فیلم "کاظمخان قوشچی" بر اساس معیارهای بینالمللی ساخته میشود
کارگردان و نویسنده فیلم "کاظمخان قوشچی" گفت: فیلم "کاظمخان قوشچی" بر اساس معیارهای بینالمللی ساخته شده و باید مسئولان دولتی همکاری لازم را در این پروژه انجام دهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، سرزمین آذربایجان از روزگارانی که تاریخ به یاد دارد مردان قهرمان و سرافرازی را در دامن خود پرورده است که قدرت جسمی و غنای معنوی را در هم آمیخته و حماسههای ماندگار بشری را آفریدند.
آنان در طول اعصار و قرون بر پهنه اراضی زرخیز در کنار چشمهسارها و رودهای خروشان و بر دامن کوههای مغرور و سربلند در عین سادگی و مردانگی زیسته و هر نوع تجاوز خارجی را به موقع و با شهامت تمام از خود دور کردهاند.
بنابراین سرگذشت و داستانهای قهرمانی آنان بیان کننده طرز معیشت، آمال، افکار، آرزو، خصائل و سرشت پاکشان میتواند باشد.
در این رابطه دلاوریهای "کاظمخان" و همرزمان وی نیز حکایت از تکاپوی مداوی دارد که آنان در راه حفظ سرزمین و نوامیس در مقابل متجاوزان و استیلاگران بیگانه نشان میدهند، در راه تحقق اهداف و آرمانهای انسانی و پیروزی نیکی بر بدی و عشق و نفرت، جان به کف گذاشته و مبارزهای بلاانقطاع را پی میگیرند.
در دهه دوم قرن بیستم که متجاوزان وابسته به قدرتهای استعماری نظیر نیروهای مسلح جیلو و ارمنی و افراد مسلح سیمیتقوی شیکاک با کمک و راهنمایی روس، انگلیس، آمریکا و فرانسه در ارومیه، سلماس، خوی و آبادیهای اطراف آنان ساکنان مسلمان را هزار هزار قتل عام میکردند و جان کسی در امان نبود، "کاظم خان قوشچی" ظهور کرد.
در این شرایط کاظم خان از تبار قهرمانان تاریخی این سرزمین به همراهی یاران رزمنده خود، پشت بر سنگها و صخرههای سرزمین پدری تکیه داده و با آتش سلاحهای خود در راه محافظت آنچه که برایشان عزیز و مقدس بود بدون هراس از هیچ خطری جنگیده و پوزه متجاوزان را به خاک مالدید.
"کاظمخان" این اسطوره مقاومت در شرایطی که مردم غیور و شرافتمند در ارومیه و روستاها، زنان بر پشت بامها فریاد وا ناموسا سر داده و یا به سبب مرگ فرزندانشان از گرسنگی ضجه میزدند، هفت سال تمام در فراز تخته سنگی لخت و عور با کلاه عدالت خویش، فقر را مساوی توزیع کرد.
اقدامات وی سبب شد که حتی یک نفر از اهالی از بین نرفته و در این مدت مردمی را که از نقاط دور و نزدیک بدون منزل و ماوا، زن و مرد روز و شب را در کنار هم به سر برده و حتی یک گزارش مبنی بر تعرض به نوامیس مردم نشد.
کاظمخان قوشچی در سال 1867 میلادی یا 1246 هجری شمسی در روستای قوشچی از محال انزل ارومیه در یک خانواده کشاورز متولد شد، او مردی وطنخواه و ساده زیست بوده که در قصبه قوشچی قهوه خانه کوچکی داشت و از این طریق امرار معاش میکرد و علاوه بر آن وی سوارکار و تیرانداز بسیار ماهری بوده و آواز خوشی داشت و ساز را به زیبایی مینواخت.
شنیدن آوازه کاظمخان این اسطوره مقاومت و ایثار سبب شد که یکی از کارگردانان، نویسندگان و بازیگران مطرح کشور و اهل استان آذربایجانغربی تصمیم به ساخت فیلمی در رابطه با "کاظمخان" کند.
محرم زینالزاده در سال 1330 در خوی زاده شده و فعالیت سینمایی خویش را در سال 1364 با بازیگری در فیلم زنگها به کارگردانی محمدرضا هنرمند آغاز کرد و علاوه بر آن بازیگری فیلم بای سیکل ران به کارگردانی محسن مخملباف در سال 67 نیز از فعالیتهای مهم وی محسوب میشود.
خبرگزاری تسنیم با زینالزاده که با فیلم" ساز و ستاره "در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شد گفتوگویی انجام داده که در پی میآید.
تسنیم:چه چیزی سبب شد که تصمیم به ساخت فیلم"کاظمخان قوشچی"گرفتید؟
زینالزاده: بنده بنا به دعوت چند نفر از اهالی شهر قوشچی نشستی در زمینه ساخت فیلم کاظم خان برگزار کرده و موضوع اینکه آیا میتوان نسبت به شخصیت کاظمخان قوشچی نگاهی داشته باشیم در آن جلسه مطرح شد.
البته در ابتدا شاهینی از دوستان قدیمی و بازیگر کهنهکار آذربایجان و ارومیه با بنده تماس گرفت و درخواست ساخت فیلم تاریخی از کاظمخان را کرد و گفت آیا شما آمادگی برای گفتمان در این رابطه را دارید و من نیز در یک فرصت مناسب به ارومیه آمده و با چند نفر از دوستان در این زمینه صحبت کردیم و در نهایت وعده همکاری به بنده داده شد.
با توجه به اینکه بنا بر علایق شخصی به تاریخ آذربایجان علاقه داشته و اندک اطلاعاتی در این باره دارم، دست به تحقیق در زمینه کاظمخان زده و کتاب"اسطوره مقاومت"نوشته محبوب داداشپور را مطالعه و متوجه شدم که واو به واو آن بخشی از تاریخ را نوشته است.
در واقع منبع تاریخی این کتاب تا اندازهای روشن بوده، هر چند از نظر تدوام زمانی اندکی پس و پیش بود چون در آن زمان آذربایجان در مقطع خاصی قرار داشته و تزار روس، عثمانی و کردها هر کدام به یک شکل به آذربایجان نگاهی داشته و در واقع شرایط شلوغی پیش از جنگ جهانی دوم حاکم بود و اوضاع نابسامانی که در کل جامعه جهانی به وجود آمده بود، در منطقه آذربایجان نیز این اتفاق به شکلهای مختلف دیده شد.
بنده در ابتدا تصمیم گرفتم یک نگاه تاریخی به قضیه داشته تا بتوانم از منظر تاریخ روایت قصه کنم، یعنی دخل و تصرفی در آن نداشته و بنابراین نزدیک دو ماه زمانم را صرف نوشتن قصه تاریخی یک خطی روایت کاظمخان کردم.
چون در این صورت میتوان از منظر تاریخ حوادث را پیشبینی کرده و حرکت کرد و در این رابطه از نقطه نظرات دوستان در زمینه قصه یک خطی استفاده کردم، هر چند تاکنون دخل و تصرفی از نظر نگارش شخصیتر، هنریتر و سینماییتر به موضوع نداشتهام.
بنابراین هماکنون در ابتدا باید اعتبار ساخت فیلم کاظم خان قوشچی تامین شود چون فعالیت ساخت یک فیلم بسیار زمانبر بوده و هزینههای کاری بسیاری دارد، بنده نیز این فیلمنامه را با بودجه شخصی و زمانبندی خویش نوشتهام در حالی که هیچ نویسنده و کارگردانی اینگونه وارد یک عملیات نمیشود.
بیشک چیزی که ما را وارد این کار میکند، عشق، علاقه و حضور در آذربایجان است حتی بسیار علاقهمند هستم که این فیلم کاری برجسته و مورد توجه عموم باشد، در این منظر نشستی نیز با استاندار آذربایجانغربی داشته و خوشبختانه نکتههای بسیار ظریفی را با ایشان در میان گذاشته که به فال نیک گرفتم هر چند که کار، بسیار سنگینتر و دشوارتر میشود.
با توجه به اینکه بیشتر حکایت در محل کاظمداشی رخ داده، بنده بر روی محوریت کاظمداشی که نقطه مقاومت و حکایتها است به موضوع نگریسته و اگر قرار باشد روایت داستان به کاظمداشی کشانده شود، در واقع شخصیتها نیز به طریق دیگر جان میگیرند.
علاوه بر آن هماکنون با توجه به اینکه دریاچه ارومیه در موقعیت حاد و خاصی قرار داشته و ما نیز بخشی از عمر خود را با این دریاچه زندگی کردهایم، تلاش دارم تلفیقی انجام داده که کاظمداشی را که در دل دریاچه است، در روایت خطی حماسه مقاومت کاظمخان، به شکل متنوعتر و جهانیتر بازگو کنم.
در این رابطه کاری نیز به اقوام مختلف نداشته چون موضوعیت قصه میتواند بسیار جهانیتر از روابط انسانی و شخصیتها باشد.
برای مثال اگر صمیمیترین دوست یک فرد در یک مقطع تاریخی در حقش جفا میکند آن یک درام است و از سوی دیگر عشق مجازی و زمینی نیز یک تعریف برای خود داشته حال آنکه" عشق به سرزمین"تعریف خاص خود را دارد.
در این فیلم سعی شده تا با چشماندازی به آینده ساخته شود، بنابراین از این لحاظ به درام بسیار سنگینی نزدیک شده و امید است از منظر تابلوهای نمایشی و نقاشی شده رنگ، نور، شخصیتها، انسانها و حتی لباسها فیلم کاظمخان قوشچی ساخته شود.
درست است که در آن مقطع تاریخی از لباسهای خاص آن دوران استفاده میکردند اما نگرش بنده بدان شکل نیست و قصد دارم به یک شکل زیباتر، متنوعتر، سینماییتر و استفاده از جلوههای ویژه خاص به روایت قصه بپردازم.
بنابراین منتظر اولویت این طرح هستم و اینک نیز خلاصه داستان به صورت فشرده نوشته شده تا نتیجه مطلوب از آن گرفته شود و حتی امید است که از آن حمایت دولتی شده تا اثری مطلوبتری تولید شود.
تسنیم: آیا نام موقت برای فیلمنامه انتخاب شده است؟
زینالزاده: نام موقت آن "کاظمداشی" است بنده کاظم داشی را برگرفته از منظومه حیدربابا نوشتهام و در این رابطه وقتی شهریار در سال 1330 از تبریز به تهران مهاجرت کرد نزدیک به 30 تا 35 سال از آذربایجان دور شد و پس از بازگشت، زبان ترکی را فراموش کرده و حتی نمیتوانست با مادرش به درستی و روانی صحبت کند.
پس مادرش وی را به عنوان شاعر فارسیگو شناخته و حتی به این اشاره میکند که وقتی پدرت شعر"علی ای همای رحمت"را برای من خواند تازه فهمیدم که تو چه شاعر خوبی هستی، اما به زبان ترکی و مادری چه نوشتهای و در این هنگام شهریار به خود آمده و آغاز به سرودن منظومه حیدربابا میکند.
در حالی که حیدربابا در واقع یک تل خاکستری بیش نبوده و کوهی نیست بلکه تپهای است که آن را مخاطب قرار داده تا این منظومه سروده شود و حیدربابا در جامعه هنری و ادبی ایران جایگاه ویژهای پیدا کند و حتی فراتر از آن به 72 زبان دنیا ترجمه شده است.
البته بنده آن توان را نداشته اما سعی میکنم کاظمخان را نقطه عطفی قرار داده و حکایتها را از دل کاظمداشی روایت کنم یعنی یکی از این حکایتها را برداشته و ابعاد مختلف عشق، فداکاری، ایثار، قربانی و مبارزه را در کنار آن ردیف کنم و در نهایت اینکه با صدای نغمه آشیقها نگاهی به آن داشته باشم.
این فیلم از گذشته آغاز شده و ساززن جوانی وارد دریاچه میشود و در کنار آن ما زندگی را مشاهده میکنیم یعنی در یک گوشهای چادر زده شده، عدهای کباب درست میکنند و یا پرواز اردکها و حرکت غازها وحشی به نمایش در میآید.
بنابراین در مجموع، حیات و زندگی در کنار دریاچه ارومیه به نمایش گذاشته شده اما این ساززن جوان کنار دریاچه با انفجار نمادینی که از نظر جغرافیایی، طبیعت و حوادث انسانی رخ میدهد زیر آب رفته و دوربین نیز مانند آن زیر آب میرود و این شخص پیر میشود و در واقع در این صحنه زمان را به مخاطب نشان میدهیم.
در ادامه وقتی از زیر دریاچه خارج میشود، پیرمرد پا به سنی است که حالا در نگاهش دریاچه را یک کویر نمکزار میبیند و اینکه آن سازی که در ابتدای فیلم بر زمین جای گذاشته بسیار دور است بنابراین پابرهنه روی نمکزارها راه رفته و بلورهای نمک پاهای وی را زخمی میکند تا به سازش میرسد.
وقتی به ساز میرسد یک زخمه به سازش زده و یک گاری از دل تاریخ خارج میشود که نشانههای اقوام در آن جاری است یعنی آثار و نشانههای متفاوت تاریخی از تمامی اقوام موجود در آذربایجان در دل تاریخ نمایان میشود و پس از آن، این ساززن پشت گاری مینوازد تا به محل کاظمداشی میرسد.
سپس کاظمخان که خود یک قهوهچی و در یک مقطع تاریخی ساززن و سوارکار ماهری بوده،ساز خود را برداشته و به صدای ساز این آشیق پاسخ میدهد و حالا ما در دل نمکزار مبارزه دو ساززن را میبینیم که ساز میزنند و سوال و جواب میکنند و از این سوال و جوابها قصه کاظمخان آغاز میشود.
یعنی مسائلی مانند مهاجرت، پناه گرفتن، تقسیم غذا و مقاومت آغاز میشود و هر سوالی که شاعرانه نوشته و گفته میشود ترجیحبند حوادث قصه شده یعنی دو ساززن یعنی، یکی از نسلی گذشته و یکی سازن جدید گفتمانی با یکدیگر انجام میدهند تا به حکایت برسند،بنابراین هماکنون این نگاه بنده به ساخت فیلم است اما در پرداخت نهایی امید است تا با زیبایی به بار نشیند.
شاید اگر با من باشد نام فیلم را"مردی که به مرگ لبخند زد"میگذارم چون خود دریاچه اکنون به مرگ لبخند زده و برای هستی در حال مبارزه است و بیتردید دریاچه ارومیه قلب تکان دهنده جغرافیای شمال غرب ایران بوده و امید است اتفاق مبارکی با ساخت این فیلم رخ داده و با توجه به سیاستهای موجود و حمایت های مسئولان و به ویژه نهاد ریاست جمهوری بتوان کار اساسی کرده و این دریاچه را احیاء کرد.
اگر بنده بخواهم از روایت تاریخی در ساخت فیلم استفاده کنم در آن صورت کاظم داشی از سه سو در دریاچه بوده و از یه سمتی به خشکی راه دارد اما با توجه به اینکه هم اکنون جغرافیا تغییر یافته، بنده با جغرافیای موجود حکایت داستان را بازگو میکنم، یعنی قصد روایت مو به موی تاریخ وجود ندارد بلکه سعی میشود با زبان هنر، به بخشی از روایت وفادار بود.
تسنیم:آیا به بازیگر نقش اصلی یعنی کاظمخان رسیدهاید و آیا از بازیگران بومی در این فیلم استفاده میشود یا حرفهای؟
زینالزاده: خیر بازیگر اصلی تاکنون انتخاب نشده اما از ترکیبی از بازیگران بومی و حرفهای در فیلم"کاظمداشی" استفاده میشود، در عین حال که بازیگران محلی جایگاه خاص خود را داشته و مهمتر اینکه چون این شخصیت چند ویژگی مهم همانند سوارکاری، تیراندازی و آوازخوانی دارد پس باید از بازیگری استفاده کرد که مسلط به اینها بوده و حتی چهره و فیزیکش اجازه استفاده در فیلم را بدهد و در حالت کلی باید نقش اول فیلم هنرمند توانمندی باشد.
حتی اگر به بازار جهانی فکر شود باید با یک چشماندازی دید که چگونه میتوان این فیلم را نه تنها برای داخل کشور بلکه با استانداردهایی ساخته شود که در بازارهای بینالمللی نیز به معرض نمایش گذاشته شود.
بنابراین، مهم تاثیرگذاری و قابل باور بودن این فیلم بوده و امید است از پس ساخت این فیلم برآییم چون کار سنگینی بوده و نگاه به تاریخ دارد و در این باره نیز با شرکت سینمایی ماهد فیلم با مدیریت سیداحمد میرعلایی صحبتهایی انجام و وعده همکاری داده شده و اگر بودجه فیلم مشخص شده و مشارکت قطعی شود و علاوه بر آن، این شرکت سینمایی از ما حمایت و حتی پشتیبانی کند نتیجه مطلوب حاصل میشود.
تسنیم: شما هم اکنون بازیگران خاصی را برای حضور در این فیلم در نظر نگرفتهاید؟
زینالزاده: طبیعتا تمامی بازیگران آذری زبان مقیم تهران دعوت به همکاری شده و اولویت نیز با بازیگران توانمندی است که سوارکار ماهری بوده و یا بتوانند به کار کمک کنند.
علاوه بر آن، اگر بتوان یک محصول مشترک با کشور ترکیه تولید کرده و با آنها ارتباط برقرار کنیم و از سوی دیگر به بازار سینمای این کشور نزدیک شویم بسیار تاثیرگذار بوده و امید است که با ترکیبی از بازیگران ترک و آذری خویش بتوان روایت قصه را به درستی انجام داد.
تسنیم:آیا این فیلم به زبان آذری ساخته میشود ؟
زینالزاده: بخشی از فیلم به زبان ترکی و بخشی فارسی است چون اگر در کل به زبان ترکی اجرا شود با کار بسیار دشواری رو به رو میشویم چراکه ترجمه شرایط خاصی خود را دارد و در آن مقطع در آذربایجان، کنسولگری تزار روس و حتی آمریکا، فرانسه و انگلیس نیز در منطقه حضور داشتند.
علاوه بر آن، در آن دوران نماینده انگلیس چندین مرتبه به محل کاظم داشی میرود و از آنها درخواست میکند که برای گفتمان پایین بیایند، اما آنها در مقابل جریانهای انگلیسی مقاومت کرده و لحظات بسیار سخت تاریخی در آن مقطع در آذربایجان رخ میدهد.
تسنیم: قصه شما متکی به آب و دریاچه پرآب است در حالی که آبی در آن منطقه وجود ندارد آیا آن جلوهها در جای دیگر ضبط میشود؟
زینالزاده: در این رابطه اگر بتوان فیلم مدرن اجرا کرد دیگر نیازی به جلوههای ویژه ندارد اما اگر به شیوه قدیمی اجرا شود باید یا با تکنیک جلوههای ویژه و یا از دریاچه وان ترکیه و آن بخشی که کشتیها حرکت میکنند استفاده کنیم.
تسنیم: با توجه به اینکه در آن مقطع تاریخی، جیلوها کشتار بیرحمانهای علیه مسلمانان داشته آیا گریزی نیز به این موضوع در فیلم کاظمداشی میزنید؟
زینالزاده: بله باید یک جاهایی گریز زیبایی به این موضوع زد چون متفقالقول میدانیم که جیلوها در یک مقطعی در سلماس یا خوی چه حوادثی بزرگی را رخ داده و اگر عثمانیها که هم دین ما بودند به کمک آنها نمیرسیدند چه فاجعهای به بار میآمد؟
جیلوها نیز در واقع در یک مقطعی که هم اینک در جامعه ریشه ندارد، مشکل ساز نیست، بنابراین بنده یک پرداخت دیگری نیز برای آن از منظر تاریخی اما بسیار شاعرانه میکنم.
اما هیچگاه عمق فاجعه را مانند اینکه سرنیزه را وارد دهان کودک نوزاد کنند روایت نمیکنم، اما انسانی که وارد تنور میشود جنس تصویری آن متفاوتتر است و یا زنی که مورد هجوم قرار گرفته و دنبال سرنیزهای است که آن را به شکمش فرو ببرد تا از عصمت و پاکی خود دفاع کند، پس این نوع مقاومت مورد نمایش قرار میگیرد.
تسنیم: به نظر میرسد که نگرش شما در این فیلم نگاه خیر و شر است و صرفا در تلاش برای نشان دادن مسئله خیر و شر هستید.
زینالزاده: حدیث نفس باید به اندازهای ظریف حکایت شده و تاثیرگذار شود که مخاطب با آن هم ذاتپنداری قهرمانانه داشته باشد چون مقاومت اقتصادی را آنان در آن مقطع انجام دادند که این شوخی نیست، یعنی تقسیم غذا و آذوقه میکردند تا کسی گرسنه نماند بنابراین از چند منظر به این داستان نگریسته میشود.
در این رابطه باید تلاش کرد تا این حماسه را که در کنار دریاچه ارومیه شکل میگیرد به صورت یک فیلم زیبای هنری و تاریخی خاص ساخته شود بنابراین یک حرکت محلی و منطقهای از فرماندار، استاندار و شهرداری نیز باید انجام شود.
تسنیم: دهه 60 فیلم پرمخاطبی به نام دلیران تنگستان تولید شد که نشان میداد بوشهریها در مقابل مهاجمها مبارزه میکنند، آیا سرگذشت کاظمخان به لحاظ تاریخی میتواند یک مانند آن سریال باشد؟
زینالزاده: بله بیشک اگر بودجه آن تامین باشد میتوان یک سریال بینظیر تاریخی تولید کرد پس اگر بخواهیم بسیار هوشمندانه و هنرمندانه به مسئله نگاه کنیم یک سریال بسیار ظریف، زیبا و تکان دهنده برای نخستین بار تولید میشود چون تاکنون در آذربایجان سریال تاریخی تاثیرگذاری تولید نشده است.
هم اکنون که 169 صفحه فیلمنامه نوشته شده است و در ابتدا از منظر سریال به این قضیه نگریسته شده اما فیلمنامه سینمایی آن کاهش مییابد.
تسنیم:شما تاکنون با خانواده و بازماندگان کاظمخان قوشچی دیدار داشتهاید؟
زینالزاده: بله با نوههای وی دیدار و صحبتهایی انجام شده است و علاوه بر آن با اتحادیه کامیونداران قوشچی نیز نشستی برگزار و چشمانداز حرکت تعریف شده و اینکه چگونه میتوان سهامگذاری کرد و مشارکت مردمی را شکل داد.
از سوی دیگر به دنبال پخش صدا و سیمایی، سینمایی و بینالمللی آن هستیم چون بنده تنها به پخش داخلی آن فکر نمیکنم و در این باره، بی شک اگر قرار باشد کاری انجام شود به همت و یاری مردمی و حمایت مدیرانی که زبان و کاربرد سینما را بهتر میدانند میتوان کار بزرگی انجام داد.
تسنیم:در فیلم معمای شاه نقش نوابصفوی را حسام نوابصفوی بازی کرده شما شخصیتی را در خاندان کاظمخان قوشچی یافتهاید که به شخصیت قصه نزدیک باشد؟
زینالزاده: خیر به این موضوع از نزدیک و با دقت نرسیدهام، اما از ذهنم گذشت که برای مثال هم اکنون پرویز پرستویی پا به سنتر شده و فیزیکش برای مرد 40 ساله 10 سال پیش بسیار نزدیک بود.
بیتردید سینما دروغ بزرگی است اما باید قابل باور باشد و در این زمینه رماننویسان، بزرگترین دروغها را روایت میکنند برای مثال رمان" صد سال تنهایی" مارکز دروغ بود اما به اندازهای جزئیات را با کلمات کنار هم بافته که برای مخاطب باورپذیر شده است بنابراین در سینما همه چیز امکان پذیر بوده و"نبود"، وجود ندارد اما هر قدر بازیگر توانمندتر باشد تاثیرگزاری آن بیشتر است.
تسنیم:پیشبینی میکنید آغاز فیلمبرداری یا پیش تولید آن چه زمانی انجام شود؟
زینالزاده: خیر هماکنون منتظر برگزاری نشست مدیران و تصمیمگیری آنها برای آغاز حرکت دوم هستیم، چون بنده هنوز در آغاز حرکت نخست ایستاده و حرکت دوم را باید طرف مقابل، یعنی اهالی قوشچی و خیران و دوستان دلسوز سینما انجام دهند تا بنده بتوانم با آرامش خیال از پس قصه برآیم.
چون اگر به قصه پرداخته نشود، حرکت بعدی را نمیتوان تعریف کرد البته چهار ماه طول میکشد تا این اتفاقات مبارک رخ دهد و سپس فیلنامه که آماده شد مجوزهای ضروری ارشاد نیز یک تا دو ماه زمان میبرد بنابراین پنج شش ماه دیگر پروژه آماده برای انتخاب هنرپیشه میشود.
علاوه بر آن، اگر بخواهیم به سریال نزدیک شویم به مدت هشت تا 9 ماه طول میکشد تا کار آغاز شود.
تسنیم:پس این امکان وجود دارد که بخواهید سریال کاظمخان را بسازید؟
زینالزاده: بستگی به حمایت دارد چون اگر کسی پیدا شود تا بودجه کار را تامین کند آن وقت با فراغ بال بیشتر به ساخت سریال میپردازم.
تسنیم: یعنی شما بیشتر دوست دارید این فیلم تبدیل به سریال شود تا فیلم سینمایی؟
زینالزاده: من هر دو را دوست دارم و تفاوتی برایم ندارد چون فیلم سینمایی یعنی گزیدهگویی ماجرا و اینکه بتوان مختصر و مفید داستان درام سنگین را در یک مقطع زمانی بازگو کرد، اما سریال زمانبر بوده و مخاطب عامش بیشتر است و هم اکنون با توجه به اینکه یک چهارم مردم کشور ما آذری هستند میتوانند حمایت خوبی از این فیلم داشته و تاثیر مطلوبی در این اثر داشته باشند، کافی است اثر درخور و سالم باشد.
تسنیم:سخن پایانی؟
زینالزاده: بنده پس از مدتها فعالیت تمایل دارم در آذربایجان، ارومیه و در زادگاهم خوی و در کل در این منطقه فعالیت فرهنگی کنم و هماینک در منطقه آزاد ارس نیز شرکتی را به ثبت رساندیم که در رابطه با خدمات فرهنگی، هنری و فیلمسازی است.
بنده در این 30-40 سال که در عرصه سینما و نمایش فعالیت کردهام تا اندازهای مردم نسبت به ما لطف داشته و امیدوارم در این سرآغاز، نقطه عطفی برای تجربههای بعدی بوده و بتوانیم تجربیات خود را برای نسل آینده منتقل کنیم و در این باره هم اکنون بنده در دو موقعیت کاری قرار دارم.
یعنی یک تله فیلم دیگری نیز به نام ایلیاد آماده کرده و داستان آن تصویب و آماده شده و ممکن است آن را در ارومیه آغاز کنم تا هماهنگیهای لازم برای کاظمداشی شکل گیرد یعنی بیکار نمانده و اثر دیگری با توجه به حمایت مردمی انجام دهیم.
در واقع نیازمند حمایت همه جانبه بوده و اینکه دلسرد نشویم و کوتهنظری و تنگنظری را کنار بگذاریم و همه همدل و همراه باشند چون بنده به هنر متعهد، بسیار پایند هستم.
گفتوگو و تنظیم از نصیبه نیکزاد قوشچی
انتهای پیام/