روی دیگر سکه تقلب در انتخابات
از آسیبهای موجود در عرصه سیاسی کشور که به عنوان یکی از زمینههای وقوع برخی حوادث مهم نظیر فتنه ۸۸ قابل استناد است، عدم باور بعضی از دولتمردان به شاخصههای نظام مردمسالاری دینی است، در عین اینکه مستقیماً یا غیرمستقیم به آن سوگند یاد کردهاند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، از آسیبهای موجود در عرصه سیاسی کشور که به عنوان یکی از زمینههای وقوع برخی حوادث مهم نظیر فتنه 88 قابل استناد است، عدم باور بعضی از دولتمردان به شاخصههای نظام مردمسالاری دینی است، در عین اینکه مستقیماً یا غیرمستقیم به آن سوگند یاد کردهاند.
آنچه زمینهساز فتنه 78 در کشور شد، شورش دولتمردان اصلاحات علیه اسلامیت نظام بود که در کمتر از یکسال بعد از دوم خرداد 76 تمامی نمادهای انقلابی و اسلامی اعم از امام (ره)، قانون اساسی، ولایت فقیه و زیارت عاشورا به سخره گرفته شد و کمتر ارزشی باقی مانده بود که زیر سؤال نرفته باشد و آنگاه که عوامل این هنجارشکنیها با سد نیروی انقلاب مواجه میشدند، فتنه 88 را رقم میزدند.
در فتنه 88 به دلیل نهادینه شدن ارزشها بهرغم گذر نسلی، این بار شورش علیه جمهوریت نظام شکل میگیرد که باز هم عوامل همان جریان سیاسی که در گذشته اسلامیت نظام را برنتافته بودند، به آرای مردم تمکین نکرده و با ادعای تقلب و به صحنه کشاندن هواداران عملاً چندین ماه و حتی چندین سال کشور را به چالش کشاندند و دشمنان را به براندازی نظام از درون امیدوار ساختند که تحریمهای فلجکننده کنونی محصول آن است.
اینان با خود نظامپنداری و استناد به سوابق و خدماتی که در گذشته داشتند، هیچگاه نمیخواهند بپذیرند که بالاخره مردم هم در انتخابات حقی دارند و باید بتوانند براساس درک و شناخت خود به انتخاب برسند و بر همین اساس است که هنگامی که احساس میکنند ممکن است کارنامه عملکرد آنها ادبار اجتماعی را در پی داشته باشد، آنگاه با ملتهب کردن فضای سیاسی و ایجاد دوقطبیهای کاذب تلاش میکنند قدرت انتخاب را از مردم بگیرند و نهایتاً هم اگر در این روند توفیق نیافتند، با بر هم زدن انتخابات و ادعای تقلب عرصهای را ایجاد کنند که همچون فضای بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری عرصه بر مردم تنگ شده و حوادثی اتفاق بیفتد که هیچکس حاضر نیست آن را به عنوان بخشی از کارنامه عملکرد سیاسی خود بپذیرد.
اکنون و در آستانه انتخابات 96 گویا قرار است همان صحنهها تکرار و در قالب یک پروسه عملیات روانی و جنگ نرم دشمنان بیرونی و سرپلهای داخلی، فضای انتخابات 96 ابهامآلود و در خوشبینانهترین شکل، قدرت انتخاب از مردم سلب شود. آنچه در هفته گذشته در سخنان آقای هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با روزنامه شرق و تصریح آقای امیری، معاون رئیسجمهور و مبتنی بر اینکه طی آن پیروزی آقای روحانی در انتخابات آینده قطعی قلمداد شده است، به واقع تکرار فضاسازی همانند ماههای قبل از انتخابات 88 است که آن زمان بحث تقلب و تشکیل کمیته صیانت از آرا مطرح بود و این بار بحث پیروزی قطعی رئیسجمهور یازدهم، در انتخابات دوازدهم. این سخنان البته با مواضع مصطفی تاجزاده از عوامل مشترک فتنه 78 و 88 تکمیل میشود، آنگاه که با پیشداوری نسبت به8 عملکرد نهاد شورای نگهبان میگوید که رئیسجمهور فعلی را نمیتوانند ردصلاحیت کنند چون کشور دچار بحران میشود، آبروی ایران میرود و دولت بعدی بیحیثیت میشود.
واقعیت این است که مردم در ارزیابیهای خود اگر فضا منطقی و بدون دوقطبی کاذب باشد، براساس عملکردها تصمیم میگیرند، به طور مثال آقای هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات خود در دولت سازندگی در سال 72 و در حالی که رقیبی جدی نداشت با کاهش رأی قابل توجهی مواجه شد و رأی او نسبت به انتخابات سال 68 از 16 میلیون به 10 میلیون رسید، بر این اساس آنچه را که زمینهساز پیشداوریهای اینگونه از سوی رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام شده که طبعاً جایگاه مسئولیتی ایشان در نظام ایجاب میکند که اینگونه مداخله در انتخابات نداشته باشد، به کارنامه عملکرد دولت یازدهم و افت شدید محبوبیت رئیسجمهور در میان مردم باز میگردد که براساس ارزیابیهای مراکز نظرسنجی وابسته به دولت از 50/07 درصد زمان انتخابات به حدود 30درصد رسیده است و این نمایانگر این است که چنانچه رئیسجمهور در یک رقابت سالم حضور یابد حتی انتخابش در دور دوم هم تضمین شده نیست، به ویژه آنکه چشمانداز چند ماهه آینده نیز در تحقق وعدهها و خصوصاً در به ثمر نشستن برجام به عنوان تنها نقطه مثبت کارنامه دولت نیز در هالهای از ابهام است و شاید به همین دلیل است که طیفی از تشکلهای سنتی جریان اصلاحات زیر بار تصمیم شورای سیاستگذاری در حمایت مطلق از رئیسجمهور یازدهم در رقابتهای انتخاباتی 96 نرفته و ضرورت حضور نامزدی دیگر در کنار نامزد اصلی را مورد تأکید قرار دهند تا در صورتی که روند نزولی محبوبیت آقای روحانی ادامه یابد فرد دیگری را برای حمایت داشته باشند، نکتهای که در سخنان دو هفته پیش الویری بر آن تأکید شده بود.
اما آنچه که فراتر از میزان رأی باید مورد توجه قرار گیرد، ظرفیت چالشآفرینی اینگونه مواضع و احتمال شکلگیری چالشی در آستانه انتخابات 96 است، چرا که اگر براساس همین پیشداوری و انتظار، کسانی در یک فضای ملتهب و رقابت کاذب میداندار صحنه شوند و باز هم خانم آقای هاشمی در روز انتخابات بگوید که اگر فردا نتیجه انتخابات اینگونه نشد به خیابان بریزید! چه کسی میتواند تضمین کند که با این مقدمات ایجاد شده به ویژه در شرایطی که نتیجه انتخابات به کام افراطیون نباشد، چالشی ایجاد نشود.
آنچه که این نامعادله پیشرو را پیچیدهتر میکند، نوع مواضع دشمنان بیرونی و ضد انقلاب خارج کشور است که با شبکههای ماهوارهای و شبکههای مجازی از ماهها قبل چالشسازیها را آغاز کردهاند. حرف اصلی همکاران ترامپ در مواجهه با ایران بهرهگیری از عوامل داخلی برای جبران شکستهای گذشته است و ضد انقلاب بیرونی نیز که اغلب از عوامل فتنههای 78 و 88 هستند، از ترامپ درخواست تشدید تحریمها و فشارها را دارند تا نسخه ژنرال پترائوس، رئیس قبلی سازمان سیا در تشدید تحریمهای فلجکننده برای ایجاد نارضایتی اجتماعی و به تبع آن نارضایتی سیاسی عملیاتی شود و در داخل نیز بیاعتنایی به وضعیت معیشت مردم و حمایت از نجومیبگیران زمینهساز نارضایتی اجتماعی شود که میتواند نماد ناکارآمدی نظام و زمینهساز اعتراضات اجتماعی باشد. در این عرصه نیز برخی از سایتهای مرتبط با افراطیون اصلاحطلب نظیر «آمدنیوز» و ... کار را آغاز کردهاند.
انتهای پیام/