خوانندهی «کبیر» درباره احتمال ممنوعالکاریاش سخن گفت/ کبیر را در آمریکا نساختهام
بنیامین بهادری در کنفرانسی اینترنتی به حاشیههایی پاسخ داد که برای قطعهی «کبیر» پیش آمده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شب گذشته یکشنبه 21 خرداد 1396، بنیامین بهادر خواننده موسیقی پاپ در کنفرانسی آنلاین و اینترنتی به پرسشهای خبرنگاران دربارهی تازهترین اثری که منتشر کرده پاسخ داد. بهادری در روزهای گذشته قطعهی «کبیر» را منتشر کرده که حساسیتهای بسیاری را برانگیخته است. از یک طرف دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیانیهای صادر کرده که هیچ مجوزی برای این قطعه صادر نشده و تمام مسئولیت این اثر را به گردن بنیامین بهادری انداخته است. از سوی دیگر هم قاریان قرآن و مداحان واکنشهایی اغلب منفی به قطعهی «کبیر» داشتهاند.
«کبیر» اثری است که بخشهایی از دعای «جوشن کبیر» در آن با همراهی موسیقی خوانده میشود. در ادامه توضیحهای بنیامین بهادر درباره مسائلی که قطعهی «کبیر» به وجود آورده را میخوانید:
نخستین آثار مذهبی که خواندم مجوز انتشار نگرفتند / «کبیر» را افراد مذهبی اسم و رسمدار تایید کردند
این مدل آثار آسمانی مال امسال و پارسال نیست. با اولین اثری که اسم بنیامین با آنها مطرح شد آثاری بودند که مضامین مذهبی داشتند و آسمانی. ما با موسیقی آنها را اجرا میکردیم. آن آثار که تم مذهبی با زبان فارسی داشتند مثل «عموم ابوالفضل»، «آقام آقام»، «بوی محرماش میاد» در قالب آلبومی به نام «ماه مهربان» قرار بود به صورت رسمی منتشر شود. این آلبوم با صدای من برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد رفت و هیچکدام از آثار مجوز انتشار نگرفتند. آثاری که عمدتا در فضایی آرام بودند و تنها چند اثر از آن آلبوم به صورت ریتمیک تولید شده بودند. هیچ کدام از آن آثار مجوز انتشار نگرفتند و همه آثار رد شدند. بعد که آثار بعدی من مطرح شد و مورد توجه قرار گرفتند، قطعات آن آلبوم «ماه مهربان» در فضای موسیقی پخش شد و ما هیچوقت نفهمیدیدم آن آثار چطور و از کجا لو رفتند. بارها هم به صورت شفاهی و کتبی به این موضوع اعتراض کردیم و اعلام کردیم که این اتفاق باعث به وجود آمدن نوعی تناقض در بین مخاطبان موسیقی میشود و آنها ذهنشان مخدوش میشود که بنیامینی که عاشقانه میخواند، چطور در این فضاهای مذهبی فعالیت کرده؟ آن زمان به آثار مذهبی من مجوز نداده بودند و بعد که بقیه کارها شنیده شد، به یک باره دیدیم که آن کارها هم در فضای موسیقی لو رفت و این واقعا برای من عجیب بود. هر چه پیگیری کردم نفهمیدم که آن آثار از کجا به بیرون نشت کرده.حرفم این است که آن زمان هم کسی حاضر نبود این سبک کاری را گردن بگیرد و به دلیل حساسیتها و عرف اجتماعی، این موضوع بایکوت شد. من تجربه این قطعات را دارم. همیشه در زمان انتشار آنها از آنجایی که فرم جدید و جذاب است، شاید برخی به لحاظ اعتقاد احساس کنند که به مضامین مذهبی توهینی شده. یا برعکس، از فرم جدید ارائه این قبیل آثار آسمانی استقبال نمایند.
من پیش از انتشار قطعه «کبیر» این اثر را برای بسیاری از مسئولین و افراد مذهبی اسم و رسم دار و قابل احترام فرستادم و از آنها نظر خواستم. بارها و بارها با هم گپ زدیم. قابل پیش بینی بود که عدهای نسبت به این اثر گارد خواهند گرفت و حتی سعی تخریب و اتهام زنی خواهند کرد. اولا اینکه هیچ ایراد و اشکال فنی و فقهی درباره عدم اجرای ادعیهها با موسیقی وجود نداشته و ندارد. این دعا، دعایی معنوی است و هزار و یک اسم خدا را برمیشمرد.
شنیده شدن یا شنیده نشدن این آثار مهم نیست / شاید من کارم را بلد نیستم
من هیچکدام از این آثار را بلافاصله بعد از یک اتفاق اجتماعی نساختهام. یعنی اینگونه نبوده که مثلا من قطعه «اذان صبح» را فردای حادثه پلاسکو ساخته باشم و همان روز منتشر کرده باشم. این آثار در طول سال تهیه و تولید شدهاند و به مرور نسبت به انتشار آنها اقدام میکنم. اینکه این اثر مورد استقبال نبود و موفق نشد، باید بگویم که موفقیت برای یک اثر و یک آرتیست دو حالت دارد. یعنی یک اثرمیتواند در همان روز انتشار به یک باره بگیرد و موفق شود و حالت بعدی هم اینگونه است که در گذر زمان به آن نتیجهای که مدنظر است، برسد. این قبیل آثار از آنجایی که برخی گروهها در جامعه ما مخالفتهایی با آنها دارند، باعث میشود کمتر به شیوه عادی پخش شود و همین مخالفتها و بایکوتها باعث میشود آن طور که باید و شاید به گوش مردم نرسند. من اعتقاد دارم شنیده شدن یا نشنیدن این آثار زیاد مهم نیست. چون این آثار جزئی از اعتقادات قلبی من هستند و اصلا شاید من کارم را بلد نیستم و نمیتوانم آن آثار را جوری بخوانم که حق مطلب ادا شود. این یک حرف است که من کارم را زیبا انجام ندادهام، ولی در نقطه مقابلش این است که من این کار را غلط انجام میدهم. بحث اول به زیبایی شناسی من ربط دارد و میزان مخاطب شناسی من و در دورههای مختلف جوابهای متفاوتی هم گرفتهام. ولی من هنوز مشغول برانداز بخش دوم نگاه اجتماعی به این آثار هستم. هنوز در حال ثابت کردن غلط بودن یا نبودن اجرای این آثار از لحاظ قوانین فقهی و اجتماعی هستم و هنوز با این بخش از ماجرا درگیرم.
دفتر موسیقی حاضر نشد قطعه «کبیر» را رسما رد کند
بگذارید من یک بار تاریخچه قطعه «کبیر» را بازگو کنم. این قطعه سال 93 ساخته شده و همان موقع رایزنی شده که به صورت تک قطعه منتشر شود. مسئولان ارشاد به صورت تلفنی گفتند که صبر کنیم. وقتی آلبوم 94 در ابتدای سال 94 برای انتشار به ارشاد فرستاده شد، این قطعهی «کبیر» هم در میان آثار آن آلبوم بود. آن زمان مدیر دفتر موسیقی به من زنگ زدند و گفتند من این قطعه عربی را از سی دی که فرستادهاید درمیآورم. درواقع به ما گفتند سی دی دیگری بفرستید که این قطعه عربی در آن نباشد. من علت را پرسیدم و گفتند چون میخواهیم به شورا بدهیم. من گفتم چه اشکالی دارد که همین قطعه را هم به شورا بدهید؟ و به من گفتند این قطعه الان مناسب انتشار نیست. من همان موقع این حرفها را زدم و گفتم بلاخره این کار ساخته شده و اگر نظر شما اسلامی و شرعی بودن این کار است، بلاخره من هم مسلمان هستم و خانواده مسلمانی دارم و حتما درمورد آن سوال کردهام و میدانم کلیات آن اشکالی ندارد و فقط ممکن است انتشار این اثر اعتراضهایی را در پی داشته باشد. حالا شما کار را به شورا بدهید و فوقش کار را رد میکنند. بلاخره شما ساز و کاری دارید که باید براساس آن عمل کنید یا اینکه خود شما به عنوان مسئول مستقیم این کار را رد کنید. یعنی نامهای بزنید که این قطعه رد شده است. قبول نکردند و به من گفتند که نمیتوانند کار را به شورا بدهند. البته دلیل فنی داشتند و میگفتند اگر این کار را کپی کنند و به شورا بدهند و رد بشود ممکن است همین کپی کار پخش بشود و چون حساسیت اثر بالا است ممکن است بیرون بیاید. نظر آنها این بود که ممکن است جامعه را ملتهب کند و حاشیه داشته باشد. من خواستم کتبا برای من بنویسند ولی قبول نکردند.
من از آن جا بیرون آمدم و به سراغ مدیر بالا دستی ایشان رفتم که سلام و علیک گرمی باهم داریم. همان موقع به ایشان گفتم و قطعه را برایشان فرستادم و ایشان شنیدند و به من قول دادند که کمک کنند و گفتند که چه راهی برای انتشار آن میتوانیم پیدا کنیم. هیچ چیزی درمورد اینکه این موسیقی چطور است به من نمیگفتند البته قطعه کبیر که آن موقع به ارشاد دادیم با این قطعه تفاوت داشت و حتی در سال 95 هم من از طریق تلگرام کار را برایشان فرستادم و دوبار هم تنظیمش را عوض کردم. این قطعه ساخت یک شب نبوده است. مجددا من یک ماه پیش تماس گرفتم و با مسئول ارشاد صحبت کردم و گفتم دو سال از ارائه این قطعه به شما گذشته و یک جواب بدهید که «نه»؛ یا بلاخره همین قطعات تک تراکها که ابتدا مجوز نمیگیرد و خودمان هم تجربهاش را داشتهایم که منتشر میشوند و بعدا برای آلبوم و اجرای زنده مجوزش گرفته میشود. ایشان باز هم به من گفتند که دست نگه دار و از من خواستند که کمی تنظیم را تغییر بدهم. شاید راست میگفتند و تنظیمی که کار را به آن ها ارائه میدادم از چیزی که الان منتشر شده ریتمیکتر بود.
تنظیم «کبیر» را یک مکزیکی انجام داده است
حدودا یک ماه پیش من در اینجا قطعه را به یک آقای مکزیکی دادم و به او توضیح دادم که این دعایی است که در فرهنگ و کشور ما برایمان خیلی مقدس است و میخواهیم این کار را به عنوان یک موسیقی بیرون بدهیم. من به آقای مکزیکی موزیسین توضیح دادم که این قطعه ای است که در آن اسمها و صفتهای خدا گفته شده و برای مردممان عزیز و محترم است. ضمن اینکه روی قطعه قبلی که ریتمیکتر بود من به دوستانی که اکثرا مذهبی بودند یا روی بخشی از جامعه شناخت داشتند تماس گرفتم و کار را برایشان فرستادم. بعضیها به قطعاتی از کارهای گذشته من نسبت داده بودند یا حرفهایی زدند که این نسبت به قطعات قبلی من داده شده بود که قطعات شیطان پرستی و امثال آن هاست و بعدا هم ظاهرا تکذیب کردند. من کار را برای آن ها هم فرستادم و مدنظر داشتم که از عواقب بعدی کارم مطلع شوم. من کار را برای همه فرستادم تا هر تستی که لازم است انجام دهیم و همه به اتفاق موافق بودند و میگفتند این قطعه مشکلی ندارد. حتی آدمهای سختگیر هم موافق بودند ولی میگفتند بله احتمالا از بخش دیگر جامعه و آدم های مذهبی اعتراضهایی میشود. همه اینها یک طرف و اتفاق دیگری که افتاده و افراد مذهبی که فکر میکنند شان این کار رعایت نشده را کنار بگذاریم؛ دسته دیگر دقیقا مخالف اینها هستند. یعنی آدمهای عرب ستیز و کسانی که قائل به نوعی تبعیض نژادی هستند هم واکنش نشان دادند. دوستان من گفتند که تو میخواستی کار را منتشر کنی و با اتفاقی که در ایران و جاهای دیگر میافتد یک مقدار جو عرب ستیزی به وجود آمده است.
من وقتی میخواستم کار را منتشر کنم یک شب تا صبح روی آن فکر کردم و دلم برای همه ایرانیها سوخت. این همه عرب زبان و این همه عرب ایرانی داریم. ما به دنیا کاری نداریم و اگر فقط مملکت خودمان را ببینیم و به اتحاد که مهمترین مسئله در کشورمان است توجه کنیم نباید دل هیچکس را بشکنیم. من گفتم ما این همه ایرانی عرب داریم و آن ها چه گناهی کرده اند که با یک جمله و کامنت کلی آن ها هم زیر سوال بروند. با اینکه دوستان صمیمی من مخالف بودند و میگفتند تو هم از این طرف ضربه میخوری و هم از آن طرف مورد انتقاد سنگین قرار میگیری با این حال من کار را منتشر کردم. روی یک طرف من چند سال پیگیری کردم و با آدمهای خیلی مذهبی چک کردم و کار را بالا و پایین کردم. آقایی بود که تحصیل کرده دروس حوزوی در سطح بالایی بود و خودشان به من گفتند که از این قطعه خوششان نمیآید ولی اشکالی هم ندارد. یک وقتی زیبایی شناسی کار مد نظر است و وقت دیگر درست یا غلط بودن کار. ایشان گفتند من نظر خودم را میدهم که به نظر من زیبا نیست ولی غلط هم نیست. مجموع و برآیند همه نظرهایی که پرسیدیم باعث شد این قطعه را منتشر کنم.
تعریف بنیامین از موسیقی مجاز برای دعاهای مذهبی
در خواندن قرآن حساسیت خیلی بالاست و همه توصیه میکنند که این اتفاق نیفتد. ولی در ادعیه گویا مشکلی نیست و فقط تنها نکته این است که راجع به موسیقی آن حرف میزنند. البته اینکه موسیقی مناسبی باشد برای همه نوع موسیقی در نظر میگیریم که همیشه موسیقی مناسب باشد. من برای آن تعریف سادهای دارم. اگر یک موسیقی هرچقدر که ریتمیک و جذاب باشد روی این متون بگذاریم و شما در وقت شنیدن به غیر از آن متن یاد چیز دیگری بیفتید آن ساخت و موسیقی اشکال دارد. ولی وقتی گوش می دهی و به همان متون فکر میکنی و خدایت همان خدا است و یاد خدا به همان اندازه قوی است و احساس میکنی که آن متن را میخوانی اشکالی ندارد. من تجربه ساخت کارهای مذهبی را دارم و قبل از آن برای دوستان معروفی که در ایران نوحه و اشعار مذهبی میخوانند سبکهای مختلفی را ساختم. همیشه این تجربه را داریم که در زمینههای مذهبی هر نوع آوری ممکن است یک موج گسترده از مخالفت را داشته باشد. همه آن چه که امروز به عنوان آداب و رسوم سنتی و اصیل در زمینه آثار مذهبی داریم به فرض اینکه میگویند با این سبکها بخوانید مثل آقای ناظم که یک نوحه خوان و هیئتی معروف بوده و پنجاه سال پیش سبکی را آورده که در دوره خودش همه گفتند که یک بدعت است و همه انتقادی که امروز به امثال من است همان موقع به ایشان داشتند که چرا نوحه را به آن شکل خواندهاند.
امروز همان قطعه پنجاه سال پیش که موج مخالفت زیادی داشت به عنوان مبنای اصیل و سنتی در این زمینه شناخته میشود. این یک تجربه همیشگی در زمینه مذهبی است. هیچکس در این چند روز نبوده که جوشن کبیر را بشناسد و با شنیدن این قطعه دیگر نخواهد جوشن کبیر را بخواند. اساسا اگر با این تعریف کسی پیدا شود باید ریشههای دیگرش را سنجید و ببینیم اشکال کارش از کجاست. ولی آدمهای زیادی هستند که اصلا اسم این دعا را نشنیده بودند و مشخصا نمیدانستند که اسم این دعا جوشن کبیر است و در آن هزار و یک اسم خدا گنجانده شده است. نمیگویم وظیفه ولی عشق ما همین است که اگر چیزی در زمینههای آسمانی و متافیزیکی میدانیم با بقیه جامعه تقسیم کنیم. در این تقسیم کردن گاهی اختلاف سلیقه به وجود میآید. در خانواده خود ما که یک خانواده سنتی و مذهبی است برای این قطعه 50-50 موافق و مخالف داریم. این در جامعه طبیعی است و در مهمترین انتخابات جامعه هم نصف جمعیت موافق و نصف جمعیت مخالفند با اندکی کمتر یا بیشتر. یک موضوعی هم موافقان زیادی دارد و هم مخالفان زیادی دارد و نمیتوانیم آن را رد کنیم. اگر یک عنوان و اسمی چند میلیون مخالف دارد نمیتوانیم بگوییم کلا نباشد و قطعا چند میلیون موافق هم دارد. این مدل کارها همین گونه است ولی چون در ابتدا تعداد مخالفان آن زیاد است و معمولا گارد تند و افراطی دارند بیشتر به چشم میآیند.هم آدمهایی که مذهبی هستند و با تعصب یا دلسوزی میخواهند دفاع کنند صدایشان را بلند میکنند و هم آدمهایی که به نوعی تبعیض گرا هستند و ضد عرب هستند و با یک کلمه عرب میخواهند کل عرب ها را بکوبند و اصلا در نظر نمیگیرند که در کشور خودمان تعداد زیادی عرب زبان داریم که جز بهترین قومهای ایرانی هستند.
عرب زبانهای ما جز بهترین اقلیت های زبانی هستند و از لحاظ رفتاری سنجیده شده که جز بهترینها هستند. ما نمیتوانیم دل آنها را بسوزانیم. کسانی که ضد عرب بودند هم صدایشان را بلند میکنند و دو گروه نسبتا تندرو در این گونه مسائل همان ابتدا آتشی درست میکنند که همه فکر میکنیم خبر بزرگی شده است. ولی من دوستان زیادی داشتم که با این موزیک با همین دعا آشنا شدند و میخواهم بدانم اشکال آن در کجاست. کسی که در تمام زندگیاش این دعا را نشنیده یا اگر شنیده از کنار آن گذشته چه ایرادی دارد که به واسطه این موسیقی با این دعا آشنا شده است. ولی باید حدی هم داشته باشد و فکر می کنم مردم کنترل آن را متوجه میشوند. برای این قطعه حداقل 8 تا 10 مشاور اجتماعی و مذهبی گرفتهام که عمده جوابهایشان این بوده که غلط نیست. از لحاظ درست و غلطی میگویم و با زیبایی کاری ندارم. جملههای این چنینی که کار زیبا و قشنگ نیست و تو بهتر میتوانی بخوانی را شنیدهام که سلیقهای است. ولی راجع به درست و غلطی اکثریت نظر مثبتی داشتند. فقط یک نفر بود که گفت من برای اطمینان باید از شخص دیگری بپرسم و با تردید جواب من را داد ولی بقیه گفتند که کار غلطی نیست ولی احتمالا بازتابهای گستردهای خواهد داشت که باید راجع به آن فکر کرد.
باورهای دینی و مذهبیام را خواندهام / کبیر را در آمریکا نساختهام
من شرایط مسئولین فرهنگی کشور را درک میکنم که علیه این اثر بیانیه صادر کردهاند. آن هم در ساعات آخر روز جمعه. به هر حال حواشی مختلفی در حول و حوش این اثر به وجود آمد و باعث این رفتارها شده است. دوستان مسئول قصدی برای جواب دادن به من مبنی بر اینکه این قطعه مجوز گرفته یا نه، نداشتند. من این اثر را در آمریکا نساختهام. در ایران ساخته شده است و دو بار برای ارشاد ارسال شده است. باهر تغییری نسخه جدید را برای مدیران محترم فرستادم و نظرشان را پرسیدم. ولی هرگز جواب درستی نگرفتم و هیچ جوابی به من ندادند. من پای عقایدم همیشه ایستادهام و میایستم. آن زمان که در اوج همه گیری آثار عاشقانه من، آثار مذهبی من هم در دسترس علاقمندان موسیقی قرار گرفت، هیچوقت از اعتقاداتم عقب نشینی نکردم و محکم ایستادم و از آن آثار مذهبی در کنار قطعات عاشقانهام دفاع کردم. من اعتقاداتم را باور داشته و دارم و هیچ وقت از آنها فرار نمیکنم. الان هم شرایط همین گونه است. به این ثر اعتقاد دارم و پای اعتقاداتم میایستم. من باورهای دینی و مذهبیام را خواندهام.
بنیامین بهادری در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که، با توجه به حساسیت این موضوع و سابقه ای که در مورد برخورد با خوانش آهنگین متون مذهبی وجود دارشته، فکر نمیکردید انتشار این قطعه دردسار ساز شود؟ به هر جهت همه ما ماجرای محسن نامجو و حکمش را به یاد داریم. و حتی اخیرا هم شاهدیم خوانش ربنای آقای شجریان هم مورد ایراد قرار گرفته است.
بله من میدانستم که این اثر حواشی مختلفی را در پی خواهد داشت. من نمیدانم آثار قبلی که با صدای چهرههای مختلف با مضامین قرانی و تلفیق آن با موسیقی تولید و منتشر شده، چطور و با چه سبکی منتشر شدهاند که از آنها تعبیر به وهن به قرآن شده. به هرترتیب وقتی «ربنا» زیر سوال میرود و به خوانش استاد ایراد وارد میشود (هر چند ربنا باز هم جزئی از آیات قران است)، من متوجه میزان حساسیتها هستم. از لحاظ فقهی و شرعی ایراداتی به تلاوت و قرائت آیات قرآن با موسیقی وارد است ولی نسبت به ادعیهها هرگز چنین میزان حساسیت و قوانینی وجود نداشته و ندارد. جنجالی که برای انتشار قطعه «کبیر» به وجود آمده، نه به دلیل زیبایی اجرای آن از سمت من و تیمم است و نه به خاطر بد بودن آن به لحاظ زیبایی شناختی و نوع فضای کاری آن. بیشتر ما درباره درست یا غلط بودن این فعل و خوانش دعای جوشن کبیر با موسیقی حرف میزنیم. من با بسیاری از مشاوران مذهبی و دینی و مشاوران اجتماعی حرف زدم و همه آنها با قدرت نسبت به اشتباه بودن آن حرفی به میان نیاوردهاند و عمدتا میگفتند که اشکالی ندارد و تائید میکردند. شاید نکاتی را تذکر میدادند ولی کلیت موضوع از نگاه آنها کاملا مورد قبول و بلامانع بود. من امیدوارم این ماجرا بیشتر از این کشدار نشود. به هر حال قبل از من برای چهرههایی به واسطه اتفاقات مشابه ممنوعیتهایی به وجود آمده ولی در مورد من این ماجرا تا حد زیادی فرق دارد. چون فرم کار به گونهای است که بیشتر در تلاش است مبلغ یک رفتار مذهبی و دینی و اعتقادی درست برای مخاطب نسل جدید باشد. نیت من را هم مردم میدانند و هم مدیران. من آدم غیرمذهبیای نبوده و نیستم که بخواهم با این اثر وهنی به مقدسات و اعتقادات کسی داشته باشم.
رفتار دفتر موسیقی را درک نمیکنم
این اثر سالها پیش ساخته شده و قرار بود ماه رمضان امسال پخش شود و شد. من سالها برای آن برنامه ریزی کرده بودم واصلا اینگونه نبود که به یک باره تصمیم به انتشارش بگیرم. نکته حائز اهمیت در این بین این است که من بیش از دو سال برای گرفتن مجوز این اثر تلاش کردم و حتی یک «نه» به من نگفتند. همیشه نوعی توصیههای دوستانه بوده که مثلا «ما خودمان این اثر را دوست داریم و استقبال میکنیم، ولی شاید مناسب نباشد» و با همین روش من هرگز پاسخ درستی نشنیدم. بعد می بینیم که روز جمعه بیانیه صادر شده که بنیامین بهادری این اثر را در آمریکا تهیه و تولید و منتشر کرده است! این رفتار واقعا در شان مسئولین موسیقی کشور نبوده و نیست. من هنوز متوجه این رفتار احساسی و اعلام برائت دفتر موسیقی از این اثر و میزان حساسیت آن برای این مرکز نشده ام. برای آیندهو روند فعالیت های کاری ام هم خدا بزرگ است و من هم به امید خدا در تلاشم
خبرنگار تسنیم پرسشی مطرح کرد مبنی بر این که کلام و موسیقی باید در هر اثری سنخیت داشته باشند. به خصوص زمانی که کلام یک دعای آسمانی است. آیا در قطعهی «کبیر» کلام با موسیقی سنخیت دارد؟ چند روز پیش رهبر انقلاب بعضی از موارد را مناسب پخش در لحظههای افطار تشخیص داده نشد و این موضوع تنها چند روز پیش از سوی امام خامنهای مطرح شد. اکنون شما به فاصلهی چند روز پس از فرمایشات ایشان قطعهی «کبیر» را منتشر کردهاید. در عین حال بعضی از دوستان قاری که در روزهای گذشته «کبیر» را شنیدهاند، تحمل شنیدن همان یک دقیقه اولش را هم نداشتند. برخی از این قاریان و افراد مذهبی میگویند که این اثر وهن آلود کردن دعای جوشن کبیر است. چه جوابی برای این دوستان دارید.
فرمایشات ایشان(رهبر معظم انقلاب) را نشنیدهام ولی غیرمستقیم متوجه شدم که ایشان آن را رد نکردهاند. فقط بحث جالبی میکنند راجع به اینکه این مسئلهای است که باید یک مدیر میانی به آن رسیدگی کند. وقتی مدیران به آن رسیدگی میکنند احتمالا آن بحث جالبی بوده و از ترکیبی استفاده میشود که البته من نخواستم از آن ترکیب استفاده کنم که کاری را سرخود انجام بدهیم. ولی واقعا احساس کردم معنی کلمه «آتش به اختیار» در مسائل هنری و فرهنگی چه چیزی میتواند باشد. شما درست میگویید و فرض کنید سنخیتی نداشته و دوسال پیش به ارشاد دادهایم. هر چیزی راهی دارد و من یک هنرمندم. گناه نکردهام که قطعهای به ذهنم رسیده که ممکن است قشنگ نباشد و بازتاب داشته باشد. این قطعه را به ارشاد دادهام و ارشاد میتواند از طریق شورا یا رئیس دفتر موسیقی یک نامهای بنویسد و همین سوال شما را در جواب به اثر بنویسد و بگوید به دلیل عدم سنخیت بین متن و موسیقی یا هرچیز دیگری اجازه پخش ندارد. هر دلیلی بیاورند و در جواب من بنویسند که دو سال یا حتی شش ماه پیش به من جواب رد بدهند. بارها من این را سوال کرده ام و حتی دو سه هفته پیش با مدیران نسبتا ارشد ارشاد هم صحبت کرده ام. با کسانی که در قطعه ها و موارد خاص حس می کنیم باید کار را درمیان بگذاریم مشورت کرده ام و به هیچ وجه مخالفت نکرده اند ولی نگران هم هستند. هرچیزی یک جواب آره یا نه دارد و تکلیف من هم روشن می شود که به سراغ بقیه خواسته ها و کارهایم بروم. وقتی جوابی نداریم و کار معطل می ماند ادعایی ندارم ولی شاید اتفاقی که برای من افتاده همان چیزی بود که مدنظر ایشان بوده و در ادامه ربنا می گوید. فکر نمی کنم ایشان ربنا را رد کرده باشند ولی موضوع، موضوعی است که مدیری باید در تلویزیون برای آن تصمیم بگیرد. یک مدیر میانی که کنداکتور می بندد باید برای آن تصمیم بگیرد. تصور من اینگونه بود. باز هم می گویم حرف هایی که خودم نشنیده ام ولی دوستانم می گویند. درمورد این کلمه و عبارت تکلیف ما چیست. وقتی چیزی را می سازیم و ارائه می دهیم و به هیچ وقت جواب نمی گیریم. حتی جواب رد هم نمی گیریم و فقط توصیه می شود که کار را در آرشیو خانه مان بگذاریم. آیا در کشور ما همه به انواع توصیه ها توجه می کنند. به من هم توصیه شد و من از آن ها خواستم که توصیه را بنویسند. من به عنوان کسی که کار هنری انجام می دهم بتوانم بعدا به خودم بگویم این قطعه را در این سال ساخته ام و مجوز نگرفته است و مناسب دانسته نشده است. وقتی با بازی تاخیری مواجه می شویم و کار معطل می ماند من باید چه اقدامی بکنم.
فکر نمیکنم ممنوعالکار شوم
بهادری درباره احتمال ممنوعالکار شدنش به علت انتشار قطعه «کبیر» میگوید: با توجه به، به روز شدن جامعه و تغییر و تحولاتی که در این مدت اتفاق افتاده من فکر نمیکنم چنین اتفاقاتی بیفتد. ولی در هرصورت باید ببینیم چه میشود و متناسب با آن کاری را انجام بدهیم.
پرسش خبرنگار تسنیم: در جواب هایتان به برخی سوالها گفتید که از برخی آدمهای مذهبی پرسش کردهاید درباره مناسب بودن موسیقی و کلام در قطعه کبیر. وقتی مقام معظم رهبری خواندن متون دینی با موسیقی را شایسته نمیدانند، چرا قطعه ای را خوندید که موسیقی در آن به قطع غالب بر کلام است و کلام این قطعه هم دعای جوشن کبیر است.
من حتی اینکه این موسیقی را از دفتر ایشان بخواهم به شکل رسمی سوال کنم که اشکالی دارد یا خیر، پرسیدم و لاین هایی که فرستادم کار را برایشان ببرند هم هستند و از کسانی که پرسیدم آدم های معمولی نبودند که از خیابان پیدا کرده باشم و اکثرا کسانی هستند که به یک منطق متحدی وصل هستند و حرف های یکسانی دارند. من فکر می کنم روی این موسیقی که ساختم،کمی جو مانور می دهد و خودش شنونده را از کلام و مفهوم دور نمی کند. ما عادت کردیم که جوشن کبیر را با لحن همیشگی بخوانیم و من هم آن لحن را خیلی دوست دارم ولی این عادت است و در جواب های سوالات قبلی گفته ام مثل آقایی که در 50 سال میش سبکی را آورده که امروز به آن اصیل می گوییم در 50 سال پیش تقریبا تا حد تکفیر او را جلو می بردند که با این شیوه خواندن کفر می گوید. آن موقع او را اذیت می کردند و انتقادهای شدیدی روی او بود ولی امروزه بعد از گذشت زمان نسبت به نوآوری که در آن زمان به نظرشان بدعت بد بوده احترام می گذارند و به عنوان یک سبک اصیل و سنت به آن می نگرند. بیشتر به عرف و جوی که ایجاد می شود مربوط است. اگر تصور من این بود که این موسیقی شنونده را از کلام و مفهوم بزرگی که دارد دور می کند آن را به هیچ وجه اجرا نمی کردم. ولی در نظر داشته باشید که همه این ها سلیقه ای است و متاسفانه گاهی سلیقه در تصمیم گیری اثرگذار است و ما یک دستگاه نداریم که موسیقی را در دستگاه بگذاریم و ببینیم اینجا موسیقی شنونده را از کلام دور می کند یا نه. راجع به ربنا چقدر حرف و حدیث است. موسیقی که همه جامعه ممکن است منتظر شنیدن آن باشند ممکن است خیلی مناسب دانسته نشده باشد. البته در جواب قبلی توضیح دادم که من آنگونه برداشت نمی کنم و احتمالا منظور ایشان به این صورت است که باید به آن رسیدگی می کردند و مدیران در سطح خودشان باید می گفتند که این قطعه ای است که باید پخش بشود یا نشود. تصمیم گیری آن در سطحی بوده است که باید بگویند آیا باید پخش بشود یا پخش نشود. اگر مناسب دانسته نشده باید سازوکاری داشته باشیم تا بدانیم طبق این سازو کار، کاری که انجام می دهیم مناسب است یا نیست. البته اگر سازوکاری برای آن در نظر بگیرند معمولا سازوکاری است که از عرف جامعه عقب تر است و به قطعاتی مجوز می دهد که باید 20 سال پیش منتشر می شده است. ولی با همه این تفاسیر اگر سازوکاری برای اینگونه قطعات و موضوعات تعریف شود و به صورت رسمی ارائه شود بهتر است. حتی اگر قدیمی یا کهنه باشد ایرادی ندارد. ولی سازوکاری باسد که بتوان اینگونه قطعات را به آن ها ارجاع داد.
اکثر سوال و جواب مربوط به یک دسته از مخالفین بود و آن هم مخالفتهای مذهبی این کار بود که تعصب روی متون و اینگونه مطالب دارند. در ابتدای جواب ها گفتم که تیغه دیگر مخالفت ها که جدی هم هست تبعیض گراها هستند که شاید در جو اول نباشند ولی مهم هستند. کسانی که ضدعرب هستند و با یک کلمه و تعصب کلی از عرب و زبان عربی بدشان می آید و روی ایرانی و آریایی بودن تاکید می کنند. این ها را نمی توانیم پنهان کنیم و در جامعه زیاد می بینیم. من به آن ها هم جواب می دهم که ما چه ایرانی هستیم که عرب زبانان و عرب های ایران را ایرانی ندانیم. حتی اگر تعدادشان کم باشد که کم هم نیست و عرب زبانان زیادی در ایران داریم ولی جالب نیست که با کامنت ها و برخوردهای این چنینی چه در زمینه موسیقی چه هر زمینه دیگری پاسخشان را بدهیم. نمی توانیم با تبعیض نژادی دل آن ها را بشکانیم و آن ها را از خودمان ندانیم. بحث دنیا امروز عرب و عجم و رنگ پوست و ... نیست. در حوادث مختلف می بینیم که از قوم و نژاد و زبان های مختلف آدم های خوب و بد وجود دارد. بحث تبعیض نژادی و عرب و عجم اگر از طرف عرب بیاید برای ما چندش آور است و اگر از طرف ملت ما هم به سمت یکی از این قومیت ها باشد پسندیده نیست. چه عرب ها چه کردها چه بلوچ ها چه آذری زبان ها و هرکسی از اقوام ایرانی عزیز هستند و نباید با حرف های تبعیض آمیز دلشان را بشکنیم و اتحادی که بینمان هست را از بین ببریم. فکر می کنم درصد کسانی که در جامعه ما عقل دارند خیلی بیشتر از کسانی است که ممکن است نتوانند تشخیص بدهند که اتحاد در این دوره و زمانه چقدر مهم است.
انتهای پیام/