ماجرای عشق پوتین به فیلمهای جاسوسی/ رئیس جمهور روسیه چگونه به کا.گ.ب پیوست؟
پدرم برای من تعریف می کرد که وقتی با پدربزرگ به آن جا می رفته است، او استالین را از دور به پدرم نشان می داده است. این تنها چیزی است که می دانم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در قسمت قبل مقدمه ای در مورد مصاحبه های الیور استون با پوتین و نیز بخش اول مصاحبه این دو منتشر شد. قسمت دوم این مصاحبه در مورد نحوه پیوستن پوتین به کا.گ.ب و نیز خاطراتی از پدربزرگش است که در ادامه خواهید خواند:
استون: خاطره ای از پدربزرگت داری؟
پوتین: نه او چیزی به من نگفت، با این حال راستش را بخواهید من بخشی از کودکی ام را در مسکوابلست گذرانده ام که در آن زمان لنینگراد نام داشت. در تابستان اما برای دیدن پدربزرگم که بازنشسته شده بود چند هفته ای پیش او می رفتم. اوهم چنان جایی زندگی می کرد که پیش از بازنشستگی در آن کار می کرد. پدرم برای من تعریف می کرد که وقتی با پدربزرگ به آن جا می رفته است، او استالین را از دور به پدرم نشان می داده است. این تنها چیزی است که می دانم.
ماجرای ولگردیهای جوانی آقای رئیسجمهور را اینجا بخوانید
داستانی عجیب از پدربزرگ پوتین
استون: ما اشتراکاتی با هم داریم. پدربزرگ مادری من سرباز فرانسوی در جنگ جهانی اول بوده است. او هم چنین آشپز هم بوده است. داستان های بسیاری از جنگ برایم تعریف کرده است.
پوتین: بله، مادرم برای من از جنگ اول گفته است، داستان هایی که خود او نیز از پدرش شنیده بود. یک داستان کاملا عجیب از نظر انسانی از وی به خاطرم مانده است. پدربزرگم، احتمالا در جبهه جنوب زمانی که در جنگ سنگر به سنگر جریان داشته است، می بیند که یک سرباز اتریشی به سوی او نشانه رفته است، با این حال پدربزرگم قبل از این که اتریشی بتواند شلیک کند به او شلیک می کند و او به زمین می افتد. اما هم چنان زنده می ماند ولی به خاطر خون ریزی در آستانه مرگ قرار داشته است. پدر بزرگم به سمت او می رود و با کمک های اولیه ای که داشته است جراحات او را می بندد. پدربزرگم به اطرافیان او گفته بود که اگر به سمت من نشانه نمی رفت من به او شلیک نمی کردم. گویا سرباز اتریشی از دیگر سربازان جدا شده بود.فارغ از کشوری که من و تو از آن می آییم، هر دو انسان هستیم و مانند هم و آن ها نیز مردمی عادی بوده اند.
استون: همانند جنگ روسیه، جنگ فرانسه نیز جنگی خونبار بود.در جنگ جهانی اول50 درصد از جوانان بین 17 تا 35 سال یا کشته و یا مجروح شدند.
پوتین: درست است.
ماجرای رفتن به دانشکده حقوق
استون: وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل شدید، یک راست به دانشکده حقوق رفتید؟ سیستم آموزشی روسیه این گونه است؟
پوتین: بله درست است، وقتی من از دبیرستانم در لنینگراد فارغ شدم، مستقیما به دانشگاه لنینگراد رفته و خواندن حقوق را شروع کردم. پ
استون: و در سال 1975 فارغ التحصیل شدید؟ همان سالی که به عنوان وکیل با همسرتان آشنا شدید.
پوتین: این مساله مربوط به 7 سال بعد است.
استون: پس از آن شما در سال 1975 به کا.گ.ب پیوستید؟
پوتین: بله. در واقع در سیستم دانشگاه شوروی وقتی شما فارغ التحصیل می شدید باید به جایی که می گفتند می رفتید.
استون: اوه! یعنی گزینه ای دیگر نداشتی؟
پوتین: برایت تعریف می کنم. من مجبور به رفتن به جایی شدم که علاقه داشتم! من به خاطر علاقه ام برای کار کردم در کا.گ.ب بود که وارد دانشکده حقوق شدم. زمانی که دانش آموز بودم به دفتر کا.گ.ب در لنینگراد رفتم و پرسیدم چه کار کنم تا بتوانم به این سازمان بپیوندم. یکی از کارکنان آن جا به من گفت که باید تحصیلات تکمیلی داشته باشم و بهتر است در رشته حقوق درس بخوانم. دلیل این که من به دانشکده حقوق وارد شدم همین بود. با این حال از آن زمان تا وقتی که وارد شدم دیگر کسی من را نمی شناخت و من هم دیگر رابطه ای نداشتم و زمانی که وقت مشخص شدن مقصد کاری ام رسید، با کمال تعجب دیدم دقیقا به کا.گ.ب فرستاده خواهم شد.
عاشق فیلم های جاسوسی بودم!
استون: شما عاشق فیلم های شوروی در مورد کا.گ.ب و سیستم امنیتی بودید.
پوتین: دقیقا
استون: با بازیگری تیخونوف و جرج.
پوتین، کاملا درست است. عاشق فیلم ها و کتاب های این چنینی.
منبع:فردا
انتهای پیام/