چرا حاکمان قطر در یک محاصره ژئوپلیتیکی بد گرفتار شده اند؟

چرا حاکمان قطر در یک محاصره ژئوپلیتیکی بد گرفتار شده اند؟

در سال های گذشته، حاکمان این کشور از یک سو به حمایت از جنبش هایی مثل اخوان المسلمین و حماس که خوشایند عربستان و مصر نیست، روی آوردند و از سوی دیگر، آشکارا از گروه های افراطی منطقه مثل داعش، طالبان و القاعده حمایت کردند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، روابط مناسب و دوستانه کشورهای حاشیه خلیج فارس با ایالات متحده آمریکا که همواره سبب شده است این کشورها سیاست های داخلی و خارجی خود را با خواسته های این بازیگر جهانی هماهنگ کنند، دلیل دیگری است که اختلاف پیش آمده بین قطر و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس را غیر معمول نشان دهد.


بررسی تحولات اخیر خلیج فارس و تنش های پیش آمده بین قطر و سایر کشورهای عربی منطقه از منظر دانش ژئوپلیتیک نه تنها به خوبی چرایی این اتفاق را بازنمایی می کند، بلکه افق های جدیدی از روزهای سخت قطر در آینده و محاصره این کشور به وسیله مؤلفه های ژئوپلیتیکی اثرگذار را نمایان کند.

قطر کشوری کوچک با مساحتی  11 هزار کیلومتر است که با جمعیتی کمتر از 3 میلیون در ضلع جنوبی خلیج فارس قرار گرفته است و جالب اینکه چیزی حدود یک سوم جمعیت این کشور را افراد مهاجر و غیر قطری تشکیل می دهند؛ شهروندانی که قطعاً در بزنگاه های سیاسی تعهد و التزام قابل ذکری به این کشور ندارند.

این شرایط محدود کننده کافی بود تا حاکمان قطر در دهه های گذشته عمده تلاش و نگرانی شان را بر حفظ امنیت و بقای حکومت موجود معطوف کنند و به دلیل تهدید و رقیب های منطقه ای حاضر در خلیج فارس بیش از پیش به قدرت های فرامنطقه ای و جهانی از جمله آمریکا نزدیک شوند.

نظام سیاسی قطر که یک نظامی پادشاهی و تک ساخت است و در آن رأی و نظر مردم در اداره امور حکومت جایگاهی ندارد، سبب شده تا در سال های گذشته، چندین بار در این کشور اعتراض هایی مردمی علیه حکومت  شکل بگیرد.

مسأله ای که همواره حکومت کنونی قطر را مجاب کرده است تا به جای لحاظ کردن خواست و اراده مردم، با تکیه بر قدرت های خارجی مثل آمریکا پایه های حکومت خود را تقویت کند؛ تلاشی که مصداق بارز آن را می توان در تحویل پایگاه نظامی متعدد از سوی این کشور به آمریکا در خلیج فارس دید.

در قطر اقتصاد، یکی از پایه های مهم حکومت، مبتنی بر منابع نفت و گاز و اصطلاحاً تک محصولی است؛ موضوعی که سبب شده تا این کشور به شکل یک حکومت رانتیر و متکی به منابع زیرزمینی تا حدود زیادی از مردم کشورش فاصله بگیرد و وابسته به قدرت های خارجی باشد.

بر خلاف کشورهایی که شرایطی ژئوپلیتیکی مشابه قطر دارند و تلاش می کنند تا خود را در یک اتحادیه یا نظام فرامنطقه ای منسجم هضم و  با آن همسو کنند، قطر در عرصه سیاست خارجی همواره تلاش کرده است تا حالت میانجیگری داشته باشد و به همین دلیل، تا حدود زیادی از همراهی کامل با سیاست های عربستان سعودی و سایر متحدانش در منطقه جدا مانده است؛ مسأله ای که اصلاً خوشایند عربستان به عنوان یکی از قدرت های اثرگذار خاورمیانه و راهبر کشورهای کوچک خلیج فارس نیست.

بارزترین حالت میانجی گرانه و بینابینی قطر در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی منطقه را می توان در دوران شکل گیری انقلاب های عربی جست و جو کرد. در این سال ها، حکومت قطر از سویی حمایت های آشکار خود را از جنبش های مردمی منطقه نشان داد و از سوی دیگر، تلاش کرد تا خود را با اتحادیه های عربی منطقه از جمله سازمان کنفرانس اسلای و شورای همکاری خلیج فارس همسو کند.

پوشش رسانه ای اعتراضات مردمی در مصر و سایر کشورهای عربی، حمایت مالی از جنبش های اعتراضی مثل اخوان المسلمین و بعضاً دخالت فیزیکی در جریان این اعتراضات از جمله اقداماتی بود که آثارشان در تنش های کنونی فی ما بین قطر و کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان و مصر نمایان شد.

به عبارتی، قطر در سال های گذشته از سویی خود را ملزم به همسویی با سازمان های منطقه ای و فرامنطقه ای عربی دید و از سویی تلاش هایی را برای همراهی و حمایت از جنبش های انقلابی و مردمی در مصر، یمن، بحرین و... انجام داد؛ مسأله ای که فرای چارچوب تعهدات سازمانی قطر و منافع سران این اتحادیه ها از جمله عربستان و مصر ارزیابی می شود.

تناقض های منطقه ای این کشور حاشیه خلیج فارس به اینجا ختم نمی شود و قطر در تنظیم مناسبات خود با ایران و رژیم صهیونیستی نیز دچاز تناقض شدید است. این کشور از سویی در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس و پس از عمان، بهترین مناسبات را با ایران برقرار و از سوی دیگر مناسبات اقتصادی و سیاسی گسترده ای را نیز با رژیم صهیونیستی دنبال کرده است.

در سال های گذشته، حاکمان این کشور از یک سو به حمایت از جنبش هایی مثل اخوان المسلمین و حماس که خوشایند عربستان و مصر نیست، روی آوردند و از سوی دیگر، آشکارا از گروه های افراطی منطقه مثل داعش، طالبان و القاعده حمایت کردند؛ رفتاری که مورد پسند ایران به عنوان یکی دیگر از مهم ترین قدرت های خاورمیانه نیست.

مجموع تناقض و تعارض های ژئوپلیتیکی که در سال های گذشته حاکمان قطر در عرصه سیاست خارجی و بین الملل به نمایش گذاشته اند، دلیل اصلی بروز مشکلات کنونی این کشور با سایر کشورهای عربی خلیج فارس از جمله عربستان، مصر، یمن و بحرین است.

از سوی دیگر، مقامات سیاسی آمریکا نیز در تحولات کنونی آشکارا از عربستان و متحدانش حمایت کردند و پاسخ همه محبت های سال های گذشته قطر را با بد عهدی آشکار در حمایت از حکومت این کشور دادند؛ حکومتی که نه تنها در برابر قدرت های منطقه ای، بلکه در برابر اعتراضات مردمی داخلی نیز به شدت به حمایت آمریکا نیاز دارد.

حاکمان قطر به دلیل سابقه بد در حمایت از گروه های تروریستی مثل داعش و القاعده و روابط دوستانه با رژیم صهیونیستی و دیگر مؤلفه های اثرگذار مثل زبان، نژاد، مذهب و ... قادر به همراهی کامل منطقه ای با ایران نیز نیستند و رژیم صهیونیستی را نیز به عنوان بازیگر تحت نفوذ آمریکا از دست خواهند داد.

از سوی دیگر، ماهیت حکومت قطر که تک ساخت و پادشاهی است و مردم قطر در آن جایی ندارد، در کنار جمعیت زیاد مهاجر و غیر قطری به عنوان دو عامل مهم در آینده حکومت فعلی قطر را در تأمین امنیت و حفظ ساختار قدرت فعلی با مشکل رو به رو می کند.

اکنون به نظر می رسد، کشور و حاکمان قطر در یک محاصره ژئوپلیتیکی بد گرفتار آمده اند و جدا از اینکه در این تنش، حق و حقیقت چه سمت و سویی داشته باشد، روزهای سختی را در پیش خواهند داشت؛ محاصره ای که قطری ها را بناچار دست به دامان ترکیه که یک بازیگر خارجی برای منطقه خلیج فارس محسوب می شود، کرده است؛ اما ترکیه نیز بنا به دلایل مختلف مثل رابطه خوب با عربستان و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، عدم همجواری جغرافیایی با قطر و مشکلات داخلی و منطقه ای شخصی، نخواهد توانست قطر را از این محاصره ای که در آن گرفتار آمده، نجات دهد.

منبع:تابناک

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران