گوهرهایی در وجود مردان، «بدون تاریخ بدون امضاء»
قهرمان فیلم، دکتر روش اندیش اخلاقگرایی است که در جامعه مدرن، زیست مدرنی دارد اما نوعی سنت گرایی پنهان در نگرش کاوه نریمان وجود دارد که مسیر زندگی او را از یک روزمرگی محتوم به رستگاری انسانی دست نیافتی خاصی سوق می دهد.
خبرگزاری تسنیم- فرهاد حسینی
در هجوم مدرنتیه و علوم انسانی غریبه نوعی تحولگرایی اخلاقی عمومی نسبیگرا در جامعه ایرانی باب شده که توسعهاش به مراتب خطرناکتر از انفجار هزاران بمب اتم در کلان شهرهای ایران است. اندیشمندان و روشنفکران ایرانی، درک نمی توانند که صفت نسبیگرایی که با عنوان پسوند اخلاق، جامعه را محاصره کرده ،چه بلایی بر سر فرهنگ عامه و ارزش های اعتباری خواهد آورد. جامعه ما در سال های اخیر، دچار بداخلاقی شده است؛ اگرچه هنوز ضد اخلاقی نیست. هنوز جامعه ما وارد مرحله بحران اخلاقی نشده، با این حال باید چاره اندیشی کرد و با تاثیر کلان فرهنگی جامعه را به سوی توسعه اخلاقی هدایت کرد. چطور می شود که جامعه ایرانی با توجه ضریب کلان رشد علمی و صنعتی، با بحران اخلاقی مواجه است.
در چنین شرایطی، سینمای اجتماعی ایران در یک خیزش رسمی به نبرد با نسبی گرایی اخلاقی رفته است. اگر دستاوردی هم برای رئیس سازمان سینمایی بخواهیم در نظر بگیریم، باید به این مولفه اخلاق گرایانه اشاره کنیم که اصالت به نسبی گرایی اخلاق کمتر در آثار سینمایی جشنواره فجر امسال نمود دارد و نکته جالب اینجاست که فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» و چند فیلم دیگر در جشنواره فیلم فجر امسال پرچمدار مواجه با جریان نسبی گرایی اخلاق هستند. نوعی تحول خواهی رسمی در بطن دراماتیک فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» وجود دارد که بنایش مواجه و مقابله با اخلاقگرایی نسبی با معرفی قهرمانی است که یک ظن اخلاقی موجب می شود او را مرزهای اخلاق گرایانه کلیشه را پشت سر گذارد و به فتح تازه ای دست پیدا کند. روایت فیلم درباره تکاملی اخلاق فردی، در نسبت با اخلاق جمعی است.
قهرمان فیلم، دکتر روش اندیش اخلاقگرایی است که در جامعه مدرن، زیست مدرنی دارد اما نوعی سنت گرایی پنهان در نگرش کاوه نریمان وجود دارد که مسیر زندگی او را از یک روزمرگی محتوم به رستگاری انسانی دست نیافتی خاصی سوق می دهد. او پرستاری استخدام کرده تا از مادر بیماریش پرستاری کند و پس از فارغ شدن از کار، به سراغ مادر می رود.
چنین رویکردی در روش زندگی نریمان و نوع مواجه انسانی با کاری که در پزشکی قانونی انجام می دهد برای تماشاگر مشخص میکند جایگاه عناصر نظام اخلاقی در زیست فردی او تنزل نکرده است. اما برخورد اولیه او با خانواده «خان رودی» زمینهای را فراهم می آورد که کاوه نریمان (امیر آقایی) یک نوسازی اخلاقی را در روند زندگی اش تجربه کند.
برخورد کاوه نریمان با خانواده «خان رودی»، تراژدی و رویدادهای ناخواسته هر تحلیل را سوق به سوی کلام مولای متقیان میدهد. حضرت علی (ع) در یکی از سخنرانیهای خود می فرمایند: فی تَقَلّبِ الاحوال عُلِمَ جَواهرُ الرجال والایّام تُوضِح لک السرائر الکامنه. در پیش آمدهای مختلف زندگی و فراز و نشیبهای حیات، گوهرهایی که در وجود مردان بزرگ نهفته است، معلوم می گردد و روزگار استعدادهای نهانی افراد را نمایان می کند.
انتخابی که کاوه نریمان به آن دست می زند، استعداد ویژه او را برای نمایش گوهر دورن فراهم می کند. گوهر وجودش اخلاقی است که نسبیگرا نیست و با تعریف اخلاقی رایج نسبتی ندارد.
فضلیتهای اکتسابی کاوه، منجر به تکامل رستگاریاش میشود، فضیلتهایی که باید در انسان شکل بگیرد. اخلاق امری ظاهری نیست بلکه امری درونی است و حاصل احترام واقعی و تعهد به دیگری است. ما در فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» به خوبی شاهد این مسئله هستیم کاوه نریمان اصلا به این مضوع کاری ندارد که موسی خان رودی ( نوید محمدزاده) طبقه و موقعیت اجتماعیاش چیست. حتی تصمیمی که میگیرد دلیلش ترحم نیست.
نریمان کاراکتری است که وقتی که تصادف میکند از ماشین پیاده میشود و در کنار آنها میایستد تا مطمئن شود که مثلا فرزند این خانواده در این تصادف صدمه زیادی ندیده اند. وارد خانه که می شود با پرستار مادر شرایط مادرش را کنترل می کند، دستمزد او را می دهد و قول می دهد مشکل قضایی پرستار مادرش را حل کند. در محل کارش(پزشکی قانونی) به فرخ می گوید من با دکتر مشیری وارد چالش میشود برای اینکه کارش را به صورت دقیق انجام نمیدهد. دکتر نریمان گزارشهای تشریح مشیری را امضاء نمی کند چون معتقد است فرایند تشریح را با دقت کافی انجام نمیدهد. نریمان حتی تشریح اجساد مردگان در پزشکی قانونی کارش را با دقت فراوانی انجام می دهد تا تعهدی نسبت به آنان نداشته باشد.
زیبایی شناسی موقعیت دکتر کاوه نریمان در پیوست با موقعیت کاریاش این است که او اجساد مردگان را تشریح می کند و احترام به ساحت انسانی از منظر او ، زنده و مرده نمی شناسند. اما نکته جالب توجه این است که فضلیتهای اخلاقی نریمان حتما با هجوم منتقدان سینمای مورد انتقاد قرار می گیرد.
سئوال مهم این است که در فیلمهایی که نقصان اجتماعی و فردی را سینماگران نشان می دهند وقتی از آنها سئوال میکنید چنین دردی در کجای جامعه هست؟خیلی سریع پاسخ می دهند که ما درد جامعه را نشان دادیم.
پس از پایان نمایش فیلم در برج میلاد و در اکران عمومی بسیاری از منتقدان سازندگان را با این پرسش مواجه خواهند ساخت، چنین اشخاصی مثل کاوه نریمان آیا در جامعه ما زندگی می کنند؟!
طبیعی است که سازندگان باید پاسخ دهند وقتی یک سیاره کور در میان هزار ستاره با روشنایی زیاد پیدا میکنند چرا سینماگران ستاره سیاه را نشان میدهند! وحید جلیلوند معکوس روش سینماگران میان هزار سیاره روشن، خورشیدترین آنها را برای نمایش انتخاب کرده است. خورشیدی که با توجه ظریف به فضیلت های اخلاقی به توسعه اخلاقی والایی دست پیدا کرده است. فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» به یادمان میآورد که امروزه می توان ثروت یک جامعه را علاوه بر سرمایه اقتصادی با سرمایه اخلاقی سنجید. انسان با فضیلت زاده نمی شود؛ بلکه با فضیلت می شود. اما به توجه به شرایط فعلی در جامعه ما از منظر خیلی ها وارستگی تقریبا امر محالی است. با ساختن چنین فیلم هایی باید بحث توسعه اخلاقی را به سرفصل های اساسی سینمایی افزود . توسعه اخلاقی بخش مهمی از توسعه فرهنگی وانسانی است. جامعه کنونی ما گرفتار بداخلاقی است. قبل از آنکه به بی اخلاقی و فروپاشی اخلاقی برسیم باید به موضوع توسعه اخلاقی و شرایط و الزامات آن اندیشید.
رابطه متقابل افراد در جامعه ما عموما بر اساس محاسبهگری متقابل و مبتنی بر ادب ظاهری است و نه احترام واقعی. باید به توسعه اخلاقی جامعه و موانع آن اندیشید. به ریشه های خشونت، بی اعتمادی، غیبت، دروغ، ظاهرآرایی ودورویی. اما همچنین باید دید چه کسی از توسعه نیافتگی اخلاقی نفع می برد؟
انتهای پیام/