از طلاق عاطفی تا حرام‌خوری در جشنواره فیلم فجر


از طلاق عاطفی تا حرام‌خوری در جشنواره فیلم فجر

حواشی فیلم قاتل اهلی، از خود آن مهم‌تر شده است. باور نمی‌کردیم که کیمیایی در برج میلاد برای تماشای فیلمش حضور یابد. اما او بدون حضور پرویز پرستویی آمد. فضای کنفرانس مطبوعاتی نیز علی‌رغم خودداری فراوان جناب کارگردان متشنج شد.

خبرگزاری تسنیم- امیر اهوارکی:

مهم‌ترین فیلم روز هفتم جشنواره، قاتل اهلی بود که با حضور جناب کارگردان نمایش یافت و او در کنفرانس مطبوعاتی فیلم شرکت کرد. چنانکه بسیاری از اهالی حرفه‌ای سینما نیز در سالن کنفرانس حاضر شدند. در این روز، فیلم‌های زیر سقف دودی( پوران درخشنده)، سارا و آیدا (مازیار میری)، سد معبر(محسن قرائی) و قاتل اهلی(مسعود کیمیایی) در سالن نمایش برج میلاد اکران شدند.

 

طلاق عاطفی

زیر سقف دودی/ پوران درخشنده

 خلاصه داستان: روابط خانوادگی بهرام (فرهاد اصلانی) و شیرین (مریلا زارعی) به سردی گراییده است. بهرام یک همسر صیغه‌ای به نام رعنا (بهنوش طباطبایی) دارد.

خانم پوران درخشنده در مقام مادر سینمای ایران، می‌کوشد تا از طریق فیلم و سینما به رفع مشکلات اجتماعی مردم کمک کند. این فیلم چنانکه کارگردان گفته است به موضوع «طلاق عاطفی» می‌پردازد. اما فیلمنامه‌ای که خانم کارگردان به کمک دکتر محمدهادی کریمی نوشته‌اند متأسفانه اثر خوبی از کار نیامده. فیلمنامه‌ای کشدار، با موضوعی تکراری و دیالوگ‌های کلیشه‌ای. با وجود یک فیلمنامۀ ضعیف، کار چندانی از عهدۀ بازیگران برنمی‌آید.

خانم درخشنده هنوز به شیوۀ سی سال قبل خود، فیلم می‌سازد. سینما در این سال‌ها، تغییرات بسیاری کرده و انتظارات مخاطبان نیز بالا رفته است. امکانات بصری و کارگردان‌های جوان و خوش‌فکر، باعث شده‌اند که فیلم‌ها بسیار باورپذیرتر از گذشته از کار درآیند. اما خانم درخشنده تغییری نکرده است. فیلم سینمایی، هنگامی تأثیر خوبی می‌گذارد که مخاطب احساس نکند در حال تماشای فیلم است. به عبارت دیگر، فیلم داستانی اگر شبیه به فیلم مستند از کار درآید اثر فوق العاده‌ای خواهد داشت. چنانکه در ویلایی‌ها و ماجرای نیمروز در همین جشنواره دیدیم. از سوی دیگر، فیلم مستند نیز برای آنکه حوصلۀ تماشاگر را سر نبرد باید از خصایص فیلم داستانی استفاده کند و قصه بگوید.

قصۀ مردی که به سبب صیغه کردن زنی دیگر، به همسر اولش علاقه ندارد آنقدر کهنه و مستعمل است که حداقل چهل موردش را سینما و تلویزیون دیده‌ایم. در چنین فیلم‌هایی برای پلید و بولهوس نشان دادن شوهر، همسر اول را یک سوپراستار انتخاب می‌کنند تا مخاطب عمیقاً بفهمد که این مرد چقدر ظالم و ناسپاس است. به نمونه‌ای از این فیلم‌ها توجه کنید:

ـ زن زیادی/ تهمینۀ میلانی(1383) ـ بازیگر همسر اول: مریلا زارعی

ـ بید مجنون/ مجید مجیدی (1383) ـ بازیگر همسر اول: رؤیا تیموریان

ـ آنچه مردان دربارۀ زنان نمی‌دانند/ قربان محمدپور (1392) ـ بازیگر همسر اول: فاطمه گودرزی

ـ سریال پیامک از دیار باقی/ سیروس مقدم (1387) ـ بازیگر همسر اول: افسانه بایگان

اما واقعیت به همین سادگی‌ها نیست. امروزه زنان، دیگر نقش سنتی خود را در خانواده بازی نمی‌کنند و محور کانون خانواده نیستند. آمارهای قوه قضائیه خبر می‌دهند که بیش از 80 درصد دادخواست‌های طلاق از سوی زنان ثبت می‌شود. ای کاش خانم درخشنده به این موضوعات واقعی بپردازد.

 

رانت‌خواری

سارا و آیدا/ مازیار میری

 خلاصه داستان: سارا (غزل شاکری) که دوست وفاداری برای آیدا (پگاه آهنگرانی) است به دلیل رفع مشکلات مالی خانوادۀ پدری‌اش، مجبور می‌شود به درخواست دوست آیدا به نام سعید (مصطفی زمانی) اطلاعات محرمانۀ مناقصه را خارج نماید.

بعد از سعادت‌آباد (1389) که اولین فیلمنامۀ ساخته‌شده از امیر عربی بود، این دومین همکاری مازیار میری با این نویسنده است. اگر آن فیلم با بازی‌های خوب حامد بهداد و لیلا حاتمی سر پا بود در اینجا آن بازیگران و بازی‌ها نیز وجود ندارند. مضافاً که قصه نیز بسیار ضعیف و آبکی است. اگر بازی خوب غزل شاکری نبود همه چیز از دست رفته بود. او توانسته با چهره و بازی خوب خود، نقش یک دختر معصوم و کوشا را به زیبایی ایفاء کند.

قصۀ اصلی فیلم، در دقیقۀ 33 با پیشنهاد سعید (مصطفی زمانی) آغاز می‌شود. شک و تردید سارا به‌خوبی تصویر شده است. او به‌ناچار پیشنهاد سعید را اجرا می‌کند. اما ماجرا به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. خارج کردن آیدا (پگاه آهنگرانی) از قصه، از موارد غیر قابل باور فیلم است. بازی افتضاح افسر آگاهی و سؤال و جواب‌های مسخرۀ او نشان می‌دهد که فیلمنامه‌نویس و کارگردان با موضوعات قضایی و جنایی، آشنا نیستند.

در کل می‌توان گفت که سارا و آیدا، حاصل یک فیلمنامۀ سر هم‌بندی‌شده با یک کارگردانی مغشوش است. نه قصۀ قرض پانصد میلیونی مادر سارا (ناهید/ شیرین یزدان‌بخش) برای پسر فراری‌اش، قابل باور است و نه رفاقت آیدا و سعید، نه دشمنی آنها، و نه عدم اطلاع سارا از کار خود و اهمیت مناقصه. انتهای فیلم، پیام اخلاقی می‌دهد که از فیلم بیرون می‌زند، چنانکه در قد و قوارۀ فیلمساز نیست.

 

 

مأمور رشوه‌بگیر

سد معبر/ محسن قرائی

خلاصه داستان: قصۀ زندگی قاسم نصیری (حامد بهداد) که مأمور سد معبر شهرداری است.

فیلمنامه را سعید روستایی بر اساس ایده‌ای از محسن قرائی نوشته است. او توانسته خیلی خوب به زندگی مأموران سد معبر بپردازد. فیلمنامه اما بسیار تلخ است هرچند که سعی شده تا زهر فیلم با بازی‌های حامد بهداد و محسن کیایی گرفته شود. شاید برای اول بار است که ما یک مأمور خطاکار و رشوه‌بگیر را در سینمای بعد از انقلاب می‌بینیم، البته اگر از نقش رامبد جوان در فیلم کارآگاهی گناهگاران (1392) ساختۀ فرامرز قریبیان صرف نظر کنیم. فیلم با هوشمندی در همان دقیقۀ اول، تکلیف قاسم را روشن می‌کند. او فقط یک ماه و نیم فرصت دارد و بعد از آن قراردادش تمدید نخواهد شد. لذا است که او سعی دارد در این مدت بارش را ببندد.

یکی از موضوعات فرعی فیلم که به زیبایی پرداخت شده ماجرای رزق حلالی است که رسول (نادر فلاح) در مقام دستفروش به دنبال آن است و در مقابل، حرامخوری برخی مأموران از جمله حامد بهداد و محسن کیایی. رسول یک کیف پول پیدا کرده که می‌خواهد آن را به صاحبش برساند. او روی تخت بیمارستان به رسول می‌گوید من دو ساعت شک کردم که آیا پول را برگردانم یا نه، حالا عاقبتم این شد اگر تو پول را بخوری ببین چه بلایی بر سرت می‌آید. او در اتومبیل هم از تأثیر رزق حرام در نسل و دودمان حرف زده بود همانطور که راضیه در فیلم جدایی نادر از سیمین، وقتی که در کلاس درس لیلا حاتمی حاضر شد.

خشونت مأموران شهرداری در فیلم، بسیار افراطی است. در واقع اینطور نیست که دستفروشان بایستند تا مأموران بساط آنها را به هم بریزند. آنها با رؤیت اتومبیل شهرداری از دور، فوراً بساط خود را جمع می‌کنند و می‌گریزند. دومین ساختۀ محسن قرائی بعد از فیلم اولش خسته نباشید (1392) خوب و تماشایی از کار درآمده است. اگر بتوان از تلخی فراوان فیلم صرف نظر کرد.

 

 

مدیران

قاتل اهلی/ مسعود کیمیایی

خلاصه داستان: جلال سروش (پرویز پرستویی) یکی از مدیران جمهوری اسلامی کم‌کم به فساد می‌گراید.

حواشی این فیلم از خود آن مهم‌تر شده است. باور نمی‌کردیم که جناب کیمیایی در برج میلاد برای تماشای فیلمش حضور یابد. اما او بدون حضور جناب پرستویی آمد. فضای کنفرانس مطبوعاتی علی‌رغم خودداری فراوان جناب کارگردان، متشنج شد. یارکشی تهیه کننده و جناب پرستویی و ایستادن در مقابل کارگردان و هواداران بی‌شمارش شاید نبایست از ابتدا رخ می‌داد. به هر حال آقای لشکری قوچانی نیز از طرفداران قدیمی جناب کیمیایی است. قضاوت در این باره برای امثال ما، بسیار دشوار است. چون به حقیقت ماجرا واقف نیستیم.

بعد از فیلم ضیافت (1375) که به بچه‌های نسل انقلاب پرداخته شده بود جناب کیمیایی در این فیلم نیز به برخی مدیران رده بالای نظام توجه کرده و سقوط آنها را نشان داده است؛ فسادهایی که در دولت جناب روحانی هم رخ نموده است. ماجرای حقوق‌های نجومی و اجازه فعالیت به برخی شرکت‌های مشکوک خارجی (که در اینجا از آنها به عنوان پیسارو یاد می‌شود) از موارد مهم مطرح‌شده در فیلم است. سکانس آغازین یعنی سخنرانی دکتر سروش (پرستویی)، به زیبایی، شخصیت او و کلیت فیلم را معرفی می‌کند. او کسی است که آیات قرآن را بلد است اما مانند جاهلان و لوطی‌ها حرف می‌زند. و این، سخن اصلی فیلم است. دلسوزی جناب کیمیایی را در این فیلم می‌توان مشاهده کرد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران