یادواره بزرگداشت شهدا، جانبازان، رزمندگان و ایثارگران روستای "پر" ارومیه برگزار شد
با حضور مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شهداء آذربایجان غربی یادواره بزرگداشت شهدا، جانبازان، رزمندگان و ایثارگران روستای انقلابی پر برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، عصر امروز در آستانه دوم بهمن سالروز قیام مسلحانه مردم ارومیه بر علیه رژیم پهلوی، یادواره بزرگداشت شهدا، جانبازان، رزمندگان، ایثارگران روستای انقلابی پر با حضور مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شهداء آذربایجان غربی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه ارومیه، مجاهدان و یاران آیت الله غلامرضا حسنی مجاهد نستوه آذربایجان در سالهای اول انقلاب موسوم به حسنیچی ها، جانبازان، رزمندگان و ایثارگران دوران دفاع مقدس و با شرکت اهالی و خانواده معظم شهدا در مسجد روستای پر برگزار شد.
در این مراسم مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شهداء آذربایجان غربی با تشریح ویژگیهای شخصیتی شهدای صدر اسلام شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی اظهار داشت: شهدا کسانی هستند که به فرموده قرآن به عهد خود با خداوند تا پای جان وفادار میمانند و امروز به واسطه خون شهداست که ایران روز بروز قدرتمندتر میشود.
حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم نجفقلی زاده سرایی افزود: به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) ملت ایران بالاتر از ملت صدر اسلام بود و اگر چنین ملتی در دوران اباعبدالله الحسین (ع) وجود میداشت آن حضرت در واقعه عاشورا آنقدر تنها نمیماند چراکه این ادعا به واسطه جانفشانی های شهدای انقلاب و دفاع مقدس بر همگان به اثبات رسیده است.
وی با تبیین اهمیت شناخت برخی شهدا و چهرههای انقلاب تصریح کرد: گاهی یک نفر به سبب شخصیت الهی خود در حکم یک ملت ظاهر میشود و به تنهایی به سان یک ملت میتواند در رویدادها نقش آفرین ظاهر شود همانطور که ابوذر در صد اسلام به سان یک ملت بود و همانگونه که حبیب ابن مظاهر در حماسه عاشورا در نقش یک لشگر ظاهر شد.
سرایی با تشریح برخی وقایع حماسه عاشورا و مقایسه آن با جانفشانی های شهدای دفاع مقدس افزود: امت بزرگ ایران به واسطه رشادتهای بی پایان فرزندان دلیر خود یک تنه در مقابل کل دنیا ایستاد و اجازه نداد دشمن به مقاصد شوم خود دست یابد.
مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شهداء آذربایجان غربی تصریح کرد: به پشتوانه خون شهدا باز هم ملت ایران فریب آمریکای بزک کرده امروز را نخواهد خورد.
جمع آوری آثار و مستندات شهدا و رزمندگان روستای انقلابی پر
در این یادواره مدیر ارشد وزارت دفاع در شمال غرب کشور با اشاره به اهمیت بزرگداشت یاد و نام شهیدان اظهار داشت: اغلب شهدای روستای پر در سالهای اوایل انقلاب و در دوره جنگ تحمیلی در مبارزه با ضد انقلاب، اعضای احزار منحله و منافقین در مناطق کردستان به شهادت رسیدهاند.
حسن مختاری پر با اشاره به آغاز روند جمع آوری آثار و مستندات شهدای روستای پر افزود: رزمندگان و ایثارگران این روستا بهصورت مستمر در صحنههای جنگ و مبارزه با اشرار و منافقین حضور داشتهاند بنابراین جمع آوری و یکپارچه سازی آثار شهدای این روستا به معنی ثبت و ثبط بخشی از تاریخ معاصر منطقه نیز هست.
وی با ذکر خاطراتی از شهدای روستای پر تصریح کرد: پس از جمع آوری تصاویر و آثار شهدا و رزمندگان این روستا نمایشگاهی از این آثار برای بهره مندی نسلهای جدید بر پا میشود.
نقش تعیین کننده رهبری در قدرت افزایی ایران
حجت الاسلام و المسیمین حمزه نجف پور از رزمندگان دوران دفاع مقدس و امام جماعت روستای پر نیز در این مراسم با اشاره به نحوه شکل گیری قدرت متکی به دین مبین اسلام در ایران اظهار داشت: امروز دنیا از شکوه قدرت ایران که به واسطه اتکا به آموزههای قرآنی و اسلامی و بر پایه خون شهیدان حاصل شده در شگفت مانده است.
وی افزود: فقدان رهبران قدرتمند در ممالک اسلامی سبب ضعف همین کشورها شده و در مقابل برخورداری ایران از رهبری با بصیرت و پرتوان کشورمان را در منطقه و جهان زبانزد کرده است.
معرفی کوتاه شهدای روستای انقلابی پر به شرح ذیل از نظرمیگذرد:
شهید «رسول مختاری پر»
امروز نام مدرسهای که بچههای روستای پر در آن تحصیل میکنند به نام شهید «رسول مختاری پر» نامگذاری شده چراکه این دلاور به نوعی اولین شهید این روستاست.
شهید رسول مختاری که تازه دیپلم گرفته بود در سال 58 و با تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان کادر رسمی جذب این نیرو میشود و در طول دوران سه ساله قبل از شهادتش در سپاه در عملیاتهای پاکسازی بسیاری شرکت میجوید.
این شهید که همزمان به کار حفظ قرآن نیز مشغول بود با عضویت در گروه ضربت و با نشان دادن توانمندیهای خود در شیوههای مبارزه با منافقین و اعضای احزاب منحله انحرافی تا سمت معاونت عملیات سپاه ارومیه در زمان فرماندهی سردار «حسین اعلایی» پیش میرود و در جریان عملیات پاکسازی منطقه «دارلک» در تاریخ 18 خرداد 60 با ساقط شدن هلی کوپتر حامل وی و 33 نفر از همرزمانش جان به جان آفرین تسلیم میکند.
پیکر این شهید پس از سه روز از محل عملیات به ارومیه انتقال یافته و در 22 خرداد همان سال در قطعه شهدای باغ رضوان این شهر آرام میگیرد.
بصیرت سیاسی آن روز این شهید، حکایت از عمق واقع بینی و آینده نگری وی دارد بطوریکه همرزمان و بستگان وی می گویند شهید مختاری از مخالفان سرسخت «ابوالحسن بنی صدر» در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بود و در منطقه تلاش وافری کرد تا این شخص که بعداً چهره منافقانه وی روشن شد، رأی نیاورد و مردم منطقه را از رأی دادن به این فرد منع کرده و نکات منفی افکار و اندیشههای بنی صدر را برای مردم بازگو میکرد.
شهید «حیدرعلی مختاری پر»
عموی این شهید بنام «حیدرعلی مختاری پر» نیز که از نخستین روزهای انقلاب در قالب نیروهای مجاهد مردمی در پاکسازی شهرهای جنوب آذربایجان غربی شامل پیرانشهر، جلدیان و پسوه حضور داشت چند ماه بعد با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ادامه دادن راه برادرزاده خویش و با دل کندن از سه فرزندش عازم منطقه عملیاتی سرو میشود و در درگیریهای پاسداران با منافقین در شهریورماه 61 در این منطقه به رسول شهید میپیوندد.
در سالهای نخست انقلاب جریانات نفاق متعددی امنیت عمومی کشور را تحت الشعاع قرار داده بودند بطوریکه در کردستان مردم عادی نیز از هجم گسترده آنها در امان نبوده و عداوت کور کورانه منافقین باعث میشد خونهای بسیاری بر زمین ریخته شود.
در این گیرو دار و در شهریور ماه سال 58 دو گروه از مجاهدان داوطلب روستای پر برای تهیه و انتقال آذوقه به پادگان لشگر 64 ارومیه در قالب نیروهای مردمی عازم منطقه مهاباد شدند که یک گروه در کمین اعضای حزب دموکرات گرفتار میآیند بطوریکه 6 نفر از آنها به اسارت منافقین در آمده و به همراه خودروهای شخصی و بار حامل آن به اردوگاه دشمن انتقال داده میشوند.
شهید «امامعلی مرادی پر»
چندی بعد، 4 اسیر این حادثه که شامل «رشید عطایی پر»، «سیفعلی مصیب پر»، «عربعلی حبیب زاده پر» و «اسماعیل حق نظری» است در جریان مبادله اسرای دموکرات و اسرای سپاه معاوضه میشوند و منافقین از مبادله شهید «امامعلی مرادی پر» و «ایوب آقازاده پر» به دلیل اینکه با خودروهای شخصی در حال انتقال آذوقه برای رزمندگان بوده و عکس مبارز نستوه آذربایجان آیت الله غلامرضا حسنی را به همراه داشتند سرباز میزنند بطوریکه هم اینک پس از گذشت بیش از سه دهه، از محل شهادت و پیکر مطهر این دو شهید جاویدالاثر خبری در دست نیست و مادران این شهدا پس از سالها انتظار، در حسرت رویت مجدد فرزندانشان حتی برای یک بار، چشم از جهان فرو بستند.
شهید «امامعلی مرادی پر» که از مبارزان دوران ستمشاهی بود سالهای قبل از انقلاب نیز در قالب گروههای زیزمینی و کلاسهای قرآن به اطلاع رسانی از بیانیهها و مسائل مربوط به سخنرانیهای امام خمینی (ره) در منطقه اشتغال داشت و در جریان خالی شدن لشگر 64 پیاده ارومیه در سال 58 با گروه 80 نفره نیروهای مردمی وارد این پادگان شد و کار محافظت از اسلحه خانه لشگر را عهده دار شد.
شهید «ایوب آقازاده پر»
این شهید سرافراز متولد سال 1333 بود.
تحصیلات ابتدائی را تا سوم در آن روستا ادامه داد، ولی بعدها به لحاظ برخی مشکلات از جمله کم بینا شدن پدرش دست از تحصیل برداشت و به کشاورزی مشغول شد.
شهید ایوب آقازاده فرزند بزرگ خانواده بود بنابراین احساس مسؤولیت میکرد.
قبل از انقلاب به همراه دیگر مردم در تظاهرات و راهپیمائیها و مراسم مذهبی شرکت فعال داشت و در تهیه اسلحه برای مبارزه با طاغوت تلاش بسیار میکرد.
وی در کنار تأمین معاش خانواده عضو نیمه فعال سپاه نیز بود و با وسیله شخصی خود هدایای مردم را به جبههها میرساند.
شهید ایوب آقازاده در آخرین مأموریت خود در تاریخ هفتم شهریورماه 58 به دست حزب منحلة دموکرات اسیر و شهید شد و پیکر این شهید هیچ وقت پیدا نشد و برای همیشه مفقودالجسد گردید.
شهید «شهریار نجفی پر»
شهید «شهریار نجفی پر» دیگر اسیر روستای پر نیز سرنوشتش همچون شهید «امامعلی مرادی» شد، این شهید نیز که تا قبل از شهادت بسان همقطاران خود به شغل کشاورزی اشتغال داشت در مرداد ماه 58 و پس از آنکه یک بار با رشادت یک راننده تاکسی در میاندوآب از اسارت رهایی یافت اما یک روز بعد مجدداً در جاده مهاباد در کمین نیروهای ضد انقلاب و اعضای حزب دموکرات گرفتار آمده و به اسارت برده میشود و اکنون 30 سال است که از این جاویدالاثر خبری در دست نیست.
سالهای نخست تثبیت انقلاب، نقاط مختلف آذربایجان غربی در گیر نا آرامیهای مختلف بود و جنگ در دو جبهه حزب دموکرات و منافقین از یک سو و رژیم بعث عراق از سوی دیگر نشانگر عمق کینه دشمنان با نظام اسلامی بود.
شهید «یدالله بابایی پر»
شهید «یدالله بابایی پر» از پاسداران انقلاب اسلامی شاهدی دیگر بر دلاوریهای مردم روستای پر در مقابله با حزب دموکرات و منافقین است.
این دلاور به رغم داشتن 3 فرزند و اشتغال به کشاورزی و زندگی ساده، خدمت در لوای پرچم سرخ شهادت را بر میگزیند و از اهل و عیال دل کنده و عازم منطقه «سرو» در مرزهای مناطق کردنشین آذربایجان غربی میشود.
این شهید چندین سال در سختترین عملیاتهای پاکسازی مناطق مختلف از اعضای گروههای الحادی شرکت فعال میجوید و در آخرین مأموریت خود در سال 61 در درگیری خونین با اعضای حزب دموکرات در منطقه «به اوان» شربت شهادت نوشیده و به جمع یاران شهیدش میپیوندد.
شهید «حبیب بیابانی پر»
زنده یاد شهید «حبیب بیابانی پر» نیز از جمله شهدای جوانی است که در خرداد ماه سال 60 در کردستان و در منطقه «نوسود» در مبارزه با حزب دموکرات شربت شهادت نوشیده است.
نکته قابل تأمل در زندگی این شهید آن است که وی به رغم رسیدن به سن سربازی در سالهای قبل از انقلاب از سربازی رفتن امتناع میورزد و پرچم شیر و خورشید رژیم ستمشاهی را شایسته خدمت نمیشمارد اما با پیروز شدن انقلاب اسلامی به همراه برادر خود رخت بسیج بر تن کرده و راهی مناطق عملیاتی میشود.
پدر بزرگوار شهید بیابانی نیز 9 سال تمام از گرفتن حقوق از بنیاد شهید خودداری کرده است و در توجیه این کار خود میگوید وقتی میتوانم کشاورزی کنم و مخارج زندگی خود و خانوادهام را در بیاورم احتیاجی به پول دولت ندارم.
شهیدان «مهدی قلی و جعفرصادق نجف پور»
خانواده مرحوم «حاج کاظم نجف پور» در روستای پر هم از جمله خانوادههایی است که دو نفر از فرزندانشان را تقدیم راه خمینی کبیر و حفاظت از آرمانهای انقلاب کردهاند.
شهیدان «مهدی قلی و جعفرصادق نجف پور» شهدایی هستند که به فاصله 5 سال از هم قدم در راه شهادت گذاشتهاند.
شهید «مهدی قلی نجف پور» جوانی 17 ساله بود که عزم پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میکند و موفق میشود به عنوان پاسدار رسمی به عضویت سپاه در آید، این دلاور با اراده و عزمی قوی و سری نترس عرصه مبارزه نظامی و رو در رو با منافقین در سنندج را برای خود برگزیده و عازم این منطقه نا آرام میشود.
مهدی پنج سال در سپاه پاسداران مشغول مبارزه با دشمن میشود و عملیاتهای پاکسازی مختلفی را با موفقیت پشت سر میگذارد.
به اذعان برادر، این شهید در آخرین مرخصیاش که سه روز بیشتر نبود میگوید؛ از دوستانم فقط پنچ شش نفر ماندهایم و همه رخت شهادت پوشیدهاند و من نیز باید شهید شوم و با این نیت برای پاکسازی مناطقی در اطراف سنندج عازم منطقه میشود و چندی بعد در بهار سال 61 با پیکری غرقه به خون اما رستگار و این بار بر روی دستان مردم شهید پرور روستای پر به دیدار ابدی همقطارانش در قطعه شهدای باغ رضوان ارومیه بر میگردد.
5 سال بعد، برادر زاده «مهدی»، شهید «جعفرصادق نجف پور» 17 ساله نیز، هنوز به سن سربازی رفتن نرسیده بود که به رسم ادامه دادن راه عموی شهیدش با زیرکی، از پدر که خود عضو کمیته انقلاب اسلامی بود امضای رضایتنامه اش را میگیرد و کلاس درس و مدرسه را رها کرده و داوطلبانه عازم مناطق عملیاتی سردشت در جنوب آذربایجان غربی شده و پس از گذران حدود یکسال از سربازیش در درگیری با بقایای حزب منحله دموکرات در این شهر به شهادت میرسد.
دانش آموز شهید «عبدالحسین آقایی پر»
دانش آموز شهید «عبدالحسین آقایی پر» به عنوان جوانترین شهید روستای پر نیز به تأسی از قهرمانان شهید هم دهاتیاش پس از رها کردن کلاس درس در مقطع سوم راهنمایی به رغم ممانعت خانواده، با اصرار به عضویت داوطلبانه بسیج در میآید و راه شهادت و رستگاری را بر میگزیند.
این شهید در آخرین وداع با خانوادهاش در پادگان تیپ یک پیرانشهر خداحافظی داغداری با مادر کرده و وعده دیدار دوباره را انشالله در قطعه شهدای باغ رضوان ارومیه اعلام میکند و درست چند روز بعد در تیرماه 63 این وعده به حقیقت میپیوندد و عبدالحسین در پایگاه «دره بانی» منطقه سرو در درگیری با اعضای حزب منحله دموکرات در 17 سالگی به خیل رستگاران شهید میپیوندد.
عمق آگاهی و بصیرت شهید «عبدالحسین آقایی پر» علیرغم جوانیاش وقتی نمایانتر میشود که پی ببریم این جوان برومند، اعزام شدن به جبهه برای مبارزه با دشمن را صرفاً وظیفه خود اعلام کرده و کوچک بودن سن و سال را مانعی برای انجام این وظیفه نمیدانست و به اذعان مادر، هیچ تردیدی در انتخاب راه شهادت به خود راه نداد.
شهید «حسینقلی مرادی پر»
شهید «حسینقلی مرادی پر» تنها شهید روستای پر است که در خطه جنوب کشور و در مقابله با رژیم بعث عراق به شهادت رسیده است.
این شهید با پایان تحصیلاتش در مقطع دیپلم و چند روزی پس از آنکه ازدواج کرده بود با پسر عمویش عازم مناطق عملیاتی جنوب شد و در کربلای ایران یعنی شلمچه رخت شهادت بر تن کرد و پیکرش توسط پسر عموی هم رزمش به پشت جبهه انتقال یافت و این شهید هیچ وقت پسرش را ندید همانطور که رضا پدرش را هیچ وقت ندیده است.
شهید «بایرامعلی جوادی پر»
شهید «بایرامعلی جوادی پر» نیز از جمله سربازانی است که داوطلبانه رخت رزم پوشیده و در خدمت کمیته انقلاب اسلامی در میآید این جوان 19 ساله در بهار 66 در پایگاهی در شهر شاهین دژ به فیض شهادت نائل میآید.
شهید «محمد جلیلی پر»
دلاور شهید «محمد جلیلی پر» نیز از دیگر جوانان بسیجی روستای پر بود که در منطقه اشنویه به کار رانندگی خودروهای سنگین لودر و بولدزر اشتغال داشت که وی نیز در درگیری با اعضای حزب دموکرات رخت شهادت پوشید و به همرزمان رستگارش پیوست.
شهادت «غلامعلی گل محمدی پر»
قصه شهادت «غلامعلی گل محمدی پر» نیز که انقلاب را نعمت بزرگ خداوند میدانست، حکایت شگفتی دارد.
این شهید پاسدار پس از 54 ماه حضور در جبهههای جنگ حق علیه باطل در آخرین روز جنگ ایران و عراق و یک روز مانده به پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی کشورمان در یک پاتک بعثیان عراقی جان به جان آفرین تسلیم میکند.
شهید «علی مصیب پر»
شهید سرافراز «علی مصیب پر» نیز قصهای همچون دیگر شهدای روستای پر دارد چراکه وی هم که عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود در سال 63 در منطقه «هوسین» در مرز ایران و ترکیه در کمین نیروهای حزب دموکرات گرفتار میآید و بسان دیگر هم رزمانش از فرش راهی عرش میشود تا نزد خدا عند ربهم یرزقون لقب گیرد.
شهید «علی آقایی پر»
مبارزه با حزب منحرف دموکرات و خط سرخ شهادت در روستای پر، محصور به دوران جنگ نمیماند و تا سالها بعد از آن نیز استمرار دارد بطوریکه در دوازدهم آبان ماه 1371 گروه ترور حزب منحله دموکرات شهید «علی آقایی پر» را در منزل مسکونیاش در داخل روستا و جلوی چشم فرزندانش به شهادت میرسانند.
شهید «علی آقایی پر» 6 سال در کمیته انقلاب اسلامی بود و در کنار آیت الله غلامرضا حسنی نماینده سابق امام و ولی فقیه در آذربایجان غربی و امام جمعه سابق ارومیه در جریان پاکسازی حسنلو و نقده حضور فعال داشت.
این شهید که در سالهای نزدیک به شهادت خود به عضویت در اطلاعات سپاه در آمده بود مدت شش ماه نیز در اسارت حزب دموکرات طی کرده و خاطره آزادسازی و بازگشتش به روستا هنوز در کام بسیاری از اهالی روستای پر شیرینی میکند.
شهید «سجاد جباری پر»
سرگرد پاسدار سجاد جباری پر 24 خرداد 1363 به دنیا آمد و با پشت سرگذاشتن مدارج تحصیلی تا مقطع فوق لیسانس در 17 آبان ماه 92 در حین مأموریت و سرکشی به مناطق مرزی پیرانشهر در ارتفاعات قندیل در کنار سردار محمد عبدالله پور به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
امروز اهالی روستای پر، مظهر بارزی از یک روستای تمام عیار انقلابی و ولایتمدار هستند که تعهد و اخلاصشان را نه در شعار، بلکه در عرصه عمل و با نثار خون بهترین فرزندان خود به اثبات رساندهاند و جانبازی و معلولیت چندین و چند رزمنده دیگر که خاطره حماسههایشان از فاو، جزایر مجنون و شلمچه تا آلباتان و حاج عمران گسترده شده نشان پر افتخاری است که بر سینهشان میدرخشد.
گزارشگر: محمد آقایی پر
انتهای پیام/