهکشان انقلاب اسلامی ستارهای درخشان از اصحاب رسانه را در خود جاودان بدارد.
شهید علیرضا نهرمیانی در گلزار شهدای اراک قطعه دهم ردیف سوم مزار سوم با چهرهای مهربان نظارهگر من و توست و این البته ظاهر ماجراست زیرا به قول سید شهیدن اهل قلم «عالم محضر شهداست، اما کو محرمی که این حضور را دریابد و در برابر این خلا ظاهری خود را نبازد» و ما هرگاه یادش میکنیم از او و همه شهدا یاری میخواهیم تا در جهاد کبیر و جهاد اکبر یاریمان کنند تا خود را نبازیم.
خبرنگاران خبرگزاری تسنیم استان مرکزی در آستانه روز خبرنگار با دعوت از خانواده شهید نهرمیانی، زندگی با برکت شهید نهرمیانی را در مصاحبهای تفصیلی به گفتوگو نشستند.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با "حامدی نهرمیانی" پسرعموی شهید شاخص بسیج رسانه در سال96 در زیر میآید:
تسنیم: با توجه به روز خبرنگار و اینکه علیرضا نهرمیانی شهید شاخص رسانه است،گزارشی پیرامون زندگی این بزرگوار ارائه دهید.
نهرمیانی: بهسبب اینکه خبرگزاری تسنیم نخستین خبرگزاری بود که پیرامون این موضوع فعالیت میکند لازم است از شما و تیم خبرگزاری تسنیم تشکر کنم.
لازم میدانم در ابتدا چکیدهای از سابقه خانوادگی این شهید بیان کنم، شهید نهرمیانی فرزند سوم مرحوم محمدحسن نهرمیانی که از اساتید بزرگ استان بهشمار میرود است، کسی که حدود 70 سال در راه نشر فرهنگ قرآنی تلاش کرد، شهید نهرمیانی علاوه بر اینکه بهعنوان شهید شاخص رسانه شناخته شدهاند فرزند شاخص هم بوده و دارای ویژگیهای پسندیدهای مانند وقتشناسی، ایمان، خانوادهدوستی، نجابت و تعهد بودند.
تعهد ویژگی بود که سبب شد این شهید در مهمترین مراحل زندگی خود که مشغول تحصیل در آمریکا بودند، با شروع جنگ، به منظور پاسداری از عقاید خود به ایران بازگردند و پس از رسیدن به ایران به عنوان سرپرست اداره خبرنگاران خارجی وزارت ارشاد مشغول به فعالیت شوند.
با وجود اینکه این شهید دارای تحصیلات بالا و خانواده فرهیخته بودند اما متاسفانه از این شهید بهعنوان شهید گمنام یاد میشود، همچنین اسنادی از این بزرگوار موجود بوده اما هیچ عکس یا خاطرهنوشتهای منتشر نشده است و انتظار داریم سازمانهای مرتبط این کملطفی را جبران کنند و همانطور که میدانید شهادت نهرمیانی دارای انعکاس جهانی بود که هم در روزنامههای داخلی و هم در رسانههای خارجی اخباری منتشر شد اما متاسفانه این موضوع ادامه پیدا نکرد.
تسنیم: فکر میکنید مهمترین عاملی که سبب برگشتن این بزرگوار با داشتن شرایط تحصیلی مطلوب به ایران شد چه چیزی بود؟
نهرمیانی: این ذات نیکو به سبب سابقه خانوادگی این بزرگوار بود که براساس تحقیقات انجام شده نهرمیانی حدود 10 سال ایران حضور نداشتند.
این بزرگوار دارای یک خانه بودند که از این خانه در راستای اهدافی مانند ترویج دین و اخلاق استفاده میکردند که به شکل نامحسوس و پنهانی در این مکان مشغول جمعآوری جهیزیه و امکانات برای برخی افراد نیازمند بودند.
شهید نهرمیانی به شکل مستمر کلاس قران برگزار میکردند و با وجود مشغلههای خود در جلسات ختم شرکت و تعدادی آِیه قرآن تلاوت میکردند و خود را موظف میدانستند که در جمعهای مردمی، شادی و غم مردم شرکت کنند و یکی از افتخارات این بزرگوار این بود که دهها سال بدون هیچ چشمداشتی در راه قرآن و فرهنگ قرآنی قدم برداشتند و یکی از توصیههای ایشان این بود که مردم قرآن و اهلبیت را مایه رزق و روزی خود قرار ندهند.
با توجه به اینکه من در زمان حیات شهید نهرمیانی سن کمی داشتم ارتباط ما به چند دیدار مختصر محدود بود اما بهدنبال صحبتهای اطرافیان متوجه شدم یکی از نگرانیهای شهید نهرمیانی دغدغههای معمولی مردم بود و در هر شرایطی بهدنبال کمک به نیازمندان بودند.
شهید نهرمیانی با وجود اینکه که در خانواده خوبی بزرگ شدند شرایط مالی مطلوبی نداشتند و در زمان تحصیل هم مشغول به کار بودند و همیشه از این شهید به نیکی یاد میشود، زمان سفر نخستین چیزی که در کیف خود قرار میدادند جانماز و سجاده خود بود که به نقل یکی از همکلاسیهای آن بزرگوار، شهید نهرمیانی هیچوقت نماز را فراموش نمیکردند و وظایف دینی خود را مانند روزه و غیره با جدیت تمام ادا میکردند.
شهید نهرمیانی پیش از تحصیل خود در آمریکا فعالیتهای مذهبی زیادی داشتند و در زمان تحصیل هم با هزینههای شخصی دارای یک نشریه و ماهنامه به نام ندای حق بودند.
تسنیم: آیا خانواده شهید نهرمیانی هم با مشکلاتی که معمولا خانوادههای شهدا مطرح میکنند مواجه هستند؟
نهرمیانی: در این زمینه لازم میدانم خاطرهای را که هیچگاه فراموش نمیکنم برای شما تعریف کنم، این موضوع را خصوصی عرض میکنم، بعد از ظهر روز ختم این شهید از بنیاد شهید مبلغی به خانواده نهرمیانی ابلاغ شد که به برخورد تند پدر این بزرگوار منتهی شد و خانواده شهید نهرمیانی هیچگونه توقعی نداشتهاند.
تسنیم: با توجه به اینکه شهید نهرمیانی از شهیدان رسانه هستند آیا به مناسبتهای مختلف بهویژه مناسبتهای مرتبط با رسانه، سر مزار این شهید مراسم یادبودی برگزار میشود؟
نهرمیانی: خیر، با وجود اینکه مراسم تشیع جنازه با شکوهی هم در تهران و هم در اراک برگزار شد اما به استثنای چند مورد اکنون از سوی هیچ نهادی مراسم یادبودی برگزار نمیشود.
گفتوگو از مبین جلیلی، ژیلا براتعلی
انتهای پیام/