قواعد پیروزی در جنگ اقتصادی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گذار از گردنه جنگ تحمیلی ۸ ساله، مصاف دو ایدئولوژی اسلامی و سرمایهداری وارد فاز «جنگ نرم» شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گذار از گردنه جنگ تحمیلی 8 ساله، مصاف دو ایدئولوژی اسلامی و سرمایهداری وارد فاز «جنگ نرم» شد. نبردی که در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آغاز گردید و پس از ناکامی در این حوزهها و عدم حصول به نتایج موردنظر، به عرصه جنگ اقتصادی کشیده شد. درواقع باید گفت که دشمن جنگ خود را از پشت خاکریزهای اقتصادی دنبال کرده و تقلا میکند از این طریق، مرزهای اقتصاد کشور را به تصرف خود درآورد. این نکته بسیار مهمی است که روز گذشته، دادستان کل کشور نیز به آن اشاره و «ضربه زدن به اقتصاد» را از سیاستهای راهبردی دشمن معرفی کردند.
تغییر جبهه نبرد یا تمرکز قوا در خاکریزهای اقتصادی برای دشمن از این منظر حائز اهمیت است که نظام سلطه با اتکا به توان اقتصادی خود که به شکل استثماری و با سوءاستفاده از نهادهایی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به دست آورده، ارتش هماهنگی را در جهان ترتیب داده که هر جا مانعی بر سر راه مقاصد استکباری خود ببیند، آن را با ابزار تحریم و فشار اقتصادی حذف میکند. از سوی دیگر، به دلایل مختلف توان اقتصادی کشور بهاندازه توان سیاسی رشد نکرد و برخی سوء مدیریتها به همان آسیابی آب ریخت که دلخواه دشمن بود، لذا عدم تدبیر و تشکیل سیستم اقتصادی بر مبنای استقلال اقتصادی، فضایی را برای دشمن ایجاد کرد که نقاط برجسته و بینظیر انقلاب اسلامی را تحتالشعاع قرار دهد. بنابراین، اگر بر این باور باشیم که در حال مصاف در یک جنگ تمامعیار و نابرابر با آمریکا و متحدانش در عرصه اقتصادی هستیم، باید ببینیم که با کدام آرایش و تاکتیک جنگی قصد مقابله و عقبراندن دشمن را داریم. واقعیت تلخ این است که برخی هنوز باور نکردهاند دشمن در حال ضربه زدن به اقتصاد کشور است و اگر به آنها گفته شود که خود مقامات آمریکایی به این امر اذعان دارند و بهصراحت اعلام کردهاند هدف آنها به تمکین واداشتن انقلاب اسلامی در تمام حوزههای موردنظر آنان از طریق فشار اقتصادی است، در پاسخ میگویند که با گفتگو میتوان تمام این مشکلات را حل کرد و برجامهای بعدی، باقیمانده مشکلات را از بین خواهد برد! در پاسخ به این عده باید گفت:
1. در تمام نبردها، اصل بر عدم اعتماد به حریف است و طرفی که دشمن را دوست فرض کند، قطعاً شکست خواهد خورد. وقتیکه جنگ آغاز میشود، گفتگو بیمعناست و باید در عرصه عمل و بدون کوچکترین چشمداشت بهطرف مقابل، از تمام ظرفیتها برای غلبه استفاده کرد. اگر بهاشتباه بر این باور باشیم که مجموعههای استکباری معاند که در نقطه مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند در اوج قدرت هستند و ما در موضع ضعف هستیم، از تحلیل واقعگرایانه دور شدهایم، چراکه اولاً، منظومه استکباری غرب از مشکلات ساختاری در همه زمینهها رنج میبرد و در صورت التزام به قواعد اقتصاد مقاومتی، حتی قادر به هجمه اقتصادی نخواهد بود، ثانیاً، توان نظام اسلامی در ابعاد معنوی و نفوذ منطقهای بهگونهای است که اگر ما پیام اشتباه به آنها ندهیم، چارهای جز تعامل با کشورمان نخواهند داشت. وقتی گفتگوهای هستهای آغاز شد، رئیسجمهور و دیگر مقامات آمریکایی بهصراحت اعلام کردند که کشورها دیگر حاضر نبودند به رژیم تحریمها علیه ایران تن دهند و تنها راه باقیمانده، مذاکره بود اما در همان زمان بعضی از مسئولین با ادبیاتی مغایر با عزت انقلابی میگفتند چارهای جز گفتگو با کدخدا نداریم ! انقلاب اسلامی باآنهمه توانمندی خارقالعاده که معادلات قدرت را در منطقه و دنیا بههم ریخت و هیمنه استکبار را به چالش کشید، آیا بهراستی از سنگربندی به دور مرزهای اقتصادی عاجز است که بخواهیم با گفتگو با دشمنان قسمخورده انقلاب، آن را حل کنیم ؟! یقیناً پاسخ منفی است و نگاه ذلیلانه ناشی از اعتماد خوشبینانه به دشمن در قاموس انقلاب جایی ندارد.
2. لازمه پیروزی در نبردها ازجمله جنگ اقتصادی و چیره شدن بر راهبرد خصمانه دشمن، «اعتماد» به قدرتها و ظرفیتهای درونی برای رویارویی جانانه و به خاک مالیدن پوزه حریف است. سؤال اینجاست که آیا ما هم در این آوردگاه نفسگیر از تمام قدرت و عِده و عُده خود استفاده میکنیم و به صنعتگر و کشاورز کشورمان اعتماد داریم یا اینکه با باز کردن سیلبند صادرات، موجی از محصولات خارجی را سرازیر بازارها کرده و هزاران کارخانه و مزرعه را به خمودی و جمود میکشانیم ؟ آیا بر اساس وظیفه انقلابی متعهدیم که با آتشزدن کالای قاچاق، موتور سرد اقتصاد را گرم کنیم یا همچنان موانع قانونی برای برخورد و معدوم کردن این دسته از کالاها – که مطالبه رهبر معظم انقلاب است- را بهانه میکنیم ؟ اگر بهواقع بخواهیم مانع ورود کالای قاچاق و بیکار شدن جوانان کشورمان شویم و بدون شعارزدگی به دنبال عملیاتی کردن همه ظرفیتها باشیم، باید با قانونگذاری و رفع موانع قانونی زمینه امحای اجناس قاچاق را فراهم کنیم تا هم طمع ورود اینگونه کالاها کاهش یابد و هم شوق تولیدکنندگان داخلی از مشاهده برخورد عملی با قاچاقچیان افزون شود.
3. این روزها که در ایامالله دهه فجر و سالگرد سقوط نظام فاسد ستمشاهی قرار داریم، نباید فراموش کنیم که در آن دوران ذلتبار، از صدر تا ذیل اقتصاد کشورمان در دست خارجیها و نتیجه آن، وابستگی کامل به نظام سرمایهداری بود ولی گویا برخی تاریخ را فراموش کرده و در خواب مسلط کردن آمریکاییها بر اقتصاد به سر میبرند که به قول امام راحل(ره) «آنهایی که خواب آمریکا را میبینند، خدا بیدارشان کند.» اگر بنا بود با رابطه با شیطان بزرگ، اوضاع اقتصاد کشور پیشرفت کند، در زمان شاه معدوم، شاهد شکوفایی و ترقی کشور بودیم درحالیکه کمترین نتیجه حاکمیت استبدادی پهلویها، دهها سال عقب افتادن از قافله علم و پیشرفت بود. تمام ادلّه عقلی و اخلاقی و همه جوانب امنیتی و اقتصادی باید مسئولین را به این نتیجه برساند که بهجای چشمداشت از بیگانگان به تولید داخل و حمایت از اقتصاد داخلی همت کنند.، بهجای چانهزنی با غرب برای بخشش و تسهیل تحریمها، اگر وقت صرف شده را با تمام قوا بر تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی صرف کرده بودیم، یقیناً در جایگاهی قرار میگرفتیم که از موضع قدرت و با دستپر در برابر دشمن قرار داشتیم. هرچند فرصتها بهسختی به دست میآیند و بهآسانی از دست میروند اما هنوز جای امید است که مسئولان ذیربط در عملی کردن اقتصاد مقاومتی همت بگمارند و شاهراه طمع دشمن را برای همیشه قطع نمایند.
انتهای پیام/