عافیت نشینی وزارت ارشاد تا پرورش افشین!
موضوعات مطرح شده در جلسه دیروز ، بیش از هر چیز عافیت نشینی وزارت را به رخ کشید؛ افشین پرورش در عدم شفافیت موزه هنرهای معاصر چاشنی دروغهایش را به مدارکی مستند زده و فقط خود مسئولین موزه او را باور دارند.
باشگاه خبرنگاران پویا - حسین نظرعلی
پس از لغو قطعی ارسال آثار گنجینه که با رو سروصدای زیاد همراه بود و واکنشها را در میان داشت دیروز برای نشستی به موزههنرهای معاصر رفتیم. پس از نشست خبری نمایشگاه مربوطه؛ علی محمد زارع رئیس وقت موزه هنرهای معاصر و محمدرضا کارگر مدیر موزهها ماندند تا پاسخگوی هزاران سؤال مطرحشده باشند.
برای روشن شدن کمی از گذشته میگویم: بیش از یک سال پیش وزیر امور خارجه آلمان در بازدید از موزه هنرهای معاصر خواستار برپایی نمایشگاهی در برلین و رم شد. این خواسته به تفاهمنامهای میان مجید ملانوروزی رئیس وقت آن زمان موزه و موزههای برلین و رم بدل شد. تفاهمنامهای که زمان اجرای آن آذر سال گذشته بود. از سال گذشته خبرنگاران و صنوف با مطرحکردن سؤالهای دائمی و بیانیه در زمانهای حساس سعی کردند از امنیت آثار ارسالی و بازگشت آن مطلع شوند، چراکه در آن زمان مدارک زیادی مطرح دال بر به نام فرح دیبا بودن آثار و یا عدم کارشناسی دقیق آثار مطرح بود. البته همه این سؤالات تا جایی بیپاسخ ماند که همه تصمیم گرفتند مانع این عمل شوند و البته وزیر جدید ارشاد (سید رضا صالحی امیری) عافیت را به موضوعاتی که خواهم گفت ترجیح داد و موضوع ارسال آثار گنجینه را منتفی کرد.
عافیت نشینی در زمان خطر!
موضوعات مطرح شده در جلسه دیروز ، بیش از هر چیز عافیت نشینی وزارت را به رخ کشید! در این جلسه که بسیاری از مسائل برای اولین بار مطرح میشد؛ خبرنگاران پاسخ برخی از پرسشهایشان را گرفتند.
دیروز در صحبتها مطرح شد که «اگر امروز تجاوزی به کشور ما بشود همان جور که ما وظیفه شرکت در دفاع از کشور را داریم حضور در چنین نمایشگاههایی نیز برای حفظ سابقه فرهنگی برعهده تکتک ماست و تاریخ به خاطر پیامدهای لغو ارسال این آثار ما را نخواهد بخشید.»
این صحبتها را مدیران فرهنگی مطرح میکردند که از زیرشاخههای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی محسوب میشوند؛ در حالی که وزیر فرهنگ، بدون توجه به این موضوع از روی سرکار آمدنش با ارسال آثار همانند ما مخالف بود. حال مسئله اینجاست که در همین جلسه مشخص شد دلایل مخالفت وزیر با قشر هنری و خبرنگاران هنر فرق میکرده است. در جلسه دیروز بلاخره و پس از پایان تمام اتفاقات زارع رئیس موزه هنرهای معاصر سندهای آثار گنجینه و لیست آثار را به نمایش گذاشت. معنی کردن این مسئله سخت نیست که این سندها قطعاً در اختیار وزیر ارشاد بوده است ولی او هم مانند مدیران قبلی موزه و یا دیگر مسئولین مربوط به خود زحمت نداده تا کسی را مطلع کند. البته این سکه روی دیگری نیز دارد؛ روی دیگر این سکه این است که شاید وزیر ارشاد اصلاً اسناد را ندیده باشد.
به اسناد منتشره از طرف زارع و جلسه دیروز که بازگردیم؛ محمدرضا کارگر حتی در میان انتشار این اسناد نیز با صدای بلند مخالفت خود را با دیده شدن اسناد اعلام میکرد و معتقد بود این که لیست آثار و سندهایشان هست یا نیست به کسی ربط ندارد. البته نباید از حق گذشت و باید گفت زارع در این میان چندین بار حرفهای کارگر را با این جمله که شما از خود کشور و دلسوز کشور هستید قطع کرد و درستترین کار ممکن یعنی نمایش سندهای گنجینه را انجام داد. تا سرانجام خبرنگاران به دیدهای خود ایمان بیاورند و متوجه شوند به این فکر بیفتند که تا امروز چرا وزیر و دیگر مسئولین مربوط اسناد را نمایش نداده بودند!
در نشست دیروز دو چیز به نمایش گذاشته شد: اول سند آثار گنجینه که سالها گفته میشد؛ به نام موزه نیست. دوم لیست دقیق آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر که بارها از زبان خود مسئولین موزه گفته شد که لیست دقیقی در این مورد وجود ندارد و از طرفی کامران دیبا لیست را جلوی دوربین یک مستند به نمایش گذاشته بود!
سندها نمایش دادهشد؛ چون ...
اما چه شد که مسئولین موزه در نهایت اسناد را مقابل دیدگان خبرنگاران و کارشناسان آوردند؟
سؤالی که مطرح شد پاسخی واضح دارد که باز هم در صحبتهای رئیس موزه در نشست دیروز مطرح شد. پس از منتفی شدن موضوع ارسال آثار گنجینه به دلیل حجم وسیع اعتراضات، دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کشور برای انتقال آثار گنجینه از سطح گالریهای موزه به محل گنجینه که یک انتقال درون ساختمانی است حاضر شدند و این مسئله اصلاً به طبع مسئولین موزه خوش نیامده بود و در نهایت فشارها باعث شفافسازی شده بود.
اینکه مسئولین تا امروز سندها را نشان کارشناسان و اهلش نداده بودند به کنار! کمیهم باید از فردی صحبت کرد که شاید برای اولین بار دغدغه حراست از آثار گنجینه را به افراد جامعه تزریق کرد اما روز به روز هدفش مشخصتر میشود. او کسی نیست جز افشین پرورش!
افشین خان!
افشین خان خود را یک خبرنگار-محقق میداند و بارها در سطوح مختلف برای ارسال آثار گنجینه ابراز نگرانی کرده است و گاهی در میان نگرانیهایش چاشنیهای دروغناک ریخته تا اشک همه ما را در بیاورد. آنچه در نشست دیروز مشخص بود این است که جز خبرنگاران، بقیه حتی رئیس موزه هم تفکیک موضوعات را از هم خوب انجام ندادهاند و فکر میکنند، همه حرفهای افشین خان مردم را شستشوی مغزی میکند. البته خبرنگاران به خوبی در نشست دیروز پاسخ این مسئله را دادند و مشخص شد که کسی حرفهای افشین را قبول ندارد و فقط مستندات مطرح شده مورد نظر کارشناسان است.
البته بعد از این متن، قابل پیشبینی خواهد بود که پرورش نویسنده را دستنشانده بخواند. این رفتاری است که افشین خان با همه مخالفان میکند. او پشت پردهای از مسائل مختلف قایم شده و اصلاً دوست ندارد کسی این پرده را کنار بزند. البته به دلیل رابطهای افیشن پرورش داخل موزههنرهای معاصر، میتوان گفت او میتواند بسیار باور پذیر باشد.
رابطهایی که این روزها از درون موزه خبر میدهند که تعمیر کولرهای موزه در چند روز گذشته باعث شده حسابی روی آثار گنجینه خاک بنشیند و این موضوع در چند روز آینده توسط رسانهها پیگیری خواهد شد.
اما آنچه دست افشین پرورش را برای افرادی که هنوز او را نشناختهاند رو میکند! چند پست اخیر او در کانال شخصیاش است. افشین بعد از نشست دیروز که زارع در آن با نمایش سندها، بهترین کار را انجام داد؛ حالا مدام زارع را میکوبد! افشین پرورش که خیالش برداشته که قدرت کنترل افکار عمومی را در اختیار دارد. شفافیت اینچنینی به طبع افشین خوش نیامده، چرا که در فضای شفاف افشین نمیتواند به اهدافش برسد! پس او سعیدارد نگاهها را به سمت رئسی جدید موزه هنرهای معاصر ببرد که و او را از دور خارج کند تا همان مسئولان غیر شفاف روی کار بیایند و افشین بتواند روی دور بماند.
اینجاست که میتوان حرف کارگر در نشست دیروز را درست معنی کرد. وقتی او میگوید مدیران باید تا لحظه آخر از کار درستشان پاسداری میکردند و نمیگذاشتند نمایش فرهنگ کشور به جهان متوقف شود؛ یعنی آقای وزیر، آقای معاونت هنری و همه مسئولان سابق و اسبق موزه،باید موضوع را مدتها قبل شفافسازی میکردید تا با اصلاحات لازم و در مسیر درست شاید ارسال آثار گنجینه هم ممکن میشد!
انتهای پیام/