تمام قامت مردمی هستیم/ از سیستم بریدیم، دست روی زانوی خودمان میگذاریم
دستاندرکاران پویش مطالعاتی روشنا با حضور در خبرگزاری تسنیم ضمن تشریح جزئیات برگزاری شش دوره اخیر این پویش، از تلاش گروههای خودجوش برای رونق کتابخوانی در کشور گفتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وضعیت کتابخوانی در کشور به وضعیت قرمز نزدیک شده است. عمده افراد بیش از آنکه وقت خود را به کتاب اختصاص دهند، سر در گوشیهای همراه دارند. با توجه به همین وضعیت در چند سال اخیر تلاش شده تا با اجرای طرحهای مختلف یا راهاندازی مسابقات کتابخوانی، مخاطب بیشتری به سمت کتاب جلب شود؛ تلاشی مقطعی که هرچند نمیتوان از آن انتظار عمقبخشی به کتابخوانی داد، اما میتواند تلنگری باشد به جامعه باسواد و تحصیلکرده اما فاصلهگرفته از کتاب و کتابخانه.
تاکنون مسابقات مختلفی در این زمینه برگزار شده و در یکی دو سال اخیر هم با ورود برخی از برنامههای تلویزیونی به این جریان، تا مدتی بازار برخی از کتابها داغ بود. یکی از اقداماتی که طی سالهای گذشته برگزار شده، پویش مطالعاتی روشناست که تلاش دارد تا با انتخاب کتاب خوب، مخاطب را به سمت مطالعه مفید سوق دهد. دبیرخانه این پویش که متشکل از دو نفر است، ابتدا تلاش کرد تا با در نظر گرفتن جوایز مادی، توجه مخاطب را به سمت پویش جلب کند، اما کمکم رویه کمی تغییر کرد و تلاش شد تا با در نظر گرفتن دیگر آیتمها مانند انتخاب جلد مناسب برای کتاب، چاپ اثر در قیمت مناسبتر، تبلیغ کتاب، استفاده از ظرفیت هیئات و مساجد و ... به نوعی از ظرفیتهای جدید بهره ببرد. هرچند مسئولان دبیرخانه تلاش کردند تا با استفاده از ظرفیت نهادها و مراکز دولتی کتاب را بهتر تبلیغ و پویش را بیشتر معرفی کنند، اما در نهایت گفتوگوها به نتیجه نرسیده و پویش تاکنون به صورت کاملاً مردمی برگزار شده است.
پویش مطالعاتی روشنا اخیراً اعلام کرده است که تاکنون بیش از 100 هزار نسخه از کتابهای انتخاب شده به فروش رفته است؛ کمکی در جهت معرفی کتاب خوب و اقتصاد نشر. به همین مناسبت خبرگزاری تسنیم با محمد شفیعی دبیر این پویش و اسماعیلی روابط عمومی آن گفتوگو کرد که مشروح آن به این قرار است:
*تسنیم: جامعه ما به اینکه کتاب نمیخواند، معروف است. اگر اعداد مختلفی را که درباره زمان مطالعه در ایران ذکر میشود، در نظر نگیریم، حال و احوال اطرافیان این را ثابت میکند که جامعه ایرانی هر روز از کتاب دور میشود و این هم علل مختلفی دارد. با وجود اینکه مردم علاقه چندانی به کتاب ندارند و خرید کتاب در اولویت نیست، چرا پویش کتابخوانی آن هم از سوی یک حرکت مردمی شکل گرفته است؟ شما چه چشماندازی در نظر داشتید که این پویش را راهانداختید؟
*شفیعی: ما بر مبنای پیشفرض اینکه اوضاع کتاب و کتابخوانی در جامعه ما خیلی مساعد نیست؛ خواستیم شرایطی رقم بزنیم که مخاطب با مشوقهای دیگری به سمت کتاب کشیده شود؛ البته برخی از این پیشفرضها غلط از آب درآمد و ما بعدها در دورههای بعد آنها را اصلاح کردیم.
ما پیش از اینکه کار پویش روشنا را آغاز کنیم، مسائل مختلفی را مورد بررسی قرار دادیم. به عنوان نمونه بررسی کردیم که وقتی رکود در حوزهای ایجاد میشود، مسئولان و دستاندرکاران امر چگونه تلاش میکنند تا رونق را دوباره به آن حوزه خاص برگردانند؟ وقتی مخاطب به کالایی علاقه ندارد، چه کار میکنند تا مخاطب به سمت آن جذب شود؟ به این نتیجه رسیدیم که یکی از کارهایی که انجام میشود، برگزاری جشنوارههای فروش است که با کد قرعهکشی و ... سعی میکنند تا محصول خود را به فروش برسانند. ما تلاش کردیم تا همین رویکرد را در عرصه کتاب نیز اجرا کنیم. حساب کردیم که اگر N تعداد کتاب را به دست مخاطب برسانیم، میتوانیم N میزان نیز جایزه برای این پویش در نظر بگیریم.
در ابتدای کار هم با جوایز ارزشمند و گرانقیمت شروع کردیم تا برای مخاطب انگیزه ایجاد شود. اما بعدها هرچه به جلو آمدیم، طی این شش دوره گذشته و از سه سال پیش تاکنون، به این نتیجه رسیدیم که مخاطبان کتاب به این صورت نیستند که با جایزه به سمت کتاب بیایند. سعی کردیم در این مرحله در تبلیغات و انتخاب نوع جایزه تغییراتی ایجاد کنیم و با انتخاب جوایز معنوی و جایگزین کردن آنها به جای جوایز مادی، انگیزه مخاطب را بیشتر کنیم؛ چرا که تجربه به ما ثابت کرد که مخاطب کتاب با مخاطب دیگر کالاها متفاوت است.
به نظر ما، تبلیغات است که کمک میکند تا یک کتاب به دست مخاطب برسد و فروخته شود. منظور از تبلیغات هم اجرای برنامه خاص در صدا و سیما و ... نیست، بلکه منظور استمرار در معرفی کتاب و تبلیغ صحیح آن است. تبلیغات باید جریان داشته باشد. . البته کتابی که خودش جریان نداشته باشد، نمیتواند جریانساز باشد. میتوان برای کتابهای جریانساز، تبلیغات ویژه طراحی کرد و برای آن فروش عالی هم رقم زد. بر همین مبنا تلاش میکنیم با همین رویکرد به جلو برویم.
*تسنیم: تا الان چه تعداد مخاطب در پویش شرکت کردهاند؟
*شفیعی: از ابتدای پویش تاکنون بیش از 100 هزار نفر در دورههای مختلف شرکت کردهاند.
*تسنیم: ریزشی هم در دورهها وجود داشته است؟
*شفیعی: بله، متأسفانه نتوانستیم همه مخاطبان را داشته باشیم و همراه کنیم.
*تسنیم: چرا؟
*شفیعی: اولین مسئله به خود مخاطبان بازمیگردد. امکان دارد که دستهای از مخاطبان، تنها مخاطب یک کتاب خاص مثل «سقای آب و ادب» باشند و مخاطب کتاب دیگری مثل «رحمت واسعه» نباشند.البته ناگفته نماند که بخشی از این ریزش هم به ما برمیگردد. ما نتوانسیم در این مدت سیستم باشگاه مشتریان راه بیندازیم. شاید اگر این سیستم راه میافتاد، میتوانستیم قسمتی از این مخاطبان را جذب کنیم و نگاه داریم. هرچند به نظرم بخش قابل توجهی از این مسئله به خود مخاطبان و سلیقه آنها بازمیگردد. به همین دلیل تلاش کردیم تا با افزودن بخش کتاب کودک نیز مخاطبان بیشتری جذب کنیم که این بخش دو دوره است که افزوده شده است.
*تسنیم: معمولاً یکی از موضوعاتی که مطرح میشود، این است که کتابهایی که در این پویشها انتخاب میشود برای یک جریان فکری خاصی است و همه سلایق را در برنمیگیرد. فکر نمیکنید که بخشی از ریزش مخاطب به همین دلیل باشد؟
*شفیعی: من این موضوع را قبول ندارم. چون ما سعی کردیم که مخاطبان را به سه بخش دستهبندی کنیم: کودک، اهل ادب و رمان و مخاطب کتابهای معرفتی. بر همین مبنا سعی کردیم طیفهای مختلفی را برای انتخاب کتاب در نظر بگیریم. ما از خود کتابفروشان استعلام میکنیم و رأساً برای انتخاب کتاب ورود نمیکنیم. کتابفروش جبهه و پیشانی این عملیات است، نظرات آنها صائبتر است و آنها هستند که کار را جلو میبرند. ما نظرات را از کتابفروشان میپرسیم، دیدگاه ها را جمعآوری میکنیم و بعد تیم کارشناسی این آثار را بررسی میکند و براساس نظرات کارشناسان، کتاب انتخاب میشود؛ به عبارت دیگر انتخاب از بالا به پایین صورت نمیگیرد؛ بلکه انتخاب کتاب براساس آن چیزی است که در کف بازار کتاب وجود دارد. اگر تیراژ کتابهای منتخب را نگاه کنید، میبینید که این کتابها بازخورد خوبی در جامعه گرفتهاند. یکی از اهداف این است که کتابهای خوب راحتتر به دست مخاطب برسد. به عنوان نمونه، کتاب «رحمت واسعه» از جمله آثاری بود که در این دوره معرفی شد. این اثر در زمانی که وارد بازار شد، دو چاپ از آن به فروش رفت و این نشان میدهد که کتاب، کتاب قابلی است.
البته این را هم باید گفت که ما هر کتابی را انتخاب نمیکنیم. موضوعاتی خاصی در این پویش مد نظر قرار میگیرد؛ کتابهایی که درباره انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه فرهنگی انقلاب نوشته شده باشند مد نظر ماست و چون سرمایه شخصی خودمان را در کار دخیل کردهایم و مجموعه خصوصی هستیم، کسی نمیتواند چنین خردهای به نوع انتخاب موضوعات کتابها بگیرد، ما هم باید قدرت تصمیمگیری داشته باشیم، اما اینطور نیست که با نویسنده یا ناشر خاصی هم قرارداد ببندیم و فقط با آنها کار کنیم. اگر به کتابهایی که در دورههای مختلف انتخاب شدهاند، نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که طیف ناشرانی که کتاب آنها در این پویش انتخاب شده، گسترده است. از انتشارات قدیانی گرفته تا نیستان، معارف و فدک و ... . سعی نکردیم که خودمان را محدود به یک ناشر و دو ناشر کنیم. از همینجا هم از ناشران علاقهمند میخواهیم که اگر مشتاق هستند، وارد پویش شوند و مشارکت کنند. ما تلاش کردیم که جانب انصاف را رعایت کنیم. بعضاً پیش میآید که خود ناشران هم نمیپسندند که کتابشان وارد این پویش شود.
*اسماعیلی: ما در حوزه جبهه فرهنگی انقلاب داریم کار میکنیم. طبیعتاً یک خط قرمزهایی هم وجود دارد. وقتی در این حوزه کار میکنید، بعضی از ناشران در این دایره قرار نمیگیرند. حتی میتوانیم بگوییم که این دافعه از سوی برخی از ناشران بیشتر است. ناشر x حاضر نیست که کتابش در چنین پویشی گنجانده و معرفی شود. از سوی دیگر، ما هم خط قرمزهای خودمان را داریم.
*شفیعی: البته ریزش مخاطب نتیجه ضعف خود ما هم هست؛ چون نمیتوانیم این پویش را به خوبی معرفی کنیم. اگر مخاطبی در پویش شرکت میکند، معمولاً اسم آن کتاب خاصی که باعث ورود او به پویش شد، در ذهنش میماند، نه اسم پویش. معمولاً به این صورت است. گاهی اتفاق افتاده است که وقتی برندهها مشخص میشود و با آنها تماس میگیریم، میگوییم شما برنده روشنا شدید، مخاطب یادش نمیآید که پویش روشنا چه بوده است، اما اسم کتاب را به خاطر میآورد. به عبارت دیگر، کتاب در پویش بیشتر معرفی میشود تا خود پویش روشنا.
*اسماعیلی: امکان دارد که همین نقطه ضعف باشد، اما ما سعی کردیم که ناشر و نویسنده خوب را معرفی کنیم تا مخاطب این دو را بشناسد و به سراغش برود. یعنی اگر «نامیرا» در پویش معرفی میشود، سعی شده تا مخاطب دیگر آثار کرمیار را هم بشناسد و به سراغش برود.
*تسنیم: تاکنون دلایل مختلفی برای چرایی کتاب نخواندن مردم ذکر شده است؛ از قیمت کتاب گرفته تا بهروز نبودن سیستم توزیع و ...، تجربه شما در این شش دوره در این رابطه چه میگوید؟ شما تلاش کردید تا با کاهش قیمت یا معرفی و تبلیغ کتاب خوب، مخاطب بیشتری را به سمت کتابخوانی هدایت کنید. این نوع فعالیتها چقدر میتواند در عمقبخشی به کتابخوانی مردم کمک کند؟ آیا مشکل در این مسائل است یا باید ریشهایتر به قضیه نگاه کرد؟
*شفیعی: اینکه میگویند مردم کتاب نمیخوانند، امر ملموسی است و باید به دنبال دلایل آن گشت. اگر جامعه را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم، یکسری ساب سیستم مانند ناشر، دستگاههای فرهنگی، رسانه، مخاطب، ناشر و کتابفروش وجود دارد که باید برای بررسی عدم کتابخوانی مردم به سراغ این بخشها برویم و ببینیم که کدامیک از این بخشها کار خود را به درستی انجام نداده است. آیا ناشر کتاب خوب تولید کرده است؟ آیا رسانه برای معرفی کتاب خوب وارد عمل شده، یا توزیعکننده به مسئولیت خود خوب عمل کرده است؟ و... . متاسفانه شرایط به گونهای شده که یکی از خردهسیستمها به راحتی به کتابها مجوز میدهد و کتاب به صورت گترهای وارد بازار میشود. شما فرض کنید سالی 50 تا 60 هزار عنوان کتاب وارد بازار نشر میشود، آیا همه اینها کتاب هستند یا کتابسازیاند؟ مخاطب چند عنوان کتاب را با این مضمون که چگونه اعتماد به نفس خود را بالا ببریم، روی میز کتابفروشیها میبیند و در نهایت آن کتابی را که قیمت کمتری دارد، انتخاب میکند. اما آیا این کتاب لزوماً کتاب خوبی است؟ نه، چرا؟ چون ناشر برای طراحی جلد فکری نکرده و محتوای کتاب نیز چیز دندانگیری نیست؛ به عبارت دیگر ناشر کتابسازی کرده است. چند مطلب از اینترنت کپی پیست شده و در قالب کتاب تهیه شده و مجوز گرفته است.
وقتی چنین کتابهایی بازار را اشباع کرده، مخاطب از خرید کتاب دلزده میشود و به سراغ فضای مجازی میرود. برای بررسی این وضعیت باید همه شرایط را مورد بررسی قرار داد. میتوان با راهکارهای مختلف، مخاطب را به سمت کتاب کشاند. به عنوان نمونه، صدا و سیما اگر بخواهد میان برنامههایش کتابی را معرفی کند، چقدر هزینهبردار است؟ یا اگر یکی از شخصیتهای محبوب در سریالی مثل «پایتخت» بخواهد کتابی بخواند و آن را معرفی کند، چقدر هزینه دارد؟ مخاطب اینها را باید در تلویزیون ببیند. یکی از اقدامات خوبی که مجمع ناشران انقلاب اسلامی به دنبال آن بود، پخش تیزر کتاب در صدا و سیما بود که البته نمیدانم چرا چند وقت است که انجام نمیشود. اگر مخاطب کتاب را در تلویزیون نبیند، در کجا میتواند ببیند؟ البته در اینجا از برنامه خندوانه که مجدانه در معرفی کتاب و برگزاری مسابقات کتابخوانی اهتمام میورزند تشکر ویژه میکنم.
به اعتقاد من، بخشی از عدم تمایل مردم به کتاب، محتوای کتاب و کتابسازی است، بخش دیگر آن به صنعت کتاب مرتبط نیست و باید آن را در بخشهای دیگری جست. به عنوان نمونه، خانوادهها هم در این مسیر مؤثرند. خانوادهها برای فرزندانشان چه کردهاند؟ وقتی والدین کتابخوان نباشند، طبیعتاً فرزندان هم کتابخوان نمیشوند. یا سیستم آموزشی کشور برای کتابخوان کردن دانشآموزان چه کرده است؟ آیا از ظرفیت زنگ کتابخوانی به نحو احسن استفاده شده است؟
پویشهای کتابخوانی اقدامات سطحی است و به کتابخوانی مردم عمق نمیدهد؛ چون صرفاً کتابی است که شاید تلنگری به مخاطب بزند. یکی از اقدامات خوب در پویش روشنا این بود که مخاطب بعد از خواندن کتاب «نامیرا» به سراغ دیگر کتابهای کرمیار هم رفته است. پویشهای اینچنینی به مخاطبی که خانواده، مدرسه و رسانه به او کتابخوانی را یاد نداده است، عمقی در کتابخوانی ایجاد نمیکند.
*اسماعیلی: اگر کتاب خوب، خوب ترویج شود، مخاطب به سمت آن جلب میشود. در موضوع کتابخوانی چند مشکل وجود دارد، یکی از مشکلات عدم وجود ویترین است. در برخی از شهرستانها اگر مواد مخدر بخواهید به راحتی پیدا میکنید، اما اگر کتاب خوب بخواهید، نمیتوانید به همین راحتی آن را بیابید و بخرید؛ آن هم با این حجم کتابفروشیها. شما به عنوان مخاطب برخی از کتابها را به خوبی نمیتوانید پیدا کنید. شاید در خیابان انقلاب بتوانید کتابی که میخواهید تهیه کنید، اما آیا این موقعیت و ظرفیت در همه استانها و شهرستانها وجود دارد؟
کتاب خوب کم و بیش تولید میشود، اما سیستم توزیع مشکل دارد. رسانهها عمدتاً در بخش اقتصادی و سیاسی خوب کار میکنند، اما بخش فرهنگی و کتاب با مشکل همراهند. در وضعیتی که کتاب زیر هزار نسخه چاپ میشود و به فروش هم نمیرسد، پویش روشنا توانست کتاب «نامیرا» را در 100 هزار نسخه چاپ کند و به فروش برساند؛ به نظرم این یک موفقیت است. عوامل مختلفی در این مسیر مؤثر است، اما بخش قابل توجه آن متوجه تبلیغ کتاب است. وقتی روشنا به اتمام میرسد، تازه پس لرزههای آن شروع میشود و میبینیم که کتاب «نامیرا» بعد از یک سال هنوز در اوج است. وقتی برای کتابی خوب کار شود، کتاب دیده میشود.
*شفیعی: ما به این آیه ایمان پیدا کردیم که ان الله مع الجماعه. فروش خوب کتابها در دورههای مختلف روشنا، تنها کار دبیرخانه روشنا فقط نبود. تمام کتابفروشیهای جبهه فرهنگی انقلاب روی کتابها کار کرده، تبلیغ کردند، کتاب در هیئات معرفی شد و دست به دست چرخید. انشاالله شاهد این باشیم که کتابهایی مثل «رحمت واسعه» و «سقای آب و ادب» هم به میزان خوبی به فروش بروند و دیده شود. این موضوع، تنها کار دبیرخانه روشنا نبوده است، اگر هر کدام از این گروهها کار نمیکردند، در زمینه تبلیغ و توزیع کتاب فعالیتی انجام نمیدادند، این موفقیت حاصل نمیشد. روشنا مانور کوچکی انجام میدهد تا شاید ناشران الگوبرداری کنند.
از سوی دیگر، ما در پویش روشنا سعی میکنیم مخاطب را در نظر بگیریم. اولین مسئله قیمت کتاب است. کتاب جزو کالاهای کمکشش در کشور است، اگر قیمت کتاب بالا برود، مخاطب کم میشود. در مرحله دوم، کتاب را با طرح جلد مناسب عرضه میکنیم؛ مثلاً برای کتاب «نامیرا» همین کار را کردیم و از طرح جلد جدیدتری استفاده کردیم.
همچنین کتاب باید خوب معرفی شود. ناشران میتوانند برای کتابی که ارزشمند است، سرمایهگذاری کرده و با تولید پادکست یا کتاب صوتی، آن را بیشتر به مخاطب معرفی کنند؛ زیرا به نظر میرسد که در این بلبشوی بازار کتاب که سالانه این همه کتاب تولید میشود، کتاب خوب گم میشود. ما کم دیدیم که ناشری بخواهد به این صورت برای یک کتاب سرمایهگذاری کند. البته از سوی دیگر ناشران نیز حق دارند که میگویند هزینهها بالاست و دست آنها خالی، اما به نظرم این حق برای بعضی از کتابها محفوظ است. عامل دیگری که میتواند کتاب خوب را به دست مخاطب برساند، توزیع است. یک سیستم و قاعده خوب برای توزیع میتواند سطح توزیع یک اثر را به حد قابل قبولی برساند. این تجربهای بوده که ما در روشنا کسب کردیم.
*تسنیم: برگزاری پویش روشنا اتفاق مبارکی است که یک حرکت خودجوشی صورت گرفته و با توجه به سیستم توزیع فعلی، کتاب خوب به این صورت توزیع میشود. وقتی شما با این هدف، کار خود را آغاز کردهاید، اینکه میگویید ما دیده نشدهایم و در کار رسانهای ضعیف هستیم، به نوعی نقض غرض است.
*شفیعی: ما بر مبنای انتظارمان دیده نمیشویم. ظرفیتی که برای خودمان در زمینههای مختلف مانند توزیع، فروش و ... در نظر گرفتهایم، یک عدد خاصی است که رسیدن به این میزان هنوز محقق نشده است. ما با توجه به اینکه صدا و سیما به ما نمیپردازد یا نهادهای دیگری که قول مساعدت دادند، اما عملی نکردند، به موفقیت خوبی رسیدهایم. ما به سراغ برخی از نهادهای تأثیرگذار در زمینه معرفی و تبلیغ کتاب رفتیم، ولی خودمان را درگیر آنها نکرده و فعالیتمان را محدود و منوط به پاسخ مثبت آنها نکردیم. ظرفیت محدودی داریم. میتوانیم برویم این ظرفیت را خرج صدا و سیما کنیم که معلوم نیست نتیجه چه میشود، آیا جواب بدهد یا ندهد، یا میتوانیم این ظرفیت را کف میدان خرج کنیم. ما تصمیم گرفتیم که این ظرفیت را در خود کتابفروشیها که بیشترین تأثیر را دارند، خرج کنیم. رسانههای ما در حال حاضر خود ویترین کتابفروشیهاست. بالاترین تبلیغ برای کتاب، ویترین کتابفروشیهاست. هیئات، نماز جمعهها، پایگاههای بسیج و ... دارند در این زمینه با ما همکاری میکنند. اگر به این ظرفیتها، صدا و سیما و شهرداری مناطق نیز افزوده شود، میتوانیم نتیجه بهتری حاصل کنیم.
*اسماعیلی: قرار نیست که روشنا بولد شود، منظور از دیده نشدن این است که اسم دبیرخانه روشنا مطرح نشده اما هدف اصلی که دیده شدن نویسنده و ناشر خاص است، حاصل شده است.
یکی از نکاتی که انجام دادیم تا بیشتر دیده شویم، این بود که جایزه را با محوریت سه کتاب برگزار کردیم.
*تسنیم: آیا با این نهادها و مراکز که نام بردید، مثل شهرداری یا صدا و سیما صحبت کردید؟
*شفیعی: بله؛ ولی به نتیجه نرسیدیم.
*تسنیم: چرا؟ مشکل کار کجاست؟
مشکل بروکراسی است. ما با اداره کل شهرداری برای کتاب «نامیرا» وارد گفتوگو شدیم و جلسه برگزار کردیم، اما به نتیجه نرسیدیم. حتی برای جوایز این دوره قول 15 سفر عتبات داده بودند که محقق نشد. بعد از آن کلی نامهنگاری کردیم که اگر شما در تبلیغ و ترویج کمک نمیکنید، آن وجه را به این سمت هدایت کنید که ما آن را در حوزه تبلیغ خرج کنیم.
*تسنیم: آیا وجه تبلیغ را نمیتوانید از فروش کتاب حاصل کنید؟
در حال حاضر نیز ما همین کار را میکنیم. با ناشران تعامل میکنیم تا وجهی از آن را برای تبلیغ خرج کنیم.
*تسنیم: مجمع ناشران انقلاب اسلامی شما را در این مسیر کمک نمیکند؟
*شفیعی: چرا، کمک معنوی میکند. مجمع ناشران انقلاب اسلامی در بحث مادی نه، ولی در بحث تیزر کتاب و پخش شدن آن در سینماها کمک کردند.
*تسنیم: الان برای تقویت بُعد رسانهای و معرفی بیشتر پویش چه برنامهای در نظر دارید؟
*شفیعی: اینطور نیست که اگر صدا و سیما یا شهرداری بیاید، حتماً کار خاصی انجام میشود. ما فعلاً خودمان را درگیر این مسائل نکردهایم. میخواهیم اتفاقات دیگری رقم بزنیم. اول اینکه بحث تبلیغ در خود کتابفروشیها را پیگیری کنیم. سیاست اول ما این نبود که به کتابفروش بگوییم که براساس منطقه خودتان به تبلیغ کتاب بپردازید. در حال حاضر به این میاندیشیم که تبلیغات را به سمت استانها ببریم و از آنها بخواهیم که طبق خصوصیات منطقهشان به تبلیغ کتاب بپردازند. دیگر اینکه خود مخاطبان، به مبلّغ کتاب تبدیل شوند و آثاری را که خواندهاند و مورد قبول آنها بوده است، در اینستاگرام معرفی کنند.
از دیگر اقدامات، راهاندازی طرح «سفیران مطالعه» است؛ به این معنی که از هنرمندان، خوانندگان، افراد مشهور، ورزشکاران و ... بخواهیم که به معرفی کتاب بپردازند تا از این طریق کتابهایی که محوریت پویش است، بیشتر دیده شود. امکان دارد تبلیغی که در صدا و سیما برای کتاب انجام میشود، توسط منِ مخاطب دیده نشود، اما اگر فردی مثل آقای پناهیان در هیئت کتابی را معرفی کند، مخاطب بیشتری سمت آن جلب شود. ما اگر دست را روی زانوی خودمان بگذاریم، بلند میشویم.
شهرداری در هفته کتاب چه کار کرد؟ تهران را کاغذ دیواری کرد. هر وقت این کتابها را میدیدم، ناراحت میشدم. این همه تبلیغات با مخارج بالا، اما بازخورد و نتیجه آن چیست؟ آقایان معلوم نیست چه کار میکنند؟ بنرهای شهرداری نه جذابیت بصری داشت و نه از نظر محتوایی حرفی برای گفتن. مثلاً در تبلیغات هفته کتاب، «سقای آب و ادب» را با جلدی کار کردهاند که خیلی قدیمی بود. کتاب بعد از آن با دو طرح جلد دیگر به چاپ رسیده بود، یعنی حتی به خودشان زحمت ندادند که به سایت خانه کتاب مراجعه و جلد جدید کتاب را در طراحی بنر استفاده کنند.
*تسنیم: در حال حاضر برخی از نرمافزارهای موجود در بازار به ناشران برای فروش کتاب کمک بسیاری میکند. روشنا بنا دارد که به عنوان یک پویش مطالعاتی چنین اپلیکیشینی را طراحی کند؟ چون این اپلیکیشنها منجر میشود تا مخاطب با هزینه کمتر کتاب را تهیه کند.
نشر الکترونیک برای ما هزینهبردار است. مثلاً احتمالاً بیش از یک میلیارد اعتبار لازم است تا یک نرمافزاری خاص پویش روشنا تولید شود، اما قصد داریم که از امکانات فعلی مثل نرمافزار طاقچه استفاده کنیم. برنامه داریم که از ظرفیتهای دوستانی که در نشر الکترونیک فعالاند، استفاده کنیم. در حال حاضر چند مرکز هستند که به ما در توزیع و تبلیغ کتاب کمک کیکنند. پخش فدک در اصفهان، شهید کاظمی در اصفهان و قم، کتاب فردا در قم، پاتوق کتاب و کتابفروشیهای بهنشر مراکزی هستند که در پویش روشنا با ما همکاری میکنند. ما در مجموع دو نفری کار را جلو و در شهرستانها هم با کتابفروشیها همکاری میکنیم. سیستم خاصی نداریم.
انتهای پیام/