معطوف ارکان تنش منطقهای بمانیم
"بعد از آنچه در لبنان و حتی در سرزمینهای اشغالی رقم خورد همه نشانهها از آن حکایت دارد که دیگر اسرائیل از سیاست تهاجمی و ارعابکننده کاملاً مأیوس شده است."
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در یادداشتی با عنوان معطوف ارکان تنش منطقهای بمانیم نوشت: بعد از آنچه در لبنان و حتی در سرزمینهای اشغالی رقم خورد همه نشانهها از آن حکایت دارد که دیگر اسرائیل از سیاست تهاجمی و ارعابکننده کاملاً مأیوس شده است. لذا واشنگتن برای ایجاد تغییر در موقعیت متزلزل صهیونیستها، بحرانآفرینی و تنشزایی طولانی مدت در منطقه را بهترین راه دورساختن آنان از کانون توجه متنفران از نژادپرستان میبیند. اما الزامات استراتژی ایجاد تنش مستمر در میان کشورهای اسلامی چیست؟ شاید تصور شود بدون شناخت این الزامات بتوانیم نقش تعیینکنندهای در صیانت از منافع ملی و ارزشهای انسانی و اسلامی داشته باشیم، که چنین نیست.
آمریکا برای ایجاد تنش دراز مدت، گروههایی را مستقیم و غیرمستقیم سازماندهی کرده و در قالب جنگهای فرقهای و در پوشش گفتمانهای متفاوت از اسلام منازعات کاذبی را سامان داده است. از آنجا که این منازعات میبایست زمینه حضور نظامی را در کشورهای مختلف فراهم میساخت واشنگتن تا کنون ناگزیر از موضعگیریهای سطحی علیه گروههای خودساخته بوده است؛ به عبارت دیگر حضور نظامی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم در کشورهای مهم منطقه اگر تا سالها نیز به درازا بکشد جز برخی اقدامات محدودکننده نمایشی را در این ارتباط شاهد نخواهیم بود، کما اینکه تا کنون شاهد نبودهایم و برعکس، هر زمان این گروههای مسلح در معرض تهدید جدیدی قرار گرفتهاند( به ویژه در سوریه و حتی عراق) عملیاتهای نظامی از جانب آمریکا و حتی اسرائیل برای تغییر شرایط به نفع آنان به وقوع پیوسته است؛ بنابراین اولین الزام برای ایجاد تنش درازمدت، حضور فیزیکی آمریکا در منطقه است تا بتواند نقش دوگانهای را ایفا نماید.
دوم محوریت داشتن واشنگتن در اقدامات ادعایی علیه تروریسم.
سوم مخدوش نمودن حاکمیت ملی کشورهای منطقه تا حد تجزیه. چهارم وادار کردن این کشورها به عادیسازی و علنیسازی روابط با اسرائیل، چنان که امروز دیگر ترکیه، عربستان، قطر و... روابط همهجانبه خود با صهیونیستها را پنهان نمیسازند. پنجم فشار همهجانبه وارد کردن به کشورها و نیروهایی که با بازی دوگانه آمریکا مخالفند و به آن نمیپیوندند.
متأسفانه برخی فعالان سیاسی داخلی بعضاً محورهای پنج گانه مذکور را چندان دقیق نمیپندارند. تهاجمی که شش سال پیش به سوریه صورت گرفت تا حاکمیت ملی آن را در هم ریزد نقطه عطفی در تحولات منطقه براساس تنشآفرینی طولانیمدت بود.
متأسفانه در آن ایام رئیس دولت وقت آقای احمدینژاد مسائل سوریه را داخلی میدید و با تلاش ایران برای جلوگیری از برهم ریختن حاکمیت ملی یا تجزیه این کشور بهشدت مخالفت مینمود. نقطه مقابل او مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی نیز بر همین منوال میاندیشید و بارها با سیاست نظام در این زمینه به مخالفت علنی پرداخت، هرچند بعدها که نقش اسرائیل و آمریکا در این زمینه آشکارتر شد این دو شخصیت کمتر بر مواضع اولیه خود تأکید ورزیدند، اما نفس چنین ضعف تشخیصی در نزد مدعیان عرصه سیاست، حکایت از پیچیده عمل کردن عاملان ایجاد تنش درازمدت داشت.
همچنین چهرههایی از دولت یازدهم بهکرات بهخصوص در محافل خصوصیتر از ضرورت همکاری با آمریکا برای مقابله مؤثرتر با تروریسم سخن به میان میآوردند که این نیز از عدم شناخت ساختارهای نظام حاکم بر جهان سرمایهداری حکایت میکند.
خوشبختانه ایران در سالهای گذشته علیرغم همه این موانع، نقطه ثقل سیاست خود را بر جلوگیری از شکلگیری پایگاهی برای گروههای مسلح هدایت شده توسط حامیان صهیونیسم قرار داده و به اعتراف همگان توانسته است ائتلافی را در این زمینه شکل دهد و طراحان تنش درازمدت را دچار نگرانی جدی سازد.
افزایش فشارها بر تهران و ایجاد تنشهای موازی هیچ کدام نتوانسته است ایران را از تشخیص دقیقش منحرف سازد. ایران به جای اینکه پاسخ عربستان یا برخی عوامل فرعی دیگر تنشزایی را بدهد، پایهها یا به عبارتی ارکان ضروری برای ایجاد بحران آفرینیهای درازمدت را هدف گرفته است. این بدان معناست که موشکهای ایران، در آستانه روز قدس، صهیونیستها را از ابزاری محروم میسازد که میخواستند در پناه آن سنگر بگیرند و اکنون سکوت واشنگتن در برابر اقدام ایران در ضربهزدن به داعش بسیاری از حقایق را برای افکار عمومی روشنتر میسازد.
مگر آمریکا در ژنو به مبارزه با داعش متعهد نشده بود؟! حتی اگر حملات این کشور علیه ارتش سوریه در حال نبرد با داعش را نادیده بگیریم سکوت در قبال حمله مستقیم ایران به گروهکی که بر اساس توافقنامه ژنو همه کشورها باید با آن مقابله کنند نشان از عقبه برنامهریزی منطقهای دارد؛ لذا جا دارد همه مسلمانان و همه آزادیخواهان در روز قدس یک بار دیگر نفرت خود از صهیونیسم و جنایاتی که برای استیلای آن بر منطقه تحمیل میشود را با فریادی رسا اعلام دارند.
انتهای پیام/