"قفل بیتدبیری" بر صنعت قم؛ واحدهای صنعتی ورشکسته، طعمه دلالها میشوند
بهترین توصیف برای وضع صنعت قم در این جمله خلاصه میشود که "صدای شکستن استخوان صنعتگران به گوش میرسد" و اگر این روند ادامه پیدا کند صنعت بیش از آنچه شاهدیم زمینگیر میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، پیچوتاب خیابانهای خاک خورده شهرک آنقدر کسلکننده است که حوصله را برای یافتن آدرس موردنظر هم سر میبرد. درختان خشکیده و پیادهروهایی که انباشته از برگ درختان و زبالههایی است که نشان میدهد خیلی وقت است هیچ پایی بر آن قدم نگذاشته. انتهای یک بلوار بیروح و خلوت بود "صنایع کارتنسازی نائینی" کارگاهی کوچک که روزگاری بیش از 5-6 کارگر بهطور مستقیم از فعالیت در آن ارتزاق میکردند و دلخوش به همین کار آرام و بیدغدغهشان بودند. "تا شب عید کار میکردند، دلم نیامد بگویم میخواهم کارگاه را تعطیل کنم. ولی واقعاً دیگر کشش نداشتم." اینها را حمید نائینی میگوید.
میگوید "شهرک را که میبینم احساس میکنم خاک قبرستان بر سر و رویش ریختهاند." راست میگوید، دربها یکی در میان یا قفل و زنجیر زنگزده خورده یا انگشتشمار کارگری در حال رفتوآمد هستند. رنگ رخسار شهرک شکوهیه این روزها دیگر شکوه و جلالی ندارد.
حمید نائینی این تولیدکننده 58 ساله به سابقه کاری 15 ساله خود اشاره میکند ادامه میدهد: سال 79 کارگاه را خریداری کردم و سال 80 پروانه بهرهبرداری گرفتم. تمام دلخوشیام این بود که در کنار کسب درآمدم، شرایط کار چند کارگر را هم فراهم کردهام. فشارهای مالی از سال 93 آرامآرام خودش را نشان داد. ازیکطرف خلف وعدهها در بخش ارائه تسهیلات از طرف دیگر هم رکود بازار در نهایت سبب شد زمینگیر شوم.
نائینی تصریح میکند: از سال 93 تاکنون 259 میلیون تومان زیان دادم، سال گذشته طرحی از طرف وزارت صنایع به اسم طرح تسهیلات رونق تولید اجرا شد، من هم مثل بقیه صنعتگران برای دریافت تسهیلات ثبتنام کردم اما بعد که قرار شد وام را دریافت کنم گفتند 500 میلیون تسهیلات میدهند، اگرچه این تسهیلات خوب بود اما مشکل جای دیگری بود. اینکه سود 18 درصد که بعداً بیشتر هم میشد برای من صرفه اقتصادی نداشت.
به گفته این تولیدکننده قمی، برای دریافت این وام باید سند خانهام را وثیقه میگذاشتم اما دیدم اگر این کار را بکنم ماهیانه حداقل 10 میلیون تومان ضرر میکنم در نتیجه ممکن بود با این وام نهتنها نجات پیدا نکنم بلکه خانه و کاشانه زن و فرزندانم را هم از دست بدهم. حقیقت این است که وام 18 درصد جوابگوی نیاز صنعتگران و تولیدکنندگان نیست.
نائینی اما آینده کاری خود را نامعلوم و مبهم ترسیم میکند و میگوید: خیلیها وضعشان مثل من است، ترجیح میدهیم هرچه داریم بفروشیم اگر بعد از پرداخت بدهیها چیزی باقیماند، بگذاریم بانک با سود آن زندگی کنیم. حداقل خیالمان راحت است نه مالیات سنگین میدهیم و نه ضرر. با خیال راحت هرماه سود پول را میگیریم و روزگارمان را آسودهخاطر میگذرانیم.
این تولیدکننده قمی اما از وجود دلالانی میگوید که در غیاب مسئولان دلسوز چوب حراج به داروندار صنعتگران و تولیدکنندگان ورشکسته میزنند، او ادامه میدهد: این دلالها منتظرند تا کسی ورشکسته شود، آنوقت سروکلهشان پیدا میشود و با نازلترین قیمت دستگاهها را خریداری میکنند. من هم یکی از این ورشکستهها بودم، به خاطر چکی که دست مردم داشتم مجبور شدم دستگاه 70 میلیونی را 13 میلیون بفروشم تا حداقل حالا که مالم رفته آبرویم نرود. الآن دستگاهی دارم 250 میلیون تومان ارزش دارد اما همین دلالها 100 میلیون هم آن را نمیخرند و منتظرند که رقم کمتر پیشنهاد بدهم.
نائینی میافزاید: در تمام سالهایی که در بازار کار بودم معنی چک برگشتی را نمیدانستم. اصلاً نمیگذاشتم اعتبارم در بازار خدشهدار شود. حالا بهجایی رسیدم که باید با اصرار و التماس از طلبکاران مهلت بخواهم برای وصول چکها.
آنچه این تولیدکننده از آن بهشدت انتقاد دارد وضع مالیاتی حاکم بر تولید و صنعت داخلی است. به گفته وی، دستگاهها و نهادهای اداری و نظارتی و مالیاتی فقط یقه من و امثال من که قانونی کار میکنیم و خوشحسابیم را میگیرند. انصاف هم ندارند. بهجای اینکه مالیات را از سود فروش بگیرند از مجموع فروش میگیرند. فروشی که حتی کفاف بدهیها را هم نمیدهد.
نائینی خاطرنشان میکند: خیلیها را میشناسم که با من کارشان را آغاز کردند. آنها اما مثل من بهدنبال پروانه نرفتند، آنها حتی من را هم از گرفتن پروانه منع میکردند و میگفتند اگر مجوز بگیری خودت را بدبخت میکنی. حالا که به گذشته فکر میکنم میبینم شاید من هم باید کار غیرقانونی میکردم که حالا این حالوروزم نباشد.
وی ادامه میدهد: همین دستگاههای مالیاتی و نظارتی در همه مراسمها و پشت تریبون از فرار مالیاتی دلالها میگویند اما یکبار عملکرد خود را بررسی نمیکنند که ببینند چهکار کردهاند که مردم کار بدون مجوز را به اخذ مجوز ترجیح میدهند؟
حمیدرضا عالمی عضو هیئتمدیره شهرک صنعتی شکوهیه اما معتقد است: درد صنعت یکی دوتا نیست؛ آنچه کمر صنعت قم را شکسته واحدهای تولیدی بدون پروانه و زیر پلهای، سودهای کلان بانکی و مالیاتهای زیاد است. مالیاتهایی که به گفته صنعتگران و تولیدکنندگان ناعادلانه است. در شرایطی که گرد رکود بر تن تولید داخل نشسته بهجای اینکه مالیات را از سود بگیرند از فروش میگیرند. فروشی که بهزور حتی سرمایه اولیه را به تولیدکننده بازمیگرداند.
بهترین توصیف برای وضع صنعت قم را میتوان در این جمله خلاصه کرد که "صدای شکستن استخوان صنعتگران به گوش میرسد" و اگر این روند ادامه پیدا کند صنعت داخل بیش ازآنچه اکنون شاهدیم زمینگیر خواهد شد عملکرد فعلی مسئولان اما "مصداق نشستن روی سرشاخه و بریدن بن شاخه است."
حال و روز این روزهای "صنایع کارتن سازی نائینی" را خیلی واحدهای دیگر هم دارند که بی صدا میآیند افتخار آفرینی میکنند اما این طلوع خیلی پر فروغ نمیماند و بی صدا میروند.
گزارش از زینب حیدری
انتهای پیام/