"حقوق شهروندی" مردم خوزستان رنگ خاک گرفته/ تا دیر نشده انتقال "نوشداروی خوزستان" را متوقف کنید
این روزها مسئولان کشوری در خوزستان ترافیک سنگینی را به راه انداختهاند، آمد و شدهایی از نوع "به من رأی دهید تا نجاتتان دهم".
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، این روزها مسئولان کشوری در خوزستان ترافیک سنگینی را به راه انداختهاند، آمد و شدهایی که هنوز نتایج ملموسی برای مردم نداشته هرچند باید امیدوار بود بالاخره رخداد مثبتی برای مردم بهدنبال داشته باشد.
یازدهمین دوره انتخابات بود که مردی با شعارهای زیبا و دلفریب وارد مناظره با دیگر رقبا شد. او از تدبیرهایی سخن میگفت که برای مردم امیدآفرین شده بود. از قضای روزگار همان مرد، رئیس جمهور شد. اگرچه رنگ بنفش را رنگ عشق میدانست ولی بهتازگی قهوهای نیز به او میآید؛ قهوهای خاکی.
هشتم بهمن ماه توفانی با سرعت 55 کیلومتر بر ساعت و حاوی ریزگردهایی با 66 برابر حد مجاز چنان خوزستان را احاطه کرد که 9 شهرستان با قطعی برق، آب و نیز تعطیلی ادارات و مدارس مواجه شد.
با وجود این، دولت همچنان خرامان خرامان به کار خود ادامه میداد بیآنکه ذرهای خم به ابرو بیاورد و این وسط خوزستانیهای بلاتکلیف چشم به ساعت دوخته و در انتظار وصل شدن برق، کارهای انجام نشده را در ذهن خسته خویش مرور میکردند.
دیری نگذشت که این تراژدی تلخ تکرار شد و خوزستان بار دگر غرق در خاموشی گشت، این بار جادوگر تاریکی شنل سیاهش را بر 11 شهرستان پهن کرد و قطعی برق و آب همچنین تعطیلی ادارات و مدارس در بیست و سوم بهمن ماه را از نو رقم زد.
این بار گویا شست دولت باخبر شده بود لذا با دستور رئیس جمهور محمدرضا چیتچیان وزیر نیرو برای بررسی موضوع به خوزستان سفر کرد؛ آن هم چه سفری!
حضور فرمالیته وزیر نیرو در خوزستان
وزیر نیرو در آن روز نهتنها خبرنگاران را "غال" گذاشت بلکه به مدیران استانی نیز رحم نکرد و در کمال خونسردی جلسه ستاد بحران را در آن شرایط بحرانی نیمهتمام رها کرد و به بازدیدهای فرمالیته پرداخت.
وی بههنگامی که خانهها در خاموشی و قطعی برق به سر میبرد در شبکه تلویزیونی استان حاضر شد و از مردم شریف استان در حرکتی تحسین برانگیز البته بیتأثیر عذرخواهی کرد چرا که مردم برق نداشتند که تلویزیون داشته باشند، ناگفته نماند این موضوع، طنز این روزهای مردم خوزستان شده است.
چیتچیان علت قطعی عجیب برق در خوزستان را مهگرفتگی عنوان کرد، به این صورت که رطوبت و خاک درهم تنیده سبب عایق شدن تأسیسات برقی شده و قطعی برق را حاصل شده است. وی بارها اعلام کرد که هیچ مشکل خاصی پیش نیامده و این اتفاق که از نظر وی پدیدهای جدید به شمار میرود به معضل همیشگی استان یعنی ریزگردها برمیگردد.
وزیر نیرو به تهران بازمیگردد ولی بار دگر برق قطع میشود و خوزستانیها در علت و معلول این وضعیت بحرانی سردرگم میشوند. بررسیها بیشتر میشود و سرانجام به این نتیجه میرسند که علاوه بر خاک، قدیمی بودن تأسیسات برقی نیز در این موضوع بیتأثیر نیست بنابراین طبق دستور وزیر نیرو 100 میلیارد تومان برای رفع نواقص برق خوزستان اختصاص مییابد.
نکته جالب توجه این است که چندی پیش در همین استان بیبرق، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور از توانایی کشور برای تولید و تأمین برق کشورهای همسایه خبر داده بود؛ اینکه قدیمیها میگویند "کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد" وصف حال مردم خوزستان شده است.
امید به تدبیرها خیالی بیش نیست
سکوت بس بود، دیگر امید به تدبیرها، خیالی بیش نبود؛ صبر مردم آلودهترین شهر دنیا که دائماً شاهد پدیدههای ناخوشایند و آزاردهندهاند به سر آمد بنابراین خودجوش و دلخور از این وضعیت راهی استانداری خوزستان شدند تا با فریادها و شعارهایی از جمله "اهواز شهرماست؛ هوای سالم حق ماست" را به گوش مسئولان برسانند. تجمعهای اعتراض آمیز ولی بهدور از هرگونه سیاستزدگی در اهواز شکل گرفت.
مردم خواهان حقوق اولیه شهروندیای بودند که در منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور حق مسلم خوانده شده؛ اینجا قبل از صدای آژیر برقها قطع میشود، مردم از باران هراس دارند و دانش آموزان نیز از تعطیل شدن مدارس خسته و کلافه شدهاند؛ گاهی حتی کرکره مغازهها پایین نمیآید و مغازهدار تا صبح برای حفاظت و صیانت از اموالش بیدار میماند.
تجمع به روز دوم و سوم کشیده شد گویی مردم اینبار برای حل معضل ریزگردها مصمم شده و خود آستین بالا زده بودند؛ فشار روانی بر مسئولان استان زیاد شده بود و از آن طرف برخیها در مرکز نگران رأیهای صندوقها در انتخابات 96 بودند بنابراین برای آرام کردن مردم در حرکتی کاملاً پوسیده و قدیمی دست به تغییر مدیران زدند.
تغییر مدیران، "حل بحران" یا "ردگمکنی"
هاشم بالدی مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان نخستین مهره قربانی در سونامی تغییر مدیران استانی بود، وی که تا پیش از این با وجود همه تصمیمات نادرست "توپ" هم او را از صندلیاش تکان نمیداد بعد از ابراز ناراحتی و دلخوری از عملکرد وزیر نیرو بهدلیل ترک کردن جلسه ستاد بحران قبل از خاتمه جلسه، گویی در همان لحظه بر اسم خود در فهرست مدیران استانی خط قرمز کشید.
همچنین بعد از بالدی مدیرکل منابع طبیعی استان خوزستان عزل شد تا دود بحرانهای اخیر خوزستان در چشمان او نیز برود البته این تغییرات میبایست پیش از این اتفاقات انجام میشد و بیشک تغییر این مدیران لازم بوده؛ ناگفته نماند که مدیران دیگری در این بحرانها نیز دخیل بودهاند و کمکاری آنها سبب بروز چنین واقعهای شده است.
اما کمی صبر نشان میدهد تغییر این مدیران فقط برای "ردگمکنی" و یا "سرپوش گذاشتن" بر کمکاری مسئولان کشوری و وزارتی بوده و یا اینکه استاندار درصدد است همه مدیرانی را که بهنحوی با ماجرا در ارتباط بوده و کمکاری آنان محرز است تغییر دهد لذا استاندار خوزستان بررسی عملکرد مدیران مرتبط با موضوعات آب، برق و محیط زیست را فراموش نکند.
چرا محیط زیست؟
لاهیجانزاده مدیرکل محیط زیست خوزستان در روز همایش تالابها از وقت 10 الی 20 دقیقهای خود بیش از 70درصد زمانی را که برای مردم حکم طلا داشت در حضور سفیر سازمان ملل، معصومه ابتکار و نیز سفیران کشورهای مختلف از جمله عراق که مهمترین کشور در بحث معضل ریزگردها به شمار میرود به تشکر و خوشآمدگویی تلف کرد.
امروز که مردم دچار چنین گرفتاریهایی شدهاند وی در نشستی با حضور وزیر جهاد کشاورزی بیان کرد که اسفند 93 هیئت دولت مصوبهای در زمینه مقابله با ریزگردها داشت که قرار بود سال 94 اجرایی شود اما 90درصد این مصوبه تأمین اعتبار نشده است. سؤال اینجاست که؛ چرا لاهیجانزاده وقت میسوزاند؟
امروزه همه مردم استان و کشور میدانند بحث معضل ریزگردها نوعی معضل حاد محیط زیستی است که مستقیمأ به عملکرد و اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برمیگردد البته مردم این را نیز میدانند که مشکلات محیط زیستی استان خوزستان بهدلیل غارت منابع آبی استان صورت گرفته ودر این بین تنها توجیه ابتکار این است که محیط زیست هیچگونه مجوزی برای انجام طرحهای انتقال آب نداده است.
اگر محیط زیست مجوز نداده ولی وزارت نیرو بر اجرای این طرحها تأکید دارد پس نقش محیط زیست چیست؟ وقتی گوش کسی به حرف محیط زیست بدهکار نیست دولت چرا برای این سازمان اعتبار هزینه میکند! هرچند که زور استاندار خوزستان به زور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور "نمیچربد" ولی حداقل نوع عملکرد مدیرکل محیط زیست استان را نیز بررسی کند چرا که "دود از کنده بلند میشود".
طرح معاون اول رئیسجمهور برای مقابله با ریزگردها "نوشدارو پس از مرگ سهراب"
این روزها مردم خوزستان وقتی به هم میرسند در نخستین دیالوگهایی که رد و بدل میکنند چنین میگویند: سلام، خوبی؟ شما برق دارید؟!
بهراستی امروزه در خوزستان خاک همان میهمانی است که "کنگر خورده و لنگر" انداخته هرچند که بهگفته شریعتی استاندار خوزستان (در برنامه برآیند از شبکه استانی) رئیس جمهور آنچه را در توانشان بوده به انجام رسانده پیگیری کردند ولی مهم این است که در این سه سال و اندی که از عمر دولت یازدهم گذشته هیچگونه اقدام جدی که سبب کاهش ریزگردها شود، نشده است و گواه این مطلب این است که چند صباحی پیش که جهانگیری به استان خوزستان سفر کرد دستور داد تا وزیر جهاد کشاورزی در اسرع وقت مسئولی را برای پیگیری و دنبال کردن پروژه مقابله با ریزگردهای این استان منصوب کند.
درحالی که دستور معاون اول رئیس جمهور مبنی بر پیگیری طرح ضربتی مقابله با ریزگردها تا کنون میبایست در خوزستان اجرایی میشد نهاینکه بهتازگی پیگیری این طرح اعلام شود. طرح جهانگیری را میتوان "نوشدارو پس از مرگ سهراب" خواند، البته مرگ از این جهت که عمر دولت رو به افول است وگرنه خوزستان باصلابت همچنان پابرجاست و اگر از همین الآن مسئولان دست به کار شوند "سهراب" نخواهد مرد.
ارتباط عجیب حامیان دولت با "عقل سلیم"
خوزستان در این چند سال، عملی شدن وعدههای رئیس جمهور را نهتنها ندیده بلکه با وجود همه مشکلات و کمبودهایی که دارد هر سال شاهد کاهش بودجه سالیانه است؛ جالب است که همه این مشکلات عیان و آشکار برخی از دوستداران "دموکراسی لبخند" را بر آن داشت که نقد منتقدان عملکرد ضعیف مسئولان کشوری و استانی در زمینه معضلات استان خوزستان را نوعی موجسواری از بحران بدانند.
اینکه آنها "نفس" را به چهبهایی میفروشند مهم است ولی مهمتر این است که مشخص میشود دوستداران دموکراسی لبخند از "عقل سلیم" برخوردار نیستند چرا که آنها نهتنها حق را زیر پا میگذارند بلکه از افرادی حمایت میکنند که مسبب مشکلات اخیر استانی هستند که در آن زندگی میکنند.
بحرانهای اخیر خوزستان و آنچه مردم نمیدانند! آیا "کاسهای زیر نیمکاسه است"؟
آنچه همه بهخوبی به آن اشراف دارند وجود عواملی غیر از عوامل محیطی در بروز بحرانهای اخیر خوزستان است؛ اینکه همه تقصیرها بر گردن ریزگردها انداخته شود مردم را آرام نمیکند چرا که رخداد همزمان بارش باران و یا مهگرفتگی با پدیده گردوخاک را در سطح استان از سالها پیش داشتهایم ولی هیچگاه تعطیلی 11 شهرستان را در پی نداشته است.
امام جمعه موقت اهواز نیز در این باره گفته است که «ابعاد قضیه برای مردم مشخص نیست که آیا این حوادث بهدلیل کوتاهی در اجرای مسئولیتها توسط مسئولان رخ داده و یا بهدلیل حوادث طبیعی است، البته ما در گذشته حوادث طبیعی با شدت بیشتری نیز داشتهایم ولی چنین مشکلاتی با این ابعاد را بههمراه نداشته است».
سال 1450 ــ اگر مسئولان به همین منوال پیش روند:
+ پدر این قسمت از نقشه چرا قهوهاییه؟
ــ پسرم اینجا همش خاکه؛ قدیما به اینجا میگفتن خوزستان!
+ کسی هم اینجا زندگی میکنه؟
ــ … .
فاطمه طاهری
انتهای پیام/*