نگاه ویژه اصفهانیها به "روزهای خوبی که ساختنیاند"/گاهی خود را بهجای دیگران بگذار
تشکل اجتماعی با موضوع خانه تکانی فرهنگی و اجتماعی و با شعار «روزهای خوب آمدنی نیستند، ساختنیاند»، برای اصلاح فرهنگ جامعه در اصفهان تشکیل شده و بیش از ۶ هزار عضو دارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تشکل خانه تکانی فرهنگی و اجتماعی چند ماهیاست با هدف اصلاح فرهنگ جامعه در اصفهان راه اندازی و با استقبال خوبی هم مواجه شده اما این استقبال در مقایسه با دیگر کمپینها هنوز چشمگیر نشده است.
این کمپین با رویکرد «از خودم شروع میکنم» در حالی در اصفهان فعالیت خود را آغاز کرده که هر روز به شهروندان یادآوری میکند که انسانهای منحصر به فردی هستند و اگر بخواهند میتوانند زیباییهای زندگی را بیش از زشتیها ببیند و با پاسداشت طبیعت به رشد جسمی و روحی خود و فرزندانشان کمک کنند.
خوش نیتی و خوش خلقی را به هم هدیه کنیم
یکی از رویکردهای کمپین خانه تکانی فرهنگی ترویج خوش نیتی و خوش خلقی بین شهروندان است.
«من هر روز با افراد زیادی روبرو میشوم، اگر بتوانم فقط سه نفر را خوشحال کنم بر رفتار سه هزار نفر تاثیر گذاشتهام».
صادق کافی یکی از کسانی است که در این کمپین فعالیت دارد، وی با نقل خاطرهای، بخشی از فعالیت این کمپین را برای خبرنگار تسنیم توضیح میدهد و میگوید: با یکی از دوستانم سوار تاکسی شدیم، هنگام پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت: «ممنون آقا واقعا که رانندگی شما عالی است»، راننده با تعجب گفت: «جدی میگویی یا مرا دست انداختی؟!» دوستم گفت: «جدی گفتم، خونسردی شما در رانندگی در چنین خیابانهای شلوغی قابل تحسین است شما بسیار خوب و با رعایت قوانین رانندگی میکنید»، راننده لبخند رضایت بخشی زد و دور شد.
از دوستم پرسیدم موضوع چه بود؟ گفت: «سعی دارم عشق را به مردم شهرم هدیه کنم، گفتن آن جملات به راننده تاکسی هیچ زحمتی نداشت اگر با راننده دیگری برخورد کنم او را هم خوشحال خواهم کرد».
کافی ادامه میدهد: خوشحال کردن مردم یک شهر کار سادهای نیست اما اگر بتوانیم چند نفر را خوشحال کنیم کار بزرگی انجام دادهایم، روح زندگی ما همین عشق است هر وجودی روحی دارد و روح زیست اصلی ما عشقی است که میآفرینیم و نثار هستی میکنیم.
تأثیر رفتار مردم بر روحیات یکدیگر
اکرم بیات روانشناس در مورد رفتار برخی آدمها و تاثیر آن بر روحیات یکدیگر میگوید: برخی از ما با ادبیاتی ناپسند در پی فرصتیم که همدیگر را تحقیر کنیم، برای مثال میگوییم: «وای چقدر چاق شدی»، «موهای سفیدت هم کم کم در آمده»، «این همه کار میکنی برای اینقدر درآمد؟»، «تو واقعا فکر میکنی در این امتحان قبول میشوی؟»؛ این جملات و امثال آنها بهطور کامل مخرب نیروی عشقی هستند و عشق را از رابطهها گریزان میکنند، اگر بتوانیم زیبایی را در نگاه خودمان جای دهیم بهواقع عشق است که از وجود ما ساطع میشود.
وی افزود: شاید ندانیم که آن جملههای مخرب تا چه اندازه بر روان شنونده آن تاثیر منفی میگذارد، و او تا مدتها به آن جمله فکر میکند، تحلیل میکند و در نهایت وقتی پاسخی نمییابد یا از خودش و یا گوینده آن سخن بیزار میشود، در صورتیکه میتوانیم از دیدن یکدیگر خوشحال شویم و با گفتن چند جمله خیلی ساده روز خوبی را برای خودمان و دیگران فراهم سازیم؛ پس بیاییم جریان عشق را در زندگی خود جاری کنیم.
پاسداری از طبیعت و محیط زیست
در کشوری مثل آلمان دور انداختن هر گونه بطری شیشهای و پلاستیکی کار کاملات عجیبی
است، در آن کشور به علت اهمیت مسئله بازیافت مردم میتوانند با برگرداندن بطریها به هر سوپرمارکت بخشی از پولی که در ازای خرید محصول داده بودند را پس بگیرند.
اما در کنار این قانون فرهنگی، فرهنگ زیباتری شکل گرفته که معمولا مردم بطریهایشان را در کنار سطل آشغالها میگذارند تا بیبضاعتها با برگرداندن آنها به سوپرمارکت پول خوردوخوراکشان را تأمین کنند.
انساندوستی در هرشکل و آیینی زیباست بهویژه در شهر زیبای خدا آنهم در ماه میهمانی خدا.
اصفهان پیشتاز در حفاظت از محیط زیست
در همین اصفهان خودمان در برخی فروشگاهها بهویژه فروشگاههای زنجیرهای کوثر به جای کیسههای پلاستیکی از کیسههای پارچهای استفاده میشود، در این فروشگاهها دیگر خبری از نایلون نیست و مردم اقلام خریداری شده خود را با کیسههای پارچهای به خانه میبرند و در خریدهای بعدی و حتی در دیگر مکانها هم از آنها استفاده میکنند. این کیسههای پارچهای با حک شدن شعار «من طبیعت را دوست دارم» بر روی آنها روانه فروشگاههای اصفهان شده است.
خانم ظهوری شهروندی اصفهانی در این مورد به خبرنگار تسنیم گفت: وقتی برای اولینبار کیسههای پارچهای را بهجای کیسههای پلاستیکی دیدم ذوق زده شدم، چون همیشه این مشکل را داشتم که با آن همه کیسه پلاستیکی در خانه چه کنم، اما این کیسههای پارچهای را هم میتوان برای دفعات بعد که به فروشگاه میآییم استفاده کنیم، من که همان یکبار چند کیسه پارچهای خریدم و بعد از یک سال هنوز هم وقتی به خرید میآیم همانها را همراه میآورم، کاش در تمام فروشگاههای اصفهان و حتی کشور کیسههای پلاستیکی از چرخه خرید حذف میشد.
به منظور توجه به آینده زمین و نسلهای آینده مصرف پلاستیکها را کاهش دهیم، چون در واقع زمین به ما نیازی ندارد، حیات ما وابسته به زمین است.
کیسههای نایلونی تا 400 سال بدون بازیافت در طبیعت باقی مانده و محیط زیست را آلوده میکنند پس تا میتوانیم از مصرف نایلونها اجتناب کنیم.
بهترین ایدهها برای تمیز ماندن مراکز تفریحی و طبیعت ایران
چند سالیاست در منطقه سد خاکی روستای سقالکسار در استان گیلان به محض ورود اتومبیل از هر راننده 5هزار تومان وجه نقد دریافت میشود و یک نایلون و یک کارت زباله هم به او میدهند. هنگام خروج از محوطه چنانچه مردم زبالههای خود را در نایلون تحویل مسئول باجه دهند 2هزارتومان از پول آنان بازگردانده میشود.
ایرج سپاس شهروندی اصفهانی که در این موقعیت قرار گرفته بود، در این مورد میگوید: به چشم خود دیدم این ایده آنچنان شوری ایجاد میکند که نتنها 90 درصد جمعیت زبالههای خود را در نایلون میریختند که برخی زبالههای بقیه را هم جمع میکردند و این کار علاوهبر مزایای لحظهای، در ذهن افراد تلنگری ایجاد میکند که در آینده و در مکانهای دیگر هم حواسشان به سلامت طبیعت باشد.
توجه به حفظ محیط زیست کویر ورزنه اصفهان
سیروس قانع دیگر شهروند اصفهانی میگوید: در مورد حفاظت از محیط زیست اشارهای به کویر وزنه در اصفهان میکنم که معمولا با خانواده زیاد به آنجا میرویم، در این منطقه کویری مردم همراه خود کیسه زباله میآورند اما برخی افراد هنوز این عمل زشت را انجام میدهند و زبالههای خود را در این منطقه رها میکنند.
وی ادامه میدهد: در یکی از سفرهایم پیرمردی را دیدم که کیسهای بزرگ به دست داشت و در حال آشغال جمع کردن بود، چند جوان هم او را به تمسخر گرفته بودند، از دیدن آن صحنه ناراحت شدم، من هم کیسهای دستم گرفتم و با او همراه شدم، وقتی با پیرمرد صحبت کردم متوجه شدم پزشک است و علاقه بسیاری به طبیعت و بهویژه کویر دارد، هم صحبتی با او برایم بهترین خاطره از کویر ورزنه بود.
قانع از آرزوی خود هم میگوید: کاش مردم ما قدر طبیعتی که خدا به رایگان در اختیار ما گذاشته را بدانند و در حفظ و انتقال آن به نسلهای آینده بکوشند. آن جوانها هم به طبیعت و هم به انسانها بی احترامی کردند و وقتی به سوی آنها رفتم و آقای دکتر را به آنها معرفی کردم خیلی شرمسار شدند و خواستند که کمک کنند اما آقای دکتر به آنها گفت: تا زمانی که یاد نگرفتید به شخصیت آدمها در هر ظاهر و لباسی که باشند احترام بگذارید هرگز نمیتوانید در هیچ امری مشارکت مثبت داشته باشید، یاد بگیرید که انسانها همه ارزشمند هستند چه پاکبان باشند و چه پزشک؛ اگر واقعا فکر میکنید محیط زیست از اقتصاد اهمیت کمتری دارد، سعی کنید نفستان را حبس کنید و پولهایتان را بشمارید.
لزوم توجه به سواد زیست محیطی
«ملیکا رضازاده از بندر انزلی 10 سالگیاش را با جمع آوری 10 کیسه زباله از طبیعت زیبای آن سامان جشن گرفت.»
این خبری بود که خبرنگار شهروندان و خبرگزاریهای داخلی مخابره کردند و من و مای دوستدار زیست محیط از این اقدام ارزنده ملیکا خبر دار شدیم.
تصورش را بکنید اگر همه خانوادههای ایران زمین چون خانواده رضازاده در بندر انزلی جشنهای تولد فرزندانمان را چنین پاس میداشتیم سیمای مهرشهرها و کشورشهر و جهانشهر پیرامونیمان چهقدر سامان میگرفت و بسامان میشد.
باور کنیم که نابسامانی محیط زیست پیرامون ما از نابسامانی ذهن و فکر ماست.
جایگاه دیگر موجودات در کمپین خانه تکانی فرهنگی
نامه دخترک 6 ساله به باغ وحش شهر: «باغ وحش شما یه زندانه، قفسها اونقدر کوچیکند که ببر گریه میکنه، من از تماشا کردن اونا متنفرم»
گاهی بچهها حکیمانهتر از آدم بزرگها فکر میکنند. از یاد مبر تمام حیوانات حق حیات دارند، درست به اندازه تو. مراقب حیوانات باشیم، چرا که مهربانی فقط برای انسانها نیست.
*راه توسعه و پیشرفت چیست؟
عبور از غرور، غرور را کنار بگذاریم و خود را بیشتر از آنچه هستیم تصور نکنیم، ما از دیگران برتر نیستیم فقط ممکن است در برخی از موضوعات از آنها ماهرتر باشیم اگر این گونه بیندیشیم دیگران را تحقیر نخواهیم کرد؛ چه همکار و همکلاسیها و فامیلمان را و چه ملتهای دیگر را.
*حذف تنبلی
ملتهایی که کشورهایشان را ساختهاند بیهیچ استثنایی پرکار بودهاند و هستند، از ژاپن تا آلمان و از آنجا تا قارههای دیگر؛ ملتهایی که از زیرکار در رفتن را زرنگی میدانند به هیچجایی نخواهند رسید.
*هشدار کم سابقه وزیر بهداشت به ایرانیان
96 درصد زنان و 83 درصد مردان کمبود فعالیت بدنی دارند. پایان این فاجعه در گرو آغاز انسان محوری بهجای خودرو محوری است.
از فرهنگ دورشدن در دنیای مجازی تا نزدیکی دلهای خیر
موبایل شما را به آدمهایی که از شما دور هستند نزدیک میکند اما شما را هم از آدمهایی که نزدیکتان هستند دور میکند، لحظات با هم بودن را بیشتر قدر بدانیم.
اکرم بیات روانشناس دراینباره گفت: در دنیای مجازی انسانها به ظاهر از تنهایی در میآیند، اما پس از مدتی در مییابند که با از دست دادن آدمهای اطرافشان حتی در دنیای مجازی هم نمیتوانند مانند آنها را پیدا کنند.
همدلی و حضور صمیمانه افراد در کنار یکدیگر هرگز با دنیای مجازی قابل مقایسه نیست، پس با مدیریت زمان استفاده از موبایل قدر آدمهایی که در کنارمان هستند و به حضور ما نیاز دارند و ما هم نیازمند حضور آنها هستیم را بدانیم. در این مورد باید شتاب کرد چون شاید زمان از دستمان برود ، اما در برخی کشورها برای اینکه بعد از مرگ، اعضای بدن را اهدا نکنند باید فرم پرکرد، یعنی بهطور پیش فرض هر انسان عاقلی اعضای سالم بدنش را به یک نیازمند اهدا میکند.
در کشور ما با وجود پسندیده بودن کمک به همنوع به ویژه در مبانی اسلامی، برای اهدای عضو علاوه بر پرکردن فرم به رضایت خانوادهها هم نیاز است، این دوره گاهی آنقدر سخت و طولانی میشود که بسیاری از اعضای بیماران مرگ مغزی از بین میرود و همراه آنها در زیر خاک دفن میشود، در صورتیکه میتوانست جان چند بیمار دیگر را نجات دهد و به آنان زندگی بخشد.
گاهی خود را بهجای دیگران بگذار
به رویکردهای خانه تکانی فرهنگی و اجتماعی در اصفهان برگردیم؛ هر چیزی که میبینیم یک زاویه دید است نه حقیقت، خود را بهجای دیگران بگذاریم و زود قضاوت نکنیم.
در هر بذر وعده هزار جنگل نهفته است. فرد سالم راغب به تجدید نظر در باورهایش است زیرا باور دارد که هر باوری در گذر زمان باید رشد و تکامل و دگرگونی خود را داشته باشد. قواعد تغییر در اکوسیستم گاهی بسیار عجیب است، فرهنگ هم نوعی اکوسیستم است، هیچ وقت تغییرات کوچک را دست کم نگیریم.
خرید از جوامع محلی و هنر هنرمندانی که با دستان خود کارآفرینی میکنند، علاوه بر کمک به اقتصاد خانوار، مانع نابودی این هنرها هم میشود.تمدن یگانه کالایی است که مبادله نمیپذیرد و فقط باید در درون یک ملت تولید شود.
با خوردن غذا در ظروف چینی زندگی سالم را به خود و خانوادهمان هدیه کنیم، آگاه باشیم و دروغهای سرمایهداری را با حقیقت اشتباه نگیریم، پلاستیک و یکبار مصرفها در سکوت ما را میکشند و فقط ما را راحت، تنبل، مدرن و به ظاهر بهداشتی ساختهاند.
کلام آخر...
همه ما بازیگر سکانسی از زندگی هستیم، بازیگرانی که بر روی صحنه زندگی نقشهایی متفاوت را ایفا میکنیم گاهی لبخند بر چهره داریم، گاهی گریههایی از شادی و غم، گاهی در پشت چهره آشوب زده و نگران نقاب شادی بر چهره میزنیم و گاهی بر عکس در این میان بازیگری موفق است که بیتوجه به نور و صدا و جمعیت و صحنه چنان خود را در دل شخصیتی که قرار است بازی کند، جای دهد که حس کند خود شخصیت است، صحنه بازیگر نمیسازد بلکه بازیگر است که صحنه را شکل میدهد، به هر حال همه آمدهایم تا نقش آفرینی کنیم.
بیایید هر روز زمانی را به بهبود خود و فرهنگمان اختصاص دهیم. مهربانی هزینهای ندارد آن را به یکدیگر هدیه دهیم. گاهی دلم میسوزد که چهقدر میتوانیم مهربان باشیم و نیستیم، چقدر میتوانیم باگذشت باشیم و نیستیم، گاهی دلم میسوزد که چهقدر میتوانیم در کنار هم باشیم و از هم فاصله میگیریم، چهقدر میتوانیم دل بهدست آوریم اما دل میسوزانیم.
بیایید خانه تکانی فرهنگی را حمایت کنیم و در پیشبرد اهداف زیبایش همکاری کنیم، زیبایی حق همه ماست، در این راه که سهیم شویم و با اهمیت دادن حتی به کوچکترین موضوعات، خواهیم دید که چهقدر این تغییرات سرزمین و زمین ما را آبادتر خواهد کرد. بسیاری از مواردی که در این کمپین مطرح میشود را شاید بدانیم اما وقتی پای عمل میرسید میبینید که شاید یک جاهایی کوتاهی کردهایم، اخمی، سکوتی، ندانم کاری و بیاهمیتی کوچکی ممکن است نادانسته تبدیل به خطایی بزرگ شود.
انتهای پیام/