مهجوریت تاریخی مرزبانی صادقانه از دین
نقش و جایگاه مسجد در اقامه دین در کشور ما، از ابتدای ورود اسلام تا عهد جمهوری اسلامی، فراز و فرود زیادی داشته است، اما یک نقطه مشترک برای آن متصور است و آن این که مسجد همواره سنگر صیانت از مرزهای دین و دینداری در میان مردم است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، نقش و جایگاه مسجد در اقامه دین در کشور ما، از ابتدای ورود اسلام تا عهد جمهوری اسلامی، فراز و فرود زیادی داشته است، اما یک نقطه مشترک برای آن متصور است و آن این که مسجد همواره سنگر صیانت از مرزهای دین و دینداری در میان مردم و طبعاً روحانی مسجد نیز چون مرزبان، صیانت از حدود، شعائر و مناسک دینی را عهدهدار بوده است. روشن است که احیای مسجد و برپاداشتن نماز و آشنا ساختن مردم با حدود شریعت الهی، حداقلهای حرکت به سوی حکومت و زندگی دینی است.
نگارنده، این یادداشت را به بهانه درگذشت یکی از این مرزبانان حریم دین و رکوع و سجود، مرحوم حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین صادقی پناه نوشته که حدود 40 سال در یکی از مساجد جنوب شهر تهران صادقانه و خالصانه به تبلیغ و ترویج معارف اهلبیت(ع)پرداخته و صیانت از حدود الهی و آرمانهای انقلابی را عهدهدار بود و پس از تحمل چند ماه بیماری سخت و دشوار به دیدار حق نائل آمد. ایشان و صدها روحانی خدوم در گوشه گوشه شهرها و روستاهای این کشور، به تأسی از سلف صالح خود بدون هیچ چشمداشتی در روزهای سخت انقلاب و جنگ و تحریم و گاهی در میان غبار نفسگیر هیاهوهای سیاسی، با مردم و در کنار مردم، درد دین و دغدغه دینداری دارند.
اگرچه آمار دقیقی از فراوانی مساجد فعال و غیرفعال در دسترس نیست ولی گفته میشود از حدود 60 هزار مسجد موجود در کشور، حدود نیمی نیمه فعال و غیرفعال است و حدود 34 هزار امام جماعت، چراغ لااقل نیمی از این مساجد را روشن نگه داشتهاند.
اما جا دارد در ایامی که برنامه ششم توسعه کشور در کشاکش مدیریتی میان دولت و مجلس در حال نهایی شدن است، چند سؤال قابل تأمل که به گونهای غبار غفلتی را که بر چهره ائمه جماعات مساجد نشسته است توصیف میکند، مطرح شود: غیرفعال بودن نیمی از مساجد کشور، اگر به معنی کافی نبودن خروجی حوزههای علمیه برای امامت جماعت مساجد باشد، نظام آموزشی حوزههای علمیه چه پاسخی برای این کمکاری دارد؟
آیا حوزههای علمیه، شبکه ارتباطی منسجمی برای پشتیبانی علمی و توانافزایی سربازان خط مقدم خود یعنی ائمه جماعات مساجد دارد؟ و اساساً حوزهها و مراکز حوزوی در فعالیتهای خود، چه جایگاهی برای مسجد و ائمه جماعات مساجد تعریف کردهاند؟ اگر مسجد سنگر صیانت دین است، چگونه است که مراجع سیاستگذاری فرهنگی کشور، کانونیت مسجد در نظام فرهنگی کشور را در دستور کار قرار نداده و برای آن تدبیر نکرده است؟
اصل «دولتی نشدن مساجد و مردمی ماندن اماکن مذهبی»، اصلی مترقی و بجاست. اما وظیفه حکومت اسلامی در حفظ، ترویج و تعمیق دینداری جامعه، آیا نمیتواند دلیلی بر تقویت منابع مالی مساجد باشد؟ افزایش بودجه نظام سلامت و تقویت بودجه دفاعی کشور، به جا و شایسته است، اما پشتیبانی مالی خط مقدم دفاع فرهنگی و دینی را هم نباید به تناسب نیاز افزایش داد؟
توجه به مسجد در برنامه پنجم و ششم توسعه کشور، جای بسی خرسندی دارد. اما آیا اجرای احکام برنامه ششم درباره مساجد(مانند ساخت خانه عالم در کنار مساجد) به شرط سرریز شدن بودجه سایر بخشهاست یا ضمانت کافی برای تأمین منابع مالی این برنامهها وجود دارد؟
شاید پیشینه تعریف مناصب دینی در ساختارهای اجتماعی کشور به عصر صفویه برگردد، اما چرا در عهد جمهوری اسلامی، به تثبیت جایگاه شغلی ائمه جماعات مساجد، اندیشیده نمیشود؟ مگر نه این است که این منصب یکی از مهمترین جایگاهها برای تأمین و تقویت نیروی انسانی عرصه فرهنگ و ترویج دین است؟ اشتباه نشود این به معنی حکومتی کردن نظام روحانیت نیست! بلکه از ضرورتهای ساختارسازی در صیانت و ترویج دین در یک جامعه اسلامی است. البته درست است که باید برای حفظ و استمرار استقلال تاریخی حوزه و روحانیت تدابیر کافی اتخاذ شود.
اما توجه داشته باشیم که استمرار وضعیت موجود (یعنی تعریف منصب امام جماعت مسجد به عنوان یک کار حاشیهای) هم اساساً برای نظامی که تمدن نوین اسلامی را در افق حرکت خود دارد، زیبنده نیست.
حمایت و پشتیبانی از تأمین نیازهای اولیه زندگی روحانیون و ائمه جماعات مساجد، یکی از مهمترین مسألههای سیاستگذاری در حکومت اسلامی میتواند باشد. اگرچه فعالیتهای مرکز خدمات حوزههای علمیه، کاری بزرگ و ستودنی در این زمینه است، اما همچنان طرح چند سؤال کلیدی، در تدبیر این مهم، تعیین کننده است؛ بیتردید، مراجع عظام تقلید با اتکای به نظام سنتی دریافت و مصرف وجوهات شرعی مردم و در قالب پرداخت شهریه، خدمت بزرگی به طلاب و روحانیون غیرشاغل میکنند، اما ائمه جماعات مساجد، به عنوان یک ظرفیت بی بدیل در اقامه دین در جامعه، چگونه میتوانند مورد عنایت ویژه مراجع بزرگوار قرار گیرند؟
آیا سازمان اوقاف و امور خیریه، به عنوان متولی موقوفات کشور، نمیتواند در هدایت ثمرات موقوفات موجود یا تشویق واقفین جدید برای حمایت ویژه از معیشت امامان جماعت مساجد ایفای نقش کند؟
آیا مرکز رسیدگی به امور مساجد، فقط به امور عمرانی و ساخت و ساز مساجد باید فکر کند یا نیروی انسانی و به ویژه ائمه جماعت مساجد، اصل و اساس هستند؟ چگونه است که امثال مرحوم صادقی پناه، پس از حدود 40 سال خدمت در یکی از مساجد پایتخت، در ایام بیماری در کنج فراموشی رها میشوند؟
و چگونه است که امثال مرحوم صادقی پناه پس از یک عمر مرزبانی صادقانه از دین، و در پی یک حادثه تصادف (در سفری تبلیغی و فرهنگی) و البته به دلیل نواقص قانونی نظام بیمه کشور، مجبور شود در روزهای پایانی عمر و در شرایط بیماری، ملک شخصی خود را فروخته و کسری خسارت پرداختی بیمه را پرداخت کند؟ امید آن که مهجوریت تاریخی مرزبانان واقعی دین و دینداری جامعه لااقل در عهد جمهوری اسلامی ایران، پایان یابد.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/