نگاهی به جنگ حلب طی یک ماه گذشته/ تدریس فتح حلب در آکادمیهای نظامی
امروز اگر هم نبردی در بخشهای باقی مانده حلب رخ دهد، به دلیل متراکم شدن تروریستها در یک بافت محدود شهری، آسیب پذیری آنها چند برابر میشود، لذا عاقلترهایشان بدنبال تسلیم و خروج از شهر افتادهاند.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، در ابتدای وارد شدن بحران سوریه به فاز نظامی و اشغال شهرها و مناطق حساسی نظیر حلب توسط گروههای مسلح و تقسیم حلب به دو بخش شرقی و غربی (شرقی که توسط معارضین مسلح اشغال شد و غربی که در اختیار دولت باقی ماند) و در هنگامی که ارتش سوریه برای آزاد سازی منطقه شرقی، اقداماتی نظامی را آغاز کرد، وزیر دفاع وقت آمریکا اعلام کرد که دولت سوریه با حمله به این منطقه، گور خود را با دست خود میکند.
ولی هم اکنون با گذشت چند سال و استفاده از تجربیات گذشته و با هماهنگی و انسجام کم نظیر و مثال زدنی میان ارتش و همپیمانان آن از جمله حزب الله و ...کار به جایی رسیده است که صحبت از تدریس چگونگی آزاد سازی دژ مستحکم شرق حلب در آکادمی های نظامی است و ارتش روسیه با همه قدرت و تجربیات نظامی خود، از تاکتیکهای نظامی و رشادتهای فاتحین حلب به وجد آمده و خواستار تدوین و آموزش آنها شده است.
حلب دومین شهر بزرگ سوریه از لحاظ جمعیت و مهمترین استان اقتصادی این کشور از همان ابتدای بحران، هدف مطامع توسعه طلبانه ترکیه با تامین مالی و تسلیحاتی غیر محدود از طرف عربستان سعودی و قطر و چند کشور دیگر حاشیه خلیج فارس و با هدف اسقاط حکومت سوریه، قرار گرفت.
این شهر تنها یک منطقه اشغال شده نظیر دیگر مناطق اشغال شده نبوده، بلکه سمبل قدرت نمایی معارضان مسلح و مایه مباهات آنها و به نوعی بزرگترین برگ برنده آنها در بحران داخلی سوریه بوده است. لذا همیشه این شهر، خط قرمز معارضان مسلح و آمریکا، انگلستان، فرانسه، رژیمهای مرتجع منطقه و از جمله ترکیه و ... بوده و پیروزی در این نبرد گامی بزرگ و سرنوشت ساز و به نوعی فتح الفتوح حساب میشود.
با این مقدمه میتوان متوجه شد که چرا در چند روز اخیر، همه عقبه معارضین مسلح، از سه کشور اصلی غربی ایالات متحده آمریکا، انگیس و فرانسه تا مرتجعین منطقهای آنها نظیر عربستان و قطر -که کشته شدن بی نتیجه چندین هزار نفر از اتباع خود و اتلاف میلیاردها سرمایه گذاری بی ثمر در طی این سالها برای اسقاط حکومت سوریه را غیر قابل هضم میدانند - خود را به آب و آتش میزنند تا نتیجه را عوض کنند و نیز ترکیه و امثال آن که همه تلاش خود را برای نجات گروههای معارض مسلح محاصره شده در شرق حلب بکار بست، ولی هیچکدام از این رویکرد خود، نتیجهای نگرفتند.
از دوبار تلاش غربیها در شورای امنیت تا بحث طرح در مجمع عمومی سازمان ملل و تهدید روسیه به تحریم و...همه و همه برای شنیده شدن صدای شکستن استخوانهای معارضان مسلح در شرق حلب و به شماره افتادن نفس آنها و بروز علائم پیروزی بزرگ برای جبهه مقاومت است.
در ساعات انتهایی سه شنبه شب 16 آذر 1395 و پس از چندین مورد پیشرویهای برق آسای ارتش سوریه و متحدان آن، شیرازه گروههای مسلح بیش از گذشته فروپاشیده و بویژه در منطقه حلب قدیم، تسلیم بیش از پیش معارضان مسلح، همراه با کشف سلاحهای انفرادی رها شده در مناطقی که هنوز پاکسازی نشده، از اولین علائم فروپاشی گسترده آنهاست.
تاکتیک ارتش سوریه و نیروهای همپیمان، جداسازی منطقههای مسکونی از همدیگر و تسخیر و پاکسازی آنها بوده و سیاست باز کردن چندین جبهه، عدم امکان تمرکز معارضان مسلح در منطقهای خاص را در پی داشته است. پس از یورش بزرگ به محله مسکونی هنانو و سقوط این منطقه مهم، معارضان مسلح به سرعت به سمت جنوب - و از گذرگاه محله الصاخور که هنوز تصرف نشده بود- متواری شدند و قسمت شمالی منطقه شرق حلب به سرعت سقوط کرده و مناطق مرکزی نیز یکی پس از دیگری به تصرف ارتش سوریه و متحدان آن درآمد.
سیاست ارتش سوریه و همپیمانان، همچنان ایجاد کمترین تلفات در بین غیر نظامیان و ایجاد کمترین خسارت در ساختمانها و تاسیسات شهری است و به این اعتبار میتوان گفت، علیرغم تراکم جمعیت شهری و ساختمانها در برخی محلههای آزاد شده که سبب کندی پیشروی و آزاد سازی محلهها میشود ، پیشرویهای آنها فوق العاده سریع بوده و این بار معارضان مسلح، مانند دفعات گذشته، فرصت تجدید قوا و سازماندهی مجدد را نیافتند.
بویژه که نیروی هوایی سوریه، انبارهای مهمات و آذوقه و تدارکات آنها را مرتباً و دقیق بمباران میکند به گونهای که هم اکنون جبهه فتح شام (جبهه النصره سابق) به دیگر گروهها از جمله احرار الشام و غیره برای دستیابی به مهمات جهت ایستادگی در برابر ارتش سوریه حمله کرده و آتش اختلافات گذشته را بار دیگر شعله ور کرده است.
همچنین اختلاف میان معارضان مسلح خارجی با معارضان سوری بر سر خروج از شهر بالا گرفته است. چنانکه وعده عفو حکومت سوریه برای معارضانی که خود را تسلیم کرده و به سمت جنوب منطقه (شرق حلب) عقب نشینی نکنند، بر دامنه اختلافات آنها افزوده است و تا لحظه نگارش این گزارش جبهه فتح الشام (جبهه النصره سابق) به شدت با خروج از شرق حلب مخالف بوده است و این در حالی است که سریال خروج معارضان مسلح از مناطق اطراف دمشق با اتوبوسهای سبز رنگ و رفتن به ادلب، بدون هیچ حقه و نیرنگی، معارضان مسلح را به زیر پا گذاشتن آرمان خود که هرگز این منطقه را ترک نخواهند کرد، وسوسه میکند.
سرعت تحولات هم اکنون به گونهای است که علیرغم اینکه در اواسط هجوم، تصور میشد تا پایان سالجاری میلادی(24 روز دیگر) سرانجام شرق حلب سقوط کند، ولی هم اکنون شاید تا چند روز آینده تکلیف کار نهایی شود.
جالب توجه اینجاست که دوشنبه شب 15 آذر که قطعنامه پیشنهادی غربیها برای آتش بس 7 روزه در شرق حلب (البته بدون اینکه در این قطعنامه اشارهای به خروج معارضان مسلح از شرق حلب شده باشد به معنی دیگر، اصل اختلاف آمریکا و روسیه) در شورای امنیت با وتوی قاطع روسیه و چین مواجه شد، روند فروپاشی گروههای مسلح -که در ایام عقب نشینیهای مکرر تا توانستند یکدیگر را مقصر پیشرویهای انجام شده معرفی کردند- به شدت تشدید شده است.
شبکه تلویزیونی اورینت که متعلق به معارضان است در برنامههایی با حضور کارشناسانی از معارضان خارج نشین سوری برای ریشه یابی دلایل این اضمحلال سریع و ارائه راه حل فوری قبل از سقوط شرق حلب سوال میکند و در این برنامهها مرتباً نمایندگان گروههای معارض، یکدیگر را مقصر و روسیه و ایران را عامل این شکستها معرفی میکنند و همگی از این واقعیت تلخ به سادگی میگذرند که در این سالهای سخت برای مردم سوریه، عامل سرپا بودن این همه گروههای مسلح که اکثراً هر کدام از آنها سر در دامن یک دولت خارجی داشتهاند، مرزهای باز ترکیه و عبور اسلحه و مهمات و تدارکات و اعزام چندین هزار نیروی آموزش دیده در خاک ترکیه و دیگر کشورها، برای اسقاط حکومت سوریه بوده و هنگامی که این راهها و کمکها قطع شد، ورق برگشته و دیگر خبری از رجزخوانیها نیست و الان شمارش معکوس برای سقوط این منطقه که شاید اثرات روانیاش بیشتر از اثرات نظامیش باشد، شروع شده است.
جالب اینجاست سه شنبه 16 آذر وقتی وزیر خارجه آمریکا نتوانست در واپسین روزهای عمر دولت اوباما مانند دفعات قبل،کاری برای جلوگیری از فروپاشی معارضین مسلح در شرق حلب انجام دهد (زمستان 94 و توافق آتش بسی که بعدها خود مسلحان آن را شکستند و 13 شهید ایرانی در خان طومان در اردیبهشت 95 تنها یکی از نتایج آن بود) اعلام کرد که سقوط حلب جنگ را در سوریه پایان نمیدهد، ولی نگفت که این پیروزی بزرگ، تا چه حد به نفع حکومت سوریه است و حتی اگر بعدها مذاکراتی هم آغاز شود، دست بالا را حکومت سوریه خواهد داشت؛ همچنین اشاره نکرد که سرخوردگی ناشی از این شکست بزرگ، چقدر در میان معارضانی که سقوط حلب را حتی در مخیله خود هم نمیدیدند، تاثیر خواهد داشت.
لازم به ذکر است از ابتدای فتوحات در شرق حلب 43 کیلومتر مربع در اختیار معارضان مسلح بود که در چند مرحله به 16 کیلومتر مربع کاهش یافت و تنها در 24 ساعت گذشته، منطقه باقیمانده به کمتر از 10 کیلومتر مربع کاهش یافته، یعنی بیش از 80 درصد شرق حلب آزاد شده است.
مهمتر از مناطق آزاد شده، به هم خوردن سازماندهی و متلاشی شدن فرماندهی متمرکز و قرار گرفتن باقیمانده معارضان مسلح در چند محله شامل شیخ سعید، السکری ،صلاح الدین و المرجه و...است. یعنی اگر هم نبردی رخ دهد، به دلیل متراکم شدن آنها در یک بافت محدود شهری، آسیب پذیری آنها را چند برابر میکند، لذا عاقلترهای آنان بدنبال تسلیم و خروج از شهر افتادهاند و هم اکنون اکثر نگاهها به جبهه فتح شام و تصمیم آخر آنهاست.
متاسفانه همزمان با این شکستها در دو روز گذشته صدها موشک گراد و کاتیوشا -که بعضاً با ماشینهای حمل کمکهای غذایی و دارویی هلال احمر و تحت نظارت سازمان ملل به دست معارضان رسیده است - بر سر مردمان بی دفاع درشهرهای شیعه نشین فوعه و کفریای محاصره در استان ادلب و النبل و الزهراء در استان حلب فروریخت و دهها شهید و مجروح بجا گذاشت تا آتش خشم شکستهای سریالی معارضان مسلح را تا حدی فرونشاند.
و سیعلم الذین کفروا ای منقلب ینقلبون
نویسنده: نادر آزاد مدیر مرکز فرهنگی لاذقیه
انتهای پیام/