چگونگی ایجاد ۵۰ لشکر در زمان جنگ توسط شهید باقری/ماجرای جذب فرماندهان عراقی
مفهومی به نام فوت کوزهگری در ادبیات شهید باقری وجود نداشت و هر چه می دانست، آموزش میداد. او هرگز فکر نکرد که اگر چیزی را که بلدم به زین الدین یاد بدهم او قطعاً جای مرا خواهد گرفت!
خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا», تاریخ جنگها همواره معرف چهرههای برجستهای هستند که به عنوان یک سرمایه ملی، جوامع را به مطالعه درباره خود فرا میخوانند. در جنگ هشت ساله دفاع مقدس، در میان افراد شاخص و نخبگان ممتاز آن دوران، شخصیت حسن باقری (غلامحسین افشردی) به عنوان یکی از بنیانگذاران مکتب دفاعی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، درخشش خاصی دارد.
او در 28 ماه عمر پرحاصل خود در جنگ تحمیلی، از اول مهر 1359 و ورود به خوزستان تا نهم بهمن 1361 روز شهادتش در فکه، علاوه بر طراحی و اجرای عملیات مهم، با شناخت دقیق از دشمن و تسلطی که بر منطقه جغرافیایی جنگ و تغییرات حاصل از آن داشت، به تشکیل اطلاعات عملیات اهتمام ورزید و سپس با تسلط بر جبهه خودی و دشمن و تغییرات لحظه به لحظه آن، در تشکیل سازمان رزم، کادرسازی و تربیت فرماندهان تأثیرگذار و کارآمد نقش اساسی داشت.
حسن باقری، با همیاری چند فرمانده شاخص دیگر، مبتکر نظریه جدیدی در جنگ و مقابله با متجاوزین شد که توانست استراتژی جنگ را تغییر دهد. وی جنگ را فرصت طلایی برای رشد استعدادها میدانست.او نظریهپرداز بزرگ نظامی بود که در جایگاه فرمانده عالیرتبه جنگ توانست توازن قوا را به نفع جمهوری اسلامی تغییر دهد.حسن باقری، بیش از تکیه بر تجهیزات و قدرت نظامی، متکی به ایمان و فکر بودو با تغییر ادبیات جنگ توانست فرهنگ علوی و عاشورایی را که بر گرفته از اسلام و مکتب وحی بود، وارد جنگ کند.
او با اتکاء به قدرت الهی و تحت رهبری امام خمینی(ره) راهی را برگزید که این مسیر، چراغ راه آیندگان در دفاع ارزشمند ملت ایران شد.تا آنجا که امام خامنهای در بیست و پنج آذر سال92 در دیدار اعضای ستاد برگزاری بزرگداشت سرداران و ده هزار شهید استان مازندران در سخنانی شهید حسن باقری را «معجزه انقلاب» مینامند.
همزمان با فرا رسیدن سیو چهارمین سالگرد شهادت این سردار شهید با سردار فتح الله جعفری رئیس هیئت مدیره موسسه شهید باقری و مهدی امیریان مدیرعامل این موسسه به گفتوگو نشستیم . بخش اول این گفتوگوی تفصیلی در اینجا قابل مشاهده است و بخش دوم این گفتوگو در ادامه میآید:
تسنیم: خصوصیات و ویژگیهای بارز و طرز فکری شهید باقری از کجا نشأت گرفته بود که موجب آن همه پیروزی و اتفاقات شد؟
سردار فتحالله جعفری: شهید باقری یک سری خصوصیات را خودش داشت و یک سری اقدامات را در راستای خود سازی انجام داد.خصلت هایی که شخصا در خودش دیده می شد این ها مسائل خیلی مهمی بود. حسن باقری امانتدار بود یعنی همه امکانات فرمانده و انچه که در اختیارش بود را امانت می دانست و نمی خواست از این ها ابزار قدرت برای خودش بسازد یا مثلا ابزار تبلیغ شود که ایشان فرمانده فلان است, بنابراین امانتداری یکی از خصلت های بسیار مهم حسن باقری بود و در کنار این امانتداری خدمتگذاری در راستای اهداف مردم، اهداف انقلاب و در راستای اهداف حضرت امام(ره) داشت و این خدمتگذاری خالصانه را فقط برای رضای خدا انجام می داد یعنی هیچ وقت توقع نداشت بابت این خدمت کسی از او تشکر یا تقدیری کند. مسئله دیگری که داشت, نوسازی و نوآوری بود.
حسن باقری همیشه در حال نوآوری بود
حسن باقری مرتبا در حال نوآوری بود یعنی توقفی نمیدیدید. اتفاقا یک مقدار از زمان جنگ گذشت متوجه شدیم عراق در ساختار و نوع جنگیدن خودش هم مرتب نوآوری می کند یعنی اگر جایی لطمه و شکستی میخورد به سرعت این نقطه ضعف به قوت تبدیل میکرد مانند ایجاد میادین مین و مواضع و کمین و این همه تجهیزات همه تجربه های عراق بود که ابتدای جنگ مواضع و میدان مین ایجاد نکرده بودند ولی همین عملیات محدود باعث شد عراق مرتبا خودش را بازسازی کند.
حسن باقری در سه رده در حال نوسازی و بازسازی بود یکی در ساختار خودش, یکی در سازمانش و یکی در اهدافش. یعنی اینها را با هم همزمان انجام می داد و هیچ وقت درجا نمی زد یعنی اگر شما حسن باقری را سه روز قبل می دید با امروز متفاوت بود و این کلام امام علی(ع) که امروز نباید با فردا یکی باشد در حسن باقری میدیدید. او مرتبا حرف نو و کار نویی داشت این هم جزو مسائل مهمی بود که شخصا حسن باقری داشت این عوامل باعث شد این فضا برای دیگران فراهم کند, یعنی رشد و استعداد دیگران, میدان دادن به دیگران, ایجاد فضا برای دیگر نیروها.
یک وقت یادم است این بحث را مطرح کرد که ما باید 500 گردان نیرو داشته باشیم.در آن زمان این موضوع در زمان جنگ موضوع بسیار بزرگی بود. نظر حسن باقری این بود که ما 50 لشکر, ده سپاه داشته باشیم که بشود 50 لشکر در قالب ده سپاه که خیلی ارتش عظیمی میشد و معتقد بود که جمهوری اسلامی توانایی تجهیز و آماده کردن این 50 لشکر را دارد که بتواند در مقابل هر دشمنی بایستد و مقاومت کند و معتقد بود که ایجاد توان بر اساس ثبات و امنیت است و جنگ وقتی انجام میشود که شما ضعیف باشید, در این صورت دشمن جنگ را تحمیل میکند اما وقتی قدرتمند باشید کسی جنگ را تحمیل نمیکند. این ها واژه های مهمی بود که حسن باقری استفاده کرده و عمل می کرد.
ورود ادبیات انقلاب و فرهنگ عاشورا در جنگ توسط شهید باقری موجب پر تحرکی رزمندگان شد
اما چه نقطه قوت مهمی در اهداف جنگ داشت؟ واقعیت این است که حسن باقری یک استراتژیست و یک نظریه پرداز بود. این روحیه استراتژیک میگوید باید تغییر روش جنگ داد. شهید باقری ادبیات انقلاب و فرهنگ عاشورا در جنگ میآورد و باعث می شود یگان های پرتحرک و سبکی برای جنگ ایجاد میکند. او نمیخواست سازمان درست کند برای سازمان، سازمان درست می کند برای جنگ، سازمانی پرتحرک، فعال و موثر. این استراتژیست بودن حسن باقری مهم بود که اولین اصل و بند و کار اساسی بوده که این را وارد می کند.
زمانی که تقریبا جنگ در حال رسیدن به بن بست بود, این بن بست شکسته میشود و خیلی از فرماندهان معتقدند حسن باقری در جنگ بن بست شکن بود و عملی و این ها را به کار برده و به عنوان یک جوان شما حساب کنید که 26 سالگی شهید می شود 24 سالگی وارد جنگ می شود یعنی جوان 29 ماه بیشتر نبودیم و از یک جوان 29 ماه ما اصلا غافلیم که سه سال می گذرد و می رود چه اتفاقی افتاد که در طی 29 ماه توانست چنین تحول بزرگی را در جنگ ایجاد کند.
تسنیم: دشمن شناسی بارزترین ویژگی شهید باقری بوده که سبب موفقیت در جنگ شد. این دید دشمن شناسانه شهید باقری را باید به چه شکل در بین افراد جامعه باید جا بیفتد و چه اقدامی باید بکنند که دشمن را بشناسند؟ شهید باقری در آن زمان حضوراً نیروهایی تربیت کرد که توانستند دشمن را بشناسند، دشمن شناسی در این زمانه ما باید چگونه باشد؟
سردار فتح الله جعفری: وقتی ما با خودیها میجنگیم حواسمان نیست خودی هستند, حسن باقری حواسش جمع بود که فلان فرمانده دشمن, دشمن ما نیست. ما فرماندهان عراقی داشتیم که دشمن ما نبودند به زور و اجبار صدام در صحنه جنگ بودند, شهید باقری دنبال این بود که این ها بیایند و جذبشان کند.حسن باقری ساختاری که برای اطلاعات چیده بود, آمده بود از خاکریز خودمان تا خاکریز دشمن و از خاکریز دشمن تا رده خط اول تا رده دسته و گروهان و گردان مثل انگشتان, اول خط کمین, بعد دسته و بعد گروهان بعد گردان و بعد تیپ و بعد قرارگاه و بعد ستاد سپاه و ستاد کل ارتش. آقای باقری تمام این ها را رصد و شناسایی میکرد همراه با اسم فرمانده! خب این شناخت ظاهری از افراد است و نحوه استقرار که چطور مستقر شدهاند یا کجاها آسیب پذیرند و این که خوب طراحی شود و با دشمن مقابله شود.
شما حساب کنید که ظرف مدت 9 ماه یعنی از مهر 1360 تا خرداد 1361 ظرف مدت 9 ماه عمده مناطق اشغالی آزاد می شود. خب این زحمت همه فرماندهان و رزمندگان و سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و نیروهای منطقه و تشکیلات دولت حتی یعنی یک کار ملی است. همه قوا متمرکز شده به رهبری امام و کار بزرگی انجام شده ولی ما در این بخش علاوه بر نقش موثر همه فرماندهان ویژه نقش حسن باقری را داریم در طراحی که دست خطش موجود است نقشه ها و راهکارها موجود است و فعالیت موثر در اجرای این عملیات را با دیگر فرماندهان داشته که انجام داده همیشه یک پای ثابت اساسی آقای حسن باقری در این کارها بوده مخصوصا اولین طرح که نوشته می شود و خیلی مهم است.
هنر شهید باقری توازن قدرت در مقابل دشمن به نفع ما بود
برآورد اطلاعات کار هنری و پیچیده است, وقتی طرح عملیات آماده میشود پیوست برآورد اطلاعات و مخابرات و... دارد. پیوست های ماموریت های سازمان های دیگر هم هست منتهی این طرح اولیه که نوشته شد و ما داریم اسناد ارتش و سپاه و قرارگاه ها این اتد اولیه حسن باقری طرح ها زده.اصلا این که در توان دشمن و موازنه قدرت بتواند یگان بچیند این هنر مهمی بوده که حسن باقری این هنر را داشت که در مقابل دشمن نیرو می چید توازن برقرار می کرد که این توازن بتواند بر دشمن پیروزی به دست بیاورد.
تسنیم: دفاع مقدس و سیره شهدا به الگویی برای مردم کشورهای دیگر تبدیل شده اما در کشور ما شهدا به گونهای معرفی شدهاند که جامعه به خصوص نسل جوان فکر میکنند که نمیتوانند مثل آنها باشند. نظر شما در این خصوص و الگو پذیری از دفاع مقدس و ترویج سیره و افکار شهدا بخصوص شهید باقری چیست؟
سردار فتحالله جعفری: شهید باقری بین فرماندهانی که حضور داشتند بیشتر از همه در دسترس بود و به راحتی قابل دیدن و صحبت و ملاقات کردن بود, یعنی هیچ وقت برای خودش موضعی نداشت که خودش را بالاتر ببیند حتی در صحبت ها می گفت نقش مهماتی از من مهمتر است اما چیزی که میشود الگوبرداری کرد همان خدمتگذاری و امانت داری حسن است. حسن باقری خودش را برای هدف خیلی مهمتری که برایش ایجاد شده فدا میکند, یعنی چیزی که دستور و فرمانی که خدا در جهاد میدهد که جهاد واجب کفایی بود حسن باقری این را درک می کند و در این راه می رود در شناسایی هم به شهادت می رسد.
حسن باقری در همه عملیاتها شخصاً تا خط دشمن و عقبه های دشمن برای شناسایی می رفت
شناسایی یعنی خیلی جلوتر از نیروهای رزمنده یعنی محل و مسیری می رود که باید در آنجا عملیات انجام شود و خب این آخرین شناسایی حسن باقری بود ولی اولینش نبود. در همه عملیات ها ما اسناد و مدارکی داریم که حسن باقری در همه عملیاتها شخصاً تا خط دشمن و حتی تا عقبه های دشمن برای شناسایی می رفته. چرا؟ چون یکی از خصلت های ایشان بود که خود شناسایی مطمئن نمی شد دستور و فرمان حمله نمی داد و حرفش این بود که ما اگر هزار نفر در شناسایی شهید بدیم حرفی نداریم ولی یک نفر نباید در عملیات زخمی بدهیم این خیلی حرف مهمی بود که میزد.
مهدی امیریان: به نظر من اولین قدم برای الگو برداشتن, همزاد پنداری است, یعنی اینکه شما باید احساس کنید یا باید جوری ترسیم شود که فاصله شما خیلی با این آدم در شروع بسیار زیاد نیست و اگر بخواهید مثال هایی بزنید باید خیلی ملموس باشد. من رفتم در یک دانشگاهی برای دانشجویان و جوانان در مورد حسن باقری حرف بزنم دانشجویی از من سولی پرسید کی پارتی شهید باقری بود؟،آن بچه چیزی سوال کرد که می بیند یعنی مولفه هایی که امروز میگذارد و میبیند. یعنی وقتی یک جوانی بخواهد در آن سطح برسد احتمالا باید پارتی داشته باشد.
اسناد شهید باقری روایت درستی از جنگ را به جامعه میدهد
حسن باقری جمله ای دارد که میگوید: «ما برای رضای خدا می جنگیم و برای رضای خدا می رویم جهنم» ظاهرا این دو جمله با هم تناقض دارد مگر می شود برای رضای خدا کاری کرد و بعد برای آن کار رفت جهنم؟ بله. شخصی که روایت دفاع مقدس را میکند اگر آنرا درست و دقیق نگوید و گزینش کند این جمله شامل حال او میشود. یک بحثی که به جنگ ما می زنند, میگویند گوشت قربانی بچه های مردم بودند و بدون طراحی و برنامه ریزی فرستادند جلوی توپ و خمپاره! می خوام بگویم حسن باقری سال 60 جواب این ابهام را میدهد و میگوید: «دیگر زمان آن گذشته به این که بسیجی خود را به روی مین بیندازد اگر هزار شهید در راه شناسایی بدیم حرفی نیست اما اگر یک شهید به خاطر عدم شناسایی بدیم باید به خدا جواب دهیم».
اوج فیلمهایی که امروز برای ما میسازند آنجاست که فرمانده به یک میدان مین برخورد میکند و وقت هم ندارد و برمیگردد به نیرو هایش میگوید کی داوطلب است روی میدان مین رود؟ در صورتی که جنگ ما این نبود.یکی از موضوعاتی که می شود از اسناد حسن باقری استخراج کرد همین است یعنی به شما روایت درستی از جنگ می دهد. وقتی شما روایت درستی داشته باشی, آن وقت الگوپذیری در کنارش می آید.
مفهوم فوتکوزهگری در شهید باقری وجود نداشت/ هر آنچه که بلد بود در اختیار دیگران قرار میداد
یکی از مؤلفه های حسن باقری کادرسازی است. امروز در جامعه مان که حرف می زنیم میگویند فوت کوزه گری را برای خودت نگه دار. تا وقتی که فرهنگ فوت کوزه گری در دستمان باشد الگوپذیری و کادرسازی وجود نخواهد داشت. این ادبیات مطرح است که من چیزی را بلدم اگر نیروی من هم یاد بگیرند پس دیگر یا جای من است یا جای او اما شما شهید باقری را در طول زمانی که هست می بینید مفهومی به نام فوت کوزه گری در ادبیاتش نیست و هر آنچه بلد است یاد می دهد. او هیچ وقت فکر نکرد که اگر چیزی که بلدم به زین الدین یاد بدم یا جای من است یا جای او.
دفاع مقدس کلیدی برای حل مشکلات جوان در حوزه فردی,اجتماعی, تکالیف اجتماعی و کارکردن و زندگی شخصی و سبک زندگی است. این سوال اصلی است یعنی ما دچار اشتباه محاسباتی می شویم و می گوییم جنگ 20 سال پیش بوده در صورتی که به نظرم تفاوتی نکرده, ما باید قاعده بازی را در جنگ رعایت کنیم. در جنگ آن فرهنگ یک قاعده ای داشته اگر آن قاعده بازی رعایت شود امروز هم قابل الگوگیری است.
در الگوگیری از شهدا دچار اشتباه محاسباتی شدهایم
مثال های زیادی برای قاعده بازی وجود دارد .امروز در زندگی روزمره تلاش و توکل دو مولفه است که در دین ما هم وجود دارد. رابطه این تلاش و توکل باید چه طور باشد قطعا هر آدم عاقلی میگوید رابطه مستقیم باید باشد هر چه قدر تلاش میکنید توکل باید بیشتر باشد. این درست است در جنگ تلاش و توکل رابطه مستقیم داشت.
غواصی که هشت ماه تمرین کرد وقتی در شب عملیات والفجر 8 می پرسی آیا عبور می کنی میگوید دست امام زمان(عج)است ما کارمان را باید انجام دهیم, ولی امروز اگر برای کار هشت ماه تمرین کرده باشیم خدا را بنده نیستیم. شهید باقری شب عملیات فتح المبین در جمع فرماندهان فریاد می زند و میگوید ما هر آنچه از دستمان برمی آمد انجام دادیم شناسایی کردیم, زحمت کشیدیم و شهید دادیم ولی پیروزی با توست یعنی یک مفهومی به نام تلاش و توکل رابطه مستقیم دارد، من شما را ارجاع می دهم در دهه 90 آیا در زندگی روزمره ما تلاش و توکل رابطه مستقیم دارد؟
اگر ما میبینیم خیلی نمیشود الگو گرفت یا سخت می شود الگو گرفت به خاطر این که ما اشتباه محاسباتی داریم و قواعد را رعایت نمی کنیم. امروز میگوییم میخواهیم مثل شهید باقری کادرسازی کنیم. شهید مسعود پیشبهارجوان 16 ساله است. او میگوید من می خوام بروم و دفاع کنم اما میگویند سنت پایین است و پدر بالای سرت نیست و نمی شود. بعد این شهید کنار شهید باقری قرار میگیرد تا کارهای اولیه را انجام بدهد. بعد مدتی شهید باقری از این جوان مسئول محور و عملیات و اطلاعات می سازد این همان مفهوم فوت کوزه گری است.
یکی از مصادیق شهید باقری مفهوم برکت است/خالصانه برای خدا کار میکرد و خدا به او برکت میداد
شهید باقری زمانیکه در ابتدای جنگ بوده طرح شناسایی که بعدا در سال 64، 65 اقدام می شود که اسناد این وجود دارد, شهید باقری طراحی اولیه کرد و میگویند آقای باقری ممکن است جنگ ادامه پیدا نکند یا تا آن زمان ما زنده نباشیم, میگوید «ما تکلیفمان شناسایی و کار کردن است بودیم عمل می کنیم نبودیم برادرهای بعد از ما عمل می کنند» منظورم این است که اگر قواعد بازی رعایت شود دفاع مقدس و نه حتی شهید باقری که دفاع مقدس قابل الگوگیری است ولی وقتی قواعد بازی رعایت نمی شود شما یک مفهومی به نام برکت را شنیدید خیلی شنیدید خدا برکت بده! آیا تا به حال به آن فکر کردیم برکت چیست؟قانون یک ضردبدر هر عدد میشود خود آن عدد. یک قدم من و شماست. اقدام من و شماست. ضربدر هر عدد، اراده خداست.
شهید باقری وارد جنگ می شود عربی بلد نیست امامش جنگ را تکلیف کرده, ابزار جنگیدن را به دست میگیرد و ظرف پنج ماه یا بیشتر عربی تمرین میکند و جوری می شود که می تواند روی شبکه بی سیم عراق بتواند عربی حرف بزند خب مگر می شود چند ماهه؟ ولی من یک تعبیری دارم می گویم شهید باقری شش ماه عربی خواند اما برای خدا خواند, خدا اراده کرد ضربدر ده کرد نتیجه اش شد 60 ماه عربی خواندن. امروز ما درس می خوانیم برای خدا 5 ساعت درس می خوانیم یا یک کاری برای خدا می کنیم خدا ضربدر دو می کند می شود ده ساعت، ده ساعت یک کاری انجام میدهیم برای خدا نیست, خدا ضربدر یک دوم می کند می شود پنج ساعت.
یکی از مصادیق شهید باقری این برکت است یعنی وقتی یک جوانی برای خدا خالصانه می آید میدان و همه وقت و انرژیاش را برای خدا می گذارد, خدا به این وقت و تلاش برکت می دهد این الگوپذیری که محل سوال است حرفم این است که اول باید اشتباه محاسباتی برطرف شود اگر این اشتباه محاسباتی برطرف شود و شما قواعد بازی را در دوران جنگ و دفاع مقدس که هیچ چی عوض نشده قاعده بازی را رعایت کنید کاملا رفتار نه شهید باقری بلکه هر فرمانده دیگری امروز قابل الگوپذیری است.
تسنیم: اگر در خاتمه حرفی هست,بفرمایید؟
مهدی امیریان: اگر بخواهم در چند جمله با نگاه به موضوع شهید باقری بگویم برای خودم حسن باقری مصداق و مثال یک جوانی است که به هنگام و لحظه فهمید که کجا و روی چه نقطه ای ایستاده!این دانستن نصف ماجراست نصف دوم این که فعال و با مسئولیت عمل کنیم و با مفهوم و ادبیات به من چه با موضوعات برخورد نکنیم. اگر بخواهم در مورد شهید باقری چیزی که خودم برداشت کردم را بگویم این است که حسن باقری به من یاد میدهد در مورد مسائل پیرامون بی تفاوت نباشی. این عدم بی تفاوتی و مهم بودن صحنه ای که داخل آن قرار داری و کاری باید انجام بدهد به نظرم بزرگترین مصداق و مفهومی است که شما وقتی در مورد شهید باقری مطالعه می کنید به آن می رسید.
حسن به ما میگوید چیزی به نام بی تفاوتی وجود ندارد یک انسان عاقل و مومن و جوان انقلابی همه موضوعات دور و اطراف, برایش مهم است و اهمیت دارد و بی تفاوت نیست. این بی تفاوت بودن خیلی اتفاق بدی است و حسن باقری مصداق کسی است که بی تفاوت نبود به نظرم شروع این حرکتش به سمت اقداماتی که کرد این که بی تفاوت نبود. یعنی خود را مسئول میدانست.
سردار فتح الله جعفری: من این را میخواهم بگویم که ما همگی در قبال کاری که انجام می دهیم و در قبال شهدا مسئول هستیم.
--------------------------------
گفتوگو : علیرضا خوب بخت
--------------------------------
انتهای پیام/