ورود سعودی– صهیونیستی ترامپ به باتلاق سوریه
حمله موشکی امریکا به پایگاه هوایی الشعیرات سوریه که از آن برای پوشش هوایی علیه گروههای مسلح و تکفیری استفاده میشد با توجه به اینکه اولین نوع از این اقدام محسوب میشود از ابعاد مختلف قابل بررسی و تحلیل است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حمله موشکی امریکا به پایگاه هوایی الشعیرات سوریه که از آن برای پوشش هوایی علیه گروههای مسلح و تکفیری استفاده میشد با توجه به اینکه اولین نوع از این اقدام محسوب میشود از ابعاد مختلف قابل بررسی و تحلیل است. یکی از این ابعاد که تجاهل یا آلزایمر مقامات و رسانههای غربی را نیز آشکار میکند این است که سوریه اساساً فاقد تسلیحات شیمیایی است که از آن برای توجیه حملات موشکی استفاده میشود و سوریه درابتدای بحران برای اینکه بهانه دولت اوباما را برای حمله نظامی به سوریه از دستش بگیرد بنا به درخواست روسیه همه تسلیحات شیمیایی خود را در اختیار هیئت نظارت سازمان ملل قرار داد و این تسلیحات توسط امریکا از سوریه خارج و روی عرشه ناو در دریا نابود شد و سازمان ملل نیز در مهر 1393 طی گزارشی نابودی این تسلیحات را تأیید کرد و باراک اوباما نیز در اردیبهشت ماه 1394 در اظهاراتی تصریح کرد که نابودی تسلیحات شیمیایی سوریه و همکاری دولت این کشور مانع از این شد که دولت وی به اقدام نظامی علیه سوریه متوسل شود. بر این اساس میتوان گفت که هم مقامات دولت ترامپ و هم مقامات سایر کشورهایی که از حملات موشکی امریکا به سوریه حمایت کردهاند به خوبی میدانند که دولت سوریه در آنچه که حمله شیمیایی به خان شیخون واقع در حومه ادلب (که بعد از حلب به مرکز استقرار مخالفان مسلح و همپیمانان تکفیری آنها تبدیل شده است) نقشی نداشته و آنچه که ساخته و پرداخته شده بخشی از پروژهای است که از سوی ائتلاف برانداز طراحی و اجرا شده است.
این ائتلاف از زمان تشکیل با افت و خیزهایی همراه بود، به گونهای که در ماههای اخیربه مرحله نابودی رسیده بود و حتی کار به جایی رسید که ترکیه نیز برای مدتی راه خود را از آن جدا کرد و در اقدامی پیشدستانه به روسیه به عنوان یکی از همپیمانان بینالمللی سوریه نزدیک شد. در واقع ائتلاف برانداز با تلاشهای مشترک راستگرایان صهیونیستی و بازهای سعودی جان تازهای گرفت و ساخت جدید قدرت در امریکا نیز (که در آن نقش راستگرایان صهیونیستی و بازهای سعودی بارز به نظر میرسد) به این روند کمک کرد.
هر چند در ابتدا ترامپ در راستای شعارهای انتخاباتی خود که عمدتا با هدف زیر سؤال بردن عملکرد دولت اوباما صورت میگرفت وعده مبارزه جدی با داعش را سر میداد که تصور نزدیکی امریکا به روسیه و سوریه را ایجاد میکرد اما به مرور دولت ترامپ از مواضع اعلامی خود فاصله گرفت و کار را به جایی رساند که ترامپ در بحبوحه پایان برنامه یکصد روزه خود دستور حملات موشکی را به دلایل واهی و اثبات نشده به سوریه صادر کرد که این ضمن اینکه استفاده ابزاری ترامپ را از جنگ سوریه برای فرافکنی مشکلات و چالشهای داخلی امریکا نشان میدهد به نوعی تکرار حوادث جرج بوش پسر را در اذهان تداعی میسازد که امریکا را بر اساس اطلاعات دستکاری شده درباره سلاحهای کشتار جمعی مورد ادعای امریکا به جنگ عراق و اشغال این کشور سوق داد. در آن مقطع مشخص شد که اطلاعات مربوط به تسلیحات کشتار جمعی عراق به وسیله عوامل نفوذی در نهادهای اطلاعاتی و نظامی امریکا دستکاری شده بود که در آن رد پای صهیونیستها آشکار بود و همین عوامل بار دیگر در پی قدرتگیری ترامپ به این دستگاهها نفوذ کردهاند و بر این اساس به روشنی میتوان نقش عوامل نفوذی صهیونیستی را در فریب دولت ترامپ در خصوص حملات شیمیایی منتسب به سوریه در خان شیخون مشاهده کرد که به عامل توجیهی حملات موشکی امریکا تبدیل شده است.
آنچه در این میان مشخص است اینکه همچنانکه دستکاری اطلاعات تسلیحات کشتار جمعی عراق دولت بوش را در باتلاق عراق گرفتار کرد که به قول ترامپ خروج از آن برای امریکا 5 تریلیون دلار هزینه برداشت، اکنون نیز میتوان گفت راستگرایان صهیونیستی با کمک بازهای سعودی دقیقاً همان آش را برای دولت ترامپ میپزند و میخواهند آن را به عامل و ابزار سیاستهای خود تبدیل کنند اما این امر به هیچ وجه از مسئولیتهای دولت ترامپ در تجاوز نظامی به سوریه نمیکاهد و در نهایت این دولت ترامپ و امریکاست که درباره عواقب خطیر این اقدامات مسئول است.
منبع: جوان
انتهای پیام/