رقابتهای انتخاباتی، اتهامگرایی و فساد اقتصادی
کسانیکه به دنبال تنشزدایی از طریق عقبنشینی و سازش هستند، ۴ سال به مردم وعده پایان تحریمها، اعتدال و زندگی اقتصادی مطلوب دادند درحالیکه وعدههای انتخاباتی با واقعیتهای سیاست بینالملل هیچگونه هماهنگی ندارد.
سیدابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران در یادداشت اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم نوشت:
مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری در اردیبهشت 1396 دارای درونمایههایی از ادبیات تراژیک در رقابتهای سیاسی برای حکومتی است که دارای انگارههای کنش ارزشی بوده و از این جهت خود را الهامبخش بسیاری از جوامع و نظامهای سیاسی میداند. انتشار و انعکاس مناظرههای انتخاباتی ایران میتواند انگاره نظام جهانی نسبت به آرمانهای فرو ریخته نظم انقلابی را بازنمایی نماید. انگار تمامی کاندیدای انتخاباتی که برای خدمت به نظام سیاسی و مردم بسیج شدهاند، تلاش دارند تا واقعیتهای نهفته الیگارشی سیاسی در ایران را منعکس سازند.
1- نمادها در مناظره انتخاباتی کاندیدا
ادبیات سیاسی و الگوی رفتار انتخاباتی کاندیدا به گونهای است که نه تنها هیچگونه مشروعیتی برای آنان ایجاد نمیکند، بلکه اصلیترین پایگاه رقابت براساس آموزههای دینی بین برادران و گروههای انقلابی را به رینگی شبیه میسازد که هر یک از کاندیدا و جناحهای رقیب بدون توجه به تهدیدات بینالمللی تلاش دارند تا یکدیگر را در افکار عمومی داخلی و فضای رسانهای بینالمللی افشا نمایند. با توجه به چنین ادبیاتی، چه کسی میتواند درباره شکلبندی عدالت در نظام دینی و حکومت حضرت علی، نمادسازی نماید؟
واقعیت آن است که چنین امیدی هنوز در بین بسیاری از گروههای اجتماعی و لایههای اقتصادی ایران وجود دارد. آنان هنوز به انگارههای سیاسی الهامبخش رهبر خود اعتماد دارند، اما واقعیتهای بیان شده از سوی کاندیدای ریاستجمهوری که صلاحیت آنان توسط شورای نگهبان نیز احراز شده، با چنین انگارههایی کاملاً متمایز و متفاوت خواهد بود. رهبری انقلاب اسلامی ایران در سال 1394 «مفهوم نفوذ» را به عنوان تهدید نهفته برای آینده انقلاب اسلامی بیان داشتند.
شاید نیازی به کاوش جدی برای درک نشانههای جدید از انگاره نفوذ که مبتنی بر اغوا، انکار و جدال است، وجود نداشته باشد. واقعیتهای موجود در مناظرهها و رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ایران نشان میدهد که بحران در حوزه نخبگان سیاسی بیش از هر دوران دیگری انعکاس یافته است. هر یک از کاندیدا تلاش دارد تا شعارهایی مطرح کند که با واقعیت زندگی شهروندان هیچ گونه هماهنگی ندارد. آنان واقعیتهای اقتصادی خود را به راحتی انکار میکنند.
انگار ساخت اقتصاد رانتی، مزایای مالی و خدماتی را برای شهروندان لایههای فرودست جامعه ایجاد میکند. مفاهیمی که از سوی کاندیدا به کار گرفته شد، نشانههای «ساخت نمادین کنش نخبگان سیاسی» در ایران است. زبان انتخاباتی واقعیت قدرت و ساختار نمادین را در ذهن گروههای اجتماعی کشور شکل میدهد. هر یک از کاندیدا تلاش دارند تا فرار به جلو را به عنوان استراتژی خود مورد استفاده قرار دهند. اگر «پیر بوردیو» زنده بود، تفسیر جدیدی از «قدرت و تضادهای نمادین» را براساس ابعاد نامرئی زندگی نخبگان سیاسی را در دستور کار قرار میداد.
2- مفاهیم نمادین و کنش عملی در مناظرههای انتخاباتی
در نگرش بوردیو این انگاره نیز وجود دارد که چگونه میشود یک ساختار انقلابی، کارگزارانی را تولید و بازتولید میکند که از انگارههای آغازین انقلاب و رویکردهای رهبری آن خود را جدا میسازند. آیا نمیتوان این پرسش را مطرح کرد که بسیاری از مفاهیم به کار گرفته شده در ارتباط با التزام عملی به آموزههای رهبری و ساختار سیاسی ماهیت نمادین و اغواگرایانه برای گروههای اجتماعی دارد؟ نظریه پراتیک به این موضوع اشاره دارد که ذهنیتهای انعکاسیافته در قالب زبان و نشانههای کنش نمادین، بخش قابل توجهی از واقعیتهای الگوی مدیریتی در جامعهای را منعکس میسازد که رکود و حاشیهای شدن به موازات افزایش انتظارات، واقعیت اجتماعی آن را منعکس میسازد.
بوردیو انگاره «عادتواره» را براساس تحلیل طبقاتی بررسی میکند. نامبرده برای تشخیص تمایزات یک طبقه در جامعه به جای نگاه به شیوه تولید، به میزان مصرف، شیوه مصرف و چگونگی انباشت تمرکز دارد. اگر بوردیو زنده بود، مناظره انتخاباتی کاندیدای ریاستجمهوری ایران را چگونه تحلیل میکرد؟ شک نداشته باشید که بوردیو به جای شیوه مصرف به عنوان عادتواره گروههای اجتماعی و نخبگان سیاسی، محور اصلی تمرکز خود را بر چگونگی انباشت ثروتهای نجومی، حقوقهای نجومی، فاصله طبقاتی نجومی، وعدههای نجومی و انکارهای نجومی قرار میداد.
هر یک از نشانههای یاد شده را میتوان بخشی از فضای عادتوارهای دانست که به گونهای تدریجی شکل گرفته، برای مدتی نامرئی شده و در فضای نمادین رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری خود را منعکس میسازد. نتایج انتخابات ریاستجمهوری هر چه باشد، باشد. واقعیت آن است که انگارههای تولید شده در ادبیات کاندیدای رقیب آثار خود را بر ذهنیت گروههای اجتماعی به جا میگذارد. دوگانهسازی برخی از کاندیدا برای مشروعیت بخشیدن به خود هیچ گونه دوامی ندارد. راه و بیراهه در هم تنیده شده است.
همان کسانی که آدرس راه رستگاری، اشتغال، امید و اعتدال میدهند، در زمره افرادی خواهند بود که خود در بیراهه نشان دادن خصلتهای نامرئی خود بر یکدیگر سبقت میگیرند. طبیعی است که انعکاس و پیامد چنین جامعهای با چنین مناظرههای انتخاباتی که مملو از اتهامگرایی در ارتباط با فساد اقتصادی است، نتیجهای جز پوپولیسم رادیکال در بر نخواهد داشت. در شرایط موجود، بسیاری از روشنفکران تلاش دارند تا همانند گروههای مناظرهکننده انتخاباتی آدرس دروغین به مردم و شهروندان بدهند.
3- پیامد قطبی کردن فضای ذهنی و جهتگیری انتخاباتی شهروندان
آنانی که فضای اجتماعی و انتخاباتی را براساس دوگانه راه و بیراه، قطبی میکنند باید بدانند که مسئول ظهور پوپولیسم 1384 بودهاند. هماکنون پوپولیسم جدیدی در راه است. هیچ کس فکر نمیکند که چنین نیروی اجتماعی در حال شکلگیری است. واقعیتهای نمادین که بر زبان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری جاری میشود، انعکاس دیگری را ایجاد خواهد کرد. انگاره فرار به جلو منجر به وضعیتی شد که کارگزاران دیروز و فردا، دولت قبلی را مسئول تمامی مشکلات خود میدانند.
کارگزارانی که حتی سایه دولت قبلی نیز برای آنان نگرانکننده است. هرگاه کم میآورند، نیروهای رقیب خود را نماد دولت قبلی تلقی نموده تا از طریق دوگانهسازی کارگزاری برای خود مشروعیت تولید نمایند. مشروعیتی که مبتنی بر اوهام بوده و معلوم نیست تا چه زمانی مورد پذیرش روشنفکران سیاسی شده ایران در فضای انتخاباتی قرار گیرد. بیان شعار انتخاباتی به جای برنامه انتخاباتی، جامعه را به گونه اجتنابناپذیر در فضای پوپولیسم قرار میدهد.
اگر چنین شعارهایی منجر به شکلگیری انتظارات فزاینده شود، در آن شرایط بحران در چارچوب جنبشهای اجتماعی رادیکال منعکس میشود. کدام یک از تحلیلگران موضوعات اجتماعی ایران و روشنفکرانی که در فضای رقابتهای انتخاباتی، تحلیل اجتماعی را فراموش نموده و خود را دنبالهروی جریان سیاسی قرار میدهند، چنین واقعیتهای تراژیک در حال ظهور را براساس نشانههای کنش اجتماعی مورد ارزیابی و تحلیل ساختاری قرار میدهند.
اگر آنان نقش اجتماعی و سیاسی خود را برای شناخت آینده فراموش کردهاند، حداقل میتوانند واقعیتهای مربوط به زیرساختهای اجتماعی و طبقاتی رفتار نخبگان در فضای مناظرههای انتخاباتی را تحلیل نمایند. همه خوشحال باشید، ساخت اجتماعی و سیاسی را دوگانه کردهاید. در فضای قطبی شدن ساخت اجتماعی و رفتار انتخاباتی، هیچ کس سودی نمیبرد. حتی کاندیدای پیروز نیز با واقعیتهای اداره امور جامعهای سر در به گریبان خواهند شد که برای پیروزی آنان هورا کشیدهاند.
صندوقهای رأی واقعیتهای اجتماعی کنش نخبگان را صرفاً برای یک دوران منعکس میکند. ناکارآمدی اجرایی را نمیتوان تا ابد پنهان کرد. همه بدانند که اگر پوپولیسم جدیدی ظهور کرد و یا جنبشهای اجتماعی رادیکال در آینده نزدیک، ثبات سیاسی و خواب راحت برگزیدگان قدرت را پریشان ساخت، ریشه در ادبیات و دورانی دارد که آنان برای پیروزی خود جامعه را قطبی کرده و روشنفکران را به دنبال خویش بسیج نمودند. زمانی که روشنفکران در فضای بسیج براساس انگارههای قطبی شدن جامعه قرار گیرند، به گونه اجتنابناپذیر ساخت اجتماعی نیز ماهیت بسیج شده با انتظارات فزاینده پیدا خواهد کرد.
4- بازخوانی دموکراسی و حقیقت در کنش انتخاباتی روشنفکران ایرانی
بسیاری از روشنفکران ایرانی که افتخار آنان حمایت از یکی از کاندیدای مورد اتهام سایر کاندیداست، حتی حاضر به تحلیل رابطه ساخت اجتماعی، کنش نخبگی و ارتباط آن با انگارههای بیان شده در مناظرههای انتخاباتی ندارند. کاندیدایی که تاکتیک و استراتژی آنان فرار به جلو است، هیچگاه برای جامعه رستگاری ایجاد نخواهند کرد. رستگاری از درون کار، صداقت، پاسخگویی و شفافیت برای یک جامعه حاصل میشود. آیا واقعاً ساخت اجتماعی و الگوی کنش ارتباطی جامعه و نخبگان سیاسی به گونهای دگرگون شده که راه جدیدی در سراب آزادی و امنیت در حال شکلگیری است.
مناظرههای انتخاباتی نشان داد که همان نیروهای امنیتی پشیمان شده، حتی کوچکترین آموزههای اطلاعاتی و راهبردی کشور را رعایت نمیکنند. آنانی که به دنبال تنشزدایی از طریق عقبنشینی و سازش هستند، 4 سال است که به مردم وعده پایان تحریمها، اعتدال و زندگی اقتصادی مطلوب را میدهند. واقعیت آن است که وعدههای دوران انتخاباتی با واقعیتهای سیاست بینالملل هیچگونه هماهنگی ندارد. ادبیات به کارگرفته شده توسط آنان در اولین مناظره انتخاباتی، منجر به افزایش تهدیدات عربستان برای ساخت سیاسی و اجتماعی شده است.
آیا واقعیت قدرت آن قدر شیرین است که برای متهمسازی کاندیدای رقیب، برای رسانههای عربزبان منطقهای شاهد و گواه میسازند. وقتی که کارگزاران اجرایی در کشوری چنین مفاهیمی را علیه گروههای رقیب به کار میگیرند، آیا در فضای آنارشی بینالمللی کشورهای رقیب از چه الگویی برای محدود سازی آنان بهره خواهند گرفت؟ آیا آنانی که وعده میدهند که تمامی تحریمها پایان مییابد، بر این موضوع واقف نیستند که تحریمهای جدیدی بعد از برجام بر ایران اعمال شده و در حال گسترش است؟
آنچه در مناظرههای انتخاباتی به کار گرفته شد، رابطه بین عینیت و ذهنیت، ساختار و کارگزار را به گونهای بازتولید میکند که پنهانترین شکل رانتگرایی را در جامعه به تصویر کشانده به گونهای که رانت و مزیت قدرت بر همه روابط اجتماعی انعکاس دارد. ساختارهای اجتماعی و اقتصادی که توسط چنین کارگزارانی اداره میشود، چه ویژگیهایی میتواند داشته باشد؟ هر روز تراژدی جدیدی در تأسیسات اقتصادی، اجتماعی و حتی در معادن زیرزمینی ایران رخ میدهد. علت واقعی شکلگیری چنین تراژدی چه میتواند باشد؟
انتهای پیام/