هزینه «فصل شیدایی» کجای منظومه خرجهای این مملکت را میگیرد/ ایده «فصل شیدایی» به بهزاد بهزادپور تعلق دارد
سعید اسماعیلی، کارگردان فصل شیدایی که در ایام فاطمیه نمایش خود را در استان هرمزگان اجرا کرده است معتقد است هزینه این نمایش در برابر منظومه خرجهای این مملکت ناچیز است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «فصل شیدایی» ساخته سعید اسماعیلی، این روزها در ایام دهه فاطمیه میهمان مردم بندرعباس است. نمایشی که 15 استان کشور را چرخیده و امسال برای دومین سال پیاپی میهمان مردم بندرعباس شده، توانسته با استقبال مردمی مواجه شود تا دستاندرکاران را مجاب کند بار دیگر از 27 اسفند تا 4 فروردین به اجرای این نمایش در بندرعباس مبادرت ورزند. گفتگوی ما با سعید اسماعیلی، کارگردان نمایش «فصل شیدایی» را باهم میخوانیم.
***
تسنیم: ایده فصل شیدایی از کجا شکل گرفت؟
اسماعیلی: البته ذکر این نکته ضروری است که چنین سبکی در این وسعت توسط آقای بهزادپور در دهه 80 و با عنوان «شب آفتابی» اجرا شد. ایشان سولهای بنا میکردند و اطراف آن سوله صحنههای مختلفی با شرکت نزدیک به 300 بازیگر اجرا میکردند. آن پروژه، یک پروژه موفق بود و در چندین نوبت هم اجرا شد تا اینکه به این نتیجه رسیدیم که دوسه مورد را در نظر داشته باشیم. اول اینکه چنین پروژهای با این ابعاد و هزینه با دو هزار تماشاچی برای آن آمار پایینی است. از طرفی خود سوله زدن شاید یکماه فرصت میخواست؛ لذا به نظرم رسید اگر این سوله را حذف کنیم هم به لحاظ زمانی و هم هزینه، سرعت کار بیشتر خواهد بود. تا اینکه به این فرمول رسیدیم که در یک زمینی، زیرآسمانی، سنی به شکل کلاسیک داشته باشیم. کار از یک بعد خارج شود و به دو یا سه سویه برسد؛ ولو اینکه پردهای داشته باشیم. ما در کارمان در بخشی از صحنهها از قالب تئاتر استفاده میکنیم.
ما چون استانهای مختلفی را تجربه میکنیم و چون برای ما سرعت مهم است، خیلی از صحنهها را نمیتوانیم بسازیم. برای اینکه سرعت داشته باشیم نمیتوانیم فضاسازیهای زیادی داشته باشیم بنابراین به این فرمول پرده هم رسیدیم. خیلی از دکورها در پرده دیده میشود. از وقتی به این فرمول رسیدیم، در این قالب ژانر نمایشی کار سبکتر و سریعتر شد. به جایی رسیدم که چون پروژه در حدود 25 تا 35 روز پیشتولید آن پیش میرود و به اجرا میرسد خوب این زمان برای همچین کاری با این وسعت بسیار خوب است و فرمولی است که هم برای انتقال امکانات راحتتر است و سریعتر به استان میرسد. اجناس و امکانات کار حدود 10 کانتینر است.
تسینم: چرا در این کار از بازیگران معروف و شناختهتر استفاده نمیشود؟
اسماعیلی: بارها این سؤال پرسیده شده؛ البته یک نفر که به خوبی آیتمها را به هم وصل میکند، راوی داستان آقای رسالت بوذری هستند و از افراد شاخته شده و مجری سیما هستند. ولی اینکه کار اساساً محوریت آن با تک بازیگر باشد نیست؛ بلکه طراحی کار با یک فرم جمعیت است. از طرفی اگر هم میخواستیم از بازیگرهای شناخته شده استفاده کنیم جایگاهی برای آن نداشتی و مهمتر اینکه این کار باید کلیت آن دیده شود. در واقع اصل کار برای ما محتوای است. اگر یک فردشناخته شده بیاید و بخواهد کار را تحت الشعاع قرار دهد، شخصاً مایل نیستم؛ چون معتقدم فصل شیدایی باید به خود فصل شیدایی و به فضا و مفاهیم آن شناخته شود، نه به آدمها و شخصیتهایی که در آن رفت و آمد میکنند.
تسینم: چرا در دیالوگها و صحنهها سریع میگذرید؟ شاید من مخاطب منتظر اتفاقات دیگری باشم؛ اما در یک قصه مثل خوردن سیب توسط آدم تا زمان هبوط را میبینم. وقتی من مخاطب منتظر اتفاقات دیگری از این داستان هستم خیلی سریع از این قصه رد میشوید و صحنهای جدید از یک داستان وارد کار میشود.
اسماعیلی: این ژانر با سرعت میگذرد، مضاعف بر اینکه اگر ما سرعت نداشته باشیم، فرصتی برای این همه قصه و داستان نداریم. من این حرف شما را نفی نمیکنم. امیدوارم در پروژههای آینده ما یک قصه داشته باشیم؛ ولی در این فرم چون ما کار را اپیزودیک دیدیم، اقتضای کار این است که قصهها تأکید آنچنانی بر جزئیات نداشته باشند و به خود خط داستانی بپردازیم نه اجزا. آنچه من طی این چندساله به دست آوردم این است که مخاطب عام تمایلش بیشتر به تعدد کاراکتر و فضا است و چون کار ما با مخاطب عام پیش میرود اگر بیننده سلیقهاش به یک قصه زیاد نبود، قصه بعدی را اجرا کنیم و مخاطب را راضی نگه داریم و این اتفاق هم افتاده است. ما این چرایی را جواب میدهیم اما با کمی سرعت. لذا ایرادی در سرعت قصهها نمیبینم. اگر ما بخواهیم به فضای تئاتر کلاسیک و تئاتر دنبالهدار نزدیک شویم، حرف شما حقیقت دارد؛ بنابراین با توجه به فضای کار مجبوریم قصهها را کوتاه روایت کنیم. علی الحال من خودم علاقهمند هستم در آینده نزدیک یک قصه با اجرا و حواشی خودش را نقل کنم.
تسینم: طی این مدت اجرای نمایش فضای نقد هم برای کار داشتید یا خیر؟
اسماعیلی: خیلی رسمی نه ولی از بین شناختهشدگان و منتقدین افرادی بودند که باهم گفتگو داشتیم؛ اما نکتهای که حائزاهمیت است اینکه این چنین نمایشی تا حالا انجام نشده است و خیلی فضای نقد هم برای آن نیست؛ ولی تئاتر فجر یک گونه رایج نمایش است و براساس یکسری قواعد، منتقدان کارها را نقد میکنند. ما اذعان میکنیم فصل شیدایی قاعدهاش مال ماست. چون کاری تابهحال انجام نشده و قاعده مند نیست. این کار چارچوب ندارد، ما نمیگوییم این کار یک تئاتر کلاسیک است. این کاری است که ما آن را ابداع کردیم البته در ابتدای راه هستیم. بنابراین چون قاعدهمند نیست خیلی منتقد نمیداند بر چه اساسی کار را ارزیابی کنند. ماه رمضان سال گذشته گفتگویی با تعدادی از منتقدان داشتیم. نکته آنها هم این بود که این کار چون معیار تئاتر کلاسیک را ندارد، بنابراین نمیتوان خیلی کار را به نقد کشید. نکات ارزندهای گفتند؛ اما نقدی که شما در ذهنتان است، خیر شکل نگرفت.
تسینم: از آنجاییکه این نمایش پرمخاطبترین نمایش شناخته شده، اولین استانی که برای اجرا انتخاب کردید کدام استان بود؟
اسماعیلی: سال 86 استان خوزستان بود و در شهر شوش کار را با حدود 300 بازیگر اجرا کردیم. اتفاقاً استقبال خوبی هم از نمایش شد. ادامه کار را در سایر استانها دنبال کردیم. تا الان به 15 استان سفر رفتیم و در مدت ایام فاطمیه نمایش را اجرا کردهایم. البته نمایش یک شبه هم در برخی استانها و از جمله در خود استان هرمزگان برای مردم ابوموسی و بشاگرد هم داشتهایم.
تسینم: عامهپسند بودن نمایش کاملاً مشخص است؛ اما به نظر خودتان چه ویژگیهایی باعث شد فصل شیدایی پرمخاطبترین نمایش در کشور شناخته شود؟
اسماعیلی: به نظرم موارد زیادی دارد؛ چون اولاً یک کار بدیع است و تا به الان این سبک نمایش را در کشور نداشتهایم. معمولاً کار بدیع مخاطب زیادی خواهد داشت. ضمن اینکه چنین فضایی هم دیده نشده؛ ضمن اینکه تصور همه ما این است که نمایش در یک سالن یا در حد تئاتر شهر اجرا شود. اعتقاد ما این است هر کاری که به ذهنمان برسد انجام میدهیم. اگر فکر کنیم که باید انفجار زده شود به خاطر شرایط انفجار این کار شدنی است یا راحت صحنه باران را اجرا میکنیم. این فضاها برای مخاطب جذاب خواهد بود. مخاطب عمدتاً خیلی تصوری نسبت به اینکه چنین صحنههایی را ببیند ندارد؛ لذا این یکی از ویژگی خاص این نمایش محسوب میشود. یا اینکه مخاطب ابعاد سن یا دکور، کشتی و انفجار واقعی ببیند، این برای مخاطب غیرقابل پیش بینی است این ویژگیهاست که کار را جذاب میکند. البته خود ما در طراحی کار به دنبال این بودیم که آنچه مخاطب تصور نمیکند و برایش جذاب است را اجرا کنیم. اینکه در روی صحنه اسب یا شتر آورده شود یا یک مینیبوسی که رزمندهها را سوار کند، در صحنه تئاتر کلاسیک مرسوم نبوده؛ لذا وجود چنین صحنههایی برای مخاطب جذاب خواهد بود. از طرفی چون قصهها در ابعاد واقعی آن انجام میشود و از زبان ایما و اشاره نداریم که در تئاتر و مخصوصاً فضای تعزیه مرسوم است. مثلاً در تعزیه یک کاسه آب، شمشیر همه اینها نشانه است هرچند که ما به تعزیه احترام و ادای دین میکنیم؛ اما فصل نمایش با توجه به امکاناتی که دارد از زبان ایما و اشاره نمیکند و آنچه در ذهن مخاطب نقش میبندد در ابعاد واقعی آن روی صحنه میرود. همچنین در این نمایش سعی شده نزدیک به تخیل تماشاچی قصهها را اجرا کنیم و به نظر میرسد این شکل کار برای مخاطب جذابتر باشد و البته مفاهیمی که گفته میشود چون قدسی است، برای ما مسلمانها بسیار ارزشمند است.
تسینم: هرچند این نمایش مخاطبان بسیار زیادی دارد؛ اما به نظر میرسد تبلیغات شهری آنچنان که انتظار میرود برای جذب یا حضور مخاطبان از این نمایش در بخشهایی از شهر کم است؟ نظر شما در این خصوص چیست؟
اسماعیلی: آنچه که در بحث تبلیغات میتوانم بیان کنم اینکه این کار مبناییتر از این حرفهاست. اینکه شهرداری پول تبلیغات داده یا نداده درد مشترک ما در همه استانهاست؛ درحالی که من کار را فرهنگی میبینم. همین مدت اخیر من دیدم در همین استان برای برنامهای هنرپیشههایی آمدند جمیع استان را دیدم که شرکت کردند و به خاطر بد بودن پذیرایی عذرخواهی کردند؛ هرچند در هتل هرمز بودند. بنابراین من متوجه میشوم که حضور آنان به خاطر یک تعداد هنرپیشه است؛ ولی چنین فضاهایی که خیلی جای عکس یادگاری نداشته باشد، حضور آنان کمرنگ است و ما به این فضاها عادت کردیم. البته همه استانها تقریباً همین شکل است. ظاهراً اثبات شده که هرجا مسئولان خوب دیده شوند، حضور تمام قدی دارند و جایی که دیده نشوند، نیازی به حضور نمیبینند.
تسینم: شاید برای خیلیها سؤال باشد که تأمین مالی این نمایش پرمخاطب با این ابعاد از کجا تأمین میشود، واقعاً تأمین مالی با این حجم و گستردگی کار چگونه تأمین میکنید؟
اسماعیلی: معمولاً شایعات زیاد است و به گوش من هم میرسد؛ اما هزینه این کار مساوی هزینههایی است که در تئاتر شهر یا تالار وحدت اجرا میشود. این ابعاد دلیل این نیست که حتماً هزینههای آنچنانی برای آن میشود. ما که زمین اینجا را نخریدهایم که بخواهیم هزینه زمین اینجا به را هم بدهیم. اتفاقاً تمام هنر ما این بوده که کار را تا جایی که ممکن است ارزان کنیم. این حرف را با جدیت و صداقت میگویم. هزینه این نمایش مساوی با کاری است که در تالار وحدت اجرا میشود. آنچه مهم است کار با مشقت وارد استانها و اجرا میشود، این یک کار فرهنگی است. کارگردانهای بزرگ هم ترجیح نمیدهند این مشقتها و گرفتاریهای این نمایش را به دوش بخرند. من هم اگر علاقهای به این کار نداشتم، دنبال یک کار آپارتمانی خیلی بیدردسرتر میرفتم. برای این کار واقعاً اعتقادات ما مهم بوده و اعتقادات فراتر از دستمزد و مسائل مالی است. شاید راز ماندگاری که کار را در 15 استان داشتیم همین بوده وگرنه هیچ مسئولی دلش برای این کار نمیسوزد.
حرف دوم من است که اگر برای این پروژه خیلی هم هزینه شود، ادعا میکنم خرج نمیشود. کجای منظومه خرجهای این مملکت را میگیرد. اذعان و اعتقاد من به این است که برای کار فرهنگی باید هزینه کرد. مخصوصاً کارهای فرهنگی که جوابده بوده. چرا حاکمیت نباید خرج کند، درحالی که در همه کشورها مرسوم است که برای تئاتر سوبسید میدهند. چه ایرادی دارد برای تئاتری که در راستای ارزشهاست، سوبسید تعلق بگیرد. ما حکومتی داریم که ادعایش اسلام و فرهنگ است و برای پروژههایی که اسلام و انقلاب اسلامی را تبلیغ میکند، هم شایسته و ارزشمند است و هم باید برای آن خرج کرد. من مصداقی عرض میکنم. سالی که در یزد اجرا داشتیم چند توریست اذعان میکردند که ما فکر نمیکردیم تراز هنری این کشور تا این اندازه بزرگ باشد؛ بنابراین ما به لحاظ بینالمللی کار را نشان دادهایم و اینکه یک سازمانی پای کارآمده خیلی کار درست و ارزشمندی کرده و ما قدردان آنان هم هستیم. معتقدم همچنان که مانور نظامی برای ما نیاز است و عرضاندام کشور ما محسوب میشود و باید خودمان را به لحاظ نظامی نشان دهیم. در حوزه فرهنگ و هنر هم باید خودمان را نشان دهیم، من فصل شیدایی را یک مانور فرهنگی و هنری می دانم.
تسینم: آینده فصل شیدایی را چگونه میبینید؟
اسماعیلی: آینده با خداست؛ اما آنچه در ذهن من است اینکه فصل شیدایی در آیندهای نزدیک به شدت تکنیکال خواهد شد. برای ایجاد فضاهای تکنیکی و قصهها و مفاهیم بسیار متفاوتتری در حال گفتگو و طراحی هستیم. لذا آینده این کار رو روشن میبینم.
انتهای پیام/