نظم در حال ظهور در منطقه و پدیدهی گردهمایی اربعین
در این یادداشت به پتانسیلهای گردهمایی اربعین بهمثابهی یکی از ابعاد نظم در حال ظهور جدید در منطقهی غرب آسیا اشاره خواهد شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،در مباحث ژئوپلیتیک همیشه ظهور بازیگر یا بازیگران استراتژیک حائز اهمیت بوده است. بازیگرانی که ضمن داشتن پتانسیلهای فراملی، توانایی تغییر مناسبات را در حوزهی فراملی خود داشتهاند. نگاهی به منطقهی غرب آسیا نشاندهندهی تغییر مناسبات ژئوپلیتیک با ظهور بازیگران جدید و غیرملی در این منطقه بوده است. در همین پنج سال اخیر، غرب آسیا در حوزهی ژئوپلیتیک تشیع و فراتر از آن ژئوپلیتیک جهان اسلام، دچار تغییرات فراوانی شده است. برای مثال، بازیگری انصارالله در منطقهی غرب آسیا یا بازیگری حشد الشعبی بهعنوان یک نیروی استراتژیک نظامی، تغییراتی را در این سطح از بازیگری در منطقه ایجاد کرده است.
اما منطقهی غرب آسیا اخیراً با نوع جدیدی از تغییرات مواجه است که علاوه بر ژئوپلیتیک میتوان به آن ژئوکالچر نیز گفت. تغییرات در این سطح با تغییرات در جغرافیای نیروهای نظامی متفاوت است. در ادامه به چند تفاوت این دو حوزه اشاره خواهد شد.
تفاوت در دو حوزهی ژئوپلیتیک و ژئوکالچر
1. ژئوپلیتیک حوزهی منازعات بر سر جغرافیای فیزیکی است، ولی ژئوکالچر حوزهی منازعات بر سر جغرافیای فرهنگی.
2. ژئوپلیتیک حوزهی امنیت سخت است، اما ژئوکالچر حوزهی امنیت نرم.
3. ژئوپلیتیک حوزهی مرزهای جغرافیایی است، اما ژئوکالچر حوزهی مرزهای عقیدتی.
ژئوپلیتیک و ژئوکالچر در غرب آسیا
ژئوپلیتیک غرب آسیا متشکل از چند منطقهی جغرافیایی خلیجفارس، شامات، حوزهی خزر و... است که مطمح نظر نویسنده در نگارش این متن نیست. آنچه مورد توجه است، مسئلهی ژئوکالچر غرب آسیاست. چهچیزی غرب آسیا را از حوزهی جغرافیای سیاسی آن جدا کرده است؟ بیتردید مسئلهی مذهب. جغرافیای فرهنگی غرب آسیا بیتردید با مذهب تعریف میشود. وقتی صحبت از ژئوکالچر میشود، بهطور خاص منظور فرهنگ و بازیگران فرهنگی موجود در آن است. البته و مطمئناً ظهور بازیگران فرهنگی بهمعنی از بین رفتن مرزها یا موجودیتهای بینالمللی مثل دولتها نیست.
ژئوکالچر غرب آسیا را بدون در نظر گرفتن بازیگران جدید در حال ظهور نمیتوان مورد ارزیابی قرار داد؛ بازیگران فرهنگی و بهطور خاص مذهبی که پتانسیل تعریف منطقه بهعنوان منطقهی فرهنگی را فراهم کردهاند. این بازیگران جدید لزوماً سازمانیافته نیز نیستند. بهعبارتی نهتنها گروههای سازمانیافته شبیه حشد الشعبی یا انصارالله جزء بازیگران نوظهور منطقه تلقی میشوند و میتوان بر آنها عنوان بازیگران ژئوکالچر نام نهاد، بلکه برخی بازیگران غیرسازمانیافته که پتانسیل بسیج فرهنگی دارند، شبیه گردهمایی برای اربعین حسینی (بهعنوان بزرگترین گردهمایی جهان) نیز از چنین ظرفیتی برای ژئوکالچر برخوردارند.
ویژگیهای منطقهی غرب آسیا
در زیر ضروری است پیش از بررسی برخی از قابلیتهای ژئوکالچر منطقه، به بررسی ویژگیهای منطقهی غرب آسیا و وضعیتی که اکنون در آن زیست میکند، اشاره شود.
1. منطقهی غرب آسیا اسیر وحشتناکترین نوع جرائم سازمانیافته شده است. موضوعی که نهتنها قابلیت این را دارد که نظم منطقهای را از بین ببرد، بلکه در نوع خود دولتملتهای منطقهای را نیز دستخوش تغییراتی کرده است.
2. علاوه بر نظم سخت منطقهای که با مرزها جدا میشود و بازیگران را متفرق میکند، مرزها جلوههای فرهنگی نیز دارند. مثلاً جلوهی فرهنگی نظم اروپایی دموکراسی لیبرال اروپاست.
3. منطقه غرب آسیا نیز قابلیت فرهنگی دارد. اگرچه به سامان فرهنگی نرسیده است، اما از این پتانسیل برخوردار است.
4. از بین عوامل نظمدهنده، مذهب از بیشترین توانایی نظمسازی در محیط ژئوکالچر برخوردار است.
5. تشیع از انسجام بیشتر و مشروعیت بیشتری در میان سایر عناصر مذهبی منطقه برخوردار است.
راهپیمایی اربعین و تحلیل ژئوکالچر منطقه با این ویژگیها
راهپیمایی اربعین بایستی در این کانتکس، یعنی با توجه به ویژگیهای تغییریافتهی منطقهی غرب آسیا، مورد تحلیل قرار گیرد. این پدیده را میتوان بهعنوان «نمود و نماد ژئوکالچر منطقه» و تنها تجلی نظم جدید فرهنگی منطقه، فراتر از مرزهای سخت فیزیکی، قلمداد کرد و مورد تدقیق قرار داد.
شیعه در حوزهی ژئوپلیتیک دچار تغییرات وسیعی شده است که یکی از این تغییرات، تغییر در حوزهی ژئوپلیتیک است. اگر تا پیش از این جغرافیای فعالیت شیعه به مساجد و پایگاههای محلی محدود بود، اینک این جغرافیای سیاسی در حال گسترش بهسمت حوزههای جدید است. یکی از مهمترین حوزههای این جغرافیا، ژئوکالچر شیعه است. ژئوپلیتیک در حال پوشیدن ردای فرهنگی و گرایش بهسمت حوزهی عمومی شیعیان است.
راهپیمایی اربعین یکی از نمودهای بارز تحرک شیعه از جغرافیای سخت سرزمینی به جغرافیای نرم باورهای شیعیان و پیوند این دو مهم است. این ترجمان قدرت ژئوکالچر شیعه است. این موضوع نشان میدهد شیعیان از بازیگران متفرق جداشده با مرزهای دولتملت، در حال تبدیل شدن به یک واحد فرهنگی هستند.
این موضوع بههیچوجه بهمعنی از بین رفتن مرزهای سرزمینی نیست. به عبارت دیگر، هیچ منافاتی بین داشتن مرزهای سرزمینی و داشتن یک موجودیت واحد فرهنگی وجود ندارد. موضوعی که در کلیت جهان اسلام به دلایل متعدد، از جمله حضور برخی بازیگران منفعتمحور، اتفاق نیفتاد، اینبار در ژئوپلیتیک شیعه در حال رخ دادن است.
عناصر نظمدهنده در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا
تا پیش از این تحلیلگران ژئوکالچر تلاش میکردند تا نظم منطقه را براساس شاخصهای سخت مورد بررسی قرار دهند و بر این اساس مهمترین محور شکلدهندهی نظم منطقه را عناصر غیرفرهنگی تعریف کنند، اما با اتفاقاتی که در سالهای اخیر در منطقه افتاده، مشخص است که بایستی منطقهی غرب آسیا را با معیارهای مذهبی و فرهنگی مورد تحلیل قرار داد. اما مسئلهای که بایستی در اینخصوص بیان داشت، نخست کارگزاران نظمدهنده به ژئوکالچر جدید و در مرحلهی دوم پتانسیل همگرایی و واگرایی در این نظم در حال ظهور است.
نخست، کارگزاران اصلی نظمساز در ژئوکالچر شیعه
یکی از عناصر اصلی شکلدهنده به نظمها، کارگزاران نظمساز هستند. برای مثال، نظم تکچندقطبی بعد از جنگ سرد را آمریکا رهبری کرد. چه بازیگری نظم منطقهای جدید در منطقهی غرب آسیا را تعریف میکند؟ برای پاسخ به این سؤال ضروری است به معادلات منطقه در یک دههی اخیر و شاید بهتر باشد به پنج سال اخیر نگاهی شود.
پاسخ سؤال احتمالاً به جغرافیای فرهنگی ایران برمیگردد. اما چرا جغرافیای فرهنگی؟ همانطور که اشاره شد، راهپیمایی اربعین یک بخش بسیار مهم پتانسیل فرهنگی جهان تشیع است، اما نگاهی به ابعاد مختلف بسیج افکار عمومی آن نشان میدهد که از یک نظام فرهنگی متابعت میکند.
مرجع فرهنگی در جهان تشیع بیشک در ایران و رهبری عالی آن نهفته است. این موضوعی است که بایستی در ژئوپلیتیک شیعه به آن توجه داشت. این یکی از موضوعاتی است که حتماً بایستی به آن توجه و برای آن تعاریف متناسب با سطح و عمق قدرت ایران ارائه و پشتیبانی شود. یکی از عناصر شکلدهنده به نظم در منطقهی غرب آسیا، ایران فرهنگی و نه جغرافیایی است. در اینجا بهطور خاص منظور فرهنگ و پیوستهای آن از جمله مذهب و باورهای عمومی است.
اینکه دلیل ماندگاری اربعین و تبدیل شدن آن به یک همایش بینالمللی بزرگ چیست، به هژمونی فرهنگی ایران برمیگردد. مطالعهی هژمونی مسئلهای مربوط به جغرافیای سیاسی است، اما منظور ما در اینجا بهطور خاص، جغرافیای فرهنگی است.
هژمون کیست و هژمونی فرهنگی چیست؟
1. هژمون: تعریف کاربردی از هژمون میتواند این باشد که یک بازیگر بدون اعمال فشار فیزیکی مخاطبینش را به درجهی اقناع برساند.
2. هژمونی فرهنگی: بازیگری که پتانسیل اقناعسازی در حوزهی فرهنگی را دارد.
3. هژمونی فرهنگی ایران و راهپیمایی اربعین: پیشتر گفته شد منظور از ایران، یک بازیگر فیزیکی با مرزهای مشخص نیست. منظور از ایران یک هویت فرهنگی است.
4. هژمونی هویت فرهنگی ایران در مسئله راهپیمایی اربعین قابل رؤیت است. ایران بهراحتی توان قانع کردن بسیج عمومی این جمعیت در راستای اهداف فرهنگی را دارد. این همان هژمونی فرهنگی جمهوری اسلامی است.
دوم، پتانسیل همگرایی و واگرایی در ژئوکالچر شیعه با تمرکز بر مسئلهی اربعین
وقتی در مورد ژئوپلیتیک و ژئوکالچر صحبت میشود، ضروری است به مسئلهی همگرایی و واگرایی دقت فراوان شود. بخش قابل توجهی از اهمیت مسئلهی اربعین در ژئوپلیتیک شیعه، به همین مسئلهی پتانسیل همگرایی و واگرایی در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا برمیگردد.
پتانسیل همگرایی اربعین
بارزترین مصداق شکلگیری نظم در مناطق جغرافیایی، وجود عنصر همگراست. عنصر نظمساز در مناطق جغرافیایی، معمولاً هژمون اقتصادی سیاسی است، اما با دقت در نظم در حال ظهور در ژئوپلیتیک شیعه، مشاهده میشود که عنصر نظمده، فرهنگی و مذهبی است.
در طول تاریخ نظریهپردازی مشهور بوده که مذهب به تداوم ژئوپلیتیک کمک میکند و بهدلیل ماهیت فرامرزیاش، ثبات یا بیثباتی طولانیتری ایجاد میکند. اربعین و راهپیمایی این روز را بایستی در این بستر مورد بررسی قرار داد؛ پدیدهای با پتانسیل همگرایی مذهبی اجتماعی که توان ایجاد نظم ژئوپلیتیک جدید منطقهای را دارد. به همین دلیل است که جنگهای مذهبی طولانیتر هستند.
پتانسیل واگرایی با توجه به ژئوکالچر منطقه
واگرایی چیست؟ در مباحث مربوط به ژئوپلیتیک و نظم منطقهای، واگرایی یک بخش غیرقابل تفکیک از شکلگیری نظم منطقهای قلمداد میشود. نظمها شکل میگیرند تا خود را از نظمهای غیرهژمون جدا کنند.
لزوم توجه به بعد واگرای نظم
اگر بخواهیم تعریف دقیقی از واگرایی در ایجاد نظم در حال ظهور جدید در منطقه ارائه دهیم، بایستی به «افتراق ایدئولوژیک» در منطقه اشاره کنیم. چه تفاوتهای فرهنگی و مذهبی در منطقه وجود دارد. پیشتر اشاره شد که منطقه در منازعهی مذهبی ساختگی برخی بازیگران بینالمللی زیست میکند. لذا بایستی توجه داشت که این ظرفیت جدید بهوجودآمده (اربعین) بهطور دقیق هدایت شود تا سبب واگرایی در این نظم در حال ظهور ژئوکالچر نشود.
راهپیمایان اربعین میبایست ضمن توجه به قابلیتهای همگرایی اربعین و تبدیل شدن آن به یک بخش از نظم تشیع در منطقهی غرب آسیا، نسبتبه عوامل جداکنندهی خود و اهل تسنن، اطلاع دقیق داشته باشند. اهل سنت عراق بههیچوجه نبایستی از شکلدهی به نظم جدید حذف شوند.این موضوع سبب «خود و دگرسازی» خطرناکی خواهد شد که هزینههای بسیاری برای نظم ژئوکالچر در حال ظهور خواهد داشت.
موضوع واگرایی منطقهای، مسئلهای است که نظم ژئوپلیتیک پیشین و در حال زوال منطقهی غرب آسیا به بدترین نحو در سطح مذهبی آن را تجربه کرده است. گروههای نوظهور افراطی نظیر داعش دستاورد این نوع نگاه به مذهب در نظم پیشین بودهاند: نگاه ابزاری برای سکولار کردن نظم در حال ایجاد.
مبدع این تفکر نیز آمریکاییها بودهاند. طرح خاورمیانهی بزرگ آنها بهترین برند برای تشکیل کشورهای قومی و مذهبی برای سکولار کردن منطقه بوده است. لذا آنچه بایستی به آن توجه داشت، همین مسئلهی مذهب بهعنوان عامل همگرایی است و آنچه باید از آن پرهیز داشت نیز مسئلهی مذهب بهعنوان عامل واگرایی منطقه است؛ چراکه بهترین دستاورد برای دشمنان نظم و ثبات منطقهی غرب آسیا محسوب میشود.
چرا بایستی به پتانسیل واگرایی اربعین و عدم خلل در نظم در حال ظهور بیشتر دقت شود؟
-بزرگترین مشکل عراق گروههای سازمانیافتهی تروریستی هستند که برای تداوم منافع برخی کشورها تأسیس شدهاند.
- یکی از خوراکهای فکری این گروههای افراطی برای جذب جوانانی از ملیتهای متعدد، در جبههی مخالف ریشه دارد و آن افراطگرایی بخشی از جهان تشیع است.
-در راهپیمایی اربعین بههیچوجه نبایستی در چارچوب این راهبرد خصمانه، کوچکترین اقدامی انجام گیرد؛ چراکه بنزین به آتش واگرایی در نظم در حال ظهور منطقه خواهد بود.
- همانطور که میدانیم، برنامهی شبکهی تشیع انگلیسی تمرکز بر همین بعد واگراست؛ یعنی یافتن شکافهای مذهبی و ایجاد دودستگی در جامعهی فرهنگی اسلام و در نهایت رسیدن به مطامع سیاسی.
- لذا هر موضوع واگراکنندهای به همگرایی در نظم آلترناتیو، یعنی نظم معروف به «خاورمیانهی بزرگ»، کمک خواهد کرد.
منبع:برهان
انتهای پیام/